یک جهان کمک سازمان صدا و سیما به جلیلی در مناظره با پزشکیان
آخرین مناظره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ برگزار شد؛ باز هم مانند برنامه قبل، مسعود پزشکیان با سعید جلیلی برادر قائممقام صدا و سیما و مجری صدا و سیما مناظره کرد.
مناظره ای که شب گذشته بعنوان آخرین مناظره برگزار شد، با موضوع اقتصادی بود و اولین سوال هم مربوط به تحریمها بود. سعید جلیلی برای پاسخ به این سوال، از ابتدا هجومی آغاز کرد و تازه یادش افتاد که شب گذشته پزشکیان در مناظره چه حرفهای گفته بود؛ او ۲۴ ساعت بعد از اینکه پزشکیان ایرانِ در تحریم را به قفس تشبیه کرده، یادش آمده بود که باید اعتراض کند؛ و ابتدای مناظره تا یادش نرفته، این موضوع را پیش کشید.
اقتدار که نه، عصبی و هیستریک
در ادامه مشغول عتاب و خطاب به پزشکیان شد و با صدای بلندتر از حد عادی، به صحبت ادامه داد. آنچه جلیلی شب گذشته از خود نشان داد، علیرغم اینکه سعی داشت مقتدرانه باشد، بیشتر عصبی و هیستریک بود.
او سعی داشت با فریاد زدن حرف خود را حق جلوه دهد و در بخشهایی از صحبت کردنش، به قدری عصبانی شده بود که با انگشت سبابه یک دستش در حال خط و نشان کشیدن رو به دوربین و پزشکیان بود و دست دیگرش را به سختی مشت کرده بود. جلیلی دقایق متمادی دست چپش را مشت نگه داشته بود و با عصبانیت و اخم در حال صحبت نه صدای بلند، که با فریاد بود.
سوالات جهت دار مجری مناظره
اما نکته برجسته برنامه دیشب نه فریادهای جلیلی بود و نه آرامش پزشکیان در صحبت کردن با جلیلی عصبانی؛ بلکه سوالات جهتدار مجری صدا و سیما بود که بعنوان یار کمکی هم نه، بلکه بعنوان نفر سوم مناظره وارد عمل میشد.
مهدی خسروی مجری برنامه، مانند شب قبلش، به صورت مداوم سخنان پزشکیان را قطع میکرد و سعی داشت او را به چالش بکشد. مجری صدا و سیما تنها در چند دقیقه ابتدایی سخنان پزشکیان، ۴ مرتبه با سوالات خود، صحبتهای او را قطع کرد و سعی در به چالش کشیدن پزشکیان کرد.
یاران جلیلی در صداوسیما
البته این را هم باید گفت که سوالات اولیه برنامه، توسط مجری صدا و سیما طرح نشده و محصول کار کارشناسان سازمان صدا و سیما بود؛ سازمانی که رئیس آن، معاون رسانهای جلیلی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی بوده؛ قائممقام آن برادر جلیلی است؛ معاون سیاسیاش هم از اعضای دفتر جلیلی در شورا. با چنین ترکیبی عدم توازن در سوالات طرح شده، جای تعجب ندارد.
سوالاتی که از جلیلی پرسیده میشد، عمدتا غیر از یک مورد که به یکی از مشاوران جلیلی ارجاع شد، بصورت کلی و غیرمصداقی بودند.
صداوسیما دست از سر مشاوران پزشکیان بر نداشت
اما در مقابل، سوالات طرح شده برای پزشکیان، تماما با اشاره به سخنان اطرافیان پزشکیان بود که همین امر بعد از چندین مورد تکرار، موجب اعتراض پزشکیان شد که مواضع من را از من که اینجا هستم بپرسید و من هم برای مردم اینجا توضیح دادم!
نکته قابل توجه در این میان، اشاره سوالات مطرح شده برای پزشکیان به سخنان علی طیبنیا وزیر اسبق اقتصاد بود که ۴ مرتبه اتفاق افتاد. طیبنیا وزیر اقتصاد دولت اول روحانی است که افکار عمومی از او بعنوان کاهنده و کنترلکننده تورم بعد از دوران متلاطم احمدینژاد در خاطر خود یاد میکنند؛ او روز دوشنبه به کمپین پزشکیان پیوست که با استقبال گسترده افکار عمومی روبرو شد؛ احتمالا در واکنش به همین استقبال از حضور طیبنیا بود که صدا و سیما ۴ مرتبه سوالات خود را با اشاره به سخنان چندین سال قبل طیبنیا مطرح میکرد. چندین مورد نیز برای طرح سوال از سخنان محمدجواد ظریف وام گرفته شده بود و قصد داشتند تا با سخنان افراد حاضر در ستاد پزشکیان، او را به چالش بکشند.
مورد دیگر اشاره به دروغ «مزخرف بودن مسکن مهر» از سوی عباس آخوندی وزیر مسکن دولت روحانی بود که در بین سوالات طرح شده خودنمایی میکرد.
جلیلی پاس گل های صداوسیما را اوت زد
اینها اما فقط سوال نبودند؛ بلکه پاس گلهایی بودند که صدا و سیما به برادر قائممقامش میداد؛ که البته به اوت زده میشدند.
وقتی این سوالات بر مبنای اظهارات دیگران از پزشکیان طرح میشد، در ادامه جلیلی با استفاده از این سوالات قصد داشت ماموریت ناتمام دوستانش در سازمان را تمام کند و با تاسی به آنها قصد به چالش کشیدن رقیبش را داشت.
در واقع این سوالات سانترهایی بود که برای جلیلی در محوطه جریمه پزشکیان ارسال میشدند و او نیز نتوانست به خوبی از آنها بهرهبرداری کند.
اوج این اقدام، وقتی بود که مجری از پزشکیان درباره اظهارات علی عبدالعلیزاده رئیس ستاد او در قامت وزیر مسکن دولت خاتمی در سال ۱۳۸۴ یعنی ۱۹ سال پیش پرسید؛ بعد از این سوال و پاسخ پزشکیان بود که جلیلی همین خط سوالات طرح شده توسط سازمان برادرش را ادامه داد.
نکته دیگر دو بار اشاره پزشکیان به فعالیتهای برخی فعالان و ستادهای محمدباقر قالیباف به نفع او بود؛ او وقتیمیخواست درباره حامیانش بگوید، دو مرتبه در زمانهای گوناگون تاکید کرد که ستادهای قالیباف هم الان آمدهاند و با ستادهای من کار میکنند.
این دو بار تاکید درباره کمپینهای قالیباف برای جلیلی و خود قالیباف سنگین است، از یک سو از پزشکیان خبر از گسیل نیروهای ستادی رقیب دور اولش و حامی دور دومش، به ستاد رقیب اول و دومش میشنید؛ و برای قالیباف ازین بابت که اگر واقعا در جریان این امر نبوده، شنیدن این موضوع از برنامه زنده، برایش شوکه کننده خواهد بود.
صدای جلیلی می لرزید و فریاد می زد /لبخندها هیستریک و مشت ها گره کرده
اما به غیر پاس گلهای صدا و سیما به جلیلی، عصبی بودن او به شدت به چشم آمده بود؛ او بعضا صدایش میلرزید و بیشتر اوقات را به فریاد زدن موضع صحبت و پریدن وسط سخن پزشکیان قصد داشت فضا را به نفع خود بچرخاند.
شاید مهمترین موضوعی که در مناظره ملموس بود، نوع کلام جلیلی باشد؛ در کنار عصبی بودن و لبخندهای هیستریک و مشت کردن دستان و …، کلام جلیلی بود؛ در مناظرههای دور اول جلیلی و پوششیهایش و در این دو مناظره، با استفاده از تاکتیک محمود احمدینژاد در مناظرههای سال ۸۸ در حال پیشبرد اهدافشان بودند.
تاکتیک احمدی نژادی سعید جلیلی
آنها بجای ارائه برنامههای خود و صحبت درباره برنامههای طرف مقابل، مداوم طرف روبرو را نماینده یا ادامه چهرههای دیگری معرفی میکردند و میکنند.
احمدینژاد در سال ۸۸، در مناظره با میرحسین موسوی، مداما در حال صحبت پیرامون هاشمی رفسنجانی و اعضای ستاد میرحسین بود؛ این مناظرهها هم پوششیها و جلیلی نامزد اصلی پوششیها نیز دقیقا همین تاکتیک را با جایگزینی روحانی و ستاد پزشکیان اجرا کردند.
به عبارت دیگر جلیلی در حال مناظره با غایبان و سایهها بود تا شاید بتواند از آن تاکتیک روانی بهره ببرد؛ جلیلی بیش از آنکه حرفی در آستین داشته باشد، تاکتیکهای جنگ روانی داشت که به خودش برگشت.
در مجموع جلیلی با مشت بسته وارد این دور از انتخابات شد و با مشت باز و پر از خالی آخرین برنامهها و سخنرانیهایش را میگذراند؛ دولت سایهای که با سایهها میجنگد و مشتش باز شده است.