۱- چشمانداز نرخ تورم بلندمدت در کشور باید شدیدا کاهش یابد و به مرور نتایج آن توسط آحاد سرمایهگذاران احساس شود، بهنحویکه چشمانداز تورم بلندمدت به زیر ۱۰درصد برسد و دیگر بازارهای موازی ملک، طلا و دلار -که مردم اغلب برای حفظ قدرت خریدشان در آن سرمایهگذاری میکنند- چندان جذاب نباشد (بهجز ملک که هدف دوگانه برای مردم دارد).
بهعبارت دیگر، با لحاظ سرمایهگذاری شرکتها (مذکور در بند۳ این یادداشت)، ضریب P/E بازار بهصورت پایدار (دقتکنیم بهصورت پایدار و بلندمدت و نه از جنس سال۱۳۹۹) باید رقمی حدودا بین ۱۲ تا ۱۵مرتبه شود که حدود ۵۰ تا ۱۰۰درصد بالاتر از میانگین بلندمدت (پایدار) ضریب P/E بازار سهام ما است. این نشان از سختبودن تحقق این وعده دارد که در صورت تحقق، بزرگترین خدمتی است که سیاستگذاران اقتصادی و غیراقتصادی کشور میتوانند به مردم بکنند؛ چراکه داراییهای مردم در بازار ارزشمندتر میشود و بهجای ۷برابر یکریال حدود ۱۵برابر یکریال قیمت میخورد و در عینحال قدرت خرید مردم هم نهتنها حفظ بلکه افزایش هم مییابد (بازار رشد غیرتورمی دارد).
اگر محرکهای یک تا ۳ این یادداشت را یکبار دیگر مرور کنیم، درمییابیم تحقق وعده ۳۰۰ ، ۴۰۰میلیارد دلاری ارزش بورس عزم بسیار فراتر از سازمان را میطلبد؛ گرچه هرچه چشمانداز نسبت به این سه مورد با اقدامات عملی فراتر از سازمان (تاکید میکنیم فراتر از سازمان)، اما قطعا با مذاکرات سازمان بهتدریج مثبت میشود و بازار میتواند در مدار صعودی پایدار غیرتورمی قرار گیرد؛ بههر حال، بازار آینده را خریداری میکند.