لجاجت مجلس انقلابی یک ملت را اسیر کرد!
دو سال است که مجلس انقلابی با مخالفت با تغییر ساعت رسمی کشور سنگی را در چاه انداخته که به هیچ روشی قابل بازیابی نیست و افتضاح ناترازی برق گریبان مردم و صنایع را گرفته است.
قانون تغییر ساعت رسمی، قانونی بود که به موجب آن ساعت رسمی ایران، هر سال در ساعت ۲۴ روز اول فروردین (ساعت ۰۰:۰۰:۰۰ روز دوم)، یک ساعت به جلو و در ساعت ۲۴ روز سیام شهریور (ساعت ۰۰:۰۰:۰۰ روز سیویکم)، یک ساعت به عقب کشیده میشد و به حالت سابق برمیگشت. این کار به منظور استفاده بیشتر از روشنایی روز انجام میگرفت، که از سال ۱۴۰۲ به بعد، به دلیل تصویب «قانون نسخ قانون تغییر ساعت رسمی کشور» مورخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ در مجلس شورای اسلامی، دولت مجاز به اجرای این قانون نیست.
در سال ۱۴۰۱ طرحی مورد تصویب قرار گرفت که ساعت کاری از ۱۵ خرداد تا ۱۵ شهریور از ۶ صبح تا ۱۳ بعد از ظهر شود و همینطور هم شد، اما امسال تغییر ساعت ادارات به دلیل افزایش کمسابقه دما زودتر و از 20 اردیبهشت شروع شد؛ متعاقب آن اعلام شد که فعالیت مدارس نیز از ساعت 6 صبح تا 13 خواهد بود.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت دیروز در نشست خبری در منطقه آزاد انزلی، درخصوص تغییر ساعت کار ادارات گفت: اگر این کار را نکنیم باید برق صنعت را قطع کنیم. رویکرد دولت حمایت از صنایع است و در ساعتهایی که اوج است ادارات تعطیل میشوند.
ازسوی دیگر، امسال به دلیل تشدید ناترازی دولت در خصوص تغییر ساعت رسمی کشور لایحه دو فوریتی و یک فوریتی به مجلس فرستاد که رأی نیاورد و هم اکنون این لایحه به صورت عادی در کمیسیون در حال بررسی است.
تغییر ساعت دستخوش لجاجتها
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در همین مورد خطاب به پزشکیان نوشت: «آقای پزشکیان عزیز کمی در مورد مسائل داخلی بیشتر توجه کنید. روال زندگیها در خانوادهها به هم ریخته است. تغییر ساعت دستخوش لجاجتها شد. ساعت ۶ صبح بچهها و کارمندان باید بیدار شوند. در دولتهای کمونیستی هم این جور با زندگی روزمره مردم بازی نمیشد.»
سیدمحمدعلی ابطحی در شبکه ایکس ادامه داد: «وظیفه دولت به جای لیستکردن مشکلات، حل کردن آنهاست. قطع با خبر یا بیخبر روزانه برق که در بسیاری از خانهها با قطع آب همراه است، زلزله روزانه بر عصب مردم است همه ذهنها از نگاه رسانهای متوجه خارج و مذاکرات است. اما قرار بود مشکلات کشور به مذاکره پیوند نخورد. یک تکانی به کابینهتان بدهید. مردمی زیر بار این همه گرانی و مشکلات روزمره زندگی مثل قطع برق، منتظرند راهحل بیابید نه اینکه وزرایتان هم روضه مشکلات را با صدای بلندتر بخوانند.»
مجلس اهمیتی به نظم و آسایش مردم نمیدهد
یک حقوقدان نیز با بیان اینکه مجلسی که آرامش زندگی روزمره مردم را با لجاجتهای فرقهای به هم میریزد، نمیتواند مظهر حاکمیت ملی باشد؛ تصریح کرد: این مجلس بدون هر استدلال شرعی و حقوقی و عرفی و اخلاقی در حالی با دوفوریتی و حتی یک فوریت لایحه تغییر ساعت رسمی کشور مخالفت کرد که بحران کمبود شدید برق دامنگیر کشور است.
کامبیز نوروزی ادامه داد: حالا دولت مجبور شده است برای کمی کاهش مصرف برق ساعت کاری ادارات را ۶ صبح تعیین کند و مدارس هم از ۶ صبح کارش را شروع میکند. به گفته وی، دولت به موقع برای تغییر ساعت کشور و کاهش بحران اقدام کرد، ولی مجلس مانع شد.
نوروزی تصریح کرد: مجلسی که محصول نظارت غیرقانونی استصوابی است با تفکری فرقهای اهمیتی به نظم و آسایش مردم نمیدهد.
مردم ساعت ۶ صبح به بانک نمیروند
و این ساعت پِرت میشود
همچنین عضو کمیسیون اجتماعی تصریح کرد: تعیین ساعت کاری در اختیار هیات وزیران است که تصمیم بگیرد، اما من معتقدم ساعت ۶ صبح زمینهای برای کار بانکها فراهم نیست، زیرا مراجعان بانکها که معمولاً بخش خصوصی و مردم هستند عموما ساعت ۶ صبح نمیتوانند به بانک بروند و عملا این ساعت پِرت میشود.
احمد فاطمی، درباره اینکه ساعات کاری ادارات و مدارس از ساعت ۶ صبح آغاز میشود و این امر باتوجه به سوابق گذشته کارآیی چندانی در رفع ناترازی انرژی ندارد، افزود: قانون سال ۱۴۰۱ که از فرودین سال ۱۴۰۲ قابل اجرا بود، به هیات وزیران اختیار داده است در تنظیم ساعت کاری کارکنان دولت و آنهایی که در دستگاههای اجرایی کار میکنند آنجا به تشخیص خودش عمل کند و مدیریت کند.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با اشاره به رد لایحه دو فوریتی دولت در خصوص تغییر ساعت رسمی کشور عنوان کرد: متاسفانه مجلس به دو فوریت و یک فوریت لایحه ارسالی دولت رأی نداد و هم اکنون این لایحه به صورت عادی در کمیسیون در حال بررسی است.
ساعت 6 صبح میزان یادگیری صفر است
در همین راستا، یک روانشناس درمورد فعالیت واحدهایی که ساعت آنها دستخوش لجبازی مجلسیها شده است، معتقد است: سالهاست دانشآموزان به موشهای آزمایشگاهی تبدیل شدهاند تا مسئولان با آزمون و خطا بتوانند به یک سیستم آموزشی مورد قبول دست پیدا کنند و حالا هنوز این معضل حل نشده با تغییر ساعت مدارس میخواهند ناترازی انرژی را برطرف کنند در حالی که به عواقب این تصمیم فکر نکردهاند.
فریده فدایی در گفتوگو با تجارتنیوز، اظهار کرد: چنین برخوردهایی نشان از بیبرنامگی و در درجه اول ناترازی مدیریتی در کشور دارد. چطور ممکن است بدون هیچ پیشزمینهای چنین تصمیمی اتخاذ شود و تاثیراتی که میتواند بر میزان یادگیری دانشآموزان به جا بگذارد مد نظر قرار نگیرد.
او افزود: تحقیقات گستردهای درباره تاثیر خواب در رفتارها و کنشهای انسان صورت گرفته است. در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی به این نتیجه رسیدهاند که تاخیر در شروع ساعت کار مدارس میتواند میزان یادگیری دانشآموزان را افزایش دهد و از طرفی نقش بسزایی در کاهش ناهنجاریهای رفتاری ایفا کند.
این روانشناس تصریح کرد: میزان یادگیری در ساعت 6 صبح در حالی که دانشآموز مجبور بوده برای رسیدن به مدرسه در این ساعت، پنج صبح از خواب بیدار شود، قطعاً صفر خواهد بود و از طرفی تاثیری که بر روان دانشآموزان بهخصوص دوره ابتدایی و راهنمایی میگذارد بسیار مخرب است. کودکی که ساعت 6 سر کلاس درس حاضر میشود هیچ آمادگی ذهنیای برای یادگیری ندارد. ما تنها با این کار بچهها را در شرایط سخت قرار میدهیم و باعث میشویم از نظر روحی و روانی دچار مشکلات عدیدهای شوند؛ بازدهی و میزان یادگیریشان به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکند و در برقراری روابط اجتماعی به مشکل برمیخورند.
به گفته فدایی، تصمیمهای اشتباه و روشهای ناکارآمد در مورد تحصیل دانشآموزان باعث شده ما با افت تحصیلی غیرقابل باوری در کشور مواجه باشیم. اینکه میانگین معدل کل دوره متوسطه در کشور بهزحمت به عدد 12 میرسد نتیجه همین سیاستگذاریهای غلط و شتابزده است.
ناهماهنگی در فعالیتهای اقتصادی
واقعیت این است که تغییر ساعت کاری ادارات، مدارس و اصناف به جای تغییر ساعت رسمی کشور، باعث سردرگمی مردم و فعالان اقتصادی شده است. برای مثال مردم سردرگم میمانند که اول به اداره مراجعه کنند یا فرزند خود را به مدرسه بگذارند، سپس به بانک بروند یا به دیگر فعالیتهای روزمره خود بپردازند.
در اینجا ساعت فعالیت بانکها برای فعالان اقتصادی اهمیت زیادی پیدا میکند زیرا بسیاری از آنها برای کارهای مالی خود نظیر چک پاس کردن یا … نیاز به مراجعه به بانک دارند و با احتساب عدم مراجعه اکثر مردم در ساعت 6 صبح به بانکها و تعطیلی زودهنگام آنها در ساعت 13، هم وقت کمتری برای پرداختن به کارهای بانکی میماند هم ازدحام بانکها بیشتر میشود به صورتی که شاید پرداختن به چند کار بانکی ساده، به پروسهای عذابآور تبدیل شود.
در پایان باید متذکر شد که تمام این سردرگمیها به دلیل ناترازی انرژی انجام میشود و در این میان انگشت اتهام مردم به سوی مسئولین است؛ متقابلا مسئولان نیز مردم را برای مصرف بیش از استانداردهای جهانی مورد خطاب قرار میدهند. درمجموع میتوان گفت فرسودگی سرمایه نیروگاهها، انحصار مدیریتی دولت در برق، میدان ندادن به بخش خصوصی، ناتوانی دولت در سرمایهگذاری برای نیروگاههای جدید به دلیل تحریمها، تلف شدن برق تولیدی در سیستم توزیع و … از مسائلی هستند که نقش پررنگتری در ناترازی برق دارند تا مصرف مردم.