وضعیت پیچیده خاموشی ها/ سهم هر نفر از قطعی برق، 2 تا 8 ساعت در روز!
شواهد حاکی از آن است که امسال تابستان ایران با شدیدترین بحران برق مواجه خواهد شد، مگر آن که سیاستگذاری و اجرای راهکارها بهطور جدی و فوری تغییر کند
شهرستانهای استان تهران حالا روزهاست که ساعاتی در روز برق ندارند. مسالهای که تعدادی از استانهای کشور نیز اکنون ماه هاست با آن دست به گریبان هستند و کافی است پای روایت برخی از ساکنان استان هایی، چون گیلان و مازندران بنشینید تا برایتان بگویند جز مدت زمان کوتاهی در فرودین و نوروز تقریبا هیچ روزی را از زمستان تاکنون بدون قطعی برق نگذراندهاند و این مساله حالا و تقریبا از ابتدای اردیبهشت گریبان گیر ساکنان استانهای دیگری، چون گلستان و اردبیل و ارومیه نیز شده است.
این اعلام، اما در شرایطی بوده که از هفتهها پیش، قطعیهای مکرر و بیبرنامه برق در شهرستانهای استان تهران، شهروندان را با اختلال شدید در زندگی روزمره مواجه کرده بود. با این حال، شرکت برق تهران تا پیش از افزایش اعتراضات عمومی، سکوت کرده بود و تنها پس از بالا گرفتن انتقادها، به شکل رسمی خبر از خاموشی در پایتخت داده است.البته این اعلام خاموشی در حالی است که برخی از این شهرستانها حتی از قطع آب نیز در شهرهای خود گلایه دارند.
در همین حال، اما به گزارش اقتصاد ۲۴، در اطلاعیه شرکت توزیع نیروی برق تهران، از مردم خواسته شده تا با صرفهجویی حداکثری، این شرکت را در تأمین عادلانه انرژی یاری کنند. این در حالی است که مسئولیت وضعیت موجود بیش از آن که متوجه مردم باشد، به سوءمدیریت مزمن و ساختار معیوب توزیع انرژی در کشور است که بازمیگردد.
تبعیض در سهم شهروندان از برق
از سوی دیگر تقریبا دیگر نه فقط ساکنان شهرستانهایی نظیر ورامین، پیشوا، پردیس، رباطکریم و فشافویه از قطعی برق به فریاد آمدهاند که اعتراض حتی به نمایندگان مجلس نیز رسیده است. چنان چه اکنون شهروندان این شهرهای استان تهران از قطع برقهای مکرر در سه نوبت صبح، عصر و شب خبر دادهاند؛ آنهم بدون هرگونه اطلاع قبلی یا تطابق با جدولهای رسمی.
خاموشیهایی که بعضاً تا ۸ ساعت در روز ادامه یافتهاند و خساراتی جدی به کشاورزی، آموزش، کسبوکارهای کوچک و حتی سلامت عمومی وارد کردهاند.
چنانچه به گزارش مهر، در فشافویه، ساکنان میگویند قطعی برق گاه چندین بار در روز رخ میدهد و هیچ نظمی در اجرای آن وجود ندارد.
در شهر پردیس، والدین از تحصیل فرزندانشان در گرمای بدون تهویه و نبود برق گلایه دارند. با این حال، مناطق مرکزی تهران تا همین اواخر، از هرگونه خاموشی معاف بودند.
این خاموشیها، که گاه بدون اطلاع قبلی و فراتر از زمانبندی اعلامشده رخ میدهند، نهتنها نارضایتی عمومی را برانگیخته، بلکه به کسبوکارها، کشاورزی و حتی آموزش آسیب جدی وارد کرده است، در حالی که برخی مناطق پایتخت از این خاموشیها مصون ماندهاند، ساکنان شهرستانهای اطراف از آنچه «تبعیض در توزیع برق» میخوانند به شدت انتقاد دارند.
قطع برق نیز چنان در ورامین، پیشوا و قرچک مکرر بوده که، علی خزایی، نماینده مجلس، با لحنی تند از وزیر نیرو خواسته است که به مردم توضیح دهد چرا برق خانهها، مزارع کشاورزی و حتی مدارس قطع میشود.
علیرضا عباسی، نماینده مردم کرج، فردیس و اشتهارد در مجلس نیز در مورد قطعی چهارساعته برق گفته است: این مشکل تنها مربوط به البرز نیست و سراسر کشور به همین صورت است. در برنامه ششم توسعه، دولت موظف بود ۲۵ هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه کند، اما به دلایل مختلف، در پایان این برنامه تنها حدود پنج هزار مگاوات به این ظرفیت اضافه شد.
این نماینده مجلس هم چنین گفت: خاموشیها پیشتر طبق جدول زمانی مشخص انجام میشدند، اکنون به دلیل شروع زودهنگام گرما، بهغیر از ساعات برنامهریزیشده، برق به طور برنامهریزینشده هم قطع میشود.
وضعیت عجیب و پیچیده خاموشی تهران و شهرستانهای استان تهران
بر اساس اطلاعات رسمی ارائه شده اکنون گفته میشود که سهمیه خاموشی برای شهر تهران ۵۰ مگاوات است که آن نیز عمدتاً به صنایع کوچک اختصاص دارد.
اما در مقابل سهم شهرستانهای استان تهران ۲۰۰ مگاوات خاموشی تحمیلی است؛ که آنهم شامل منازل مسکونی، کشاورزی و صنایع میشود و همین روند باعث شده بسیاری از ناظران این نسبت چهار برابری در اعمال خاموشی، بدون توجه به جمعیت و نیازهای مناطق را نشاندهنده تبعیض ساختاری در مدیریت انرژی میدانند.
در این بین، اما مشکل تنها در خاموشی نیست؛ بلکه باید آن را در نبود هماهنگی و ضعف مدیریت شبکه برق جستوجو کرد. در برخی مناطق، عملکرد رلههای فرکانسی در پستهای فوق توزیع باعث خاموشیهای خودکار و گسترده شده که خارج از سهمیه رسمی هستند و این نشان میدهد که در کنار بحران تأمین، یک بحران عمیق در نگهداری، نوسازی و هماهنگی فنی نیز وجود دارد. با این حال، بسیاری از مسئولان محلی در پاسخ به شهروندان گفتهاند که نقش تصمیمگیری در اینباره در اختیار مقامات بالادستی است.
در همین حال، اما عباس علیآبادی، وزیر نیرو، پیشتر در واکنش به انتقادات نسبت به خاموشیهای مکرر، به ناترازی در ابتدای فعالیت دولت اشاره کرده و گفته بود: «ما در ابتدای دولت با ناترازی تولید و مصرف برق مواجه بودیم، اما اکنون با برنامهریزیها، خاموشیها را کاهش دادهایم و شبکه برق در وضعیت باثباتتری قرار دارد.»
این در حالی است که واقعیت میدانی در استان تهران، حکایت از افزایش و بینظمی در خاموشیها دارد.
ناترازی ساختاری؛ بحران برق تا سال ۱۴۱۰
به گزارش اقتصاد ۲۴، اما با توجه به شواهد فعلی و روند سالهای اخیر، تابستان ۱۴۰۴ در ایران به احتمال زیاد با شدیدترین بحران برق طی یک دهه اخیر مواجه خواهد بود، مگر آن که سیاستگذاری و اجرای راهکارها بهطور جدی و فوری تغییر کند. چنان چه حتی یکی از کارشناسان این حوزه به مهر گفته بود که «ناترازی ساختاری در تولید و مصرف برق، سوءمدیریت و نبود سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر از عوامل اصلی این بحران است. فرسودگی تجهیزات، تحریمها، افزایش مصرف و بیتوجهی به مناطق غیرمرکزی، به تشدید این وضعیت دامن زدهاند.»
هم چنین برآوردها نشان میدهد که در صورت ادامه روند فعلی، تا سال ۱۴۱۰ ناترازی برق به ۳۲ تا ۶۱ هزار مگاوات خواهد رسید؛ بهعبارتی، یکسوم کشور ممکن است در آیندهای نهچندان دور، بیبرق بماند.
پیشبینی بحران برق تابستان ۱۴۰۴
در این بین، اما بحران برق در تابستان سختی که میرسد ابعاد مختلفی خواهد داشت. از جمله مهمترین این ابعاد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. افزایش ناترازی
طبق گزارش رسمی، پیشبینی میشود ناترازی برق در تابستان ۱۴۰۴ به بیش از ۲۳ هزار مگاوات برسد؛ یعنی حدود یکسوم کل نیاز برق کشور. اگر تولید افزایش نیابد یا مصرف کاهش پیدا نکند، این عدد به معنای خاموشیهای گسترده روزانه در سراسر کشور خواهد بود.
۲. وضعیت نامطلوب زیرساختها
با توجه به فشار بیشتر در گرمای تابستان، فرسودگی شبکه توزیع و نیروگاههای حرارتی قدیمی، باعث افزایش تلفات و کاهش تولید مؤثر میشود. پروژههای ساخت نیروگاه یا انرژی تجدیدپذیر به دلیل مشکلات بودجهای، بهکندی پیش میروند.
۳. رشد مصرف غیرقابل کنترل
مصرف برق در ایران تقریباً سه برابر میانگین جهانی است و بخشی از آن به دلیل نبود جایگزین برای این بخش است. چنان چه صنعت، کشاورزی، خانگی و بهویژه استفاده از وسایل سرمایشی در تابستان، فشار زیادی به شبکه وارد میکنند. در کنار آن، استخراج رمزارز (قانونی و غیرقانونی) نیز نقش دارد. مجموع این عوامل میتواند کشور را دچار بحران جدی کند.
اگر برای بحران برق اقدامی نکنیم، چه خواهد شد؟
در این بین سوال اینجاست اگر هیچ کاری نکنیم و راهکاری نداشته باشیم با چه وضعیتی مواجه میشویم:
اولین مورد بدون تردید خاموشیهای برنامهریزیشده و نشده و گسترده (حتی تا ۶ ساعت در روز در برخی مناطق) خواهد بود.
در مرحله بعد نیز صنعت و تولید ملی از این روند آسیب جدی میبیند.
قطع برق منازل، بیمارستانها، اینترنت، آموزش و خدمات شهری به شدت افزایش یافته و منجر به نارضایتی اجتماعی و کاهش بهرهوری اقتصادی در کشور میشود.
اما تا پیش از تابستان ۱۴۰۴ چه باید کرد؟
راهکارهای فوری در این بین شاید اجبار صنایع به همکاری در زمان پیک (تعطیلی موقت در ساعات اوج) مصرف باشد.
هم چنین آغاز مشوقهای صرفهجویی برای مشترکان خانگی و تجاری باید در نظر باشد و توسعه فوری نیروگاههای گازی کوچک با مشارکت بخش خصوصی در دستور کار قرار بگیرد.
از راهکارهای میانمدت نیز میتوان به افزایش بهرهوری شبکه و نیروگاهها و توسعه سریع انرژی خورشیدی در جنوب و شرق کشور اشاره کرد.
هم چنین باید به سرعت اصلاح تعرفههای برق پرمصرفها را در دستور کار قرار داد.
سناریوی بدبینانه برای سال ۱۴۰۴: «تابستان خاموش»
در این وضعیت احتمالا ناترازی برق به بیش از ۲۳ هزار مگاوات میرسد و سرمایهگذاری جدید انجام نشده یا بسیار کند خواهد بود و مدیریت مصرف بهدرستی اجرا نخواهد شد.
از پیامدهای چنین وضعیتی خاموشیهای روزانه ۴ تا ۸ ساعت در اغلب شهرها و هم چنین قطع برق صنایع بزرگ برای جلوگیری از فروپاشی شبکه برق کشور خواهد بود.
قطعی گسترده برق در ادارات، بیمارستانها، مدارس و مناطق مسکونی نیز خسارت اقتصادی سنگین و نارضایتی اجتماعی گسترده را در پی دارد.
سناریوی واقعبینانه برای تابستانی که میرسد: «مدیریت اضطراری»
دستکم ظرفیت جدیدی در حد مثلاً ۲-۳ هزار مگاوات وارد مدار شود و کمپینهای مصرف بهینه با موفقیت نسبی اجرا شده باشد.
در این حالت، اما خاموشیها هنوز وجود دارند، اما برنامهریزیشده و هدفمند هستند.
از پیامدهای اجرای چنین دستورالعملی خاموشیهای کوتاهمدت (۱ تا ۳ ساعت) در مناطق پرمصرف و همکاری صنایع با دولت برای مصرف کمتر در ساعات پیک است و در نتیجه کنترل نسبی نارضایتی عمومی رخ میدهد و تابستان با چالش، اما بدون بحران سراسری گذرانده میشود.
سناریوی خوشبینانه برای تابستان ۱۴۰۴: «نجات با تغییر مسیر»
این سناریو مستلزم این است که دولت و بخش خصوصی بهطور جدی در این بخش و زیر ساختهای نیروگاهها سرمایهگذاری کنند و ظرفیت تولید حداقل به مدد سیکل ترکیبی، خورشیدی و CHP تا ۵ هزار مگاوات افزایش یابد. هم چنین قیمتگذاری پلکانی و مشوقهای قوی برای کم مصرفها در نظر گرفته شود و واردات برق از کشورهای همسایه در ساعات پیک مصرف رخ بدهد.
از پیامدهای این سرمایه گذاری و همکاری، عدم نیاز به خاموشی عمومی و ثبات نسبی شبکه برق حتی در گرمای تابستان است.
هم چنین میتواند منجر به رشد صنعت انرژیهای پاک و افزایش اعتماد عمومی شده و زیرساخت به سمت تابستانهای پایدارتر حرکت کند.
توجه کنید در هیچ کدام از این روش نمیتوان تنها به شهروندان گفت که صرفه جویی کنند و یا صنایع را به تعطیلی کشاند؛ مشکل نیروگاهها و زیرساختهای کشور اکنون ابدا با خاموش کردن یک لامپ و تنها صرفه جویی مصرف کنندگان مرتفع نمیشود و وضعیت بحرانیتر از چنین شرایط و توصیههایی است.