آرشیو

روایت خبرنگاری که هنرمند شد/ انتقال حس و حال جامعه امروز در آثار

اکوبورس: افسانه پرچکانی معتقد است در روزگاری زندگی می‌کنیم که هیاهو و قضاوت زیاد است اما تأمل بر روی موضوعات کمتر دیده می‌شود و او نیز سعی کرده است این نکته را به مخاطب خود انتقال دهد.
به گزارش اکوبورس به نقل از مهر،افسانه پرچکانی سال‌ها در عرصه رسانه و روزنامه‌نگاری مشغول به فعالیت بود اما شاید همه ندانند که این روزنامه‌نگار دغدغه‌های دیگری هم دارد و اهل هنر نقاشی و نقاشی‌خط است. اگر این روزها سری به گالری جاوید بزنید مجموعه «اثر انگشت» اولین نمایشگاه انفرادی این هنرمند را خواهید دید. مجموعه‌ای که به گفته پرچکانی حاوی این پیام است که «با الفبای فارسی این میراث کهن و ارزشمند چه کرده‌ایم و چه می‌کنیم.» این هنرمند نقاش در گفتگو با خبرنگار مهر درباره مجموعه «اثر انگشت» و اینکه چطور ایده اولیه آن شکل گرفت، توضیح داد: مجموعه «اثر انگشت» درباره انتخاب و نحوه مواجهه ما با الفبای فارسی است. الفبای فارسی میراث همه ایرانیان و فارسی‌زبانان است. همه جهان اندیشه، ادب، شعر و تاریخ مان را با همین سی‌ودو حرف نوشته‌ایم. من همیشه به این موضوع فکر می‌کنم که با این حروف چه کلماتی تولید می‌کنیم؟ چه می‌گوئیم؟ دوست داشتم این سوال را در ذهن مخاطبم هم ایجاد کنم که این الفبا چه چیزی به او اضافه کرده و خودش با این الفبا چه کرده؟ دوست داشتم این سوال را مطرح کنم که ما میراث‌دار الفبا هستیم یا میراث‌خواریم؟ در واقع این انتخاب ماست که چطور این کلمات را کنار هم قرار داده و جملات را بسازیم. جهان اطراف ما را انتخاب‌های مان تشکیل می‌دهد. مثلاً اینکه فردی فکر کند برای رسیدن به منفعتی ریاکاری کند انتخاب اوست و در کل زندگی‌اش تأثیر دارد. دوست داشتم مخاطبم به این فکر کند که در قبال این حروف چه مسئولیتی دارد و چگونه رفتار کرده است. وی درباره برجستگی‌ها و همچنین همسطح نبودن بوم‌ها در آثارش گفت: در نحوه اجرای کارها، هم به صورت فیزیکی و هم به صورت نوشتاری، سعی کردم برجستگی ایجاد کنم به شکلی که وقتی مخاطب روبروی تابلو قرار می‌گیرد در ابتدا متوجه برجستگی برخی از بوم‌ها نمی‌شود ولی وقتی به تابلو نزدیک شود، خواهد دید بوم‌ها هم‌سطح نیستند و پستی و بلندی دارند. همچنین وقتی مخاطب از دور به بوم‌ها نگاه کند به دلیل خطای دید حروف را برجسته خواهد دید اما وقتی به تابلو نزدیک شود، خواهد دید حروف کاملاً هم‌سطح هستند و برجستگی وجود ندارد. در واقع می‌خواستم مخاطب وقتی با دقت به تابلوها نگاه کند، متوجه شود هم قضاوتش درباره هم‌سطح بودن بوم‌ها اشتباه بوده و هم تصورش درباره برجسته بودن حروف. پرچکانی تصریح کرد: بسیاری از اتفاقات و رویدادهای زندگی‌مان بر مبنای همین برداشت‌های ساده شکل می‌گیرد و بسیار مهم است که دیدگاه ما نسبت به آنچه می‌بینیم و می‌شنویم با دقت همراه باشد. قضاوت‌های سریعی که بخصوص در فضای مجازی به وفور دیده می‌شود من را به این فکر واداشت که کاش در قضاوت‌های مان اینقدر سریع و قاطع عمل نکنیم. وی بیان کرد: در یکی از تابلوهایم که «اثر انگشت» نام دارد از آئینه و بریده‌های روزنامه استفاده کردم. دلیل این کار این بود که مخاطب بخشی از خودش را در این آئینه ببیند که آن‌هم به صورت دفرمه است. من فکر می‌کنم درباره اخباری که طی روز می‌شنویم و می‌خوانیم هم قضیه به همین صورت است و ما فقط بخشی از واقعیت و نه همه آن را می‌بینیم. روایت رها کردن خبرنگاری و رسیدن به علایق هنری پرچکانی درباره رها کردن روزنامه‌نگاری و شروع مسیر جدید زندگی در زمینه هنر و نقاشی‌خط توضیح داد: شروع کار من در روزنامه‌نگاری، سال ۸۰ بود. تصور ما این بود که از طریق رسانه در فضای اطلاع‌رسانی تحول ایجاد خواهیم کرد و این امید به ما نیرو و انگیزه می‌داد. در آن سال‌ها من دانشجو بودم و وارد خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) شدم. هیجان و شوری که داشتیم این مهلت را به من نمی‌داد که به سمت علایقم یعنی خوشنویسی که پیش‌تر شروع کرده بودم، بروم. در همان زمان در مقطع کارشناسی ارشد هم پذیرفته شدم و اشتغال و کار، من را از فضای خوشنویسی دور کرد. تا اینکه در سال ۹۳ بین انتخاب ادامه تحصیل و ادامه کار خوشنویسی دچار تردید شدم و در نهایت تصمیم گرفتم به ندای دلم گوش کنم و سمت هنر بروم. وی اضافه کرد: به انجمن خوشنویسان رفتم و این هنر را دوباره شروع کردم. آن زمان آقای خویی از اساتیدم بودم و از ایشان اسم استاد اخوین را شنیدم که یکی از استادان بنام خوشنویسی حال حاضر ایران هستند. به مرکز تعلیم و کتابت ایران رفتم و ابتدا نزد استاد غفاری و بعد استاد اخوین تعلیم دیدم. در سال ۹۷ متوجه شدم دیگر از طریق گزارش و مقاله و… نمی‌توانم آنچه می‌خواهم را بگویم و فضای رسانه که تغییر هم کرده بود، دیگر مجالی به من برای مطرح کردن افکار و حرف‌هایم نمی‌داد. در همین سال کار در رسانه را ترک کردم. در همین دوران به صورت فشرده مطالعه تاریخ هنر ایران و غرب و تمرین بیشتر و بیشتر در دستور کارم قرار گرفت. همیشه به کار نقاشی‌خط علاقه داشتم و کارهایی را که به استادم ارائه می‌کردم همیشه بازخورد خوبی داشت و به من می‌گفتند سلیقه‌ام خوب است. در سال ۹۸ و پس از همه‌گیری کرونا که همه‌مان به صورت ناخواسته وارد قرنطینه شدیم، فرصتی برایم پیش آمد که به اصطلاح، خودم را بازخوانی کنم. در همان زمان ایده اولیه این مجموعه به ذهنم رسید. نقاشی‌خط هنری صرفاً دکوراتیو نیست این هنرمند خوشنویس و نقاش درباره نمایشگاه «اثر انگشت» و اینکه چقدر به ایده‌آل‌هایی که در ذهن دارد، نزدیک است، گفت: برایم مهم بود کاری که در حوزه نقاشی‌خط انجام می‌دهم، تکراری نباشد و حرفی برای گفتن داشته باشد و دلم نمی‌خواست صرفاً یک کار دکوراتیو انجام دهم. در فضایی که اغلب آثار نقاشی‌خط، دکوراتیور هستند، من دوست داشتیم از این هنر برای گفتن حرف‌هایم و مفاهیمی که در ذهن داشتم یعنی قضاوت و انتخاب بهره ببرم. نمی‌دانم تا چه حد در این مسیر موفق بوده‌ام اما بازخوردهایی که در روز افتتاحیه از هنرمندان فعال در این عرصه و پژوهشگران هنر دیدم، خوشبختانه مثبت بود و گفتند کارها نوآورانه است و تقلیدی در آن‌ها دیده نمی‌شود. وی درباره استقبال مردم از نمایشگاهش در شرایط سخت اقتصادی بیان کرد: استقبال در روز افتتاحیه برایم غافل‌گیر کننده بود. اینکه دوستان و هنرمندان در این هوای گرم این‌طور از افتتاحیه استقبال کنند را انتظار نداشتم. در این شرایط و روزهای سختی که می‌گذرانیم کار کردن به ویژه در حوزه هنر سخت‌تر شده است اما نمی‌خواستم دست روی دست بگذارم و بگویم حالا که حال جمعی‌مان خوب نیست و احتمالاً کارهایم فروش نخواهند رفت، از برپایی نمایشگاه منصرف شوم. در همه مقاطع چه وقتی در رسانه کار می‌کردم و چه حالا، تلاشم این بوده که حرکت کنم و حرفی برای گفتن داشته باشم و سعی کردم همین حس و حال جامعه که شما به آن اشاره کردید را در کارهایم بیاورم. در کل خیلی نگران فروش و بخش اقتصادی کار نیستم اما در همان روز افتتاحیه چهار تابلو به فروش رفت که فکر می‌کنم برای فردی که برای اولین بار نمایشگاه انفرادی برپا کرده، خوب باشد. سعی کردم حس و حال جامعه امروز در آثارم انتقال دهم پرچکانی در پایان گفت: وقتی به کارهایی که در حوزه نقاشی‌خط در دهه‌های مختلف خلق شده‌اند، نگاه می‌کنم به لحاظ زمانی فرقی بین آن‌ها نمی‌بینم یعنی رد تاریخ و تحولات جامعه را نمی‌توان در آن‌ها دید چراکه تمرکز همواره بر زیبایی‌شناسی آثار بوده است؛ در حالی که در نقاشی این طور نیست و مثلاً در کارهای خانم پروانه اعتمادی، می‌توانیم ردی از روزگار هنرمند، تحولات جامعه و زاویه نگاه هنرمند به تحولات را درک کنیم. من هم تلاش کردم در کارهایم در این مجموعه، اشاره‌ای هرچند مبهم و کوتاه درباره حس و حال جامعه امروز داشته باشم. ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که هیاهو و قضاوت زیاد است اما تأمل بر روی موضوعات کمتر دیده می‌شود و من سعی کردم این نکته را به مخاطبم انتقال دهم. در نمایشگاه «اثر انگشت» ۱۶ اثر از افسانه پرچکانی در معرض دید قرار گرفته است. این نمایشگاه تا ۱۷ تیرماه در گالری جاوید به نشانی خیابان ولیعصر، ابتدای زرتشت غربی، خیابان یزدان، پلاک ۱۷ واحد یک برقرار است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا