بیدار باشید تا در آخرین شب پیروزی نور بر ظلمت قرن به خواب غفلت نروید!
اکوبورس: بر اساس باور ایرانیان باستان، نبرد آسمانی میان دو جبهه اهریمنی و اهورایی اتفاق افتد و این نبرد تا پایان پاییز که با رگبارها و بارانها توام است، ادامه دارد؛ از این رو مردم باید در “شب چله” شب زندهداری کنند و بیدار باشند؛ چون ممکن است نَحسی این تاریکی و ظلمتِ اهریمن آنها را بگیرد و آنها را به خواب غفلت فرو ببرد!
به گزارش اکوبورس به نقل از ایسنا، “شب چله” که به عنوان یکی از شبهای مقدس در ایران باستان مطرح بوده، بهصورت رسمی در گاهشماری ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ پیش از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت. مردمان آن روزگاران ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول، روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند؛ از این رو این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش هستند. آنها همچنین دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاه میشود، از همین رو آن را شب زایش خورشید (مهر) نامیدند و آن را آغاز سال قرار دادند. این شب بلند حکایتها و افسانههای زیادی دارد؛ برخی معتقدند این شب بسیار شوم و نامبارک است! از این رو تا سپیدهدم بیدار میماندند و در کنار یکدیگر، خود را سرگرم میکردند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی، روحیه آنان را تضعیف نکند؛ برخی هم از آن به نام شب “زایش خورشید” یاد میکنند. اما همه حکایتها در سقف آسمان بالای سر ما رخ میدهد و بعد از چرخش زمین و خورشید امروز در آستانه اتفاق نجومی هستیم؛ “شب چله” شبی که در آن با یک دقیقه طولانیتر، در انتظار زایش خورشید و غلبه روشنایی و نور بر ظلمت و پلیدی هستیم. در ساعت ۱۹ و ۲۹ دقیقه امروز سهشنبه ۳۰ آذر، خورشید به نقطه انقلاب زمستانی خواهد رسید و هموطنان امشب آخرین چلهی قرن ۱۴ خورشیدی را تجربه خواهند کرد و در پایان سال ۱۴۰۰، ما وارد قرن ۱۵ و سال ۱۴۰۱ و آغازگر قرن ۱۵ خورشیدی خواهیم شد. آیین ۸ هزار ساله که تاکنون پایدار مانده است امین دالوند، کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران و پژوهشگر تاریخ اساطیری ملل باستان در گفت و گو با ایسنا، “شب چله” را یکی از کهنترین جشنها و آیینهای ایران دانست که ریشه عمیقی در باورها و اعتقادات مردم این سرزمین دارد و گفت: جشن “چله” قدمتی حدود ۸ هزار ساله دارد، ولی به طور رسمی از زمان داریوش یکم هخامنشی یعنی از سال ۵۰۲ قبل از میلاد در تقویم ایرانیان ثبت شده است. وی “یلدا” نام دیگر “شب چله” واژهای سُریانی و به معنای زایش، تولد، دادار، آفریننده، بخشنده و بلند دانست و اظهار کرد: “شب چله” که از غروب آفتاب روز ۳۰ آذر تا طلوع خورشید آغاز شده و تا روز اول دی ماه ادامه دارد، شب زایش نور و خورشید است. دالوند در این باره توضیح داد: ایرانیان اعتقادی داشتند که از جشن تیرگان نشات گرفته که بر اساس آن معتقد بودند نبرد آسمانی میان دو جبهه خیر و شَر یعنی نیروهای اهریمنی و اهورایی اتفاق میافتد و این نبرد تا پاییز که با رگبارها و بارانهای پاییزی توام است، ادامه دارد؛ از این رو باید در “شب چله” مردم شب زندهداری کنند و بیدار باشند، چون ممکن است نَحسی این تاریکی و ظلمتِ اهریمن آنها را بگیرد و آنها را به خواب غفلت ببرد! این پژوهشگر تاریخ اساطیر ملل باستان با بیان اینکه در نهایت با طلوع خورشید و آغاز روشنایی، جبهه اهورایی و خیر بر جبهه شَر و اهریمنی پیروز میشود، ادامه داد: به طور کلی یلدا معنای بخشندگی نیز دارد؛ از این رو کشاورزان که در یک سال زراعی محصولات خود را درو و برداشت و بخشی از حبوبات و غله و میوه و سبزیجات خود را برای مصرف در فصل سرما، ذخیره و بخشی از این ذخیره را در این شب مصرف میکردند و از این رو آنها به دلیل این همه بخشندگی و فزونی شکرگزار خداوند بودند. وی خاطر نشان کرد: روز اول دی ماه که مصادف با آغاز انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی و ورود به فصل سرد است، معمولا به نام روز “دیگان” نیز شناخته میشد. دیگان یا “روز خور”، روز تولد خورشید است و در این روز یکسری آیینها و اسطورههای خاصی داشتیم به این صورت که در این روز پادشاهان افسر تاج خود را از سر بر میداشتند و آن را به نشانه برابری همه انسانها روی زمین میگذاشتند و با پوشیدن یک لباس ساده وارد دشت باز شده و بر روی زیرانداز سفیدی مینشستند. به گفته این عضو انجمن نجوم آماتوری ایران در این روز همه با هم برابر بودند و کسی حق فرمان دادن و تَشر زدن به دیگران را نداشت و حتی قربانی کردن نیز در روز “دیگان” ممنوع بوده است. دالوند با بیان اینکه در این روز همچنین بَردگان آزاد میشدند، خاطر نشان کرد: در آیین ایران بردهداری وجود نداشته است و منظور افرادی هستند که در طبقه پایین بودند و برای کسانی کارگری میکردند و در این روز به آنها مرخصی داده میشد و از آنها دلجویی میشده است. درخت سَرو آغازگر محیط زیست سالم دالوند با تاکید بر اینکه در روز “دیگان” در مقابل درخت سَرو میایستادند، گفت: درخت سَرو درختی است که در تمام طول سال سبز است و نماد استقامت و راست قامتی و ایستادگی به شمار میرود و بر این اساس ایرانیان در این روز در برابر این درخت میایستادند و چنین عهد میبستند: “ای سرو راست قامت با تو عهد میبندیم که در طول سال آینده درختی بکاریم.” کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران این عهد را نمادی برای اجرای سنت درختکاری دانست و اظهار کرد: این سنت نشاندهنده رویکرد آنها برای حفاظت از محیط زیست بوده است و با کاشت درخت، در جهت تداوم بخش هستی و طبیعت اقدام میکردند و جالب است که آنها به شکرانه این روز، ولیمه و خوراک میدادند و بخشش میکردند. دالوند ادامه داد: در “شب چله” در دوران باستان آجیل مخصوصی به نام “لورک” را مصرف میکردند که معمولا در این شب سِرو میشده و در کنار آن هندوانه به عنوان نماد گرمای تابستان و شادی بخشی و انار به عنوان نماد زایش و تولد و لَبو نماد بخشندگی و برکت صرف میشد و بعدها یعنی در زمانی که “حافظ” دیوان خود را کامل میکند، مردم در این شب به دیوان حافظ تفائل میزدند تا ببینند که چه سرنوشتی دارند و خود را برای سال جدید آماده کنند. پژوهشگر تاریخ اساطیری ملل باستان با تاکید بر اینکه در “شب چله” شاهنامه خوانی نیز مرسوم بوده است، گفت: مردمان آن زمان کرسی داشتند و معمولا سفره “چله” را بر روی کرسی قرار میدادند، ضمناً دید و بازدید در این شب مرسوم بوده است. وی آغاز سال شمسی و نوروز را روز اول فروردین و آغاز اعتدال بهاری دانست و یادآور شد: در دوران باستان آغاز سال از روز اول دی ماه بوده است؛ چرا که در فرهنگ اوستایی واژهای به نام “سَردَه” به معنای “سرد” داریم و اعتقاد بر این بوده که از روز اول زمستان به تدریج طول روزها بلند میشود و ما به سمت روشنایی و نور و گرما میرویم و “شب چله” پایان سال و روز اول دی ماه، آغاز سال جدید بوده است. شبی که با چند ثانیه بلند شدن، افسانه شد دالوند با بیان اینکه بر خلاف تصور اینکه “شب چله” چند ساعت نسبت به شبهای قبل و بعد از خود طولانیتر است، تنها یک دقیقه طولانیتر شده است، افزود: ولی در مناطق جغرافیایی ایران اختلاف این شب را داریم. به عنوان نمونه طول شب چله در شرقیترین شهرهای ایران که چابهار است، ۱۳.۵ ساعت است؛ ولی در غربیترین منطقه ایران مانند ماکو که در شمال غربی قرار گرفته، طول این شب ۱۴.۵ ساعت است. این کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران اضافه کرد: این اختلاف فاصله میان شهرهای ایران، موجب طولانیتر شدن این شب شده و باز این شب تنها به میزان یک دقیقه طولانیتر شده است. آیینهای مشابه “چله” یا “یلدا” در دنیا این پژوهشگر حوزه اساطیر ملل، با بیان اینکه در دوران باستان در کشورهایی مانند یونان و روم و مصر آیین مشابه “شب چله” وجود داشته است، یادآور شد: این آیین بعدها به تولد عیسیبنمریم (۲۵ دسامبر) انتقال یافته که با آغاز جشن کریسمس همراه است. آنها هم اعتقاد داشتند که تولد عیسیبنمریم مصادف با زایش خورشید و نور هدایت الهی است. دالوند ادامه داد: علاوه بر آن در مصر در ۴ هزار سال قبل جشن ۱۲ روزهای داشتند که از شب چله یا یلدا آغاز میشده و ۱۲ روز بعد از آن به نماد ۱۲ ماه سال ادامه داشته است و به شکرانه این روز، ۱۲ شاخه نخل در یک مکان مقدس قرار میدادند و به نیایش و دعا خوانی میپرداختند. از آنجایی که مصریان خود را فرزندان نور یا خورشید میدانستن، اعتقاد داشتند که خورشید در روز آغاز انقلاب زمستانی یعنی در اول دی ماه طلوع دوباره میکند و این طلوع یعنی تولد دوباره خداوند! وی با اشاره به برخی از جشنهای رومیان و یونانیان مانند جشن “ناتالیس آنایکتوس” یا روز تولد خورشید شکستناپذیر برای شکرگزاری، گفت: بعدها این جشنها به جشن کریسمس انتقال یافت. داستانهای یلدایی مشترک دالوند، وجه مشترک شبهای چله در فرهنگهای مختلف را تقابل خیر و شَر عنوان کرد و گفت: اساس و بنیان آیین زردشتی تقابل خیر و شر که در آن اهورا، به معنای نورِ هستی بخش است و اهریمن به ظلمت و تاریکی و بدی و پلیدی معنا شده و جشن چله یا یلدا تنها توسط دو کشور ایران و افغانستان به عنوان میراث فرهنگی ثبت جهانی شده است. وی خاطر نشان کرد: از سوی دیگر به دلیل اینکه ایران در آن زمان کشوری پهناوری بوده و گستره فرهنگی زیادی داشته و همچنین به دلیل لشکرکشی خشایار شاه، آتن فتح شد و جنگهای طولانی اشکانیان با امپراطوری روم شرقی، موجب تبادل فرهنگی شده است، به طوری که به باور بسیاری از باستان شناسان غربی آیین میترائیسم و برخی از حوزههای تمدنی از ایران به سایر فرهنگها منتقل شده است. این پژوهشگر تاریخ اساطیری ملل باستان تاکید کرد: آنچه که در این شب مهم تلقی میشود، این است که سعی کنیم از لحظه لحظه آن لذت ببریم؛ چرا که در طول سال تنها یک شب، “شب چله” است و اینها آیینهایی برای درکنار هم ماندن است و جشنهایی به شمار میرود که بیشتر به بنیان خانواده و به یکدیگر توجه کنیم و از فضای مجازی دور باشیم. دالوند با بیان اینکه این سومین چلهای است که به دلیل کرونا، باید دور از هم باشیم، خاطر نشان کرد: چند سالی است که به دلیل شیوع بیماری ناشی از کرونا دورهمی و نشستها و در کنار هم بودن حذف شده است، ولی به نظر اگر قرار است از فضای مجازی استفاده شود، از آن برای دلجویی از اقوام و خویشاوندان استفاده شود تا انرژی مثبت به دیگران القا شود. این کارشناس رصدی انجمن نجوم آماتوری ایران در پایان تاکید کرد: در این شب گوشیهای خود را خاموش کنیم و از با هم بودن لذت ببرند.