اوایل هفته ویدیوئی از مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شد که او در جلسهای که برای حمایت از مسعود پزشکیان برگزار شده، نشسته و از آمار و ارقام تخفیفاتی میگوید که برای فروش نفت به یک کشور خاص داده شده است و همچنین از سوالاتی حرف میزند که جوابش برای او که عضو مجمع تشخیص است نیز یک چیز بوده: «هیس! محرمانه است».
در این میان سخنان محمد مخبر، معاون اول دولت سیزدهم و شیوه خرید کالاهای اساسی توسط آنها عمق فاجعه را بیشتر نشان میدهد و گفتههای مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سوءاستفاده برخی از این وضعیت فاجعهبار را به رخ میکشد.
انصاری در این جلسه میگوید: «به قیمت به خاک سیاه نشاندن ملت در حال کاسبی هستند، هماکنون افتخار میکنند که روزی یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت میفروشند، سوال بنده بهعنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام این است که چه کسانی نفت میفروشند؟ اسامی آنها را اعلام کنید، اما میگویند هیچ چیزی نگویید، چون دشمن متوجه میشود. میگوییم به چه کسی میفروشید؟ میگویند هیچ چیز نگویید، چون مشتری میپرد و آمریکا رصد میکند. چند میفروشند؟ میگویند محرمانه است. پول آن در کدام حساب میرود؟ میگویند حساب نمیشود، چون آمریکاییها تحریم کردهاند و پولها برمیگردد. میگوییم پولها از چه طریقی برمیگردد؟ میگویند از طریق صرافیها. میگوییم صرافیها برای کیست؟ میگویند محرمانه است نمیشود گفت.»
او در ادامه درباره اینکه این مبادله با کدام کشور صورت گرفته، اینگونه میگوید: «بخش عمدهای از این پول کجاست؟ همه در یک کشور است. میپرسیم آن کشور پول شما را میدهد؟ میگویند خیر، نگه داشتهاند و فقط میتوانیم کالا بخریم. کالا را چه کسی وارد میکند؟ باز نمیگویند.»
انصاری نامی از کشور خاصی نمیبرد، اما همه میدانیم که چین خریدار عمده نفت ماست. او همچنین درباره تخفیفات و اتفاقاتی که در این بین میافتد، عنوان کرده: «یک گروهی شدهاند که به نام دورزدن تحریم، میگویند جاده را باز نکنید، چون ما جاده فرعی بلدیم. روزانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه نفت میبرند و بین ۱۵ تا ۳۰ دلار در هر بشکه نفت تخفیف میدهند که میانگین آن در روز حداقل حدود ۲۶ میلیون دلار از پول مردم ایران به خریدار انحصاری نفت تخفیف میدهند.»
عددی که انصاری اعلام میکند یعنی دستکم سالی ۱۰ میلیارد دلار زیانی که به مردم ایران تحمیل میشود.
ضرر ۲۵ درصدی معامله با چین
مسعود دانشمند، فعال حوزه کشتیرانی، صحبتهای مجید انصاری را اینگونه تحلیل کرده است: «ببینید در این دنیا و با این تجهیزات و اینترنت دیگر هیچ چیز محرمانهای وجود ندارد. ما هماکنون نفت را به کشور چین میفروشیم و بین ۸ تا ۱۰ دلار بر روی هر بشکه تخفیف میدهیم، اما آنها میگویند ما نفت شما را میخریم، ولی پول را به صورت یوآن نزد خودمان نگه میداریم که یا باید از ما جنس بخرید و یا اگر میخواهید پول خود را آزاد کنید و از کشور دیگر خرید کنید، حدود ۱۶ درصد هزینه جابهجایی ارز خواهد شد، که با تخفیفی که ما بر روی نفت به این کشور میدهیم حدود ۲۵ درصد زیان معامله ما با چینیهاست.»
او البته میگوید که میتوان جلوی این ضرر را گرفت و از بخش خصوصی برای فروش نفت استفاده کرد. دانشمند گفته: «چین فعلاً تنها مشتری دولت ما است، اما اگر این کار به بخش خصوصی واگذار شود آنها مشتریهای بیشتری پیدا خواهند کرد و قراردادهای بهتری خواهند بست و پول آن را هم خواهند گرفت. متاسفانه دولت داشتههای کشور را به ثمن بخس میدهد تا مایحتاج مردم را فراهم کند، اما به قابلیتهای کشور توجهی ندارد.»
دانشمند ادامه داد: «اگر نرخ ارز در کشور تکنرخی شود و به صادرکنندگان توجه ویژه شود و صادرات را توسعه دهیم، بهراحتی میتوانیم درآمد صادراتی خود را به مرز ۶۵ میلیارد دلار در سال برسانیم و صادرات غیرنفتی ما میتواند جواب واردات کشور را بدهد. اینگونه است که میتوانیم استقلال پیدا کنیم و یقه خود را از دست چینیها خلاص کنیم. من آماده هستم به هر دولتی که بر سر کار بیاید و با هر ایدئولوژیای که باشد، در جهت منافع ملی مشاوره رایگان دهم تا اوضاع بهتر شود.»
خرید کالای اساسی از وسط دریا
شیوه واردات در کشور نیز اوضاع بهتری از صادرات نفت ندارد و آنچه که محمد مخبر، معاون اول مرحوم ابراهیم رئیسی در گفتوگویی که از تلویزیون پخش شد، عنوان کرد و از شیوه خرید کالاهای اساسی، آن هم به صورت عجیب رونمایی کرد، نشان از اوضاع بدی است که کشور را با بحران مواجه کرده است. او در این برنامه میگوید: «از کشتیهایی که در دریا در حال عبور هستند و کالاهای مورد نیاز ما را دارند با اینکه برای کشورهای دیگر هستند، خرید کردیم. ما توانستیم از بنادر کشورهایی که خیلی هم رابطه خوب و مناسبی با ما نداشتند، از کشتیهای پهلوگرفته، ذرت، کنجاله و جو بخریم و به داخل کشور بیاوریم.»
شیوهای که مخبر به آن اشاره میکند در هیچ جای جهان مرسوم نیست و ریسک بالایی هم دارد که خود او نیز به آن اشاره دارد: «یک بخشی از آن ریسک بود که پول را بدهیم آنهم در جایی که هیچ چیز آن در اختیار ما نیست و یک کشتی است که روی آب است و پول را بدهیم و برود و کالا را نیاورد، و یا کشوری که کالا را خریده سفت ایستاد، اما (مرحوم ابراهیم رئیسی) با شجاعت گفتند که این کار را انجام دهید و همین کار را انجام دادیم.»
در همین خصوص، از مسعود دانشمند پرسیدم که شیوه معمول خرید و فروش دریایی به چه صورت است و او در پاسخ گفت: «اصولاً خرید و فروش به این صورت انجام میشود که خریدار و فروشنده یک کشتی را اجاره میکنند تا کالا را از مبدأ به مقصد برساند، پس صاحب کشتی مالک کالا نیست که بخواهد آن را به فرد دیگری بفروشد و یا تغییر مسیر بدهد و به کشور دیگری برود، مگر اینکه با خریدار و مالک اصلی کالا توافق شود.»
این فعال حوزه کشتیرانی ادامه داد: «مثالی بزنم؛ فرض کنید کالا برای کشور عراق باشد، بههرحال دولت آن کشور آن را برای مصارف خود خریده است و به آن نیاز دارد. البته ممکن است برای یک محموله استثنا چنین اتفاقی که آقای مخبر گفت رخ دهد، ولی اصلاً اتفاق روتین و معمولی نیست و عرف نیست. شما حتی اگر به یک کشتی بگویید حاضر هستید کالای آنها را به دو برابر قیمت بخرید، خواهد گفت که به من ربطی ندارد و با صاحب کالا صحبت کنید. بنده سالهای سال است که در حوزه کشتیرانی فعالیت دارم و تجارت جهانی را میشناسم به همین دلیل میگویم چنین روش کاری اصلاً معمول نیست.»
دانشمند، حرفهای محمد مخبر را شوخی میداند و گفته: «به نظر من حرفهای آقای مخبر را باید شوخی تلقی کرد، چون چنین کاری عرف نیست، البته ممکن است که کشوری کالایی را بخرد و به فروشنده بگوید اعلام نکنید تا به صورت پوششی باشد، اما بههرحال خریدار تغییر نخواهد کرد. باز مثال بزنم؛ مثلاً ما میتوانیم کالایی مثل جو و ذرت را از برزیل بخریم و توافق کنیم که اسمی از ما برده نشود و حتی مقصد را کشور دیگری اعلام کنیم و در نهایت وارد بندر امام شود تا مثلاً تحریمها را دور زده باشیم، اما رویه این نیست که کالا را بتوانیم با یک تماس از کاپیتان کشتی بخریم و به نظر من با منطق کشتیرانی سازگاری ندارد.»
او همچنین درباره این قسمت از سخنان سرپرست نهاد ریاستجمهوری که گفته ریسک میکردهاند و مطمئن نبودند اگر پولی میدهند بتوانند کالا را تحویل بگیرند، عنوان کرد: «باز تاکید میکنم این امکان وجود دارد که نام مقصد و خریدار را به گونه دیگری بزنند که به صورت پوششی باشد، اما بههرحال نمیتوان کالا را به فرد دیگری تحویل داد و فروخت. ما به دلیل پوششی بودن و تغییر نام بارها مورد سوءاستفاده قرار گرفتهایم و برای همین است که هرازچندگاهی شنیده میشود که میگویند پول ما را بردند و کالای ما را ندادند. بههرحال خرید به این صورت دارای ریسک است، چون نامها و کشور تغییر کرده و در اینجا صاحب کشتی میتواند کالا را به کشور اصلی تحویل ندهد و به همان کشوری که بارنامه به نام آنها صادر شده ببرد و صاحب اصلی کالا ضرر کند.»
مسعود دانشمند درباره اینکه آیا راهحلی وجود دارد که گرفتار اینگونه ریسکها نشویم، گفت: «بههرحال این راه کجی است که برخی میروند، ما میتوانیم مثل انسانهای متمدن خرید کنیم و شدنی است. دولت باید به بخش خصوصی اعتماد کند و تضمین بگیرد تا آنها کالا را وارد کشور کنند. بخش خصوصی ایران تحریم نیست پس میتوانیم از راههای روشنتر و بیدردسرتر و با ریسک کمتر کالا وارد کنیم.»
او افزود: «تا زمانی که دولت فکر میکند علامه دهر است و دیگران چیزی نمیفهمند، باید همین راهها را برویم و در نهایت از داخل آن بابک زنجانیها به وجود میآید، اگر دولت به خبرگان بخش خصوصی اعتماد کند میتواند بهراحتی تجارت و صادرات و واردات انجام دهد. دولت باید به بخش خصوصی که ریشه آن در کشور است اعتماد کند نه اینکه به قول آقای مخبر با ریسک و نگرانی از کسانی که هویت مشخصی ندارند خرید کنند. توصیه من به دولت بعد این است که خودش را از ورطه تصدیگری بیرون بکشد.»
روزهای نزدیک به انتخابات، روزهای پرهیجان و پراضطرابی است و شاید شنیدن میزان تخفیفهای غیرمعمول در صادرات نفتی و خریدهای عجیب کالاهای اساسی در واردات در شلوغی اخبار سیاسی و اجتماعی گم شود، اما نمیتوان این را از نظر دور داشت که در نهایت کشور را باید با اقتصاد چرخاند و شیوه کسب درآمد و تامین کالاهای مردم میتواند کمک بزرگی برای کسانی باشند که میخواهند در انتخابات شرکت کنند.