پیامدهای مرگ برجام
اکوبورس: اروپا تبعات تقابل با ایران را به خوبی میفهمد. آنها میدانند فروپاشی برجام ممکن است فروپاشی پیمان انپیتی و رژیم عدم اشاعه را در پی داشته باشد و فروپاشی این نظام حقوقی نیز دنیا را وارد فاز جدید و خطرناکی خواهد کرد.
به گزارش اکوبورس ،رضا نصری، تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با اشاره به اجرای گام سوم کاهش تعهدات برجامی ایران گفت: «گام سوم کاهش تعهدات برجامی ایران در شرایطی برداشته میشود که اروپا هنوز در اجرای تعهدات خود مطابق برجام و همچنین در اجرای تعهدات یازدهگانه خود (پس از خروج آمریکا از برجام) مطابق توقع مشروع ایران عمل نکرده است.» وی ادامه داد: «این اقدام نیز – مانند دو اقدام قبلی – کاملا در چارچوب ماده ۳۶ برجام اتخاذ میشود و زمانی که اروپا تعهدات خود را اجرا کند – و اثر مثبت اجرای این تعهدات در ایران نمایان شود – بازگشتپذیر است.» این حقوقدان بینالمللی با اشاره به دو گام پیشین کاهش تعهدات برجامی ایران اظهار کرد: «پس از خروج آمریکا از برجام، ایران میتوانست – مطابق نص صریح برجام (ماده ۳۶) – بلافاصله نسبت به کاهش تعهدات خود اقدام کند، اما کاهش تعهدات در آن زمان چند مشکل و در نتیجه چند پیامد منفی در پی داشت.» نصری با بیان اینکه در آن زمان هنوز زمینهسازیهای سیاسی لازم برای اقدام به کاهش تعهدات صورت نگرفته بود و ممکن بود کاهش تعهدات ایران، اروپا را بیدرنگ به سمت آمریکا سوق دهد، تصریح کرد: «امروز، پس از یک سال صبر استراتژیک، ایران دستکم به پنج گزارش آژانس مجهز است که نشان میدهد حتی پس از خروج آمریکا از برجام، نیت و قصد تهران کماکان حفظ توافق هستهای و پایبندی به حقوق بینالملل است.» وی افزود: «امروز دست و پای اروپا برای اتخاذ اقدامات قهریه علیه ایران – یا بهانهتراشی برای عدم همکاری با تهران – به مراتب بستهتر است و برای اروپا محذوریتهای حقوقی و سیاسیای ایجاد شده که پیش از این موضوعیت نداشت.» کارشناس ارشد روابط بینالملل با بیان اینکه در زمان خروج آمریکا از توافق هستهای، تعهدات اروپا محدود به تعهدات برجامی بود، افزود: «امروز، بهدلیل اتخاذ سیاست صبر استراتژیک از سوی ایران، اروپا تعهداتی فراتر از متن برجام متقبل شده که قانونا و اخلاقا متعهد به اجرای آنهاست.» نصری اضافه کرد: «در آن زمان هنوز هیچ یک از کشورها – از جمله ایران – نسبت به دولت ترامپ، اهداف آن، سیاست خارجه آن، توازن قوا میان جریانهای مختلف در درون آمریکا، رویکرد دولت ترامپ نسبت به اروپا و کیفیت تعامل آن با جهان برآورد دقیقی نداشتند و لازم بود فرصتی داده شود تا ارزیابی واقعبینانهتری بهدست بیاید تا مطابق آن سیاستگذاری شود. یک سال صبر استراتژیک این فرصت را به ایران داد.» وی با تاکید بر اینکه ایران امروز با ریسکسنجی دقیقتر، ارزیابی بهتر و چشم بازتری عمل میکند، تاکید کرد: «حالا هم که دوره یک ساله صبر استراتژیک به سر آمده، ایران از حقوق خود و ظرفیتهایی که برجام در اختیارش قرار داده برای ترغیب طرف مقابل به اجرای کامل تعهداتش استفاده میکند. دو گام قبلی موجب شد اروپا به تکاپو بیفتد و با اهتمام بیشتری نسبت به حفظ برجام تلاش کند. گام سوم هم در همین راستا قابل بررسی است.» وی با بیان اینکه لازم است ایران نیز نسبت به اقدامات مثبت اروپا با انعطاف عمل کند، ابراز کرد: «آنجا که اروپا کوتاهی میکند، ایران هم واکنش منفی نشان دهد و در آنجا که اروپا حسننیت و تلاش از خود نشان میدهد، ایران نیز با سعهصدر برخورد کند. به عبارت دیگر، همان سیاست «چماق و هویج» را در پیش بگیرد! اتخاذ سیاست «چماق و هویج» هم مستلزم این است که فضای سیاسی در داخل کشور به دولت اجازه چنین ابتکاری را بدهد.» نصری ادامه داد: «متاسفانه در داخل کشور فضا و گفتمانی ایجاد شده که دیپلماسی را نفی میکند، تعامل با غرب را سازش میخواند و مدام تشویق به تقابل میکند تا دولت همواره به سمت اقدامات تندتر سوق داده شود. به بیان دیگر، نباید اجازه داد سیاست «چماق و هویج» که دولت در نظر دارد، به سیاست «چماق و چماق» تبدیل شود و انگیزه همکاری با ایران از بین برود.» وی در بیان تحلیل خود از معنای متوقفسازی محدودیتهای برجامی ایران در موضوع تحقیق و توسعه گفت: «گام سوم به نحوی طراحی شده که هم ایران به مقاصد خود برسد و هم طرف مقابل قدرت مانور سیاسی و روانی لازم را برای ادامه دیپلماسی و تلاش برای حل مشکل داشته باشد. ضمن اینکه اقدامی است که – بهرغم اهمیت آن – کشورهای متخاصم نمیتوانند چندان درباره آن تبلیغ و جوسازی کنند.» این کارشناس ارشد مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که آیا اجرای گام سوم منجر به نزدیکی اروپا به آمریکا نخواهد شد، توضیح داد: «گمان نمیکنم. اروپا سرمایه سیاسی و حیثیتی زیادی برای حفظ برجام به میان آورده و هنوز برایش صرف ندارد در این مرحله به بهانه «گام سوم» خود را به دولت نامتعارف و قانونشکنی نزدیک کند که عملا هیچ ارج و قرب و هیچ ارزشی برای مواضع و منافع اروپا و حقوق بینالملل و نظم جهانی قائل نیست.» وی در پاسخ به این سوال که آیا اجرای گام سوم به معنای شکست تلاشهای فرانسه است، گفت: «اجرای گام سوم به هیچوجه به معنی شکست دیپلماسی یا تلاشهای فرانسه و اروپا نیست. این گام سوم طبق برنامه و زمانبندی از پیش تعیینشدهای صورت گرفته است و چنانچه همین فردا اقدامات اروپا نتیجه دهد، این گام نیز متوقف میشود.» حقوقدان بینالمللی افزود: «عدم پذیرش طرح فرانسه صرفا به این معنی است که «اولین سناریوی» اروپا – که کمهزینهترین سناریو و منوط به همراهی آمریکا بود – نتیجه نداده است. اما کماکان سناریوهای بعدی قابل طراحی و اجراست.» نصری در تشریح علل عدم موافقت آمریکا با طرح فرانسه اظهار کرد: «اینکه چرا آمریکا با فرانسه موافقت نکرد دلایل مختلفی دارد. شخصا معتقدم دلیل عدم پذیرش آن از جانب شخص ترامپ این است که طرح فرانسه، «مکرون» را منجی و بانی و قهرمان حل «معضل ایران» نشان میداد و نه خود او را! مساله جناح تندروی آمریکا و «تیم ب» با ایران یک مساله ایدئولوژیک، راهبردی و سیاسی است، اما رویکرد ترامپ در قبال ایران ریشه روانی و شخصیتی دارد و از این رو یک رویکرد روانشناسانه میطلبد! این رویکرد روانشناسانه در طرح مکرون غایب بود.» وی با تاکید بر اینکه ترامپ مایل است در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده خود را بهعنوان تنها فردی که توانسته به «۴۰ سال اختلاف با ایران فیصله دهد» معرفی کند، تصریح کرد: «ترامپ از هیچ طرحی که فرد دیگری را در مرکز تمجید و توجه جهانی قرار دهد حمایت نخواهد کرد. اگر پیش از ارائه طرح، روحانی با ترامپ یک عکس یادگاری انداخته بود و به ایشان اجازه میداد خود را مبتکر و بانی اقدامات دیپلماتیک نشان دهد، به احتمال قوی از این طرح و هر طرح دیگری حمایت میکرد!» این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی اضافه کرد: «گزارش شده ترامپ در بیاریتز (در اجلاس جی ۷ در فرانسه) برای افزایش احتمال دیدار با ظریف حتی به تماسهای تلفنی مکرر نتانیاهو پاسخ نداده است. این یعنی او هیچ ملاحظهای جز منافع شخصی خود ندارد و اگر تصور کند میتواند امتیازی برای خود کسب کند، حتی تابع لابیهای قدرتمند اسرائیل نیز نخواهد بود.»