چیزی که باید روی آن متمرکز شد این است که آیا نباید همه مدیران دولت و مجلس در دهه 90 خجالت بکشند که نتوانستند یک پرونده مهم هسته ای را ببندند.
داستان این است که جمهوری اسلامی باور دارد باید بتواند مراحل غنیسازی اورانیوم را که یک گام بلند برای تولید انرژی است داخلی کرده و از آن برای موارد صلحآمیز استفاده کند.
مقامهای جمهوری اسلامی با استناد به سخنان مقام معظم رهبری بارها و بارها در گفتوگوهای گوناگون با مقامهای غربی و نیز با مقامهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای تاکید کردهاند قصد ندارند از دانش به دست آمده برای تولید بمب هستهای استفاده کنند اما مقامهای غربی نیز در همه دو دهه پشت سر گذاشته باور خود بر پایه اینکه ایران قصد دارد بمب هستهای تولید کند و غنیسازی اورانیوم مقدمهای بر راهبرد یادشده است را در دستور کار دارند. در این دوره 20ساله که برخی دورههای گفتوگو را نیز دیدهایم ایران در دولت اول حسن روحانی توانست با عقد قرارداد برجام سایه تحریم اقتصادی و تحریم امنیتی را از سر مردم دور کند. این اتفاق اما با مخالفت حزبهای تندرو اسلامی در داخل روبهرو شد و به دلیل اینکه مخالفان برجام نیرومندتر بوده و در مجلس و دیگر نهادهای حاکمیتی دست بالا را داشتند روبهرو شد و فضا گونهای آرایش یافت که آمریکاییها در دولت دونالد ترامپ برجام را پاره کردند. حالا و در وضعیتی که قرارداد برجام به یک جسد تبدیل شده اما مجادله بر سر اینکه چرا برجام یک قرارداد ناموثر است به انتخابات 8 تیرماه رسیده است. در تیم رسانهای و سیاسی مسعود پزشکیان برخی چهرههای جذاب مثل محمدجواد ظریف هستند که جزئیات تیره شدن مناسبات جمهوری اسلامی با غرب را میشناختند و میگویند قانون مصوب مجلس یازدهم تیر خلاص بر پیکر برجام بوده و این قانون بود که راه مذاکره را سد کرد.
این سخن ظریف و دیگران اما با واکنش تند محمدباقر قالیباف روبهرو شده است. رییس مجلس یازدهم و دوازدهم با لحنی تند به ظریف و روحانی تاخته و به آنها میگوید باید خجالت بکشند که چنین حرفهایی میزنند. قالیباف معتقد است قانون مجلس توانست اقتدار را به جمهوری اسلامی برگرداند و کشور روی ریل افتاد و میگوید ناکارآمدی و ضعف روحانی و ظریف مانع به بار نشستن مذاکرات برجام شده است.
چیزی که شاید در این نوشته باید روی آن متمرکز شد این است که آیا نباید همه مدیران دولت و مجلس در دهه 90 خجالت بکشند که نتوانستند یک پرونده مهم را ببندند و شهروندان را از نگرانی خارج سازند. آیا نباید همه سیاسیون ایران خجالت بکشند که ناتوانی در گفتوگوهای بینالمللی موجب شد تحریمها بازگردند و اقتصاد ایران به بدترین وضعیت برسد.
حقیقت این است که همه مدیران سیاسی دولتها و مجلسها باید خجالت بکشند که نمیتوانند در یک مقوله بسیار بااهمیت به یک نقطه مطمئن برسند و 20سال است ایرانیان را به دره مرگ و به دره ناامنی هدایت کردند. به نظر میرسد باید به جای «خجالت بکشید» باید «خجالت بکشیم» را به کار بست.