آقای رئیسجمهور، مگر گذاشتید “اقتصاد” ابزار قدرت باشد؟
اکوبورس: آقای رئیسجمهور اخیراً طی سخنانی در توجیه مذاکره اعلام کرد باید هم از قدرت نظامی، هم سیاسی و هم قدرت اقتصادی استفاده کرد، حال این سؤال از آقای روحانی مطرح میشود: “مگر دولت طی ۶ سال گذشته اجازه داده اقتصاد ابزار قدرت باشد؟”.
به گزارش اکوبورس، “اشتباه میکنند کسانی که فکر میکنند یک دست بس است بلکه باید از هم قدرت نظامی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی استفاده کنیم؛ باید مذاکره کنیم و حرف بزنیم و راهحل پیدا کنیم و مشکل را حل کنیم. میگویند “از مذاکره با 6 قدرت بزرگ چهسودی بردیم؟”، برخی مثل اینکه پنبه در گوش خود دارند و هر کاری میکنیم این پنبه را درنمیآورند، میگویند “خاصیت مذاکره چه بود؟”، بعد از مذاکره بهجای 1 میلیون بشکه نفت، بیش از 2.5 میلیون بشکه نفت صادر کردیم”. به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، جملات بالا بخشی از سخنانی است که حسن روحانی در همایش اخیر دستاوردهای دولت در توسعه زیرساختهای روستایی در توجیه مذاکره بیان کرد؛ او تأکید دارد که “باید از قدرت نظامی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی برای مقابله با دشمن استفاده کنیم”! نکته جالب اینجاست که روحانی بر اهمیت استفاده از ابراز قدرت اقتصادی نیز بهعنوان یکی از ابزارهای مهم برای مقابله با دشمن یاد میکند، اما بیان این جمله از سوی رئیس جمهوری که 6 سال اداره اقتصاد کشور را بهعهده داشته و ماحصل آن افزایش چشمگیر نرخ ارز و طلا، کالاهای اساسی و غیراساسی، تورم، رکود، بیکاری، ورشکستگی بنگاههای تولیدی، نقدینگی، منفی شدن رشد اقتصادی، کاهش چشمگیر قدرت خرید مردم و هزاران ناگفته دیگر از حال و روز زندگی واقعی مردم است، چندان دلنشین نیست. نیاز به مقدمه و مؤخره نیست فقط کافی است به واقعیت اقتصاد کشورمان نگاهی داشته باشیم و به این نکته برسیم که حداقل در 6 سال گذشته دولت یا نخواست و اجازه نداد که اقتصاد به ابزار قدرت تبدیل شود و یا نتوانست اقتصاد را به ابزار قدرت تبدیل کند! دولت روحانی در سالهایی که گذشت، بیشترین تمرکز خود را برای حل مشکلات اقتصادی روی مذاکره با غرب گذاشت بهامید آنکه بتواند کلیدی برای مشکلات اقتصادی پیدا کند و در نهایت کلیدش در همان قفل شکست و ما ماندیم و در بسته مشکلات اقتصادی! وضعیت به همین صورت ادامه یافت و ماحصل آن شد 5 برابر شدن قیمت دلار، گرانی سرسامآور کالاهای اساسی و غیراساسی، بسته شدن پیدرپی واحدهای تولیدی و بیکاری مردم و هزاران مشکل دیگری که همه مردم مستقیم و غیرمستقیم با آنها دست و پنجه نرم میکنند. واقعیت این است که آقای روحانی بهجای تکیه بر توان داخل و عمل به سیاستهای اقتصاد مقاومتی که اتفاقاً خاص کشور ما نیست و اکثر کشورهای توسعهیافته مشابه این سیاستها را دارند و اجرا کردند، ریشه حل مشکلات را در مذاکره با غرب میداند؛ نکته غیر قابل انکار این است که دولت روحانی از همان ابتدا معتقد بود حتی آب خوردن مردم نیز به مذاکره ربط دارد و همین دلایل بود که در نهایت منجر به امضای برجام از سوی ایران شد و در نهایت سهممان از آنهمه انتظار و رفت و آمد به اروپا و معطل گذاشتن مردم و بهخصوص اقتصاد، “تقریباً هیچ” شد. سیاستهای اقتصاد مقاومتی که اتفاقاً همزمان با فعالیت دولت روحانی در 6 سال قبل از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شد میتوانست در صورت اجرایی شدن، برگ برندهای برای ایران در دنیا باشد تا حتی اگر پای میز مذاکره هم رفتیم مجبور نباشیم بهخاطر نجات اقتصادمان به هر امتیازی تن دهیم و در نهایت هم با بدقولی طرف مقابل رسماً دستمان در پوست گردو بماند. در صورتی که اقتصاد مقاومتی اجرا میشد حتماً حال و روز تولیدمان بهتر از الآن بود و شاخصهای اقتصادی نیز بیانگر اعداد و ارقام مطلوب بود ولی حداقل در 6 سالی که دولت فعلی روی کار بود، بهگواه شاخصهای اقتصادی و واقعیت موجود زندگی مردم، نتوانستیم از قدرت اقتصاد بهعنوان یک ابزار در پیشبرد اهداف و برنامههایمان در عرصه منطقهای و بینالمللی استفاده کنیم و بهعکس، دولت محترم برای نجات اقتصاد از ابزار قدرت سیاست در مذاکره استفاده کرد و در نهایت هم عایدی نداشتیم جز تعطیل کردن انرژی هستهای و… . تحریمها بهانهای شد برای اینکه دولتیها هر اقدام و تصمیمی در اقتصاد را به تحریم نسبت دهند و بگویند “اگر توافق نکنیم وضعمان از این هم بدتر میشود”؛ این درحالی است که اگر به قدرت اقتصادی رسیده بودیم اصلاً نیازی به مذاکره برای تحریم نداشتیم. شاید برخی باز هم اصرار داشته باشند که در شرایط تحریم نمیتوان کاری انجام داد و… ولی باید یادآور شویم که ورود عبدالناصر همتی به بانک مرکزی، اتفاقاً همزمان شد با اعمال شدیدترین تحریمها و فشارهای اقتصادی که بعدها همتی از آن ایام با عنوان جنگ شدید ارزی یاد کرد ولی عملکرد درست و اعمال تصمیمگیریهای مناسب و البته تکیه بر ظرفیتهای داخلی موجب شد تا الآن دولت از بازار ارز و اتفاقهای رخداده در آن بهعنوان یکی از مهمترین دستاوردهای خود نام ببرد هرچند که باید به دولت محترم یادآور شد که همه میدانند قیمت دلار از 3 هزار تومان به 11 هزار تومان رسیده و این نشان میدهد که در افزایش چشمگیر قیمت دلار در طول دولت روحانی شکی نیست ولی با تغییر رئیس کل بانک مرکزی، نوسانات شدید در این بازار فروکش کرد. در زمانی که قیمت دلار به 20 هزار تومان رسید برخی آقایان میگفتند “وقتی تحریم هستیم، دلار نداریم و به همین دلیل چارهای برای مدیریت بازار ارز نداریم”! اما تاریخ نشان میدهد که در اوج تحریمها توانستیم قیمت دلار را مدیریت کنیم. البته که عدم توجه به توان داخل فقط به بازار ارز خلاصه نمیشود بلکه در تأمین کالاهای اساسی و مواد اولیه تولید نیز کوتاهی زیادی در سالهای گذشته شده است؛ طبق بندی از اقتصاد مقاومتی که بر “تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا)”، تأکید دارد دولت باید بهجای افزایش واردات مسیر تولید را بهسمتی هدایت میکرد که بهجای تحمل فشار تحریم و افزایش قیمت ارز، نیازهای غذایی و مواد اولیه را تماماً از داخل کشور تهیه کنیم ولی آیا دولت در 6 سال گذشته برنامه ویژهای برای تحقق این بند داشته است؟ آیا خودکفایی در محصولات اساسی و غذایی را پیگیری کرده است؟ در پاسخ اما باید گفت که اگر دولت این کارها را انجام داده بود، امروز تحریم نمیتوانست برای غذا و داروی ما مشکلساز باشد و ما را مجبور به پذیرش مسئلهای مثل برجام یا اینستکس برای تأمین غذا و دارو کند! از آنجایی که دولت در شش سال گذشته برای حل مشکلات اقتصادی چشم به مذاکرات دوخته و نیازی به حل مشکلات از داخل ندیده، امروز در تأمین بسیاری از مواد اولیه صنعت هم مشکل داریم. همچنین بند دیگری از سیاستهای اقتصاد مقاومتی تأکید دارد که افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیبپذیری اقتصاد کشور از طریق توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بهویژه همسایگان، استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی و استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای انجام شود. با وجود اینکه اقتصاد مقاومتی به کاهش آسیبپذیری اقتصاد تأکید داشته اما از آنجایی که دولتمردان اعتماد و نگاه بیش از حد به آمریکا و اروپا داشتند حتی توجه کوچکی به این بند نداشتهاند و همین نگاه وابستگی به غرب در سالهایی که گذشت باعث شد تا مسئولان ارشد دولت فرصتی برای توجه به ظرفیت بینظیر کشورهای همسایه در حل مشکلات اقتصادی نداشته باشند؛ سؤال مشخص از آقای رئیس جمهور این است که؛ چرا از ظرفیت چین، روسیه، عراق کشورهای CIS و 15 کشور همسایه غفلت شده است؟ مشکل بزرگ دیگر بهاذعان دولتیها فروش نفت در شرایط تحریم است؛ در بندی از سیاستهای اقتصاد مقاومتی صراحتاً راهحل این مشکل مطرح شده ولی مانند سایر بندهای این سیاست، مورد بیتوجهی دولتمردان قرار گرفته است. در این بند از سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز راهحلهای پیشنهادی بهشرح زیر بهتصویب رسیده است: ــ انتخاب مشتریان راهبردی. ــ ایجاد تنوع در روشهای فروش. ــ مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش. ــ افزایش صادرات گاز. ــ افزایش صادرات برق. ــ افزایش صادرات پتروشیمی. ــ افزایش صادرات فرآوردههای نفتی. اگر دولت این پیشنهادهای سیاست اقتصاد مقاومتی را جدی گرفته بود حتی در بدترین تحریمها نیز دیگر مشکلی برای فروش نفت نداشتیم. البته این تمام موضوع نیست؛ دولتها برای قدرتمند ساختن اقتصاد باید وابستگی به نفت را کم، و خامفروشی نفت را نیز قطع کنند اما این اتفاق نهتنها در کشور ما رخ نداد بلکه بهعنوان یکی از افتخارات آقای روحانی نیز مطرح شده است؛ روحانی در همین سخنرانی همایش دستاوردهای دولت در توسعه زیرساختهای روستایی به خامفروشی نفت پس از برجام افتخار کرد. روحانی اذعان کرد: میگویند “از مذاکره با 6 قدرت بزرگ چهسودی بردیم؟”، برخی مثل اینکه پنبه در گوش خود دارند و هر کاری میکنیم این پنبه را درنمیآورند، میگویند “خاصیت مذاکره چه بود؟”، بعد از مذاکره بهجای 1 میلیون بشکه نفت، بیش از 2.5 میلیون بشکه نفت صادر کردیم. شاید باید به آقای روحانی، بار دیگر یادآور شد که اگر طبق فرمایشات خودتان امروز اقتصاد ابزار قدرت بود، دیگر نیازی به فروش نفت خام نداشتیم که نیاز به برجام باشد. یکی دیگر از بیتوجهیهای دولت به سیاستهای اقتصاد مقاومتی، در کسری بودجه دولت و تأثیر آن بر اقتصاد کشور نمایان است؛ اگر دولت این سیاست را هم در پیش گرفته بود شاید میتوانست یکی از مهمترین اقدامات برای قدرتمند کردن اقتصاد کشور را انجام دهد. طبق بند 16 اقتصاد مقاومتی صرفهجویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقیسازی اندازه دولت و حذف دستگاههای موازی و غیرضرور و هزینههای زاید باید در دستور کار دولت قرار میگرفت ولی این بند هم مانند سایر بندها مورد غفلت قرار گرفت. درحالی که اگر دولت با جدیت و بدون شعارپردازی به بندهای سیاست اقتصاد مقاومتی توجه میکرد، امروز مشکل کسری بودجه نداشتیم که تحریم نفت بخواهد برای ما مشکل ایجاد کند و مجبور به مذاکره باشیم! انتهای پیام/ منبع: تسنیم حسن روحانی ،