بورس در مسیر بلوغ و عقلانیت
بورس تهران، از زمان شروع مجدد مذاکرات ایران و آمریکا در دوره ریاست جمهوری پزشکیان و ترامپ، با هر خبر مثبت یا منفی سیاسی رفتار هیجانی از خود نشان داده است.
در سال ۱۳۹۴، با نزدیک شدن به اعلام توافق برجام، فضای خوشبینی بر بورس حاکم شد. شاخص کل طی مدت کوتاهی جهش ۱۱.۵درصدی را تجربه کرد و حتی در آن سال موفق شد با ثبت بازدهی ۲۸درصدی از سایر داراییها فاصله بگیرد. در آن مدت بسیاری از سهمها تحتتاثیر انتظار برای رونق اقتصادی، رشد قیمتی قابلتوجهی داشتند. اما این رشد دیری نپایید. به تعویق افتادن اجرایی شدن توافق، پیچیدگیهای رفع تحریمها، تداوم مشکلات ساختاری اقتصاد داخلی و همچنین تحقق نیافتن بسیاری از انتظارات تورمزدایی و سرمایهگذاری خارجی، موجب شد بازار دوباره به مدار نزولی بازگردد. این شد که سهامدارانی که بدون تحلیل دقیق و صرفا براساس فضای روانی مثبت اقدام به خرید کرده بودند، متضرر شدند و خاطره تلخی از برجام در ذهن بسیاری از فعالان بورسی باقی ماند.
حالا ۱۰ سال از آن روزها گذشته است. با توجه به اینکه از زمان آغاز این دور از گفتوگوها، تا روز گذشته -۲۱اردیبهشت- شاخص کل بورس رشدی معادل ۹.۲درصد را تجربه کرد، انتظار میرود در صورت انتشار اخبار مثبت از دور چهارم مذاکرات میان ایران و قدرتهای جهانی، بازار سرمایه واکنش مثبتی از خود نشان دهد. این رشد ناشی از خوشبینی نسبت به بهبود احتمالی روابط خارجی و رفع موانع اقتصادی است که اخیرا در فضای کلی بازار موج مثبتی ایجاد کرده است.
بااینحال، در دو روز اخیر، همزمان با انتشار اخبار مبهم و گزارشهایی درباره وجود اختلافات جدی در مسیر مذاکرات، بازار شاهد افتی محسوس شد. شاخص کل بورس طی تنها دو روز نزدیک به ۲.۵درصد کاهش یافت. این ریزش، پیش از شروع رسمی دور چهارم مذاکرات، نشاندهنده حساسیت بالای بازار به فضای روانی مذاکرات و سیگنالهای سیاسی متضاد است.
رفتار بازار در این مدت نشان داد که سهامداران نسبت به اخبار سیاسی واکنشی بسیار سریع اما حسابشده دارند: تا زمانی که سیگنالها مثبت بود، بورس رشد کرد؛ و با مبهم شدن فضا، بدون آنکه دچار هیجان منفی شدید شود، اصلاح قیمتی ملایمی را تجربه کرد.
بیاعتمادی به تحقق سریع نتایج مذاکرات، تجربههای پیشین از فرجامهای ناموفق توافقات سیاسی، و آگاهی بیشتر نسبت به نیاز به اصلاحات داخلی، از جمله دلایلی است که موجب شده بازار بهجای واکنشهای احساسی تند، بهصورت تدریجی و محافظهکارانه به تحولات واکنش نشان دهد. فعالان بازار دریافتهاند که توافقات خارجی بدون بستر مناسب اقتصادی در داخل کشور، اثرات پایدار و موثری بر سودآوری شرکتها نخواهد داشت.
از سوی دیگر، واقعیتهای اقتصادی ایران امروز پیچیدهتر از سال ۱۳۹۴ است. تورم ساختاری بالا، رشد افسارگسیخته نقدینگی، ناترازی گسترده در نظام بانکی، و نرخهای بهره واقعی بالا، همگی عواملی هستند که ریسکهای بنیادین اقتصاد را افزایش دادهاند. در چنین شرایطی، هرگونه رشد بازار، چه ناشی از اخبار سیاسی باشد و چه مبتنی بر بهبود بنیادی، در معرض اصلاحهای پیدرپی خواهد بود مگر آنکه تحولات داخلی اساسی در مسیر سیاستهای اقتصادی و مالی رخ دهد. رفتار حقیقیهای بازار در روزهای اخیر نیز گویای این وضعیت است: در واکنش به اخبار منفی، جریان خروج نقدینگی از بازار شدت گرفت، اما این خروج هنوز به ابعاد بحرانی نرسیده است. به نظر میرسد بخش زیادی از سرمایهگذاران منتظر نتایج ملموس مذاکرات ماندهاند و تصمیم نهایی خود را به تعویق انداختهاند.
در مجموع، بورس ایران طی هفتههای اخیر نشان داده که واکنشهایش به تحولات سیاسی هوشمندانهتر شده است. در عین حال که با شنیدن اخبار مثبت رشد کرد، با بروز ابهام، بدون دچار شدن به بحران، اصلاح کرد. این رفتار میتواند نشانهای از بلوغ نسبی بازار باشد، اما تداوم این روند مستلزم شفاف شدن نتایج سیاسی و اجرای اصلاحات جدی در اقتصاد داخلی است.
بورس دیگر آن بازار هیجانی سالهای ابتدایی دهه ۹۰ نیست؛ اما همچنان در برابر شوکهای سیاسی آسیبپذیر است. تجربههای گذشته اگر درست خوانده شوند و همراه با تحلیل واقعی شرایط اقتصادی امروز باشند، میتوانند بازار را به سمت عقلانیت پایدار هدایت کنند.