نبض بورسآخرین عناوین

زلزله بورس و وحشت سهامداران بعد از وعده صادق 2

بورس نه از شرکت‌ها و صنایع، که از اخبار و بحران‌ها تغذیه می‌کند. با هر ترور، تحریم یا حمله موشکی، بازار سهام ایران نه تنها واکنش نشان می‌دهد، بلکه سقوط می‌کند.

بورس تهران را بی کم و کاست می‌توان قایقی توفان‌زده در دریای سیاست و اقتصاد دانست؛ چراکه هر موجی، حتی آرام‌ترین نسیم‌های تحولات داخلی و خارجی، آن را به تکاپو و تلاطم می‌اندازد. تاریخچه این بازار، نشان می‌دهد که همزمان با انقلاب ۵۷ و بازگشایی مجدد بازار‌ها پس از جنگ تا امروز تحریم‌های متعدد و گاه غافلگیرکننده، آشوب‌های سیاسی و اجتماعی، بحران بین جناح‌های سیاسی و در نهایت بحران اخیر در خاورمیانه، کافی است تا شمایلی ناتراز بازار سرمایه ایران را به رخ بکشد. در حالی که در بورس‌های پیشرفته دنیا، رویداد‌ها به‌گونه‌ای فیلتر می‌شوند که فقط عوامل بنیادی به بازار جهت می‌دهند، بورس ایران همچون آینه‌ای حساس و شکننده، کوچک‌ترین اتفاقات را بازتاب می‌دهد.

بورس و  بازار سرمایه ایران سقوطی ناگهانی را تجربه می‌کند؛ سقوطی که گاه آنقدر عمیق است که کل بازار را به چاه ناامیدی فرو می‌برد. نمونه‌ها فراوان‌اند؛ از ریزش بی سابقه ۱۶ هزار و ۷۶۴ واحدی بازار سرمایه پس از ترور شهید قاسم سلیمانی در سال ۹۸ تا همین حمله موشکی اخیر ایران به اسرائیل که بار دیگر شاخص‌ها را به لرزه انداخت.

تحلیل بورس پس از وعده صادق ۲

 

بازار سرمایه ایران، در این میدان پر از مین، سرنوشت خود را به جریان‌های غیرقابل پیش‌بینی سیاسی گره زده است. هر وعده‌ انتخاباتی، هر بحران خاورمیانه، هر تصمیم بین‌المللی به مثابه بادی است که می‌تواند این قایق متزلزل را به مسیر دیگری بکشاند.

تنش در حضور دیگران!

در نگاه کلی بورس ایران هفته‌ای تلخ را پشت سر گذاشت، گویی در چرخه‌ای از افت و رکود گرفتار آمده است. شاخص کل، پس از چهار روز متوالی در وضعیت قرمز، در نهایت با کاهش ۰.۴۱ درصدی به سطح ۲ میلیون و ۱۱۴ هزار واحد رسید. این کاهش ۴۰ هزار واحدی نسبت به هفته گذشته، فقط بخشی از تصویر ناامیدکننده‌ای است که سرمایه‌گذاران با آن مواجه‌اند. در خلال این هفته، شاخص کل بورس به طور میانگین روزانه ۰.۳۷ درصد افت را تجربه کرد، نشانه‌ای از آن که بازار، توان ایستادگی در برابر امواج ناآرام سیاسی و اقتصادی را ندارد.

وضعیت شاخص هم‌وزن نیز به‌گونه‌ای نبود که امید بهبودی در بازار را زنده کند. با وجود فتح کانال ۷۰۰ هزار واحدی، این شاخص هم تحت‌فشار قرار گرفت و با افت مداوم، در پایان هفته به ۷۰۰ هزار و ۳۹۰ واحد رسید. این رقم نشان‌دهنده خطر واقعی از دست دادن این کانال است و از آن مهم‌تر، حکایت از تردید و بی‌اعتمادی عمیق فعالان بازار دارد. در تمام طول هفته، این شاخص نیز بدون توقف در مسیر نزولی حرکت کرد، که تصویری از ناامیدی و عدم اطمینان به آینده بازار را به وضوح ترسیم می‌کند.

در فرابورس نیز، افت ادامه داشت؛ شاخص کل فرابورس با رسیدن به ۲۲ هزار و ۱۳۲ واحد، پنجمین روز متوالی کاهش خود را ثبت کرد. با این حال، ارزش معاملات خرد (شامل سهام و حق‌تقدم) افزایش یافت و به ۲۲۱۵ میلیارد تومان رسید، رشدی ۳۸ درصدی نسبت به سه‌شنبه. این افزایش حجم معاملات نشان‌دهنده آن است که علی‌رغم افت شاخص‌ها، هنوز جریان پول در بازار فعال است، اگرچه خروج پول حقیقی از بازار همچنان ادامه دارد. در هفته‌ای که گذشت، مجموع ۶۴۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار خارج شد و این خروج نقدینگی برای ششمین روز متوالی، به کل هفته تحمیل شد و رقم کل خروجی را به ۳۱۹۲ میلیارد تومان رساند. این مسئله نشان‌دهنده ادامه‌دار بودن فضای بی‌اعتمادی است که مثل ابر سیاهی بر فراز بازار سایه افکنده است.

 


عامل اصلی این افت‌های پی‌درپی را باید فراتر از معادلات اقتصادی و در تنش‌های سیاسی و طوفان‌های بین‌المللی دید که همچون زلزله‌ای بی‌وقفه، بنیان‌های لرزان بازار را از تعادل خارج می‌کند. وقایع اخیر در لبنان، تنها یکی از حلقه‌های این زنجیره ناگوار بود که به طرز غیرمنتظره‌ای بار دیگر سهامداران ایرانی را به وحشت انداخت. چنین رویداد‌هایی به جای آن‌که با تحلیل‌های منطقی و استراتژی‌های بلندمدت هضم شوند، به آتش واکنش‌های هیجانی دامن زده و قیمت‌ها را مثل برگ‌های خشک در باد به این سو و آن سو می‌برد. این موج‌های شوک‌آور، دیگر نه اتفاقی نادر، بلکه بخشی از روال آشنای بازار شده‌اند؛ گویا بازار سهام ایران هر بار از سقوطی تازه استقبال می‌کند.

از سوی دیگر، نبود حمایت‌های جدی و تصمیم‌گیری‌های قاطع از سوی سیاست‌گذاران، مانند بنزینی است که بر آتش بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران بورس  ریخته می‌شود. اقداماتی نظیر تعیین دامنه نوسان و تغییر حجم مبنا به سان مسکن‌های زودگذر و کم‌اثر هستند که تنها درد را برای لحظه‌ای آرام می‌کنند، اما درمانی برای بیماری مزمن بی‌اعتمادی بازار نیستند.

آنچه بازار به آن نیاز دارد، یک جراحی اساسی است؛ سیاست‌های جامع و پایداری که بتوانند نه‌تنها این نوسانات خطرناک را کنترل کنند، بلکه عمقی از اعتماد و اطمینان را دوباره به بازار بازگردانند.

زلزله بورس و وحشت سهامداران بعد از وعده صادق 2

آنچه بازار سرمایه پیش روی خود می‌بیند

با توجه به روند نزولی و نوسانات شدیدی که در هفته گذشته بازار سرمایه تجربه کرد، پیش‌بینی می‌شود که بازار در هفته آتی نیز با چالش‌های جدی روبه‌رو باشد. ادامه وضعیت بلاتکلیفی سیاسی و اقتصادی داخلی و بین‌المللی، به همراه تداوم تحولات ژئوپلیتیک در منطقه، فضای بازار را همچنان تحت فشار نگه خواهد داشت. از یک سو، خروج پیوسته پول حقیقی از بورس و کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران نشان می‌دهد که هنوز تمایلی به بازگشت سرمایه‌های سرگردان به بازار سهام وجود ندارد.

با توجه به اینکه در هفته گذشته ۶۴۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار خارج شده و این روند برای چندین روز متوالی تداوم داشته است، بعید است که در کوتاه‌مدت بازگشتی قابل توجه در حجم نقدینگی رخ دهد. این موضوع می‌تواند منجر به افت بیشتر شاخص‌ها شود. در شاخص هم‌وزن که به وضوح در خطر از دست دادن کانال ۷۰۰ هزار واحدی است، اگر تحولات مثبت سیاسی و اقتصادی اتفاق نیفتد، احتمالاً شاهد ادامه افت این شاخص باشیم.

کاهش پیوسته شاخص هم‌وزن به این معناست که نه‌تنها سهام بزرگ بلکه سهام کوچک نیز تحت فشار هستند و این خود نشان‌دهنده بی‌اعتمادی کلی بازار است. فرابورس نیز با روند نزولی که در هفته گذشته شاهد آن بود، احتمالاً هفته آتی را نیز با کاهش شاخص کل آغاز خواهد کرد. با وجود افزایش ارزش معاملات خرد، این افزایش بیشتر به دلیل فروش سهام به‌صورت اضطراری و خروج پول از بازار است تا نشانه‌ای از رشد پایدار. با این حال، یکی از معدود نکات مثبت می‌تواند افزایش احتمالی ارزش معاملات خرد باشد، اگرچه این رشد هم بیشتر ناشی از نوسان‌گیری و خروج سرمایه‌هاست تا ورود نقدینگی جدید. بنابراین، اگر شرایط سیاسی و اقتصادی بهبود نیابد یا سیاست‌های حمایتی قاطع‌تری اتخاذ نشود، این وضعیت ناپایدار و پرریسک همچنان بر بازار غالب خواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا