سرگذشت نقدینگی در یک دهه/ چرا ترمز رشد نقدینگی کشیده نمی شود؟
در چند سال اخیر نرخ رشد نقدینگی در محدوده کانال های 20 تا 40 درصد قرار گرفته است اما نقدینگی ارتباط غیر مستقیمی با معیشت مردم دارد.
اقتصاددانان نظرات مختلفی در واکنش بانک مرکزی به نرخ رشد نقدینگی ارائه دادهاند.
نرخ رشد نقدینگی طی 12 سال اخیر با فراز و فرود زیادی همراه بوده و در مقاطعی از تاریخ به کانال رشد 40 درصدی نیز رسیده است. این درحالیست که کمترین نرخ رشد به ثبت رسیده نقدینگی طی سالهای مورد بررسی هرگز از مرز 20 درصد پایینتر نیامده است.
برخی از کارشناسان عنوان میکنند تنها راه موجود برای کشیدن ترمز نقدینگی، توقف تامین مالی بانگاههاست. در مقابل منتقدین باور دارند با این اقدام کشور دچار معضل شده و با ورود به رکودی عظیم، آسیب شدیدی را تجربه میکند.
چرا رشد نقدینگی اهمیت دارد؟
نقدینگی به مجموع پول و شبه پول در جریان جامعه گفته میشود. بر اساس رابطه مقداری پول، چنانچه در یک اقتصاد مقدار پول در جریان مبادلات افزایش پیدا کند اما متناسب با آن محصولات تولیدی در جامعه رشد نکرده باشد، به ناچار این افزایش مقداری پول در افزایش عمومی سطح قیمتها نمایان میشود که آن را با نام تورم میشناسیم. به همین ترتیب تغییرات حجم نقدینگی برای سیاستگذاران از اهمیت زیادی برخوردار است و به شکلی غیرمستقیم به رفاه و سفره مردم مربوط میشود.
گزارش زیر با توجه به رشد نقدینگی طی دهه 90 و سالهای اخیر به رشته تحریر درآمده است. نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که به عقیده کارشناسان اقتصادی، انباشت نقدینگی موجود در جامعه هیچ ارتباطی با تورم ندارد، بلکه صرفا نرخ رشد آن در رابطه با تورم حائز اهمیت است.
سرگذشت رشد نقدینگی از 1390 تا 1402
مشاهده میشود نرخ رشد نقدینگی در انتهای سال 1390 حدود 20.1 درصد به ثبت رسیده بود. در ادامه سال 1391 و 1392 این نرخ با جهشی مواجه میشود که نرخ رشد نقدینگی را از مرز 38 درصد نیز فراتر میبرد.
پس از این برهه، نرخ رشد نقدینگی مجددا به کانال 20 تا 25 درصد باز میگردد و جز در سال 1394، تا سال 1397 این نرخ رشد در همین حدود باقی میماند.
آمارهای ضریب فزاینده نقدینگی که بیانگر نسبت نقدینگی به پایه پولی یا همان ترازنامه بانک مرکزی است، نشان میدهد از سال 1391 میزان نقدینگی خلق شده در ازای هر یک واحد پول، از حدود 4.72 به رقم 7.09 تا سال 1397 رسید. به عبارت دیگر علیرغم اینکه رشد نقدینگی در این مدت در حدود 20 تا 25 درصد باقی مانده بود، اما نرخ رشد پایه پولی بهطور کلی در کانال پایینتری حدود 15 تا 20 درصد حرکت میکرد و همین موضوع دلیل افزایش ضریب فزاینده طی این سالها بود.
از سال 1398 نرخ رشد نقدینگی به شدت افزایش پیدا کرد و در نهایت در سال 1399 رکورد خود را با نرخ 40.6 درصد به ثبت رساند. مشاهده میشود پس از این مقطع، روند کاهشی رشد نقدینگی شروع شد و در نهایت در سال گذشته دوباره به کانال 20 تا 25 درصد بازگشت و نرخ 24.3 درصد را به ثبت رساند.
چرا ترمز رشد نقدینگی کشیده نمیشود؟
به طور کلی دلایل اصلی رشد نقدینگی در رشد خالص بدهی شرکتهای غیر دولتی جست وجو میشود، اما عواملی مانند خالص بدهی دولت به شبکه بانکی و خالص بدهی بانکها نیز در رشد نقدینگی اثرگذار هستند. همچنین در اثر رشد خالص داراییهای خارجی کشور رشد نقدینگی با افزایش مواجه میشود.
با توجه به اینکه عمده تقاضای نقدینگی شرکتهای غیردولتی، بنگاههای اقتصادی و تولیدی هستند که برای تامین سرمایه در گردش خود در اثر تورم، نیاز به نقدینگی دارند، برخی از کارشناسان عنوان میکنند با توجه به رابطه مستقیم تورم و رشد نقدینگی در بلندمدت باید خلق نقدینگی برای تامین مالی این بنگاهها متوقف شود تا بتوان تورم را کنترل کرد.
در مقابل منتقدین عنوان میکنند با این اقدام کل کشور در رکود فرو میرود و بسیاری از بنگاهها با ورشکستگی مواجه میشوند. به همین دلیل است که امروزه استفاده از ابزارهای مالی و پولی مدرن مانند عملیات بازار باز و اوراق بهادار اهمیت روزافزونی یافتهاند و تلاش میشود با استفاده از این ابزار، نیاز بنگاههای اقتصادی به نقدینگی تامین شود تا از سویی فشار روی دوش نقدینگی کمتر شود و از سوی دیگر بنگاهها با چالش کمتری در تلاش برای ادامه حیات خود روبهرو شوند.