تاثیر جنگ ایران و اسرائیل بر بورس چقدر است؟
طبق اظهارات تحلیلگران بازارهای مالی تحرکات بورس در آمریکا حاکی از آن است که معمولا جنگ نمیتواند بورس را از روند بلندمدت خود دور کند.
با تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشور ما و تشدید درگیریها در خاورمیانه، نگرانیهایی در داخل و خارج از کشور در خصوص وضعیت اقتصادی و بازارهای مالی شکل گرفته است. تاکنون این تنشها به طرق مختلف بر اقتصاد جهانی تاثیر گذاشتهاند و در آینده نیز روند درگیریها به دلیل نقش استراتژیک کشورهای درگیر در اقتصاد منطقهای و جهانی بر بازارهای جهانی تاثیرگذار خواهند بود. با تشدید تنشهای ژئوپلیتیک در سطح جهانی، سرمایهگذاران نگران پیامدهای آن بر بازارها هستند. معمولا این رویدادها موجب میشوند که سرمایهگذاران به دنبال داراییهای امن و کمریسک باشند. با این حال، بررسی تاریخی بازارهای جهانی نشان میدهد که بازارهای سهام از نظر تاریخی در طول جنگ و درگیری به طرز شگفتآوری مقاوم بودهاند.
جنگ و درگیری، چه محلی، چه منطقهای و چه جهانی، همیشه سطحی از تنش را به همراه دارد و اضطراب سرمایهگذاران را افزایش میدهد. قطعا در چند سال گذشته سهم قابلتوجهی از رویدادهای ژئوپلیتیک وجود داشته است؛ ازجمله جنگ اوکراین و روسیه، تنشهای ژئوپلیتیک بین ایالاتمتحده و چین، جنگ رژیم صهیونیستی با فلسطین، لبنان و اکنون ایران و تشدید تنشها بین این دو. در نتیجه سرمایهگذاران مضطرب شده و بازارها به دلیل افزایش معنادار سطح عدمقطعیت، بیثبات میشوند.
تاثیر حداقلی درگیریها بر بازار
اگرچه تاریخ ممکن است دقیقا تکرار نشود، اما مطمئنا ریتم دارد و برای تحلیل واکنش احتمالی بازار سرمایه در وضعیت کنونی نگاهی به دادههای تاریخی میتواند موثر باشد. این رویکرد مبتنی بر شواهد به ما امکان میدهد که زمینه منحصربهفرد هر رویدادی را در نظر بگیریم و با سایر تجربیات مشابه مقایسه کنیم تا ببینیم که چگونه ممکن است بر بازارهای مالی تاثیر بگذارد. بهطور شهودی میتوان تصور کرد که جنگها و درگیریها تاثیر منفی زیادی بر بازارهای مالی خواهند داشت. معمولا این رویدادها به عنوان شوکهایی برای سیستم و در نتیجه بازارها تلقی میشوند. با این حال، نحوه واکنش بازارها به این رویدادها ممکن است آنطور که اکثر مردم انتظار دارند، نباشد.
نکته اصلی این است که بررسی روند تاریخی بازارها و بازار سرمایه ایالاتمتحده آمریکا بهطور ویژه نشان میدهد که بسیاری از جنگها، چه کوچک و چه بزرگ، تاثیر حداقلی بر اصول اساسی یا مسیر بازارها داشتهاند. با این حال، برای جنگهای بزرگی که تاثیر فراگیری بر مناطق وسیع دارند، مانند جنگ جهانی دوم، بازارهای مالی در دوره قبل از جنگ سقوط کردند، اما در طول مدت جنگ افزایش یافتند.
در واقع، مطالعه بلندمدت ۲۱رویداد ژئوپلیتیک توسط تحلیلگران شامل اقدامات تروریستی و رویدادهای تکاندهنده که از سال ۱۹۴۱ به جنگ منجر شدهاند، نشان میدهد که در میان این ۲۱رویداد که از حمله به پرل هاربر گرفته تا بسیاری از درگیریهای خاورمیانه و حملات ۱۱سپتامبر را شامل میشود، بازار بهطور متوسط با کاهش ۱.۲درصدی در یک روز به این رویدادها واکنش نشان داده است که معمولا ۲۲روز طول میکشد تا شاخص از روز حادثه به پایینترین سطح خود برسد، اما این کاهش را بهطور متوسط در ۴۷روز جبران کرده است.
علاوه بر این، مطالعهای توسط موسسه CFA نشان میدهد که در تمام جنگهای بزرگ از سال ۱۹۲۶، سهام معمولا در زمان جنگ برای سهام شرکتهای بزرگ ۱۱.۴درصد در مقابل میانگین ۱۰ درصد در کل دوره و برای سهام شرکتهای کوچک۱۳.۸درصد در طول جنگ، در مقابل میانگین۱۱.۶درصد در کل دوره برای کل بازار بازدهی داشتهاند. دورههای جنگ دارای تورم متوسط۴.۴درصد در مقابل میانگین تورم کل دوره ۳درصد بودند. بنابراین جنگ تورمزاست. البته جنگها با یکدیگر متفاوت هستند و بازارها واکنش متفاوتی به آنها نشان میدهند. با این حال، حتی جنگ اوکراین که موجب سقوط ۷درصدی شاخص S&P ۵۰۰ در هفتههای پس از آن شد، یکماه بعد به بالاتر از جایی که بازارها هنگام شروع جنگ بودند، صعود کرد. روند مشابهی در درگیریهای رژیم اشغالگر اسرائیل و فلسطین نیز مشاهده شده است.
نااطمینانی، آفت اصلی
همچنین به همین دلیل است که گفته میشود بدترین چیز برای بازار، جنگ یا تنشهای ژئوپلیتیک یا حتی رکود اقتصادی نیست، بلکه عدمقطعیتی است که باعث ایجاد نوسان میشود. با هر خبری در مورد جنگ قریبالوقوع و افزایش خطرات ژئوپلیتیک، بازار در مورد چشمانداز آینده نامطمئن است. معمولا اگر این سطح از عدم قطعیت به دلیل جنگ یا افزایش تنش در ژئوپلیتیک افزایش یابد، میتواند موجب شود که سرمایهگذاران پول خود را به داراییهای سنتی امنتر مانند طلا و کالاهای گرانبها، ارزهای امنتر یا اوراق قرضه منتقل کنند. با این حال، برخی از این پناهگاههای سنتی امن دیگر به اندازه گذشته امن به نظر نمیرسند.
بازار سهام معمولا خیلی سریع ریسکها را ارزیابی میکند و سپس دوباره بر اصول اقتصادی و تجاری رشد و درآمد -اصول بازارها- تمرکز میکند، نه بر نوسانات بادهای ژئوپلیتیک. البته، در درگیری فعلی خاورمیانه، عدم قطعیت در این است که آیا تشدید جنگ منطقهای گستردهتری رخ خواهد داد که ممکن است تاثیر طولانیتری بهویژه بر نفت و سایر کالاها داشته باشد که به نوبه خود، مانند جنگ اوکراین، بر روند تورم و بنابراین سیاست نرخ بهره تاثیر خواهد گذاشت یا خیر. در حال حاضر تسلط ایران بر تنگه هرمز، گلوگاه حیاتی انتقال انرژی در جهان، تهدید بزرگی برای قدرتهای جهان تلقی میشود که تامین انرژی جهان را با چالش جدی مواجه خواهد کرد و قطعا آمریکا و کشورهای اروپایی را نگران میکند.
رفتار بازارها در طول این درگیری اخیر خاورمیانه، نمادی از نحوه برخورد معمول سهام با درگیریهای منطقهای است. ممکن است به دلیل افزایش عدم قطعیت، نوساناتی در شاخصها وجود داشته باشد، زیرا بازارها با پتانسیل جنگ و ترس از اختلال گستردهتر دستوپنجه نرم میکنند. اما این نوسانات معمولا زودگذر هستند. وقتی درگیری رخ میدهد، سهام معمولا خیلی قبل از پایان آن درگیری، دوباره به روند صعودی خود باز میگردند. حتی در سال ۲۰۲۲، زمانی که حمله روسیه به اوکراین سرمایهگذاران را با عدم اطمینان مواجه کرد، روند نزولی بازار در همان اکتبر و با تداوم جنگ، پایان یافت.