اگرچه پیش از این و در سالهای مختلف از وجود و بروز فساد در فوتبال ایران سخن رانده و نقدها نوشته شده بود، اما هیچوقت به اندازه زمان کنونی، برخورد با متخلفان در دستور کار نبوده است.
ابعاد پرونده به قدری گسترده شده که فدراسیون خودش را از زیر بار رسیدگی به این ماجرا کنار کشیده و گفته نهادهای قضائی ورود کنند. در روزهای نخست و طبق اولین اخبار منتشرشده، ادعا شد به افراد مختلفی در این پرونده، نفری 25 سکه رشوه داده شده، ولی بعید است موضوع به همین سکهها خاتمه پیدا کند؛ چراکه شایعه شده رقم هنگفتی که قریب به 200 میلیارد تومان است، در این بین مفقود شده است. از شواهد امر پیداست که این پرونده گریبان افراد زیادی را خواهد گرفت؛ بااینحال مسئله اینجاست که آیا اینبار بهطور جدی قرار است با فساد در فوتبال برخورد شود یا اینکه با بازداشت یکی، دو نفر قرار است سروته این ماجرا بسته شود؟
این پرسش، مهمترین آزمون نهادهای قضائی است تا بزرگترین ابهام موجود در این زمینه را از بین ببرند. تا قبل از رسیدن به پاسخ نهایی چنین ابهامی، بهتر است بهطور مختصر هم که شده، برخی زوایای پنهان یا کمترگفتهشده در این پرونده را بررسی کرد تا نقش فدراسیون فوتبال در این ماجرا برجستهتر شود.
پای افراد زیادی در میان است
بدون پرداختن یا شاید نیاز به جزئیات بیشتر، از همین حالا میتوان حدس زد که نه دو یا سه نفر، بلکه افراد زیادی پایشان در این پرونده گیر است که باید به همه ابعاد آن رسیدگی شود. فعلا عنوان شده افرادی از کمیته داوران، مسئولان برگزاری مسابقات و سازمان لیگ، در این فساد دست داشتهاند. در این پرونده تا به الان دو نفر، یعنی خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران و فریبرز محمودزاده، مسئول وقت برگزاری رقابتهای لیگ یک و البته عضوی از سازمان لیگ بازداشت شدهاند. سادهانگاری است اگر تصور شود فقط همین دو نفر توانستهاند با زدوبند در این فساد ایفای نقش کنند.
مثلا اگر رئیس کمیته داوران متهم شده، طبیعی است که داورانی هم در این فساد نقش داشتهاند. به عبارتی، رئیس دستور تبانی داده و مجریانی، این تبانی را در زمین فوتبال رقم زدهاند. پس تا به اینجا نه یک شخص، بلکه مجموعهای از افراد درگیر در حوزه داوری، متهم هستند. درباره سازمان لیگ و چینش احتمالی مسابقات به سود تیمی خاص هم که ناگفته پیداست باید به صورت تیمی و گروهی چنین پروژهای را پیش برد؛ چراکه قطعا رأی یک نفر در این زمینه کارگشا نخواهد بود. این دو موضوع فعلا اتهامات ثابتشدهای است که میتوان بهطور قطع به آنها پرداخت، وگرنه کم نیستند شایعههایی که خبر میدهند یکی، دو کمیته دیگر مستقل در فدراسیون فوتبال نیز همچنان درگیر این پرونده هستند و «بهزودی» قرار است آنها هم احضار شوند.
چه کسی میتواند به تاج بگوید بالای چشمت ابروست
ابهامات پرونده موجود به قدری زیاد است که نباید ذهن و زمان را محدود به یک دوره یا یک سال خاص کرد. افرادی که پایشان در این پرونده گیر است، سالهاست در فدراسیون فوتبال نقش داشتهاند. طبیعی است که آنها با طیب خاطر در رقمزدن چنین زدوبندهایی دست داشتهاند و اگر رسیدگی به صورت مطلوب صورت بگیرد، «بهزودی» پای باشگاههای دیگری هم به این پرونده کشیده میشود. سادهلوحانه است اگر تصور شود این مجموعه حاضر در فدراسیون فوتبال فقط در یک بازه زمانی کوتاه مشغول به چنین کارهایی شده و پس از آن توبه کرده و دیگر سمت چنین مواردی نرفتهاند. نکته عجیب ماجرا در این بین، بازداشت مشاور ویژه مهدی تاج، رئیس فدارسیون فوتبال، در پرونده فساد در فوتبال است.
فریبرز محمودزاده که تازهترین چهره بازداشتی در این پرونده است، مشاور مهدی تاج در امور حقوقی است که آبان سال گذشته با حکم تاج، دوباره پایش به فدراسیون فوتبال باز شد. در حکمی که مهدی تاج آن روزها برای محمودزاده زده بود، چنین نوشته شده بود: «با توجه به تخصص، تعهد و تجارب ارزشمند جنابعالی، به موجب این ابلاغ، به سمت مسئول پیگیریهای ویژه حقوقی فدراسیون فوتبال منصوب میشوید. امید است با تلاش مستمر جنابعالی و دیگر همکاران در راستای مسئولیت این امر، شاهد ارتقای بیش از پیش فدراسیون فوتبال باشیم. موفقیت و بهروزی روزافزونتان را در انجام وظایف مهمی که بر عهده دارید از خداوند منان مسئلت دارم». البته محمودزاده چهره ناشناسی در فوتبال ایران نبود؛ او پیشتر سالها مسئول مسابقات لیگ آزادگان بود و سمت مهمی مثل مسئول نقلوانتقالات لیگ فوتبال را هم بر عهده داشت. در آن روزها، در پی تخلفات صورتگرفته، عذر محمودزاده از فدراسیون فوتبال خواسته شد، اما با بازگشت مهدی تاج به فدراسیون فوتبال، او دوباره به این نهاد برگشت و این بار در نقش مشاور رئیس فدراسیون فوتبال مشغول به کار شد. حالا که مشاور ویژه رئیس بازداشت شده، مهدی تاج هم طبق انتظار روزه سکوت گرفته و توضیحی درباره این بازداشت نداده است. عمق فاجعه مربوط به جایی است که چنین زدوبندهایی در این فدراسیون در سالهای اخیر صورت گرفته، ولی رئیس فدراسیون و کمیتههای اخلاق و قضائی از وجودش بیخبر بودهاند.
این «بیخبری» البته چندان اثباتشده نیست و حالا باید نهادهای قضائی با ورود بدون تعارف به این بخش هم، ابهامات رایج را از بین ببرند. البته که ظاهرا برای خواستن توضیحات بیشتر از مهدی تاج، بایدها و نبایدهایی وجود دارد. این همان موردی است که اجازه نمیدهد افکار عمومی به راحتی با این فرضیه کنار بیاید که این بار رسیدگی به پرونده فساد در فوتبال تا انتها پیگیری خواهد شد. دلیلش ساده است؛ مخاطبان فوتبال از رسیدگی ناقص به پرونده ویلموتسگیت که مهدی تاج روزگاری متهم ردیف اول آن بود، سرخورده شدهاند. تاج که آن زمان حین درگیری قضائی با همان پرونده از سمتش در فدراسیون فوتبال استعفا داده بود، دوباره با حمایت، بهعنوان رئیس فدراسیون برگزیده شد، اما هرگز مشخص نشد داستان قرارداد وحشتناکی که او با ویلموتس بسته بود، چه سرانجامی پیدا کرد. حالا انتظار میرود این بار کسی جرئت این را پیدا کند تا حداقل بهعنوان مطلع هم که شده، مهدی تاج و دیگر اعضای فدراسیون فوتبال را فرابخواند و بابت رخدادن چنین فساد عجیبوغریبی که تا بیخ گوش رئیس فدراسیون رخنه کرده و گریبان مشاور ویژه او را هم گرفته است، توضیحاتی قانعکننده بخواهد و اگر تخلفی صورت گرفته، برخوردی قاطع انجام دهد.