ورزشیآخرین عناوین

خطر معمولی شدن استقلال و پرسپولیس

در حالی رقابت‌های لیگ برتر چند هفته قبل به پایان رسید که دو تیم پرآوازه تهرانی پرسپولیس و استقلال تا روز آخر برای رسیدن به عنوان قهرمانی با یکدیگر رقابت داشتند.

 استقلال که هفته‌ها صدرنشین بود، در یک غافلگیری بزرگ نتوانست از سد نساجی مازندران عبور کند تا پرسپولیس از فرصت به‌دست‌آمده نهایت استفاده را ببرد و در فاصله دو هفته مانده به پایان، صدر را از استقلال گرفته و تا آخر کار ادامه دهد. نتیجه شد آنکه پرسپولیس با وجود تغییراتی که در نیم‌فصل روی نیمکت سرمربیگری داشت، جام قهرمانی را بالای سر ببرد. استقلال هم در‌حالی‌که ابتدای فصل در یارگیری یا بهتر است عنوان شود در جذب ستاره‌ها در مقایسه با سایر رقبا عملکرد خوبی نداشت، در نهایت‌ خودش را بالانشین جدول کرد و توانست در این فصل، سهمیه لیگ نخبگان را به دست بیاورد.
 این رقابت کار را به جایی رسانده بود که در فوتبال کم‌هیجان ایران، عطش خاصی برای هواداران دو طرف به وجود آمده بود تا در نهایت‌ سرنوشت تیم قهرمان مشخص شود.
این لیگ، لیگ تازه‌ای است که از این فصل کنفدراسیون فوتبال آسیا دایر کرده و قرار است برترین تیم‌های قاره در این لیگ به مصاف یکدیگر بروند و سایر تیم‌ها به لیگ قهرمانان آسیا سطح دو بروند. تا همین‌جا مسئله روشن است؛ دو تیم استقلال و پرسپولیس سهمیه مستقیم حضور در لیگ نخبگان آسیا را به دست آورده‌اند و قرار است با بهترین تیم‌های باشگاهی آسیا رقابت کنند. این رقابت ولی برای ایرانی‌ها تا به الان فقط در حد کسب سهمیه بوده؛ چرا‌که پس از اتمام بازی‌های لیگ برتر، شرایطی رقم خورده که هیچ سنخیتی با اوضاع و احوال تیم‌هایی که قرار است در لیگ نخبگان حضور پیدا کنند، ندارد. اولین و مهم‌ترین اتفاق در این زمینه را می‌توان معمای نیمکت دو تیم دانست.
پرسپولیس بعد از آنکه با استعفای یحیی گل‌محمدی روبه‌رو شد، به سمت دستیار برزیلی او،‌ اوسمار ویرا، چرخید و با او کسب جام کرد. اوسمار ولی بعد از پایان رقابت‌های لیگ، رفتن را به ماندن ترجیح داد تا دوباره سر پرسپولیس بدون کلاه بماند. در روزهای گذشته هم از اسامی زیادی به‌عنوان کاندیدای سرمربیگری این تیم نام برده شده، ولی تا به الان تصمیمی در‌این‌باره گرفته نشده است. زمان‌بر‌شدن این انتخاب وقتی خطرناک‌تر شده که این روزها رزومه افرادی به‌عنوان گزینه احتمالی به باشگاه قهرمان فرستاده می‌شود که غالبا شکست‌خورده بوده‌اند ‌یا اینکه موفقیتی جرقه‌وار و نه ادامه‌دار داشته‌اند. در باشگاه استقلال هم شرایط چندان تعریفی ندارد.
درست است که این تیم با جواد نکونام قراردادی سه‌ساله بسته، ولی شایعه‌ها کار خودش را کرده است. بسیاری از این می‌گویند که استقلال به دنبال قطع همکاری با نکونام و جذب یک سرمربی جدید است و تعدادی نیز خبر می‌دهند که تغییراتی در کار نیست و این تیم با نکونام ادامه خواهد داد. این تعلیق برای هواداران استقلال آزاردهنده شده و باشگاه هم هنوز به‌طور رسمی بیانیه‌ای مبنی بر قطع یا تداوم همکاری با نکونام منتشر نکرده است. در کنار این موضوع، تغییر مالکیت دو تیم نیز مزید بر علت شده تا ابهامات بیش از گذشته شود. مثلا درمورد باشگاه پرسپولیس عنوان شده که بودجه آنها برای انتخاب سرمربی خارجی محدود است و نمی‌توانند سراغ گزینه‌های مطرح‌تر و با‌کارنامه بروند.
اولین پرسش اینجاست که چرا وقتی مالکیت این باشگاه از دولت گرفته شده و به بخش خصوصی، اینجا مشخصا تعدادی بانک، سپرده شده، دوباره پرسپولیس باید نگران اندک‌بودجه‌ای بیشتر باشد؟ استقلال هم مالکیتش به هلدینگ متمولی سپرده شده و آنها هم نیازمند تقویت تیم هستند و باید ستاره‌های بهتری بخرند، ولی مشخص نیست‌ قرار است در این زمینه هزینه‌ای بشود یا خیر. از سوی دیگر، بخش اصلی داستان متوجه قانون عجیب سقف قرارداد است که از سوی فدراسیون وضع شده و دست و پای دو تیم را بسته است. عنوان شده که دو باشگاه تا سقف معینی می‌توانند هزینه کنند و بیش از آن، تخلف محسوب می‌شود و باید تاوانش را بدهند.
خطر معمولی شدن استقلال و پرسپولیس
اینجا این علامت‌سؤال بزرگ به وجود می‌آید که وقتی تیمی مالکیت خصوصی دارد و دیگر از زیر نظر دولت خارج شده، چرا باید همچنان درگیر سقف بودجه باشد؟ این محدودیت‌ها دوباره این نگرانی را به وجود می‌آورد که نکند انتقال مالکیت این دو باشگاه صوری است و هنوز دولت تصمیم‌گیرنده اصلی است. بدیهی است اشاره به این بخش به معنای پول‌پاشی بدون حساب‌و‌کتاب به این دو باشگاه نیست، بلکه مسئله اینجاست که وقتی مالکیت دو باشگاه تغییر کرده و اتفاقا به حوزه‌های تولید ثروت سپرده شده، بدیهی است که مالکان جدید به‌‌خوبی از قدرت مدیریت فعلی یا جایگزین خبر خواهند داشت و بسته به آن می‌توانند بودجه لازم را به باشگاه تزریق کنند.
اینکه در چنین حالتی دوباره قرار است تیم‌های استقلال و پرسپولیس و احتمالا سپاهان، راهی لیگ نخبگان شوند و با تیم‌های تا دندان مسلح عربی رودررو شوند، تسلیم‌شدن پیش از موعد است. به هر روی، چیزی که این روزها مشخص است، تعلیق کشنده در دو باشگاه پرهوادار ایرانی است؛ تعلیقی که ادامه‌دار شدن آن، به ضرر بیشتر فوتبال باشگاهی خواهد بود. اینجا دیگر هنر مدیران و مالکان جدید است تا در اولین سال رسمی فعالیت‌شان در حوزه فوتبال، به‌عنوان یک مجموعه متخصص، تصمیم درستی برای دو باشگاه بگیرند؛ البته به شرط آنکه اختیاری داشته باشند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا