ترامپ و پوتین به چیزی غیر از تبانی بر سر اوکراین و ایران فکر نمی کنند!
رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس با اشاره به دیدار ترامپ و پوتین در آلاسکا گفت: آن ها به چیزی غیر از تبانی بر سر اوکراین و ایران فکر نمیکنند.
عفیفه عابدی، پژوهشگر سیاست خارجی نیز با اشاره به مذاکرات روز جمعهی رهبران آمریکا و روسیه گفت: احتمال معاملات پنهانی میان دو قدرت وجود دارد؛ معاملاتی که میتواند از جنس کاهش حمایت نظامی واشنگتن از اوکراین یا فشار غیرمستقیم بر اروپا برای تعدیل مواضعش باشد.
فلاحتپیشه گفت: آنچه میان رهبران آمریکا و روسیه در نشست آلاسکا شاهد بودیم نشانگر نوع نگاه و رویکرد ترامپ و پوتین به مناسبات جهانی است. آنها بر این باور هستند که تمامی مسائل بینالمللی تبعی از مناسبات ابرقدرتی آنهاست.
او ادامه داد: علاوه بر این مورد، در روسیه از زمان پتر کبیر تا امروز هر فردی که در این کشور بر سر کار بوده سیاستی واحد را اتخاذ کرده که بر اساس آن تمام مسائل دنیا را تبعی از تبعات خارجِ نزدیک خود میبیند. برای مثال روسها ایران را تبعی از تبعات اوکراین میبیند. به همین دلیل هم پوتین از فقدان سواد سیاست خارجی در ایران استفاده کرد و احیای برجام را فدای جنگ اوکراین کرد.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: اگر آمریکا و روسیه به توافقی دست پیدا کنند و در سطح کلان به همکاری با یکدیگر بپردازند اتفاقی متفاوت از شکست احیای برجام برای ایران رخ نمیدهد.
او بر این باور است که مسئولان ایران در شروع جنگ اوکراین با بیتوجهی به اصول سیاست خارجی اجازه دادند که روسیه احیای برجام را فدای جنگ اوکراین کند و میگوید که هماکنون هم شرایط به نحوی به سود روسیه است.
رئیس کمیسیون امنیت ملی در مجلس دهم گفت: ایران علاوه بر اینکه دو فرصت احیای برجام را در سال آخر دولت روحانی و سال اول دولت مرحوم رئیسی از دست داد، پس از ۷ اکتبر نیز اشتباهی به اشتباههای سیاست خارجی ما افزوده شد و به دام نتانیاهو بیتوجهی شد. تحمیل جنگ ۱۲ روزه به ایران نیز به نوعی نتیجهی سلسله اشتباهات در سیاست خارجی بود.
او ادامه داد: پوتین و ترامپ در چنین شرایطی به جایگاه گذشتهی خود یعنی به باشگاه ابرقدرتها بازگشتند. معتقدم که پوتین و ترامپ به چیزی غیر از تبانی بر سر کشورهایی مثل اوکراین و ایران فکر نمیکنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه لازم است که واقعگرایی در سیاست خارجی ایران حاکم شود، گفت: باید از تمامی بنبستهای این حوزه عبور کرد. تجربهی تحریمها و جنگ نشان داد که هر گونه بنبستی همچون تداوم اَبَر تنش با آمریکا که به سیاست خارجی ایران تحمیل شد نوعی خیانت در ذیل برخی شعارها بود و یا بنبستهای دیگری که در مسائل خاورمیانه شکل گرفت و… هم به همین شکل.
فلاحتپیشه معتقد است که باید تابوسازی در سیاست خارجی را کنار گذاشت و میگوید: هیچ کشوری در جهان به اندازهی ایران تابو ندارد. تابوهایی که دربارهی مذاکره با آمریکا و مسائل منطقه ایجاد شده را باید به کناری گذاشت. هر تابو تبدیل به یک بنبست میشود و هنگامی که کشوری در سیاست خارجی دچار بنبست باشد به معنای پایان کار دیپلماتیک است.
او ادامه داد: تا زمانی که این تابوها از بین نرود دیگران هستند که دربارهی سیاست خارجی ایران تصمیم خواهند گرفت و تاوان آن را ملت میدهند.
فلاحتپیشه دربارهی این دیدگاه که ملاقات رهبران آمریکا و روسیه نمایشی بود نیز گفت: حتی اگر توافق پوتین و ترامپ به پایان جنگ اوکراین منجر نشود، این توافق به سود ایران نخواهد بود.
او دربارهی این بخش از گفتههایش اینطور توضیح داد: پوتین در دیدار اخیر خود با ترامپ توانست موضوع روابط روسیه و آمریکا را چنان گسترش دهد که اوکراین صرفا به عنوان یکی از این مسائل و حتی موضوعی حاشیهای مطرح شود. کاری که پوتین در حال انجام آن است فروش کارتهای مختلف بازی است. ایران هم از نگاه پوتین چیزی به غیر از یک کارت بازی نبوده است.
این تحلیلگر سیاست خارجی در پایان گفت: اگر ایران بتواند در سیاست خارجی خود بنبستشکنی کند برای گام بعدی میتواند در پی ایجاد یک هویت مستقل در مسائل سیاست خارجی باشد. در صورت انجام چنین کاری ایران میتواند بر اساس منافع ملی خود حتی با آمریکا هم مذاکره کند.
معاملهی پنهانی ترامپ و پوتین
عفیفه عابدی دربارهی ملاقات پوتین و ترامپ گفت: با وجود گمانهزنیها دربارهی توافق احتمالی میان ترامپ و پوتین بر سر اوکراین، باید توجه داشت که این سناریو باعدم قطعیت فراوان روبهرو است. اما احتمال آن میرود که ترامپ و پوتین زمینههای دیگری برای توافق نمادین برای نمایش کاهش تنشها مطرح کنند.
او ادامه داد: حتی اگر دو طرف به دنبال توافقی «نمادین» برای نمایش کاهش تنشها باشند، ادامه جنگ در اوکراین اجازه نخواهد داد مدیریت صحنه طبق اراده واشنگتن و مسکو پیش برود.
خانم عابدی دربارهی واکنش اروپا و اوکراین گفت: آنها نیز بیتردید تلاش میکنند محاسبات طرفین را به هم بزنند، زیرا واگذاری مناطق یا عقبنشینی از اصول دفاعی، برای کییف و بروکسل بهمعنای شکست است. در نتیجه، هر «نمایش دیپلماتیک» میتواند به جای آرامسازی، به تشدید بحران منجر شود.
او با بیان اینکه روابط روسیه و آمریکا، برخلاف برخی تصورات خوشبینانه، قادر به تجربه یک «چرخش معجزهآسا» نیست، گفت: روسیه بخشی از جنگ است و نه تنها حاضر به عقبنشینی یکجانبه نیست، بلکه تاکنون نشان داده در برابر فشارها دست به خویشتنداری قابلتوجهی نمیزند. با این حال، احتمال معاملات پنهانی میان دو قدرت وجود دارد؛ معاملاتی که میتواند از جنس کاهش حمایت نظامی واشنگتن از اوکراین یا فشار غیرمستقیم بر اروپا برای تعدیل مواضعش باشد.
این پژوهشگر سیاست خارجی گفت: کاهش حمایت آمریکا از اوکراین و تحت فشار قرار گرفتن بروکسل، میتواند عزم اروپا برای ادامه جنگ را سست کند. در این حالت، طرفهای اصلی بحران (چه روسیه و چه غرب) تمایل خواهند داشت بار ژئوپلیتیکی ناشی از این بیثباتی را به سایر مناطق منتقل کنند.
او ادامه داد: یکی از محتملترین این مناطق، غرب آسیا است. در چنین شرایطی، ایران ناگزیر در معرض فشارهای ژئوپلیتیکی جدید قرار میگیرد، چه در قالب افزایش فشارهای دیپلماتیک و چه در شکلگیری مناقشات و توازنهای جدید امنیتی در منطقه.
عابدی با بیان اینکه روسیه احتمالاً تمایل ندارد ایران مستقیماً وارد یک بحران منطقهای بزرگ شود، گفت: چنین سناریویی منابع و تعهدات مسکو را افزایش میدهد. با این حال، روسیه از اینکه ایران به یک ابزار چانهزنی دیپلماتیک میان مسکو و غرب تبدیل شود استقبال میکند. این حالت نیز برای ایران نه الزاما تهدید است و نه الزاما فرصت.
او در توضیح بیشتر این بخش از گفتههایش گفت: باید توجه داشت که ایران پیشاپیش از سال گذشته وارد یک وضعیت جنگی مستقیم و غیرمستقیم با اسرائیل شده است؛ وضعیتی که بهسادگی تغییر نمیکند و حتی میتواند از سوی روسیه و آمریکا بهعنوان اهرم فشار در معادلات پنهان بهکار گرفته شود.
این تحلیلگر سیاست خارجی در ادامه افزود: ایران در مواجهه با چنین روندهای احتمالی باید سیاستی دقیق و منعطف را دنبال کند. دیپلماسی چندجانبه فعال مهمترین راهبرد برای ایران است. بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماتیک با چین، همسایگان و حتی کشورهای اروپایی میتواند دامنه مانور ایران را افزایش دهد.
عابدی با اشاره به جنگ ۱۲ روزه گفت: به دنبال جنگ تحمیلی اخیر و در سایه تهدید فعالسازی مکانیزم ماشه همچنان احتمال درگیری جدید برای ایران وجود دارد. مدیریت تنشهای منطقهای یک روش کم هزینه برای ایران است. به جای افتادن در دام سناریوهای طراحیشده از سوی دیگران، ایران باید بکوشد نقش خود را در معادلات منطقهای بهگونهای تنظیم کند که تبدیل به «ابزار معامله» نشود و سناریو مطلوب خود را تقویت کند.
او در پایان گفت: در مجموع، توافق احتمالی ترامپ و پوتین اگر هم شکل بگیرد، بیش از آنکه یک توافق واقعی باشد، نمایشی برای مدیریت افکار عمومی و موفقیت رهبران آمریکا و روسیه خواهد بود.