انتخاب سردبیرآخرین عناوین

ایران در یک پیچ تاریخی سخت/ الان درد مردم را بفهمیم

احزاب و گروه‌هایی که قدرت سیاسی و اقتصادی در دولت و مجلس و قوه قضاییه و دیگر نهادها را در اختیار دارند می‌گویند بهتر می‌توانند کشور ایران را اداره کنند.

سرزمین‌، کشور و شهروندان ایران در بهار 1403 در یک پیچ تاریخی سخت شاید بتوان با کمی آسان‌گیری یاد‌آور شد عناصر یادشده دست در دست هم به مثابه یک پدیده یگانه در نقطه چرخش و در نقطه عطف ایستاده‌اند. باید به این داوری سهمگین تن داد که فراموشی‌ها و ناکاربلدی‌ها و ندیدن‌های دردآور در این بزنگاه ایران و ایرانیان را از کاروان پیشرفت جهانی آنچنان دور می‌کند که شاید روزی برسد که پیوستن به این کاروان دیگر در یاد و دل ایرانیان نیز جایی نداشته باشد.

 باید به این داوری سهمگین تن داد که فراموشی‌ها و ناکاربلدی‌ها و ندیدن‌های دردآور در این بزنگاه ایران و ایرانیان را از کاروان پیشرفت جهانی آنچنان دور می‌کند که شاید روزی برسد که پیوستن به این کاروان دیگر در یاد و دل ایرانیان نیز جایی نداشته باشد.

از سوی دیگر ایران و ایرانیان هنوز می‌توانند به این کاروان پیشرفت دنیای امروز پیوسته و سایه تهیدستی و نداری و درد و رنج را از این سرزمین دور کنند. برخی فرهیختگان با نگاهی تاریخی به فراز‌‌وفرودهای ایرانیان می‌گویند ایران همچون ققنوس است و از دل هر آتشی بیرون می‌آید و دوباره سر برمی‌آورد. با آرزوی اینکه این افسانه راست و درست باشد و ایران از روزگار سخت امروز دور شود باید یادآور شد شتاب پیشرفت بشر امروز به‌اندازه‌ای است که هر سرزمین و هر ملتی که در این ثانیه یک سانتیمتر از دیگران عقب بماند باید نیروی بیش از انتظاری برای رسیدن به دیگران آماده کند.

ایران در یک پیچ تاریخی سخت/ الان درد مردم را بفهمیم

اگر بر این آرزو ایستاده‌ایم که ایران و ایرانیان به ته کاروان پیشرفت جهان سنجاق نشود باید امروز ایران را خوب ببینیم و آن را بفهمیم‌. اگر به هر دلیلی ایران امروز و ساختار سیاسی و اقتصادی و ساختار سیاست خارجی آن را نشناسیم یا خود را به ندیدن واقعیت‌هایی مشغول کنیم به جایی نمی‌رسیم. حالا که بار دیگر شهروندان ایرانی در برابر یک تغییر ناخواسته اداره‌کنندگان نهاد دولت ایستاده‌اند هیچ فرد و گروه و نهادی حق ندارد دیگران را نبیند و به آن‌ها انگ و نشان بزند و گمان کند می‌تواند ایران را به روزهای خوش برساند. درست است که گمان می‌شود ایران سرزمینی است باستانی که بر پایه انباشت رخدادهای تاریخی، بارها با یورش دیگران روبه‌رو شده و باز هم از جا برخاسته است اما شوربختانه الان ایران و ایرانیان دست‌کم در اداره اقتصاد کلان در نقطه‌ای سست و لرزان ایستاده‌اند. متاسفانه در این دهه‌های تازه سپری شده و در حالی که دیگر کشورها به ویژه هماوردهای منطقه‌ای ایران در جاده پیشرفت مادی قرار دارند، ایران در روزگار سختی و تلخی قرار گرفته است.

 

پیش از این نیز بارها نوشته‌ام تجربه شوروی فروپاشیده نشان می‌دهد نیرومندترین ارتش و مهیب‌ترین ابزار و آلات جنگی نیز نمی‌تواند کشوری را در برابر نارضایتی شهروندان و اقتصاد فروپاشیده نجات دهد. حزب کمونیست شوروی به گواه تاریخ معاصر نیرومند‌ترین سازمان مادی و اندیشه‌ای بوده است که علاوه بر شوروی بزرگ که پس از فروپاشی، ۱۵ کشور از دل آن بیرون آمده‌اند و بر نیمی از اروپا نیز حکمفرمایی می‌کرد هنگامی که در اداره اقتصاد ناتوان شد فرو پاشید و الان یک کشور معمولی است که با جنگ اوکراین آخرین خیمه‌های استواری آن فرو خواهد ریخت. در این وضعیت است که برخی احزاب و گروه‌هایی که قدرت سیاسی و اقتصادی نهادینه‌ شده در دولت و مجلس و قوه قضاییه و دیگر نهادهای نظامی و اطلاعاتی را در اختیار دارند می‌گویند بهتر از دیگران می‌توانند کشور ایران را اداره کنند و بنا دارند در انتخابات پیش‌رو با هما‌ن دست فرمان پیش بروند.

 

تعارف را کنار بگذاریم و به آینده این سرزمین و نسل جوان و نسل‌های بعدی آن بیندیشیم و راهی را برویم که ایران را آباد و آزادتر از هر دوره‌ای کند. چرا تا اینجای کار ناتوان بوده‌ایم و چرا باوجود اینکه رسانه‌هایی می‌خواهند برای این دولت دستاورد‌سازی کنند با انبوهی از گره‌های بازنشده روبه‌رو هستیم و چرا روند تهیدست‌تر شدن شهروندان شتاب گرفته و هیچ سرمایه‌گذاری که نام و آوازه‌ای دارد به ایران نمی‌آید و تازه متخصصان و شهروندانی که مهارت و سرمایه دارند از ایران می‌روند؟  دلیل اصلی این وضعیت درک نادرست و فهم غلط از مساله ایران است. ایران باید زندگی عادی داشته باشد و ایرانیان باید زندگی آرام داشته باشند و این ممکن نیست جز اینکه فهم درستی از ایران در ذهن قدرتمندان شکل بگیرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا