استفاده از سرمایههای مردمی برای ساخت و توسعه پالایشگاهها
اکوبورس:تجربه توسعه و ساخت پالایشگاههایی از جمله ستاره خلیج فارس و شازند اراک با منابع دولتی آن هم در زمان تحریمها نشان داد در تکمیل این پروژهها مانع تجهیزات و لایسنس وجود ندارد.
به گزارش اکوبورس،به نقل از خبرگزاری تسنیم ، تجربه توسعه و ساخت پالایشگاههایی از جمله ستاره خلیج فارس و شازند اراک با منابع دولتی آن هم در زمان تحریمها و توقف طرحهایی از جمله ارتقاء فناوری پالایشگاه بندرعباس و پالایشگاه پارس پتروفیلد نشان داد در تکمیل این پروژهها مانع تجهیزات و لایسنس وجود ندارد، بلکه مشکل اصلی وابستگی شدید اجرا به تامین مالی است. همزمان با وضع مجدد تحریمهای اقتصادی، یکی از اهداف اصلی که آمریکا دنبال میکند، به صفر یا حداقل رساندن فروش نفت ایران است. هرچند روسیه و چین به درخواست آمریکا برای توقف خرید نفت از ایران پاسخ رد دادهاند و همچنین کشورهایی مثل ژاپن، هند و کره جنوبی ظاهراً از این تحریم ها موقتاً معاف شدهاند؛ اما در همین مدت وضع تحریم نیز حدود یک میلیون بشکه از صادرات نفت و میعانات گازی کم شدهاست [1]. از آنجاکه درآمد حاصل از فروش نفت خام متاسفانه یک رکن اصلی تامین بودجه کشور است و حدود یک سوم آن را تشکیل میدهد؛ این وابستگی باعث خواهدشد تا تامین نشدن سرمایه حاصل از فروش نفت، تاثیرات منفی بر شاخصهای اقتصادی کشور و بازار ارز بگذارد. فروش نفت بر سر دوراهی سیاست عمدهای که سال 91 پس از اعمال تحریمهای نفتی در ایران دنبال شد؛ دور زدن تحریمها از طریق ایجاد واسطهها و رایزنیهای غیر علنی با پالایشگاههای خارجی بود که درنتیجه آن رایزنیها نفت صادراتی با زحمت و منت بسیار و البته قیمت کمتر نسبت به قیمت واقعی فروخته میشد. اما آیا این تنها راه و البته بهترین راه فروش این سرمایه ملی و تجدیدناپذیراست؟ راه حل مطرح دوم، پالایش همین نفت در پالایشگاههای داخلی و ایجاد ارزش افزوده بر آن است که از نظر بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی، فروش فراوردههای پاییندستی نفت، علاوه بر تامین نیازهای داخلی به علت تنوع زیاد در مشتری، امکان صادرات داشته و دیگر تحریم آنها بسیار سخت خواهدبود. شکل 1: درصد تولید فرآورده های پالایشگاهی کشور (سال 1390) [2] نبود ظرفیت کافی برای پالایش این مقدار نفت مازاد در پالایشگاههای داخل و حاشیه سود بسیار پایین این پالایشگاهها به دلیل طراحی قدیمی و غیر بهینه دو مانع بسیار جدی در مقابل پالایش نفت بوده است. به عبارت دیگر در حال حاضر پالایشگاههای داخل با وجود عملیات در مقادیر بیشتر از ظرفیت اسمی خود، امکان پالایش 40 درصد نفت خام را دارند. از آن مهمتر همانطور که گفته شد، طراحی قدیمی پالایشگاهها موجب تولید مقادیر زیادی فراوردههای سنگین کم ارزش مانند نفت کوره یا مازوت با قیمتی کمتر از نفت خام میشود. تولید فراورده سنگین نفت کوره در ایران آنچنان بالاست که رتبه اول درصد تبدیل نفت خام به نفت کوره در میان کشورهای صاحب صنعت پالایش در جهان به ایران اختصاص دارد. براساس گزارشهای ترازنامه انرژی کشور، مطابق شکل 1، در شرایط فعلی سهم تولید نفت کوره در سبد پالایش نفت کشور حدود 33 تا 3٤ درصد بوده و این درحالی است که در پالایشگاههای پیشرفته جهان این سهم بین صفر تا پنج درصد است [2]. بنابراین بدون شک تنها راه رهایی از وابستگی فروش نفت، توسعه همزمان ظرفیت پالایشگاهها و ارتقای فراوردههای سنگین به محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر است. سوددهی پالایشگاهها در کشورهای دیگر شکل2: تغییرات درصد تبدیل نفت خام به نفت کوره در برخی از کشورهای با ظرفیت پالایشی بالای 1.5 میلیون بشکه، در سالهای 2000 تا 2012 [3] بررسی سیاستهای صنعتی کشورهایی نظیر امریکا، چین، کره جنوبی و هند نشان میدهد که این کشورها اهتمام ویژهای به ساخت پالایشگاههای جدید یا به روزرسانی فناوری پالایشگاههای قدیمی و با اجرای طرحهای توسعه و طرحهای ارتقاء کیفیت در تلاشاند سهم نفت کوره را در سبد محصولات پالایشی خود کاهش دهند. همانطور که در شکل 2 مشاهده میشود کشور چین توانسته است با ساخت پالایشگاههای جدید یا بهروزرسانی پالایشگاههای قدیمی، شاخص درصد تبدیل نفت کوره را از 10 درصد در سال 2000 به 8/2 درصد در سال 2012 برساند. کشور کره نیز موفق شده است این درصد تبدیل را از 25 درصد در سال 2000 به 10 درصد در سال 2012 برساند. در این میان امریکا با 7/2 درصد، از لحاظ کاهش درصد تولید نفت کوره صدرنشین است. این کشور که در مجموع حدود 140 پالایشگاه را در خود جای داده است، در سالهای اخیر چندین پروژه از پالایشگاههای کوچک 2 هزار بشکهای تا پالایشگاههای چند صد هزار بشکهای ساخته است. تجهیزات، لایسنس یا دانش فنی و تامین مالی صحیح سه لازمه توسعه صنایع پالایشی محسوب میشود. نقطه قوت این کشورها در سودده کردن صنایع پالایشی خود، دارا بودن همین لازمهها بودهاست [3]. تجربه ساخت و توسعه پالایشگاههایی از جمله ستاره خلیج فارس و شازند اراک، آن هم در زمان تحریمها با منابع مالی دولتی نشان داد درساخت این پالایشگاهها از لحاظ تجهیزات مورد نیاز و لایسنس مشکل خاصی وجود ندارد. در عین حال توقف طرحهایی از جمله ارتقاء فناوری پالایشگاه بندرعباس، پالایشگاه پارس پتروفیلد و پالایشگاه سیراف به دلیل عدم جذب فاینانس خارجی، بیانگر وابستگی شدید اجرای چنین طرحهایی به تامین مالی است. این وابستگی علاوه بر توقف طرحهای قبلی موجب شدهاست، طرح جدیدی نیز در راستای توسعه و ارتقای ظرفیت پالایشی کشور ایجاد نشود. هدایت نقدینگی مردمی به سمت پروژه های پالایشی بهترین راهکار تامین مالی این پروژه ها تأمین مالی از طریق صندوق توسعه ملی و تأمین مالی از طریق جذب فاینانس خارجی دو راهکار مطرحشده برای تأمین مالی این پروژههاست. صف طولانی درخواستکنندگان وام صندوق توسعه ملی و همچنین عدم پرداخت تمامی نیاز مالی پروژه از سوی این صندوق، مسیر مناسبی برای تأمین مالی پروژههای ایجاد و توسعهی پالایشگاهی نبوده و نیست. راهکار دوم یعنی فاینانس یا تسهیلات خارجی به خاطر ناتوانی دولت به اعطای ضمانتنامه به شرکتهای بخش خصوصی، در سالهای اخیر با موفقیتی همراه نبوده و صرفاً در حد رایزنی و تفاهمنامه باقی ماندهاست. علاوه براین اعتباراتی که کشورهای فاینانسور، برای تأمین مالی پروژههای زیربنایی سایر کشورها اختصاص میدهند با شروطی از جمله محدودیت استفاده از تولید داخل همراه است که موجب محدودیت استفاده از ظرفیتهای داخلی در توسعه این پروژهها میشود. با توجه به پاسخگو نبودن دو روش اخیر، به نظر میرسد هدایت نقدینگی مردمی به سمت پروژههای پالایشی در صورت جذابیت سرمایهگذاری، بهترین روش تامین مالی خواهدبود. 1. https://www.bloomberg.com/news/articles/2018-10-02/why-iran-s-lost-oil-sales-could-be-met-by-these-three-producers. 2. ترازنامه هیدروکربوری کشور- سال 1390. 3. http://fna.ir/VPP1KF. *محمد علی قدیری نفت ،