رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران این روزها به اوج حساسیت رسیده و علاقهمندان به دو باشگاه مطرح پایتخت برای رسیدن به یک قهرمانی دیگر در این لیگ لحظهشماری میکنند.
اگرچه همان روزهای نخست میشد حدس زد که تعداد این سکهها با حجم فساد رخداده اصلا برابر نیست ولی مسئولان توضیح بیشتری در این زمینه ندادند. آن روزها شایعه شده بود که بحث درباره 75 یا صد سکه نیست و پای ناپدیدشدن تقریبی 200 میلیارد تومان در میان است. باوجوداین مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران، با بیان اینکه افراد یادشده متهم به دریافت 25 سکه هستند، تلاش کرد خیلی سریع از کنار این اتفاق رخداده عبور کند. در چنین گیروداری که بسیاری از رسانهها در تلاش برای تاباندن نوری بر این تاریکی و ابهام بودند، ناگهان حادثه سقوط هلیکوپتر ریاستجمهوری و هیئت همراه رخ داد که همه چیز را در کشور تحت تأثیر خود گذاشت. حالا که کشور از آن روزها فاصله گرفته و همانطور که رهبری اشاره داشتهاند تا بدون ایجاد خللی در امور، شرایط مدیریت شود، نباید بهسادگی از کنار اتفاق رخداده در فوتبال عبور کرد.
واقعیت این است که جریانی پس از سانحه هلیکوپتر در پی فراموشی یا کمرنگکردن ماجرای فساد در فوتبال ایران هستند و بدشان نمیآید کسی پیگیر این داستان نشود. فساد مطرحشده اگرچه ریشه در سال 1400 دارد ولی بعید است که فقط محدود به همان سال باشد؛ بهویژه آنکه چهرههای متهم اولیه، سالها در فدراسیون فوتبال حضور داشته و حتی تا همین یکی، دو ماه قبل هم همچنان بر مسند قدرت بودهاند. شایعات دیگری که از این پرونده به بیرون درز کرده، این است که پای افراد بیشتری گیر است و این ماجرا قرار نیست به چهار یا پنج نفر ختم شود. حتی همین روز گذشته، خبرگزاری ایسنا دوباره پردهای جدید از این فاجعه گشوده که نشان میدهد 400 سکه بهعنوان رشوه پرداخت شده است. در لابهلای همین گزارش به مفقودشدن 220 میلیارد تومان هم اشاره شده که ناگفته پیداست حجم فسادی که فقط در یک پرونده فوتبالی رخ داده، چه عظمت عجیبوغریبی دارد.
دراینبین تحقیقات اهمیت زیادی پیدا میکند و اگر اتهام افراد یادشده ثابت شود، باید همدستان آنها و همچنین دیگر پروندههای مشابه هم ارزیابی شود. واضح است که اگر شعار مسئولان ایرانی مبارزه با فساد در همه سطوح است، نباید اهمالی در این پرونده و پروندههای مشابه رخ دهد. ضمن اینکه شفافسازی و اطلاعرسانی هم اهمیت زیادی پیدا میکند. تجربههای مشابه نشان داده که پیگیری در سکوت و خفای چنین پروندههایی به پرورش بیشتر باند فساد و افراد درگیر در این پرونده دامن زده است. پس در اولین گام پسندیده است که نهادهای بازرسی و امنیتی، اجازه ندهند ماجرای سقوط هلیکوپتر، بررسی چنین پروندههایی را به حاشیه رانده یا از شدت پیگیریاش کاسته شود. برعکس اگر اصرار بر تحقق شعارهای سر دادهشده است، باید به صورت ضربتی به چنین پروندهای رسیدگی شود و با انتشار جزئیات آن، سختترین جریمه برای افراد درگیر در این پرونده در نظر گرفته شود. بدیهی است که با چنین فرمولی میتوان اعتماد کمرنگشده در برخورد با پروندههای فساد را رنگ و رو بخشید. پس، فردا که نه، از همین امروز نهادهای ناظر باید به انتشار اقداماتی که در این زمینه انجام شده، کوشا باشند تا دستکم برای یک بار و در یک پرونده هم که شده، به ماجرای فساد در فوتبال و تنبیه متهمانش، به صورت کامل رسیدگی شود.