وقتی والیبال دستمایه رقابت کاندیداهای ریاستجمهوری میشود
سونامی باخت متوالی در لیگ ملتهالی والیبال، از دست دادن قهرمانی در آسیا و ناکامی در رسیدن به المپیک تیم ملی موجب شدچندین تغییر بزرگ در کادر فنی تیم ملی رقم بخورد.
امیرحسین قاضیزادههاشمی، نامزد انتخابات ریاستجمهوری در مناظره دوم انتخاباتی بعد از دو برد تیم ملی والیبال ایران برابر امریکا و هلند گفت که این نتیجه تغییر سرمربی خارجی و نگاه به داخل بوده است. او گفت: «ماحصل اعتماد به درون پیروزیهای بزرگ است.» البته ایشان خیلی عجله داشت و منتظر نماند ببیند 6 صبح فردای مناظره ایران 3-صفر به فرانسه باخت! همینطور سعید جلیلی هم با تبریک برد ایران مقابل امریکا گفت: «برد تیم ملی والیبال را تبریک میگویم البته اگر برخی نگویند خود امریکا نمیخواست برنده شود.»
فدراسیون والیبال که با همان نگاه به داخل بعد از چند سال نشاندن مربیان خارجی تراز اول روی نیمکت تیم ملی والیبال سراغ بهروز عطایی رفت بعد از ناکامیهای متوالی متوجه شد که این مسیر اشتباه بوده است، البته زمانی که خیلی دیر شده بود.
آنها سپس در اقدامی عجولانه یک مربی خارجی را روی نیمکت تیم ملی نشاندند بدون آنکه این مربی خارجی حتی فرصت داشته باشد یک بار بازی بازیکنان تیم ملی را از نزدیک ببیند. نتیجه چنین اقداماتی هم شد 8 باخت متوالی در ابتدای لیگ ملتهای امسال که ایران را به جایگاه آخر ردهبندی فرستاد. فدراسیون والیبال بعد از این همه شکست با وعده جذب مربی خارجی باکیفیت به صورت موقت سکان هدایت تیم را به پیمان اکبری سپرد که نتیجه آن شد دو برد سه بر دو مقابل امریکا و هلند. نتیجهای که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان نه بابت تغییر کیفیت فنی کادر مربیگری تیم ملی که به خاطر شوک وارد شده به بازیکنان به دست آمد. درنهایت تیم ملی ایران بعد از این دو برد برابر تیمهای یازدهم و سیزدهم جدول 16 تیمی، مقابل فرانسه مدعی با نتیجه ضعیف سه-صفر شکست خورد و به نوعی برگشت به تنظیمات کارخانه.
اما آقای قاضیزاده هاشمی بدون توجه به پیشینه نتایج تیم ملی و بدون اینکه صبر کند کلیت کار پیمان اکبری در تیم ملی را ببینند خیلی سریع نتیجه گرفت که استفاده از «توان داخل» نسخه شفابخش والیبال ایران و به تبع آن کل ورزش و حتی تمام کشور است. هیچ کدام از مشاوران آقای قاضیزاده هاشمی هم به ایشان نگفت که این وضعیت فجیع تیم ملی که باعث شد ایران المپیک را از دست بدهد و در ردهبندی جهانی از جمع 16 تیم برتر خارج شود نتیجه حضور بهروز عطایی یا همان به قول دوستان اعتماد به داخل بوده است.
البته شاید هم ایشان و همکارانشان به خوبی میدانستند که چه بر سر تیم ملی والیبال با کادر فنی داخلی رفته است، شاید اینها میدانستند که ژاپن در ایران تیم ملی کشورمان را با کادرفنی داخلی سه-صفر برد و قهرمان شد، شاید دوستان متوجه بودند که دو برد سه بر دو که بیشتر جنبه غیرتی داشت تا فنی را نمیتوان تعمیم داد به چند سال رو به افول والیبال ایران ولی خودشان را به آن راه زدند تا از شرایط به وجود آمده در لحظهای خاص به نفع دیدگاههای خودشان استفاده کنند. دیدگاهی که میگوید: «بیخیال دنیا! ما همه کار را خودمان میتوانیم بکنیم، ببینید که امریکا را هم سه-دو بردیم!»
همین افراد با همین تفکر وقتی یکی از نامزدهای دیگر میگوید باید از تجربیات متخصصان دنیا استفاده کنیم و از دیگر کشورها مشورت بگیریم، سریع برافروخته میشوند که ای داد! ای هوار! اینها غربزده هستند و خودتحقیر! چون از تمام واقعیت موجود فقط آن بخشی که دلشان میخواهد را میبینند نه تمام ماجرا را!
حالا مدیران فدراسیون والیبال باید تصمیم بگیرند که ذهنیت قاضیزاده هاشمیها را دنبال کنند یا بیایند در زمین واقعیت و ببینند نتیجه استفاده از مربی داخلی برای والیبال ایران در سالهای گذشته چه بود و در آینده چه خواهد بود. آنها باید ببینند امروز فوتبال ایران که با همین نگاه به داخل دراختیار یک سرمربی ایرانی قرار گرفته چه شرایطی دارد. سرنوشت تیم ملی امید را ببینند. لیگ و جام حذفی امسال را ببینند که جامها به کدام مربیان رسید. ببینند هواداران استقلال و پرسپولیس چطور هشتگ مربی خارجی بزرگ را ترند کردهاند و مصرانه از مدیران باشگاههاشان میخواهند با آوردن مربی خارجی شرایط مقابله با تیمهای تا بن دندان مسلح شرقی و غربی آسیا را فراهم کنند.
البته واضح است که متن بالا به این معنا نیست که ما در هیچ زمینهای نمیتوانیم نگاه به داخل داشته باشیم. قطعا کشور ایران توانمندیهایی در داخل دارد که در تعامل با سایر کشورها و استفاده از تجربیات دنیا میتواند شرایط را بهتر کند. در همین حوزه ورزش در رشتههایی مربیان ایرانی صاحب سبک هستند و در رشتههایی هنوز فاصله زیادی با دنیا دارند. درست مثل سایر حوزهها. حتما نگاهی که میگوید ما تماما باید از ظرفیتهای خارجی استفاده کنیم، غلط است درست همانطور که دیدگاه آقای قاضیزاده هاشمی و دوستانشان که میگویند ما هیچ احتیاجی به تجربیات و تخصص دیگران نداریم راه به جایی نخواهد برد.