از ۳۰ تیرماه و عقبگرد شاخص کل به کانال ۲.۱میلیون واحد، بیش از هفت هزار میلیارد تومان از بازار خارج شده است. این موضوع به وضوح از ترس حاکم بر بازار سهام حکایت می‌کند. اما ترس اهالی بازار سهام با وجود اظهارات کارشناسان بورسی مبنی بر ارزندگی این بازار از چه عواملی نشات می‌گیرد؟

 سه ضلع هراس بورسی

درحالی‌که چهار روز از ترور حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، و جمعی از کادر فرماندهی جنبش مقاومت لبنان می‌گذرد، برخی از بازارها به‌سرعت از واکنش هیجانی عبور کردند؛ اما بازار سهام از روز شنبه در مسیر نزولی حرکت کرده و طی این سه روز بیش از یک‌درصد کاهش ارتفاع داده است. در بازه زمانی مذکور مبلغی به میزان ۶۶۶میلیارد تومان نیز از بازار خارج شده است.

 

قرار گرفتن سهامداران خرد در صف فروش، گویای «هراس معاملاتی» است؛ ترسی که با توجه به شرایط کنونی و حال‌و‌هوای این روزهای بازارها رو به پیشروی است اما اتفاق جدیدی نیست. با‌این‌حال دوباره بر آسمان تالار سهام سایه افکنده است. به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین ترس‌هایی که سهامداران را در حالت آماده‌باش برای خروج و فروش قرار داده، ترس از محقق نشدن وعده‌های سیاستگذار اقتصادی در راستای اوج‌گیری تنش‌های منطقه‌ای ‌است.

با توجه به اینکه یکی از موضوعات مهم در این روزها چگونگی پاسخ سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران در راستای اتفاقات لبنان است، ابهامات پیرامون عملیاتی شدن برنامه ایران تا حدودی وضعیت بازارهای مالی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. کارشناسان بازار سرمایه می‌گویند وضعیت جدید سیاسی ایران و آنچه در سیاست خارجی کشور می‌گذرد، ممکن است اجرای برخی سیاستگذاری‌های اقتصادی اثرگذار بر وضعیت بازار سهام را به تعویق بیندازد.

 

برگردیم به ۳۱مردادماه و بعد از مشخص شدن تیم اقتصادی دولت چهاردهم. آمارها می‌گویند بازار سهام بعد از مشخص شدن وزیر اقتصاد و اظهارات حمایتی همتی از بازار سهام، ۴.۶۳درصد رشد را در کارنامه خود ثبت کرده است. تقریبا اکثر تحلیلگران بورسی رشد مذکور را مرتبط با وعده‌های حمایتی دولتمردان اقتصادی می‌دانند. به این ترتیب هر عاملی که سبب شود به اجرای وعده‌ها خللی وارد شود، می‌تواند به‌سرعت رشد انجام‌شده را تخلیه کند.

 

این مهم می‌تواند در ادامه منجر به خروج پول از بازار سهام و ورود پول‌های سرگردان به بازارهای رقیب شود. با وجود اینکه وعده‌های سیاستگذار تاکنون رنگ اجرایی به خود نگرفته اما اظهارات حمایتی همراه با مخابره سیگنال‌های مثبت از نیویورک و تلطیف فضا در پرونده FATF ایران منجر به حکمرانی فضای مثبت درکلیت بازار شده بود.

 

حالا که دولت پزشکیان در وضعیت جدیدی از رویارویی با رخدادهای بین‌المللی قرار دارد، فعالان اقتصادی با در نظر گرفتن سناریوهای مختلف، با احتیاط بیشتری حرکت خواهند کرد. این احتیاط در معاملات روزهای اخیر کاملا مشهود بوده است. اما این تمام ترس معاملاتی روزهای گذشته نیست. فعالان بازار سرمایه معتقدند پافشاری سیاستگذار بورسی بر اعمال محدودیت دامنه نوسان، خود سیگنالی منفی در جهت تداوم ریسک‌ها مخابره می‌کند. محدودیت دامنه نوسان در زمره مسائلی قرار دارد که معمولا «واکنش تمام‌قد کارشناسان بورسی» را به دنبال دارد.

 

آنها می‌گویند محدودیت مذکور تنها برای یک روز معاملاتی،می‌تواند مثرثمر واقع شود، اما وقتی این محدودیت ادامه‌دار می‌شود، یعنی اوضاع بیرونی هنوز آرام نگرفته و تنش‌ها می‌توانند از سر گرفته شوند؛ امری که شاخص‌های سهامی را محکوم به ریزش ممتد می‌کند. با نگاهی به وضعیت بازارهای موازی، همچون دلار آزاد و طلا و سکه، از ابتدای هفته در‌می‌یابیم که این بازارها در سه روز اخیر سه واکنش مختلف نشان دادند؛ یعنی نه به طور پیوسته صعود کردند و نه به طور مستمر ریزش قیمت را ثبت کردند.

بررسی نمودار شاخص ارزی تهران در روز یکشنبه ۸ مهرماه نشان‌دهنده کاهش نوسانات نرخ ارز است که واکنشی متفاوت نسبت به روزهای شنبه و دوشنبه دارد. برخی از فعالان بازار معتقدند مهم‌ترین دلیل کاهش هیجانات ارزی در روز یکشنبه پیشخور شدن خبر ترور حسن نصرالله و رویدادهای اخیر بوده است. اما دیروز نیز دوباره دلار و طلا صعودی شدند و با اینکه زمزمه احتمال مداخله ارزی از سوی بازارساز در راستای تقویت روند کاهشی به گوش می‌رسید اما در نهایت هر دو بازار وارد مسیر افزایشی شدند. به طور کلی، طبق گفته برخی معامله‌گران، این بازارها از روز یکشنبه بسیار آرام بودند و به رد و بدل شدن نرخ‌ها اکتفا کردند.

 

با این اوصاف چرا بورس نتوانست اتفاقات جمعه‌شب را پیشخور کند؟ به نظر می‌رسد اصرار رئیس سازمان بورس بر اعمال محدودیت دامنه نوسان یک‌درصدی مهم‌ترین انگیزه مقاومت سه‌روزه برای عدم تقاضای موثر سهامی از سوی سهامداران خرد و حقیقی بوده است.  علاوه بر این دو موضوع، در روزهای اخیر شاخص‌های سهامی نیز رفتاری دوگانه نشان دادند. شاخص کل برای رشد به محرک دلاری احتیاج خواهد داشت. بازار به دلیل هیجانات ناشی از تحولات منطقه نسبت به شاخص کل رفتار حساس‌تری نشان می‌دهد.

 

این درحالی است که سهام کوچک مسیر هموارتری برای رشد خواهند داشت. در واقع دلار نیما نیز به دلیل رشد لاک‌پشتی حتی در نیمه اول سال نتوانسته انتظارات بازار را برآورده کند. این مهم از جمله ترس‌های بازار است. پیش‌تر نیز توضیح داده شده بود که بازار سهام در صورتی به رشد دلار نیما واکنش جدی نشان می‌دهد که افزایش قیمت مذکور از رشد پلکانی خارج و وارد رشد قدرتمند قیمتی شود. دلار نیما در محدوده ۴۶هزار و ۷۰۰تومان قرار دارد.

 

اهالی بازار سهام می‌گویند محدوده ۵۰هزار تومانی دلار نیما، سطحی است که می‌تواند به عنوان محرک مثبت و اثر‌گذار محسوب شود. بنابراین با توجه به اینکه رشد دلار نیما در گرو تغییر ریل سیاستگذاری‌های اقتصادی است و استراتژی مورد‌نظر در این رابطه، منوط به پایداری در وضعیت متغیرهای اثرگذار بر اقتصاد کلان است، ازاین‌رو موضوع افزایش قیمت دلار نیما به ترس جدی اهالی بازار مبدل شده است. برآیند عوامل فوق سبب شد جریان نقدینگی در روزهای اخیر به نحو چشمگیری افت کند و سرمایه‌ها در فرآیندی تدریجی از جریان معاملات سهام خارج شوند.

 مسیریابی سخت بورس

چنان‌که گفته شد، ارزش معاملات بورس نیز در دومین هفته مهرماه مجددا در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد در سه روز گذشته به‌طور میانگین ارزش معاملات حدود دو هزار و ۳۲۴میلیارد تومان ثبت شده است.

معمولا سهامداران خرد با افزایش ریسک‌های سیستماتیک شروع به خروج از بازار می‌کنند. بنابراین ابهامات سیاسی و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات برای شروعی دوباره منجر به ترس مضاعف در میان اهالی بازار شده است. در حالت کلی افزایش ریسک‌های برون‌زا و احتمال رکود اقتصادی شرایط را برای تحلیل قیمتی سهام کمی پیچیده‌تر می‌کند و بورس را از تحلیل‌پذیری خارج می‌کند.

 

در بازارهای مالی داخلی می‌توان اظهار کرد تنش‌های اخیر بیشترین تاثیر را در نوسانات نرخ‌ها داشتند؛ چرا که تا پیش از آن انتظارات تورمی کمی تعدیل شده بود و بازار بیشتر در انتظار تثبیت اعضای کابینه دولت جدید و بررسی سیاست‌های این دولت بود. با‌این‌حال در روزهای گذشته نرخ‌های قیمتی تا حدودی از وضعیت تعادلی خود منحرف شدند. به هر روی به دلیل بالا بودن سطح ریسک‌ها باید منتظر ماند و دید در نهایت مسیر بورس به کدام سو خواهد رفت.