آقای گزارشگر شما مخاطب را آزار می دهید
به فاصله کوتاهی بعد از پایان مسابقات المپیک، بیستوچهارمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران آغاز شد تا تلویزیون روزهای پرکاری داشته باشد. اما گزارشگران با اعصاب مردم چه می کنند؟
میدانیم مسائل و مشکلات ورزش ایران آنقدر زیاد است که شاید حرف زدن از کاستیهای گزارشگران کمی عجیب و فانتزی به نظر برسد، اما این داستان برای مخاطبان جدیتر تلویزیون، بهشدت مهم و دردناک است. هنوز از مسابقات المپیک و روایتگری ناشیانه برخی مجریان و کارشناسان تلویزیون رها نشدهایم که با آغاز لیگ برتر فوتبال، گزارشگران این حوزه سوهان به روح و اعصاب مردم میکشند.
افراط و تفریط در المپیک
شاید یکی از بدخیمترین مصداقهای آنچه در این مطلب به آن میپردازیم، عملکرد گزارشگران تکواندوی تلویزیون در المپیک بوده باشد. در این مدت دو تا گزارشگر داشتیم که یکی در شبکه سه و دیگری در شبکه ورزش، مسابقات نمایندگان ایران را به صورت زنده پوشش میدادند؛ دو نفر دقیقا در نقطه مقابل هم. این سو بیژن خراسانی حال و حوصله خودش را هم نداشت و حتی حیاتیترین لحظات از مهمترین مسابقات ورزشکاران کشورمان را هم طوری گزارش میکرد که انگار اتفاقی خیلی ساده و معمولی در حال وقوع است.
او حتی یک بار بعد از به تساوی کشیده شدن رقابت دو ورزشکار در پایان دو راند، حکم به صعود نماینده ایران به فینال داد و با تماشاگران خداحافظی کرد، غافل از اینکه راند سومی هم در کار است! آن طرف اما چهرهای نسبتا جدید به اسم رسول مهربانی، از آن سوی بام افتاده بود. گزارشگر شبکه ورزش با داد و فریادهای عجیب و غریب و تزریق هیجان کاذب به رقابت، سعی میکرد شهرتی برای خودش دست و پا کند و احتمالا ویدئوهایش وایرال شود. این اتفاق هم افتاد و حتی او بین برخی مخاطبان به محبوبیت دست یافت که بالاخره سلیقه آنها هم کاملا محترم است، اما خیلی از مردم هم از این مدل گزارش رنج کشیدند و شاید خیلی خوشحال نبودند از اینکه گزارشگر مثلا در واکنش به اعتراض مربیان رقیب ایران بگوید: «الهی کارتشان بسوزد. آخ سوخت، سوخت!» این افراط و تفریط، هواداران ورزش را سردرگم کرده بود و آنها نمیدانستند تصاویر را از کدام شبکه ببینند که هم هیجان رقابت حفظ شود و هم خوابشان نبرد!
۲۰ کلمه تکراری عامل
امسال گزارشهای کشتی هم تا حدی واکنشبرانگیز شد. همه ما هادی عامل عزیز را دوست داریم و سالها مسابقات کشتی را با صدای گرم او دنبال کردهایم، اما گیر افتادن این گزارشگر قدیمی در پیله واژگانی تکراری کمکم باعث خستگی مخاطب شده است. یک نفر به شوخی نوشته بود اگر ۲۰ کلمه را از عامل بگیری، او دیگر چیزی برای گفتن نخواهد داشت! عباراتی مثل شیر مادر، نان پدر، خداقوت، نازنین پهلوان و… سالهاست که از زبان عامل نمیافتد و او هر بار با شدت و حرارت بیشتری آنها را ادا میکند.
به علاوه برخی عقیده دارند این گزارشگر قدیمی در بزرگنمایی قدرت ورزشکاران ایرانی زیادهروی میکند و هیچ نقدی را متوجه آنان نمیداند. بعد از اینکه یک فایل صوتی از عامل لو رفت که در آن میگفت: «امیرحسین زارع مثل آدمک بارانداز میخورد»، خیلیها پرسیدند چرا نباید این نقد درست، به شکلی خفیفتر مثلا در پایان گزارش کشتی زارع مطرح شود؟ مگر کار گزارشگر همین نیست؟ کجای دنیا فعالان این حوزه فقط و فقط مشغول تعریف و تمجید از عملکرد ورزشکاران میشوند و انتقاد از آنها را به گفتوگوهای خصوصی وا مینهند؟
شروع دردناک فوتبال
کابوس اما تازه شروع شده است! سپری شدن تنها یک هفته از مسابقات لیگ برتر کافی بود تا بار دیگر با بحران عمیق گزارشهای آزاردهنده مواجه شویم. در دو دیداری که این هفته به صورت مستقیم پخش شده (پرسپولیس-ذوبآهن و شمسآذر-استقلال) گزارشگران بارها از سازمان صداوسیما بابت پخش زنده مسابقه تشکر کردهاند(!) و نیز منت استفاده از VAR را بر سر مردم گذاشتهاند. این در حالی است که پخش زنده یک بازی فوتبال، سادهترین وظیفه تلویزیون به شمار میرود که تازه همین هم غالبا با کم و کاستیهای فراوانی همراه است.
در مورد کمکداور ویدئویی هم باید گفت این سیستم سالهاست در فوتبال جهان مورد استفاده قرار میگیرد، در دو جامجهانی از آن بهره برده شده و امروز حتی لیگهای دسته پایین برخی کشورهای عربی هم مجهز به VAR هستند. در این شرایط اینکه ما بعد از این همه تاخیر، در دو بازی از چنین سیستمی سود ببریم، معجزهای آنقدر بزرگ است که به خاطرش شاهد ۱۰ بار تشکر تلویزیون از تلویزیون باشیم؟! دیگر بگذریم از اشتباهات کلامی بیپایان گزارشگر قزوین که نصف بازیکنان استقلال را با نام کوچک آرمین صدا میزد؛ آرمین رضاییان، آرمین رمضانی و…!