دو راهی جلیلی یا قالیباف، کدامیک امروز انصراف می دهد؟
از بین چهار کاندیدای اصولگرا، آرای علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضیزاده هاشمی بسیار اندک است و رقابت اصلی بین سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف است، اما کدامیک انصراف می دهد؟
«محمدباقر قالیباف» جز سال ۸۸، در تمام انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا شرکت کرده است و «سعید جلیلی» نیز در انتخابات ۹۲ و ۱۴۰۰ حضور داشته و ۱۱ سال است که به قول خودش، دولتی در سایه هم تشکیل داده است.
این روزها، بحث کنارهگیری و انصراف «سعید جلیلی» و «محمدباقر قالیباف» به نفع یکدیگر، در جریان اصولگرایی بسیار مطرح است؛ فرصت زیادی تا پایان تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری و روز رایگیری باقی نمانده است؛ باید دید بالاخره، «سعید جلیلی» و «محمدباقر قالیباف» این دو چهره شناختهشده جریان اصولگرا چه تصمیمی میگیرند. شاید آنها با خودشان میگویند کاش ما هم مثل علیرضا زاکانی بودیم و میتوانستیم راحت به نفع دیگری از صحنه رقابت خارج شویم.
قالیباف درباره کنارهگیری از انتخابات ریاست جمهوری به نفع سعید جلیلی چه گفت؟
«محمدباقر قالیباف» کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، شایعه کنارهگیری خود را تکذیب کرد.
«محمدباقر قالیباف» کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در واکنش به اخبار منتشرشده مبنی بر کنارهگیری و انصراف از انتخابات ریاست جمهوری به نفع سعید جلیلی گفت: «کنارهگیری من شایعه است؛ به عهدی که با مردم بستم، تا پایان ادامه خواهم داد.»
«محمدباقر قالیباف» تاکید کرد: «اگر قرار بود کنار بکشم، در مجلس میماندم. کشور در شرایطی است که باید قانون برنامه هفتم را اجرایی کنیم.»
جلیلی در مشهد، انصراف خود را به نفع قالیباف اعلام میکند؟
«امیر چیذری» عضو حزب نزدیک به «محمدباقر قالیباف» نوشت: «خبر خوش برای جریان انقلاب! سعید جلیلی در مشهد و در جوار حرم مطهر علیابن موسیالرضا، انصراف خود را به نفع قالیباف اعلام خواهد کرد.»
«امیر چیذری» عضو حزب نزدیک به «محمدباقر قالیباف» کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری خبر داد که سعید جلیلی امروز در مشهد، انصراف خود را به نفع قالیباف اعلام خواهد کرد.
«امیر چیذری» عضو حزب نزدیک به «محمدباقر قالیباف» نوشت: «خبر خوش برای جریان انقلاب، جلیلی فردا در مشهد و در جوار حرم مطهر علیابن موسیالرضا انصراف خود را به نفع قالیباف اعلام خواهد کرد.
سلام بر قالیباف درود بر جلیلی»
مشکل اساسی «سعید جلیلی» و «محمدباقر قالیباف»
این روزها، بحث کنارهگیری «سعید جلیلی» به نفع «محمدباقر قالیباف» یا برعکس، در جریان اصولگرایی بسیار مطرح است. اصولگرایان متوجه رشد رای «مسعود پزشکیان»، کاندیدای اصلاحطلبان شدهاند و دوست ندارند یکدستیای که در حاکمیت به وجود آوردهاند و تصور میکردند دیگر پایانی برای آن نیست، به اتمام برسد و مسعود پزشکیان ردای ریاست جمهوری را به تن کند.
یک مشکل اساسی در این میان این است که هواداران جدی این دو، سایه نامزد طرف مقابل را با تیر میزنند. برای آنها معنا ندارد که بهطور مثال سعید جلیلی به نفع قالیباف از انتخابات کنار بکشد. آنها میگویند تا به حال شده است استقلال یا پرسپولیس به نفع یکدیگر از یک رقابت کنار بکشند؟ نه، آنها هیچ نقطه اشتراکی با هم ندارند و به خاطر همین تا آخرین نفس با هم رقابت میکنند.
داستان این دو هم همین است. برای آنها، همنشینی با پزشکیان آسانتر از نشستن کنار یکدیگر است. این معنا در طرفداران سعید جلیلی بسیار جدیتر هم هست. آنها کنار رفتن به نفع قالیباف را نمیپذیرند. میخواهم توجه شما را به انتخاب رئیس مجلس دوازدهم جلب کنم. ۲۴ نماینده در یک حرکت عجیب در انتخاب رئیس مجلس در صحن پارلمان، رأی باطله دادند. آنها حاضر نشدند روی کاغذ نام کسانی را بنویسند که با آنها زاویه فکری و سیاسی دارند. آنها رأی باطله دادند تا به قالیباف، ذوالنور و متکی رأی ندهند. تازه ذوالنور از نظر فکری به آنها بسیار شبیه است، اما او هم وقتی پای رسیدن به کرسی مهمی مثل ریاست مجلس باشد، قربانی میشود.
ثابتی، نماینده تهران در مجلس و همراه همیشگی جلیلی، که در یکی از برنامههای تلویزیونی که اعضای خانواده نامزدها به ویژه دختران حضور دارند، به جای یکی از دختر یا همسر جلیلی در آن برنامه حاضر شد، در مورد رأی باطله خود اینچنین نوشته است: «حدود سه هفته قبل در جلسه مفصلی با حضور خود دکتر قالیباف در عین احترام، با صراحت استدلال کردم که چرا با ریاست وی بر مجلس جدید موافق نیستم و توضیح دادم که پیام رأی مردم تهران در ۱۱ اسفند تغییر بود.
همانجا گفتم که اگر این اتفاق تکرار شود، نه فقط آنهایی که در انتخابات شرکت نکردند بلکه بخش قابلتوجهی از کسانی که در انتخابات شرکت کردند نیز سرخورده خواهند شد و این مسئله باعث کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی نیروهای انقلابی خواهد شد و القای انسداد سیاسی به جامعه خواهد کرد. در واقع با تکرار این مسئله مردم خواهند گفت که انگار حضور در انتخابات باعث تغییر نمیشود، چون وقتی که به یک نفر چه ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار رأی میدهیم (سال ۹۸) و چه ۴۵۰ هزار رأی (سال ۱۴۰۲)، باز هم سرجایش هست، پس مسیر تغییر در مناسبات سیاسی کشور از چه راهی است؟ البته، نقدهای دیگری نیز داشتم، اما یکی از اصلیترین دلایلم برای رأی ندادن به آقای قالیباف علیرغم همه زحمات ایشان در مجلس یازدهم همین مسئله بود.»
کار آنقدر جدی است که ممکن است در صورت رفتن انتخابات به دور دوم، برخی از این هواداران برای رأی ندادن به جلیلی یا قالیباف به مسعود پزشکیان رأی بدهند. هواداران قالیباف میگویند که حداقل پزشکیان و افراد همراه او توسعهگرا هستند و جلیلیچیها هم میگویند که حداقل پزشکیان سادهزیست است و همانی است که نشان میدهد.
به زبان ساده، میتوان گفت که آنها باخت در مرحله اول را بهتر از کنارهگیری به نفع نامزد دیگر میدانند و به هیچ عنوان حاضر نیستند زیر بار این خفت بروند. همانطور که در بالا گفته شد این مسئله برای هواداران سعید جلیلی بسیار جدیتر است. چون آنها معتقدند تکلیف را نباید قربانی مصالح سیاسی کرد. در انتخابات ۱۴۰۰ اگر سید ابراهیم رئیسی نامزد نبود، قطعاً جلیلی تا پایان راه میرفت و حاضر به کنارهگیری نبود. همین اتفاق برای قالیباف هم در سال ۹۶ افتاد.
نکته دیگر هم این است که این دو خود را نزدیکتر از هر زمانی به ریاست جمهوری میبینند. «محمدباقر قالیباف» جز سال ۸۸، در تمام انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا شرکت کرده است و «سعید جلیلی» نیز در انتخابات ۹۲ و ۱۴۰۰ حضور داشته و ۱۱ سال است که به قول خودش، دولتی در سایه هم تشکیل داده است.
فرصت زیادی تا پایان روزهای تبلیغات و رسیدن روز رایگیری باقی نمانده است؛ باید دید بالاخره، این دو چهره شناختهشده جریان اصولگرا چه تصمیمی میگیرند. شاید آنها با خودشان میگویند کاش ما هم مثل علیرضا زاکانی بودیم و میتوانستیم راحت به نفع دیگری از صحنه رقابت خارج شویم.
جلیلی یا قالیباف؛ ماندن کدامیک به نفع اصولگرایان است؟
به سرعت به روزهای آخر تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم و مهمترین کابوس اصولگرایان، یعنی تعدد کاندیداها و احتمال شکستن آرای آنها همچنان پابرجاست.
از بین چهار کاندیدای اصولگرا، آرای «علیرضا زاکانی» و «امیرحسین قاضیزاده هاشمی» بسیار اندک است و رقابت اصلی بین «سعید جلیلی» و «محمدباقر قالیباف» است.
در اکثر نظرسنجیها مجموع آرای زاکانی و هاشمی حدود 5 درصد و آرای دو نفر دیگر از 95 درصد باقی مانده هر کدام تقریبا مساوی می باشد.
یعنی در صورتی که اجماع در اردوگاه اصولگرایان صورت نپذیرد آرای آنها بدین صورت شکسته می شود: 5 درصد زاکانی و هاشمی، حدود 45 درصد هم به هر کدام از دو نامزد دیگر تعلق خواهد گرفت و این یعنی هر کدام از دو نفر اصلی حدود 9 میلیون رای خواهند داشت و این در بهترین حالت برای آنها موجب به دور دوم کشیدن انتخابات خواهد شد، یکی از آنها با نامزد اصلاح طلبان یعنی آقای پزشکیان.
اما اگر اجماع به موقع و البته روی نامزد مناسب در این اردوگاه حاصل آید ، تک نامزد باقی مانده می تواند روی حدود 16 تا 18 میلیون رای حساب کند و در صورتی که اصلاحطلبان نتوانند عمده پایگاه رای سنتی خود را به حرکت درآورند، چه بسا در همان دور اول نتیجه انتخابات به نفع اصولگرایان مشخص خواهد شد.
حال سوال اصلی این است که انصراف کدام کاندیدا (از بین جلیلی و قالیباف) به نفع دیگری شانس اصولگرایان را برای رسیدن به پاستور افزایش میدهد؟
واقعیت این است که هم اکنون به دلیل حملات متقابل طرفداران و پشتیبانان این دو نامزد به همدیگر کدورتی نسبی در دل طرفداران نسبت به نامزد دیگر به وجود آمده که در صورت ادامه وضع موجود و عدم اجماع به موقع و عدم قرارگیری همه اصولگرایان در کنار کاندیدای نهایی ، احتمال شکست این جناح در انتخابات همچون انتخابات سال 92 دور از ذهن نخواهد بود.
به هر حال وقتی شما نامزد درون جناحی خود را به انواع تهمت ها متهم می کنید و باعث دل چرکین شدن پایگاه رای خود نسبت به همدیگر می شوید نباید انتظار داشته باشید در شب آخر آنها همه آن حرف های پیشین شما را فراموش کرده و به نامزدی رای دهند که تا دیروز او را به شدت زیر حملات خود گرفته بودید.
حال که لزوم اجماع، آنهم اجماع بهموقع و درست روشن شد، مسئله مهم و حیاتی این است که اجماع بر روی کدام کاندیدا صورت پذیرد.
در اجماع روی کاندیدای نهایی دو مسئله مهم وجود دارد:
اول: توانایی کلی شخص مورد نظر
دوم: اجماع بر روی فردی صورت پذیرد که بتواند آرای شخص انصرافدهنده را جذب کند.
با بررسی سوابق آقایان جلیلی و قالیباف و با در نظر گرفتن پایگاه رای هر کدام از آنها و اینکه در صورت انصراف هر کدام رای طرفداران چه سرنوشتی پیدا میکند، با قاطعیت بالایی میتوان نتیجه گرفت که اجماع روی قالیباف و معرفی او به عنوان نامزد نهایی بهترین گزینه برای اصولگرایان است.
قالیباف در سالیان گذشته دو حوزه کاری اجرایی بسیار مهم (فرماندهی نیروی انتظامی و شهرداری تهران) داشته که در هر دو حوزه موفق عمل کرده است.
اصولا قالیباف در امور اجرایی بسیار توانمند است و فعالیت او در کسوت ریاست جمهوری به عنوان «شخص اول اجرایی کشور» میتواند زمینهساز تحولی بزرگ در امور اجرایی کشور گردد.
البته او مانند هر انسان دیگری دارای نقاط ضعف و قوت خاص خود است اما در مجموع برایند نقاط مثبت او برای پست اجرایی ریاست جمهوری بر نقاط منفی میچربد.
اما مسئله مهم دیگر که باعث میشود نامزد نهایی مطلوب را «قالیباف» بدانیم، به پایگاه رای هر یک از این دو نامزد برمیگردد.
پایگاه رای جلیلی را کسانی تشکیل می دهند که با توجه به جهان بینی خاص خود در صورت لزوم انتخاب بین قالیباف و پزشکیان (در صورت انصراف جلیلی به نفع قالیباف) و برای جلوگیری از پیروزی نامزد اصلاح طلبان حتما و بلا شک به قالیباف رای داده و هرگز به رای دادن به پزشکیان حتی فکر هم نمی کنند.
اما در مورد پایگاه رای قالیباف نمی توان به قطعیت این نظر را داد و چه بسا طیف نسبتا زیادی از آنها (در صورت انصراف قالیباف به نفع جلیلی) رای خود را در سبد پزشکیان قرار دهند و این یعنی بالا رفتن احتمال شکست اصولگرایان. در عین حال، قالیباف از پتانسیل بالاتری برای جذب آرای خاکستری نیز برخوردار است.
به هر حال این، انتخابی سرنوشتساز برای اصولگرایاناست, یا کار درست، منطقی و عاقلانه را انجام داده و به کرسی ریاست جمهوری نزدیکتر میشوند یا با عبرت نگرفتن از تاریخ، آنهم نه تاریخ خیلی دور، کرسی مهم اجرایی کشور را دودستی تقدیم اصلاحطلبان میکنند.
بیانیه علمای تهران خطاب به قالیباف و جلیلی و کاندیداهای جبهه انقلاب
آیتالله محمدباقر تحریری، آیتالله محمدعلی جاودان و آیتالله علی اکبر رشاد با صدور یک بیانیه مشترک، خطاب به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، آنها را دعوت به اجماع کردند.
آیتالله محمدباقر تحریری، آیتالله محمدعلی جاودان و آیتالله علی اکبر رشاد با صدور بیانیه مشترک خطاب به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آنها را دعوت به اجماع کردند.
متن بیانیه به شرح زیر است:
بِسمِ الّلهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیمِ
«وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَأَمْتِعَتِکُمْ فَیَمِیلُونَ عَلَیْکُمْ مَیْلَهً وَاحِدَهً»
برادران عزیز، حضرات آقایان نامزدهای انتخابات چهاردهمین دورهی ریاست جمهوری اسلامی (وفّقکم الله لمرضاته)
شما مستحضرید: حسب محاسبات و ارزیابی اوضاع و دلالت قرائن میدان، شرائط انتخابات حساس و نگران کننده شده است؛ دلسوزان نظام و عموم جامعه نگران آنند که بر اثر تقسیم و سرشکن شدن آراء، میزان رای «فرد صالح منتخب» کاهش یابد، یا سبب رای آوری گزینهای که همسو با مذاق انقلابی شما نیست گردد؛ و آن گاه: «مَنْ جَرَّبَ الْمجَرَّب حَلِّتْ بِهِ النّدامَه».
شما به جهت انجام تکلیف شرعی وارد عرصهی رقابت شدهاید؛ انجام تکلیف گاه در «اصرار بر اصول» متجلّی میشود، و گاه در رعایت صلاح امت و «تحفّظ بر مصالح عامّه»؛ در شرائط فعلی تکلیف شرعی ما ضمن تاکید بر اصول، «تحفّظ بر مصالح کلان کشور» است.
پیشنهاد ما به شما عزیزان آن است که: براساس نتایج نظرسنجی مراکز مورد اعتماد، همگی به تقویت گزینهی صالحی که امکان کسب رای اکثریت نسبی را داراست همت بگمارید، و ضمن سپاسگزاری از هواداران و ارادتمندان مخلص و زحمتکشتان، از آنان بخواهید بخاطر مصالح کشور با این تصمیم خردمندانه و ایثارگرانهی شما مجدانه همراهی کرده، از چنین گزینهای حمایت نمایند؛ و در این صورت نزد خداوند منان در زمرهی آنانی بشمار خواهند آمد که: «یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَایَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ».
این تصمیم الهی و انقلابی تان منجر به نتیجهای بس مطلوب خواهد گشت، و با کاربست انبوه تجارب و برنامههای جمع شما صلحاء، دولتی منسجم و وحدت آفرین، مقتدر و کارآمد و امتدادبخش الگوی حکمرانی رئیس جمهور شهید شکل خواهد گرفت که با مساعدت و معاضدت همگانی و تقسیم کار منطقی میان شما شخصیتهای دلسوز اداره خواهدشد؛ و این اقدام مبارک شما مصداق «خِتَامُهُ مِسْکٌ وَ فِی ذَلِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿۲۶﴾ وَمِزَاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ ﴿۲۷﴾ عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ» خواهد بود. إن شاء الله.
علی اکبر رشاد
محمدباقر تحریری
محمدعلی جاودان
جلیلی و قالیباف انصراف ندهند، انتخابات به دور دوم میرود
فعال و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، با اشاره حضور سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف در انتخابات میگوید: «اگر هر دو نفر آقایان انصراف ندهند، با آماری که تا امروز داریم، قاعدتا انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد.»طرفداران احمدی نژاد اگر بخواهند به کاندیدایی رأی بدهند او سعید جلیلی است نه قاضی زاده هاشمی یا فردی دیگر.
ناصر ایمانی، فعال و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، با اشاره حضور سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف در انتخابات میگوید: «اگر هر دو نفر آقایان انصراف ندهند، با آماری که تا امروز داریم، قاعدتا انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد.»
او با اشاره به عملکرد پزشکیان نیز ادامه داد: «ایشان بیشتر روی نقاط ضعفی که طی سالهای گذشته و دوبتهای گذشته داشتهاند تمرکز دارند.»
ایمانی عدم انصراف قاضیزاده و زاکانی را اثرگذار در سبد رأی اصولگرایان نمیداند و تاکید دارد طرفداران احمدی نژاد اگر بخواهند به کاندیدایی رای بدهند، او سعید جلیلی است، نه قاضیزاده هاشمی یا فردی دیگر.
بخشهایی از گفتوگوی ایمانی را در ادامه میخوانید:
*مناظرهها نتوانسته است که تحریک نسبتا قابل توجهی در افکار مردمی به خصوص کسانی که تصمیم جدی ندارند یا مردد هستند یا اساسا نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند، ایجاد کند.
*تاثیر مناظرهها تا الان محدود بوده است، مگر این که در دو مناظره آخر و همینطور نزدیک شدن به روزهای نزدیک به انتخابات مقداری شور و هیجان بیشتر شود. تا الان آثار این مناظرهها خیلی ملموس نبوده است.
*باتوجه به آماری که وجود دارد و آمار نسبتا پایینی که آقای زاکانی و آقای قاضی زاده هاشمی دارند (البته نمیدانیم در این یک هفته چه خواهد شد)، اگر این دو بزرگوار انصراف هم ندهند خیلی تاثیر جدی در چینش آرای کسانی که رایشان بالاتر است ایجاد نخواهد کرد.
*یعنی کنار کشیدن یا نکشیدنشان خیلی تاثیرگذاری جدی در آراء کسانی که رای بالاتری دارند مانند آقای جلیلی و آقای قالیباف و آقای پزشکیان نخواهند داشت. بنابراین، این دو بزرگوار شاید تا زمان رای گیری بمانند و شاید هم یکی یا دو نفر انصراف بدهند؛ اما با توجه به آنچه آمار نشان میدهند، حتی اگر از انتخابات انصراف ندهند، خیلی تاثیر جدی نخواهد داشت.
*هرکدام از کاندیداها باید روحیه شان این باشد که حتما رئیس جمهور میشود. اگر این روحیه را نداشته باشند، نمیتوانند به لحاظ محیط سفرها، ملاقاتها و مناظرهها را ادامه دهند. واقعا باید تصور کنند که اتفاقی خواهد افتاد و حتما رای مردم را گرفته و رئیس جمهور میشوند.
*البته برخی کسانی را داشتهایم که در سالهای گذشته اصطلاحا کاندیداهای پوششی بودهاند، که به قصد ریاست جمهوری نیامده و نمیخواستند رای بگیرند، فقط آمده بودند پوششی برای کاندیداهای دیگر ایجاد کنند. ولی واقعا بقیه باید به قصد این که رئیس جمهور میشوند بیایند. اگر این روحیه نباشد فرد نمیتواند به طور جد وارد صحنه شود، ولی این که چقدر به کسب آرای مردم موفق شوند، آن را جامعه بگوید.
*چنین علایمی که ایشان تلاش داشته باشند که آرای طرفداران آقای احمدی نژاد را بدست بیاورند، را مشاهده نکردم. نمیدانم بر اساس چه قرائنی این مطلب را میگویید. ایشان خیلی تاکید زیادی روی دولت مرحوم رئیسی دارند و فقط از آن دفاع میکنند، من آثاری ندیده ام. حتی اگر میخواهد این اتفاق رخ دهد باید درمورد آقای پورمحمدی بیافتد که وزیر آقای احمدی نژاد بوده و هستند. ولی ندیدهام کسی تلاشی کند که آرای طرفداران آقای احمدی نژاد را بدست بیاورد.
*ضمن این که طرفداران آقای احمدی نژاد بین این شش کاندید کسی را دارند که آن زمان به آقای احمدی نژاد نزدیک بوده باشد و فکر کنند باید به او رای دهند، شاید به او هم رای ندهند، ولی آقای جلیلی گزینه مناسبتری است تا آقای قاضیزاده هاشمی.
*مشخصا الان سه نفر دارند درباره دستاوردهای دولت مرحوم شهید رئیسی صحبت میکنند و روی آن تاکید دارند. هم آقای قاضی زاده، هم آقای زاکانی و هم آقای جلیلی. آقای پورمحمدی و پزشکیان که در دولت آقای رئیسی نقشی نداشتند و همینطور آقای قالیباف که رئیس مجلس بودهاند و طبعا به خاطر جایگاهشان نقشی نداشتند.
*این سه نفری که به شکلی در دولت یا پشت صحنه آن بودند از دستاوردهای آن دفاع میکنند. فکر میکنم این سه نفر مدافع عملکرد دولت مرحوم رئیسی هستند.
*احساس میکنم بیشتر کسانی که علق و علاقهای به دولت مرحوم آقای رئیسی داشتهاند بیشتر تمایلشان به آقای جلیلی خواهد بود.
*این سوال قدری پیچیده است. به دلیل این که الان بر طبق نظرسنجیهای اعلام شده – که نمیدانم تا چه حد دقیق است – آرای آقای جلیلی و قالیباف به هم نزدیک است و فاصله معناداری ندارند. این کار را مقداری سختتر میکند. برای این که کدام یک از این دو فرد صرفنظر از تمایل شخصی خودشان، بتوان آنها را مجاب کرد از صحنه کنار بروند.
*هر دو نفر سابقه انصراف از انتخابات را به خاطر وحدت این جریان دارند وهم آقای قالیباف این کار را کرده و هم آقای جلیلی یک دوره انصراف دادند. ولی این که آیا برای این دوره از انتخابات نیز این آمادگی را دارند، باتوجه به این که آرایشان نسبتا نزدیک به هم است؛ این اقدام را انجام دهند مقداری کار را برای اصولگرایان سخت و پیچیده کرده است.
*اگر هر دو نفر آقایان انصراف ندهند، با آماری که تا امروز داریم، قاعدتا انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. در دور دوم یا آقای جلیلی یا آقای قالیباف بالا خواهند آمد یا یکی از دو نفر آقای قالیباف و جلیلی با آقای پزشکیان به دور دوم خواهند رفت. در این صورت نیاز به انصراف نیست و در دور دوم دو نفر هستند و این که کدام یک موفق خواهند شد هفته بعد رآی مردم را کسب کنند باید منتظر بود و دید و آن زمان تحلیل کرد.
*ولی اگر یک نفر از این آقایان کنار برود، بستگی به این دارد که کدام یک کنار خواهد رفت و سبد آرایش به نفع چه کسی خواهد بود. مثلا اگر آقای جلیلی کنار برود چند درصد آرایشان در سبد آقای قالیباف و چند درصد آرایشان در سبد آقای پزشکیان میرود و بالعکس. اگر آقای قالیباف انصراف دهند این اتفاق چطور رخ خواهد داد. آیا اساسا این جریان موفق خواهند شد که یکی از این دو بزرگوار را مجاب کنند برای این که از صحنه کنار بکشند؟ این واقعا کار مشکلی است. اگر فاصله آرای آقای جلیلی و آقای قالیباف زیاد بود میشد راحتتر تصمیم گرفت. ولی الان تصمیم گیری گروهی مقداری سخت شده است.
*دو نفر از افرادی که تلاش میکنند وارد منازعات با کسان دیگر نشوند، یکی آقای قالیباف است و یکی آقای جلیلی. حتی آقای پزشکیان هم بعضا وارد این منازعات شد. ولی این دو نفر سعی کردند که مساله دو نفری نشود و بین اینها و افراد دیگر حرف و حدیثی باشد. خودشان را کنار کشیدند و این کار عاقلانهای است که انرژی خود را مصروف به پاسخگویی به کسی نکنند و در دام نفرات دیگر که احتمالا آرای پایینی هم دارند نشوند.
*اما این که صحبتهای چطور بوده است، آقای قالیباف سعی کرده در هر بخش، بحثهای کارشناسی کنند. طبعا جایگاه ریاست مجلس هم این اجازه را به ایشان داده که به لحاظ آمار و برنامه و خط مشی در هر حوزه دستشان پرتر باشد. از این جهت به نظرم موفقتر ظاهر شدهاند. شاید مقداری صحبت هایشان زیاد از حد برنامهای بوده که بعضا ممکن است افکار عمومی خیلی آن را متوجه نشوند. از جهت این که این برنامهها کلی است.
*ایشان در مجموع سعی کردند یک چهره کاملا کارشناسی را بروز دهند و همینطور مطالبی که اجرایشان امکان دارد را بیان کنند.
*ایشان تلاششان این است که روی نقاط ضعفی که طی سالهای گذشته و دولتهای گذشته داشتهاند تمرکز کنند. کمتر سراغ ارائه برنامه رفتهاند و بیشتر سعی کردهاند تمرکزشان را روی ایرادات و نقاط ضعفی که در گذشته وجود داشته و الان هم وجود دارد بگذارند و این ایرادات باید رفع شود، میگویند همه هم مقصر در این موضوع هستند و راه حل نجات هم این است که همه باهم باشیم.
*شاه بیت مجموع فرمایشات ایشان این چند نکته است که روی نقاط ضعفی که در زمینههای اجتماعی و اقتصادی در این کشور داشتهایم مانند فقیر شدن مردم و یا مسئله حجاب، تاکید دارند و مقصر همه هستند و باید باهم باشیم تا این نقاط رفع شود.