اقتدای «مقتدی» به مرجعیت، ندای اتحاد شیعی به برکت اربعین حسینی(ع)
اکوبورس: عراق دچار تحولات فراوانی شد تا امروز به ثباتی نسبی رسید؛ ثباتی که گویا عدهای چشم دیدن آن را ندارند.
به گزارش اکوبورس به نقل ازاواسط دوشنبه آیتالله سید کاظم حائری از مراجع بزرگ تقلید شیعیان که به توصیه شهید محمد صدر پس از ایشان زعامت مقلدان ایشان را به عهده داشت، به علت کهولت سن و عدم توانایی در رتق و فتق امور مقلدان، شیعیان مقلد خود را به تبعیت از آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی فراخواند و به نوعی به طرفداران جریان صدر توصیه کرد هر کس تلاش کند به نام آن دو شهید صدر (شهید محمد صدر و شهید سیدمحمدباقر صدر) بین فرزندان امت و مذهب تفرقه بیاندازد یا به نام آن دو رهبری را بر عهده گیرد در حالی که فاقد درجه اجتهاد و دیگر شرایط قید شده در رهبری شرعی است، در واقع صدری نخواهد بود هرچند چنین ادعای کند یا نسبتی داشته باشد. این اعلام موضع علنی از سوی آیتالله حائری و هدایت شیعیان مقلد ایشان به سوی وحدت و نه تفرقه، باعث واکنش تند مقتدی صدر پسر شهید محمد صدر و اعلان کناره گیری او از سیاست برای بار چندم شد که سالهای سال است پس از شهادت پدر هنوز هم به دنبال جانشینی و موروثی کردن مرجعیت، حداقل برای خود است. مقتدی تاکنون بارها و به صورت سریالی از صحنه سیاست خداحافظی کرده است به دنبال این واکنش طرفداران جریان صدر به خیابانها ریختند و با حمله به مقر احزاب گوناگون در شهرهای مختلف عراق وضعیت شهرهای این کشور را مختل کردند. به گفته حسن لاسجردی، کارشناس مسائل منطقه مقتدی صدر پیش از این نیز چندین بار از صحنه سیاسی عراق خداحافظی کرده بود اما این حرکات یه دلیل شخصیت بی ثبات مقتدی صدر خیلی قابل توجه نیست این کارشناس مسائل منطقه معتقد است که کنارهگیری های سریالی مقتدی صدر صرفا به دلیل امتیاز گیری از رقبا یا همان جریانات سیاسی عراق و مانوری سیاسی است. اما همانطور که اندکی به آن اشاره شد، ریشه واقعی وقوع این منازعات سیاسی که گاه و بیگاه نیز به کف خیابان های عراق نیز کشیده میشوند از کجا سرچشمه میگیرد؟ همه چیز به خود مقتدی صدر بازمیگردد؛ غیرقابل پیشبینی اما با برنامه، صفاتی است که دوست و دشمن مقتدی صدر رهبر جریان صدر عراق در آن اتفاق نظر دارند؛ مقتدی معمای پیچیده ای که در عین حال ساده بازی میکند اما هیچوقت نمیتوانی حرکت بعدی او را در شطرنج سیاست پیشبینی کنی! او در زمین بازی سیاست عراق روزی در اردوگاه کمونیست ها چادر میزند و ائتلاف سائرون را برای شرکت در انتخابات پارلمان تشکیل میدهد و روزی دیگر در ابتدا با ائتلاف چارچوب هماهنگی شیعیان ( إطار التنسیقی ) همراهی میکند اما به میانه بازی که میرسی میبینی با جریان اهل سنت و احزاب کرد عراق بر سر یک میز نشسته تا گزینه نخست وزیری خود را درست در نقطه مقابل چارچوب هماهنگی عراق علم کند. کاملا غیرقابل پیشبینی! اما چرا پارلمان عراق و اینکه نخست وزیری عراق دست چه جریانی باشد، امروز و تا این اندازه برای مقتدی صدر با اهمیت شده است؟ پس از سرنگونی صدام قانون اساسی جدیدی در عراق شکل گرفت که بر اساس مواد آن تنها انتخاباتی که در این کشور برگزار خواهد شد انتخابات پارلمانی است و از دل این انتخابات است که رئیس پارلمان، رئیس جمهور، نخست وزیر و حتی برخی فرماندهان ارشد نظامی ارتش عراق انتخاب میشوند. در حقیقت میتوان گفت آنکه اکثریت پارلمان را داشته باشد حاکم مطلق عراق است صدری ها این بار هم درکنار سایر جریانات سیاسی عراق از شیعیان، احزاب اهل سنت، کردهای ساکن شمال عراق و مابقی احزاب سیاسی این کشور با شعارهای مردمی و ضد فساد در انتخابات پارلمانی شرکت کردند و نمایندگان آن توانستند به عنوان جریان غالب به اکثر صندلی های پارلمان تکیه بزنند. بر اساس نتایج نهایی انتخابات، فراکسیون الصدریه، با ۷۳ کرسی در رتبه اول، ائتلاف «تقدم» (بزرگترین ائتلاف اهل سنت به رهبری محمد الحلبوسی، خمیس الخنجر و سلیم الجبوری) با ۳۷ کرسی در رتبه دوم، ائتلاف «دوله القانون» به رهبری نوری المالکی با ۳۳ کرسی در رتبه سوم، حزب دموکرات کردستان عراق با ۳۱ کرسی در رتبه چهارم، ائتلاف کردستان و ائتلاف الفتح به رهبری هادی العامری با ۱۷ کرسی در رتبه بعدی قرار گرفتند. علت موفقیت جریان صدر علاوه بر سر دادن شعارهای مردمی و ضد فساد این بود که اتاق فکر این جریان با برنامه ریزی مناسب در هر حوزه انتخاباتی تنها یک نفر را برای نمایندگی پارلمان معرفی کردند و این درحالی بود که سایر جریانات به خصوص ائتلاف چارچوب هماهنگی شیعیان دو یا چند نفر را به عنوان نمایندگان جریان خود معرفی میکردند که این امر باعث تقسیم آرا میشد تا نهایتا این نماینده جریان صدر باشد که آرای اکثریت را نصیب خود کند و در جایگاه نفر اول هر حوزه انتخاباتی به پارلمان راه یابد. اما این تمام ماجرا نبود و تازه جنگ جدید برای انتخاب نخست وزیر عراق شروع شده بود. شعارهای مردمی و ضدفساد جریان صدر به همراه تمرکز بر انتخاب یک نفر در هر حوزه انتخاباتی از عوامل اصلی موفقیت مقتدی در انتخابات پارلمانی عراق بودند به طور سنتی و طبق آنچه در قانون اساسی عراق که پس از سقوط صدام نوشته شده، پست ریاست پارلمان به اهل سنت، ریاست جمهوری به کردها و نخست وزیری به شیعیان خواهد رسید. مقتدی صدر که تا پیش از اعلام نتایج انتخابات عراق در جلسات سایر گروهای شیعه مثل ائتلاف فتح یا دولت قانون در قالب چارچوب هماهنگی شرکت میکرد به پشتوانه این آرا دچار غرور شده و ضمن دستور به نماینده خود برای عدم شرکت در جلسات با بارزانی(احزاب کرد) و الحلبوسی (اهل سنت) ائتلاف میکند و گزینه نخست وزیری خود را ارائه میدهد. این حرکت اما به مذاق چارچوب هماهنگی خوش نمی آید و آنها در ابتدا از مقتدی میخواهند مثل گذشته که شیعیان به همراهی هم بر سر یک گزینه مشترک برای نخست وزیری به اتفاق نظر می رسیدند این بار هم همانگونه شود و دولتی توافقی تشکیل شود نه دولت اکثریت. اما مقتدی که آرای خود را به نسبت هر کدام از احزاب شیعه داخل چارچوب هماهنگی بالاتر میدید این خواسته چارچوب را رد کرد و به نمایندگان خود آماده باش برای استعفا داد. در مقابل نیز چارچوب هماهنگی با فراخواندن نمایندگان خود مانع از تشکیل جلسات شد و به مقتدی این پیام را رساند که درست است، تعداد نمایندگان فراکسیون صدر در پارلمان عراق از یکایک احزاب شیعه بیشتر است اما تعداد مجموع نمایندگان چارچوب هماهنگی به بیش از ۹۰ نماینده میرسد که از ۷۳ عدد صدریها بالاتر است. نماینده جریان صدر که پیش از انتخابات و پیروزی این جریان در جلسات چارچوب هماهنگی شرکت میکرد، پس از اعلان نتایج و به دستور شخص مقتدی از شرکت در این جلسات محروم شد کشمکش ها میان صدر و چارچوب ادامه داشت تا اینکه همانطور که اشاره شد به دستور مقتدی تمام ۷۳ نماینده پارلمان عراق استعفا دادند و این استعفا پذیرفته شد. اما مقتدی با همه زرنگی خود، اینجای داستان را نخوانده بود چراکه بر اساس قانون اساسی عراق جای این نمایندگان مستعفی جریان صدر را نفر دوم هر حوزه انتخاباتی پر میکند که در این انتخابات نفرات چارچوب هماهنگی به جای نمایندگان صدر به پارلمان آمدند تا به همراه نمایندگان مستقل همراه چارچوب به تعداد حدود ۱۴۰ نماینده برسد. این تعدادِ نمایندهِ مقابل جریان صدر وقتی مهم میشود که بدانیم پارلمان عراق برای تشکیل اولین جلسه خود و انتخاب رئیس جمهور و سپس نخست وزیر، به شرکت دو سوم نمایندگان خود یعنی ۲۲۰ نفر از مجموع ۳۱۹ نماینده نیاز دارد که با این اوصاف تنها حدود ۱۸۰ نماینده برای شروع جلسات حاضرند که کافی نیست. محمدباقر حکیم کارشناس مسائل عراق در این رابطه حمایت از الکاظمی نخست وزیر عراق را از اهداف اساسی مقتدی صدر برای کش دادن ماجرای عدم تشکیل دولت در عراق میداند و به همین خاطر است که پس از گذشت حدود ۱۰ ماه از انتخابات عراق هنوز هم مصطفی الکاظمی نخست وزیر مانده و از ادامه شرایط موجود هم راضی است. آقای نخست وزیر، حتی زمانی که طرفداران مقتدی به پارلمان عراق حمله میکنند و آن را به اشغال در می آوردند از نیرویهای امنیتی عراق برای مداخله استفاده نمی کند چراکه به گفته حسن لاسجردی کارشناس مسائل عراق، ادامه این شرایط به نفع اوست و حتی منتظر است تا گروههیا سیاسی عراق روزی بر روی او و برای نخست وزیری مجدد وی به اتفاق نظر برسند. الکاظمی شاید تنها کسی باشد که از اختلاف میان شیعیان عراق بر سر انتخاب نخست وزیر جدید بیشترین سود را برده باشد، چراکه از مهر پارسال تاکنون ۱۰ ماهی میشود که اضافی بر سازمان و به امید انتخاب مجدد در راس قدرت است اما هدف مقتدی صدر از انجام اینگونه حرکات چه بود؟ مقتدی که پیشتر و پس از آنکه نتوانست به تنهایی یا با ائتلاف سهگانهای که به آن اشاره شد، پارلمان تشکیل دهد اعلام کرد از صحنه سیاسی عراق خداحافظی میکند ولی با این وجود با برگزاری نماز جمعه ۸۰ هزار نفری به نوعی اردوکشی خیابانی و اعلان قدرت کرد. او میگوید عراق باید به دست عراقی جماعت اداره شود و نه آمریکا و انگلیس و ترکیه و حتی ایران هم نباید در امورات عراق دخالت کنند؛ البته لازم به ذکر است که دخالت ایران کجا و دخالت ترکیه و آمریکا کجا؟ مقتدی هنوز نخواسته یا نتوانسته با این قضیه کنار بیاید که در سالهای اخیر این ایران بود که انبارهای تجهیزات خود را به روی مجاهدان عراقی، نیروهای جبهه مقاومت و ارتش از هم گسیخته عراق گشود و هرآنچه لازم بود از فشنگ و هواپیمای جنگنده برای دوستان عراقی فراهم کرد تا علاوه بر حضور میدانی در صحنه نبرد با داعش که تا بغداد پیش آمده بود، حمایت های لجستیک هم چاشنی این جنس دخالتهایش باشد. این درحالی است که هماکنون کشوری مثل ترکیه با بمباران مناطق گردشگری و مسکونی شمال عراق و پیش از آن آمریکا نیز با به خاک و خون کشیدن میلیونها عراقی از شیعیان و اهل سنت تا کردها، مزه دخالت واقعی را به طرفداران جریان صدر و مردم عراق چشانده است. شاید روحیات شخصی مقتدی است که اجازه نمیدهد میان کمکهای ایران به عراق و دخالت سایر کشورهایی که بانیان وضع موجود در عراق اند تفاوت قائل شود با تمام این مواضع مقتدی، اما بر اساس برآوردهای نهادهای مرتبط تحولات عراق در داخل ایران، باید گفت که تمام برنامههایی که توسط مقتدی صدر پیاده میشوند، نه به آمریکا، نه به رژیم جعلی اسرائیل، نه عربستان و نه به هیچ کشور دیگری مرتبط نیست. مقتدی صدر به هیچ جا وابسته نیست گرچه ممکن است کشورها و رژیم های نامبرده از اقدامات او سوء استفاده کنند اما این خود مقتدی است که بازی را جلو میبرد. موضع ایران، آنهم حالا که برای مقامات امنیتی ایران مسجل شده تمام اقدامات مقتدی صرفا محدود به او و اتاق فکر اوست، چیست؟ به گفته حسن لاسجردی، مقتدی می خواهد قدرت اول عراق شود و باقی خاندانهای سیاسی این کشور را ذیل خود تعریف کند که این امر بعید به نظر میرسد. درحال حاضر نیز صدر در عین حال که فعالیت های سیاسی خود را پیگیری می کند در حوزه دینی نیز با وجود اینکه هنوز به مرجعیت نرسیده، مطابق رساله پدر و برادرش برای پاسخ به استفتائات مردم فتوا صادر می کند. برآوردهای نهادهای مرتبط تحولات عراق در داخل ایران، مقتدی صدر با همه حواشی که دارد، نه دشمن ماست و نه ضد ماست با تمام این اوصاف اما طرد مقتدی صدر در شرایط فعلی از سوی خودیها، اقدامی است در چارچوب اهداف دشمنان عراق و انتساب او به آمریکا و رژیم صهیونیستی در جهت خواست و اهداف دشمنان ایران و عراق است چراکه آنان درپی به رهبری رساندن مقتدی صدر هستند تا در داخل بیت شیعی و درست در نقطه مقابل ایران مرجعی باشد که جلوی ایران بایستد. به طور خلاصه و در یک کلام کشورهای غربی، مقتدی را مهره ای مناسب در جهت اهداف خود می بینند و با سوءاستفاده از برنامههای او به دنبال آنند که حتی یک صدام شیعه از دل مقتدی به منصه ظهور بگذارند. از سویی دیگر بر پایه برآوردهای نهادهای مرتبط تحولات عراق در داخل کشور چه بسا بعید نیست پس از به قدرت رسیدن مقتدی صدر و تضعیف جایگاه نیروهای جبهه مقاومت در عراق وقتی کار غربی ها با مقتدی تمام شد، همان بلایی را که بر سر شهید محمد صدر (رحمه الله علیه) پدر او آوردند( توسط رژیم بعث شهید شد اما جمهوری اسلامی متهم شد) به سر مقتدی بیاورند و بازهم گناه شهادت یکی دیگر از اعضای خاندان صدر را به گردن جمهوری اسلامی بیاندازند. پیشبینی ها این است که پس از به قدرت رسیدن مقتدی صدر در عراق و بعد از اینکه کار غرب با او تمام شود، مشابه پدر خود، آیتالله سید محمد صدر (رحمه الله علیه) ترور شود نحوه تعامل ایران و «مقتدی صدر» در سالهای اخیر چگونه بوده است؟ به گفته حسن لاسجردی، «نگاه ایران در قبال عراق برقراری معادله گفتگوهای عراقی – عراقی است و به نظر میرسد تنها نهادی که میتواند در نهایت مشکل عراق را یک بار و برای همیشه حل کند نهاد مرجعیت است و گروههای سیاسی باتوجه به آنچه تاکنون از خود نشان دادهاند در این زمینه خیلی نمیتوانند مثمر ثمر واع شوند» این بار اما خود مقتدی پیش دستی میکند و پیش از آنکه مرجعیت شیعه بیانیهای در حرمت ریختن خون مسلمین در ماه حرام بدهد، ضمن احترام به تصمیم آیتالله حائری، از مردم عراق عذرخواهی میکند و به معترضان هواخواه خود میگوید تنها کمتر از یک ساعت فرصت عقب نشینی دارند. این عمل صدر بازهم بار دیگر همه را غافلگیر کرد اما به وضوح نشان داد که چرا ایران سیاستی برادرانه را برای مواجهه با مقتدی در پیش گرفته تا کیان شیعه بیش از این دچار خسارات آنهم از جانب خود نشود. خوشحالی زایدالوصف ایدی کوهن روزنامه نگار و ژورنالیست صهیونیست از بروز تنش در عراق و اختلاف میان شیعیان که به گفته خودشان، خیلی وقت بود انتظار چنین لحظهای را میکشیدند خساراتی که دشمنانی در سرزمینهای اشغالی فلسطین و البته آل سعود در کمین آن نشستند تا با ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و نه تنها شیعیان، بخوانند فاتحه اسلام را