انتخاب سردبیرآخرین عناوین

طعنه معنادار به علم الهدی، در این 3 سال نه پیامبر جدیدی آمده نه وحی نازل شده

3 سال قبل، زمانی که نزدیکان یک امام جمعه [علم الهدی] در ریاست‌جمهوری بود درباره مذاکرات هسته‌ای گفت: «در رأس تیم مذاکرات قهرمان ایرانی، یک جوان متدین نمازشب‌خوان قرار دارد.»

 ولی او اکنون که به هر دلیلی آنان در مسند قدرت نیستند درباره گفت‌و‌گو‌های در حال اجرا، چنین می‌گوید: «خلاف غرور ملی است. بی‌توجهی به تکلیف شرعی و دینی است که باعث گرفتاری ما در محاصره دشمن خواهد شد.»
در این فاصله نه پیامبر جدیدی آمده نه وحی نازل شده و نه آمریکا تغییری کرده و نه رهبری و حکومت ایران دچار تغییر شده‌اند فقط منسوبین ایشان از پاستور و دولت رفته‌اند و نتیجه‌بخش بودن مذاکرات سودی برای آنان ندارد، بر عکس همه‌اش زیان است.دیگرانی هم که از مذاکرات و رسیدن به تفاهم دفاع می‌کنند دنبال منافع خود هستند. مثلاً امروز آن کسانی که ارز و طلا داشتند عزا گرفته و دنبال شکست مذاکرات هستند. ولی کسانی که سهامدار بورس هستند به‌شدت از گفت‌و‌گو‌ها دفاع می‌کنند و خوشحال هستند.آیا این دو گروه ارزش یکسانی دارند؟ قطعاً خیر. چون گران شدن ارز و طلا به نفع افراد اندکی است و کمکی هم به تولید و رفاه عمومی نمی‌کند. در نقطه مقابل بالا رفتن شاخص بورس یعنی ایجاد شغل و رفاه همگانی و رشد اقتصادی. اولی منافع گروهی اندک و انگل‌صفت را تامین می‌کند و گروه دوم منافع ملی و اکثریت قاطع مردم را تامین می‌کند و این دو سودجویی متفاوت است. امروز دو گروه در دو سر طیف تندرو‌های داخلی و خارجی با این گفت‌و‌گو‌ها مخالف هستند.

براندازان به جلوی کاخ سفید رفته و اعتراض کرده‌اند که گفت‌و‌گو نکنید جنگ کنید. چرا؟ چون توافق موجب بسته شدن دکان سیاسی آنان خواهد شد و بساط براندازی جمع می‌شود. تنها امیدشان به آینده تحریم و حمله نظامی آمریکا است تا حالا با همین امید زندگی و فعالیت کرده‌اند حتی اگر ایران تخریب شود هم برایشان مهم نیست، چون منافع حقیرشان چنین اقتضا می‌ک


براندازان داخلی هم مخالف گفت‌و‌گو هستند؛ همان‌هایی که نانشان در روغن تحریم و شگرد‌های متقلبانه و بسیار فاسد برای دور زدن آن و امنیتی کردن فضاست و این دو جناح افراطی با رسیدن به یکدیگر در دشمنی با گفت‌وگوها، اتحاد پیدا کرده‌اند.

شاید بگویید که اینها به لحاظ ارزشی و دینی و انقلابی چنین افکاری دارند و منافع دخالتی ندارد. گرچه پشت صحنه این انقلابی‌گری و بازی‌های ارزشی منافع گروه‌های سیاه قرار دارد؛ ولی تجربه تاریخی از این موارد نیز در تاریخ اسلام وجود دارد.

این نمونه‌ها در ماجرای صلح امام‌حسن و نیز ولایتعهدی امام‌رضا مسبوق به سابقه است. در هر دو مورد مخالفانی که صادق بودند، به سرعت متوجه خطای خود می‌شدند و تغییر عقیده می‌دادند ولی بسیاری از آنان هم که دنبال منافع و مادیات بودند به اردوگاه معاویه و یا مامون خلیفه عباسی پیوستند و این وضعیتی است که امروز تجربه آن را داریم بخش مهمی از تندرو‌های قبلی امروز در اردوگاه و خیمه مخالفان و براندازان هستند و این قاعده برای اغلب تندرو‌های کنونی نیز صادق است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا