دستاورد های حاصل شده مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال، با ادعای نزدیکانش همخوانی چندانی ندارد.
این موضوع را میشود در وهله نخست در نتایجی که تیم ملی فوتبال ایران به دست آورده، جست و بررسی کرد. برای مهدی تاج و فوتبال ایران، در روی همان پاشنه قدیمی میچرخد و همچنان خبری از قهرمانی در آسیا نیست. چه بازگرداندن احساسی کارلوس کیروش و چه پذیرش توصیه برای استفاده از سرمربی ایرانی، هیچکدام نتوانسته فوتبال ایران در عصر این رئیس را تکان درخوری دهد. به لحاظ زیرساختی هم که شرایط از چیزی که بود، بدتر هم شده است. همین روزها اوضاع ورزشگاههای ایران بحرانی است و تیم ملی حتی زمین درخوری برای میزبانی از رقبای آسیاییاش ندارد. منهای این موارد، سوژههای دیگری هم پیدا میشود که گاهوبیگاه پای مهدی تاج را وسط میکشد تا تواناییاش در بوته آزمایش قرار گیرد.
بزرگترین نقد و ابهامی که درباره او وجود دارد «ویلموتسگیت» است. او مارک ویلموتس بلژیکی را با قراردادی پر حرف و حدیث به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران معرفی کرد و بعد از آنکه نتایج درخوری حاصل نشد، ویلموتس با فسخ قرارداد به صورت یکطرفه، بزرگترین غرامت ممکن در تاریخ فوتبال را از فدراسیون ایران طلب کرد. پرونده مهدی تاج در ویلموتسگیت به قدری سروصدا کرد که او در برههای مجبور شد از کارش در ریاست فدراسیون فوتبال به عنوان رئیس استعفا دهد و در چند نوبت زمزمه فراخواندنش به نهادهای قضائی برای پاسخگویی به چنین قراردادی شنیده شد.
اگرچه همچنان از گوشهوکنار شنیده میشود که هنوز پرونده ویلموتس و قراردادی که مهدی تاج با او بسته مفتوح و در دست بررسی است، ولی به نظر میرسد با حمایت از او برای بازگشت دوباره به فدراسیون فوتبال، سرنوشت آن پرونده به جای مشخصی ختم نشود. ایران مجبور شده غرامت سنگینی بپردازد و حتی در برههای شایعه شد که ساختمان فدراسیون فوتبال هم در همین راستا از دست رفته است. مهدی تاج و دایره مدیران مورد اعتمادش اما بیتوجه به چنین اتفاقاتی، دوباره به فدراسیون فوتبال برگشتند تا این بار نوید روزهای بهتری را برای فوتبال دهند. برخلاف تصور و شاید برنامهریزی آنها، روزهای خوبی برای تاج از راه نرسیده هیچ، بلکه پرونده فساد گسترده در فوتبال ایران که گفته میشود مربوط به سالهای 1398 تا 1400 است هم برملا شده است. اینجا هم دست بر قضا تعدادی از افرادی که با مهدی تاج در فدراسیون فوتبال همکاری و اتفاقا سمت بالایی هم داشتهاند در این پرونده متهم شناخته شدهاند و تعدادی دیگر هم قرار است به عنوان مطلع به دادگاه بروند تا پاسخگوی ابهامات مختلف در این پرونده باشند.
ضمن اینکه همین یکی، دو روز گذشته شایعه شده یکی از افراد ردهبالای فدراسیون فوتبال هم در این پرونده فراخوانده شده و این بدان معنی است که کار برای مهدی تاج و تیمش در فدراسیون فوتبال سختتر از چیزی شد که در بازگشت به این نهاد، متصور بود. در همین بین هم کم نیستند افرادی که میگویند اگر توصیه یا حمایتهای بیرونی نبود، خیلی زودتر از اینها تکلیف این پرونده فساد و پای افرادی که در آن گیر هستند رو میشد. به هر روی، هردو پرونده همچنان بدون پاسخ مانده است؛ همین که مشخص نشد وضعیت رسیدگی به پرونده ویلموتسگیت به کجا رسید و همین که برخلاف وعدههای مکرر، هنوز افراد دانهدرشتی که در پرونده فساد اخیر در فوتبال ایران نقش داشتهاند معرفی نشدهاند. داستان تازهای که مهدی تاج را هم به گوشه رینگ برده و قاعدتا بخش زیادی از هواداران فوتبال را علیه او کرده، مربوط به داستان سقف قرارداد و بودجه در باشگاههای لیگ برتری است. این یکی از آن دست اتفاقات تازهای است که در فوتبال ایران رخ داده.
دو شب پیش بود که در فاصله سه ساعت مانده به اعلام اسامی بازیکنان و مدارک تیمهای حاضر در لیگ نخبگان و قهرمانان آسیا، یکباره خبر رسید فدراسیون فوتبال در اقدامی ضربتی، سقف بودجه را افزایش داده. به این معنی که پرسپولیس و استقلال 1.3 میلیون دلار و سپاهان و تراکتور یک میلیون دلار به سقفشان اضافه شده است. این همان موردی بود که از مدتها پیش سه باشگاه دیگر به غیر از پرسپولیس در پی محققشدنش بودند ولی پرسپولیسیها اعتقاد داشتند از آنجا که خود فدراسیون قانونگذارِ چنین بندی بوده، باید به آن پایبند بود. حالا اما بهیکباره، فدراسیون فوتبال از قانونی که خودش ساخته عدول کرده و همین موضوع باعث شده تا پرسپولیسیها و در رأس آن، رضا درویش، مدیرعامل این باشگاه، علیه او شوند.
درویش در یکی، دو روز اخیر بهطور واضح شمشیر را برای مهدی تاج و اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال از رو بسته و خواستار استعفای اولی شده و بقیه را هم خائن خوانده است. «بعد از اتفاق ناگواری که فوتبال ایران در قرارداد مارک ویلموتس به خود دید، شب گذشته هم تاریکترین نقطه تاریخ فوتبال رقم خورد و دیدیم فقط سه ساعت مانده به اتمام مهلت بارگذاری مدارک تیمها در آسیا، دوستان قانون را تغییر دادند که این توهین به شعور هواداران و افکار عمومی است. من با شخص کار ندارم، بحث من تفکری است که پشت این ماجرا قرار دارد.
از روز اول ما مخالف این قانون بودیم، اما چون فدراسیون تصمیمش را گرفته بود ما هم این موضوع را پذیرفتیم. وقتی فدراسیون توانایی حراست از قانونی که خودش آن را تصویب کرده ندارد چرا برای اجرای آن زور میگوید؟ من مخالف افزایش سقف نبودم، بلکه مخالف بیقانونی بودم و به خاطر رعایت این قانون سه ستاره تیم خود را از دست دادم و مورد حمله هواداران تیمم قرار گرفتم. این خیانت به فوتبال تا ابدالدهر بر پیشانی این فدراسیون میماند. کسانی که قانون میگذارند و بعد همان قانون را میشکنند از نظر اخلاقی وجاهت حضور در انتخابات آینده فدراسیون فوتبال را ندارند. این قانونشکنی امشب فدراسیون از پیشانی آنها پاک نخواهد شد».
فدراسیونِ مهدی تاج در 24 ساعت اخیر تلاش کرده توضیح شفافتری درباره این ماجرای آخر ارائه کند ولی مشخصا توضیحات ارائهشده از سوی آنها چندان به مذاق مخاطبان خوش نیامده است. عمده ابهام بزرگ در این زمینه این است که چرا فدراسیون زودتر چنین قانونی را اعمال نکرد تا فرصت از کف تیمها در آستانه رقابتهای مهم از دست نرود. این موضوع در شرایطی است که هنوز هم مخاطبان دو پرسش کلیدیتر دارند: یک اینکه پرونده مارک ویلموتس و متخلفانش چه شد و دوم اینکه چه کسی اجازه نمیدهد مباحث مربوط به فساد در فوتبال که اخیرا فاش شده، با جزئیات اعلام شود و متخلفانش مشخص شوند؟