طبق گزارشی که هفته گذشته در همین صفحه به چاپ رسید، تقاضای واقعی خودرو در سال جاری در بهترین شرایط بیش از 1.2میلیون دستگاه نخواهد بود که البته سناریوی منطقی می‌گوید تقاضای واقعی در 1403 کمی بیش از یک‌میلیون دستگاه است. این در حالی است که فقط در عرض 24 ساعت پس از آغاز فروش خودرو، حدود یک‌میلیون تقاضا به ثبت رسیده و تا روز انتهایی ثبت نام قطعا بیش از این خواهد بود. در گذشته نیز چند میلیون نفر در طرح‌های فروش خودروسازان در قالب قرعه‌کشی شرکت می‌کردند که بسیار بیش از تقاضای واقعی بود. با استناد به اینکه تقاضای واقعی خودرو در سناریوی منطقی، کمی بیش از یک‌میلیون دستگاه است، تقاضای بیش از این، غیرمصرفی محسوب می‌شود. از طرفی، اختلاف قیمت کارخانه و بازار خودروها همان‌طور که برای مصرف‌کننده واقعی جذاب است، برای سوداگران و متقاضیان غیر‌مصرفی هم جذابیت دارد، چه بسا جذابیتی بیشتر.

نفع مصرف‌کننده واقعی از طرح‌های فروش خودرو این است که می‌تواند خودروی مورنظر خود را با قیمتی کمتر از بازار تهیه کند. به عنوان مثال، پژو 207 در بازار آزاد 650میلیون تومان قیمت دارد، حال آنکه همین خودرو را می‌توان از کارخانه با قیمت 470میلیون تومان خرید. بنابراین مصرف‌کننده واقعی در صورتی که دستش به خودروی موردنظر با قیمت کارخانه برسد، 180میلیون تومان پول کمتری نسبت به بازار آزاد می‌پردازد. از آن سو، متقاضیان غیر‌مصرفی نیز در صورت برنده شدن در لاتاری خودرو، می‌توانند با فروش خودرو در بازار آزاد، یک‌شبه سودی هنگفت به جیب بزنند. تازه اختلاف قیمت‌های فعلی بین کارخانه و بازار، ممکن است در آینده با توجه به تداوم سیاست قیمت‌گذاری دستوری و اثرپذیری بازار خودرو از تحولات سیاسی و قیمت ارز، بیشتر نیز شود.

سیاستگذار طی چهار سال گذشته انواع روش‌ها، از قرعه‌کشی گرفته تا محدود کردن فروش خودرو  به سامانه یکپارچه و حتی عرضه در بورس کالا، را برای فروش خودرو و قیمت‌گذاری خودرو به کار گرفت. هدف سیاستگذار این بود که از دل این طرح‌ها، عدالت در فروش (در واقع عدالت در توزیع رانت) شکل بگیرد، نه اینکه رانت حذف شود. از همین رو حالا پس از چهار سال آزمون و خطا، هنوز هم سفره رانت در بازار خودرو پهن است و سوداگری حذف نشده و همه خودروهای عرضه‌شده (در قالب طرح‌های فروش) قرار نیست به مصرف‌کنندگان واقعی برسد. به اعتقاد فعالان صنعت خودرو و برخی کارشناسان، تا وقتی سیاست قیمت‌گذاری دستوری ادامه دارد، اختلاف قیمت کارخانه و بازار خودروها نیز برقرار است، بنابراین رانت و سوداگری هم حذف نخواهد شد.  فروش جدید خودرو (با تقاضایی به احتمال زیاد بالا و فراتر از تقاضای واقعی) این پیام را به سیاستگذار خودرو در دولت جدید می‌دهد که ادامه سیاست قیمت‌گذاری دستوری، به معنای تداوم رانت و تقاضای کاذب در بازار خودرو است.

اگر سیاستگذار همین راه را ادامه دهد، رانت و تقاضای کاذب همچنان مهمان شر بازار خودرو خواهند بود و اگر تصمیم بر راندن آنهاست، مسیر آن از حذف قیمت‌گذاری دستوری می‌گذرد. اتفاقا وزیر پیشنهادی صمت در برنامه‌های خود بر حذف قیمت‌گذاری دستوری منتها به صورت تدریجی تاکید کرده است. محمد اتابک اعتقاد دارد حذف یکباره قیمت‌گذاری سبب التهاب در بازار خودرو می‌شود؛ بنابراین برای به حداقل رساندن تبعات آن، باید به صورت تدریجی این کار را انجام داد. در حداقل دو دولت قبل نیز سیاستگذاران به اینکه قیمت‌گذاری دستوری نتایج مثبتی به دنبال نداشته و منجر به توزیع رانت در بازار خودرو و حتی افت کمی و کیفی خودروها شده، واقف بودند، اما به سمت درمان این درد که نرفتند. حالا که شاهد جدید علیه سیاست‌های دستوری، در قالب فروش خودرو خود را نشان داده، این سیاستگذار جدید در دولت چهاردهم است که باید بین ادامه وضع موجود (سوداگری و رانت در بازار خودرو) و اصلاحات تصمیم بگیرد.

البته حذف قیمت‌گذاری دستوری خودرو با توجه به مانعی به نام انحصار، کار چندان راحتی نیست، اما هماهنگی و اجماع ارکان مختلف بر سر اینکه ادامه سیاست قیمت‌گذاری دستوری نه به مصلحت مصرف‌کننده است و نه تولیدکننده، می‌تواند یک بار برای همیشه این چالش بزرگ در صنعت و بازار خودروی کشور را حل کند.

بار کج قیمت

هرچند تا مشخص شدن تعداد دقیق متقاضیان طرح جدید فروش خودرو باید تا اواخر هفته جاری صبر کرد، اما شواهد و قرائن و تجربه‌های قبلی نشان می‌دهد باز هم تقاضای بالایی ثبت خواهد شد. با این فرض قوی و بسیار محتمل، دو نکته مهم قابل‌طرح است. نخست اینکه مشخص می‌شود شهروندان نسبت به افت قیمت در بازار خودرو تا انتهای سال امید چندانی ندارند و به عبارت بهتر، انتظارات تورمی‌شان در این بازار بالاست. در واقع استقبال زیاد از طرح فروش خودرو جاری که بخشی از آن به صورت پیش‌فروش (با قیمت روز) است، نشان می‌دهد شهروندان انتظار رشد قیمت در بازار خودرو را تا انتهای سال دارند. این تصور هم بین مصرف‌کنندگان واقعی و هم بین غیر‌مصرفی‌ها وجود دارد. دسته نخست با تصور اینکه قیمت در بازار خودرو و حتی احتمالا کارخانه بالا خواهد رفت، در طرح فروش خودرو جاری شرکت کرده تا خودروی موردنظر خود را با کمترین قیمت ممکن خریداری کنند.

دسته دوم نیز با این پیش‌‌فرض که قیمت خودرو در بازار آزاد حداقل تا انتهای امسال افزایشی است، می‌خواهند به واسطه خرید با قیمت کارخانه (چه قیمت فعلی و چه قیمت روز) نفعی هرچه بیشتر از رانت موجود در بازار ببرند. به‌هر‌حال تصور هر دو گروه از آینده بازار خودرو، رشد قیمت است و مسائل سیاسی به‌خصوص انتخابات آتی ریاست‌جمهوری آمریکا (که نتیجه آن بر افت‌و‌خیز انتظارات تورمی و قیمت ارز و البته خودرو اثرگذار است) نقش مهمی در شکل گیری این تصور دارد.

نکته دیگر اینجاست که با افزایش عرضه، طبعا باید از تعداد تقاضا در آینده کم شود و قیمت نیز پایین بیاید، اما تجربه حداقل چهار سال گذشته نشان می‌دهد با وجود عرضه‌های حتی میلیونی، همچنان تقاضای کاذب در بازار وجود دارد و قیمت هم تحت‌تاثیر عوامل مختلف (حتی سیاسی) بالا و پایین می‌شود. گاهی حتی پیش آمده که با وجود عرضه، قیمت پایین نیامده و تنها سرعت رشد آن کم شده است، موضوعی که از اثرپذیری بالای بازار خودرو (به‌عنوان کالایی که در ایران تبدیل به نجات‌دهنده ارزش پول شده) از بازار ارز و انتظارات تورمی سرچشمه می‌گیرد.

این مساله نشان می‌دهد راهی که سیاستگذار در این سال‌ها رفته (قیمت‌گذاری دستوری در هر شرایطی) و بی‌توجهی به درمان ریشه‌ای، پاسخ حل مساله نیست و مادامی که این شیوه ادامه پیدا کند، همین آش و همین کاسه است و یادآور این ضرب‌المثل معروف است که می‌گوید بار کج به منزل نمی‌رسد.

رانت 30 همتی

با توجه به اینکه ظرفیت در‌نظر‌گرفته شده برای طرح جدید فروش خودرو چیزی حدودا 120هزار دستگاه است، می‌توان با یک حساب سرانگشتی مشخص کرد که چه میزان رانت از دل این فروش خودرو  در بازار  توزیع خواهد شد. طبق محاسبات «دنیای اقتصاد»، میانگین بازدهی قیمتی فروش جاری چیزی حدود 250میلیون تومان است. با ضرب این عدد در حدودا 120هزار خودروی عرضه‌شده، میانگین مجموع اختلاف قیمت کارخانه و بازار طرح فروش جاری به نزدیکی‌های 30هزار میلیارد تومان می‌رسد.