بازیهای المپیک پاریس در شرایطی قرار است کمتر از سه ماه دیگر آغاز شود که برنامهریزی برای حضور کاروان ایران در این دوره از بازیها با چیزی که انتظار میرفت، همخوانی ندارد.
در تیم پناهندگان المپیک نام دو کشتیگیر ایرانی هم دیده میشود؛ اولی ایمان مهدوی است که در رشته کشتی آزاد قرار است رقابت کند. او پیشتر به ایتالیا مهاجرت کرده بود. جمال ولیزاده هم که سر از فرانسه درآورده در وزن منهای 60 کیلوگرم در رشته کشتی فرنگی به مصاف رقبا میرود. این پایان کار نیست و ایران دو چهره دیگر هم در این تیم دارد که از زمان مهاجرت آنها زمان زیادی نمیگذرد؛ اولی یکتا جمالی وزنهبردار جوان ایرانی است که به آلمان مهاجرت کرد و دیگری هم متین بالسینی 23ساله است که پس از معرفی خودش بهعنوان یکی از چهرههای آیندهدار در عرصه شنا، به بریتانیا مهاجرت کرد و حالا قرار است برای تیم پناهندگان به آب بزند. فارغ از دلایل متعددی که برای مهاجرت این چهرههای ایرانی مطرح شده که تعدادی از آنها سیاسی و اجتماعی است،
این دو نفر آخر یعنی یکتا و متین بالسینی به دلیل شرایط بد اردو و عدم رسیدگی مناسب به اوضاع آنها از سوی مسئولان، مهاجرت را به ماندن ترجیح دادهاند. وجه اشتراک هر دو نفر اینکه از وضعیت بد غذایی در اردوی تیم ملی ایران بارها گلایه کرده و سرانجام پس از عدم رسیدگی به این موضوع دیگر بیخیال شدهاند. یکتا جمالی، دختر جوان و 19 ساله وزنهبرداری ایران، اولین مدال این رشته را به نام خود زده ولی بعد از حضور در تورنمنت یونان، پنهانی اردوی تیم ملی را ترک کرد و سر از آلمان درآورد. او بعدها در مصاحبهای گفت: «به دلیل شرایط سختی که در ایران داشتم تصمیم گرفتم به آلمان مهاجرت کنم. امکانات در تیم ملی وزنهبرداری بانوان ایرانی به قدری کم بود که ما مجبور میشدیم از خانه برای اردوهای خود غذا بیاوریم. این در حالی است که افتخارات به دست آمده را مسئولان فدراسیون وزنهبرداری به نام خود مینوشتند». داستان متین بالسینی ولی جنجالیتر بود. او شاید برای جامعه ورزش ایران که سهم بیشتر اخبار متوجه فوتبال و کشتی است، شناختهشده نبود؛ ولی بازیهای المپیک توکیو باعث شد تا ورزش ایران با پدیده جدیدی روبهرو شود.
بالسینی در عرض چند ماه توانست هشت بار رکورد شنای ایران را ارتقا دهد و در المپیک هم یک بار دیگر چنین کاری را رقم زد و رکورد شنای ایران را ارتقا بخشید. قسمت تلخ داستان بالسینی اینکه نه آن رکوردشکنیها و درخشش در المپیک، بلکه انتقادش از امکانات تیم ملی ایران در المپیک باعث مطرحشدنش شد. او همان کسی است که بهصورت رسمی اعلام کرد به دلیل نداشتن وان یخ برای رفع اسپاسم، مجبور شده بهصورت پنهانی از وان یخ برزیلیها در توکیو استفاده کند! متین درباره شرایطش در المپیک گفته بود: «نمیتوان گفت به شنا کم توجه میشود. درواقع اصلا توجه نمیشود. روز مسابقهام که از خواب بیدار شدم، پادرد شدیدی داشتم و پای من دچار اسپاسم شدید شده بود. ماساژور که نداشتیم و من به ماساژور کاروان مراجعه کردم. او توانست ۱۰ دقیقه من را ماساژ دهد؛ چون تعداد زیادی ورزشکار هستیم؛ اما فقط یک ماساژور وجود دارد. ما ۲۵ ساعت در پرواز بودیم و بدنها بسیار خسته بود؛ اما یک ماساژور وجود داشت و هنوز هم خستگی پرواز از بدن من خارج نشده است.
شب قبل از مسابقه با رئیس فدراسیون، پنهانی از وان یخ تیم برزیل استفاده کردیم؛ چون خودمان چنین چیزی نداریم. اینجا که یخ هست و فقط یک تشک بادی احتیاج داشتیم و آوردن یک تشک بادی برای یک کشور واقعا سخت است؟ اگر سخت است، میگفتند خودمان میآوردیم. یا برای ملیپوش قایقرانی ما نمیتوانستند یک جلیقه یخ تهیه کنند؟ من با دست خالی آمدم و امیدوارم این اتفاقات دیگر پیش نیاید».
بالسینی همچنان با اشاره به تنهابودن خود در زمان گرمکردن در المپیک گفته بود: «تنها گرم میکردم و یک روز آن را رئیس فدراسیون شنای افغانستان برای من تایم گرفت. چون زبانم خوب است، دوستان خارجی زیادی دارم و مربیان آنها برای من تایم میگرفتند تا گرم کنم. بااینحال سعی کردم تمام این مسائل را کنار بگذارم و تمرکزم روی کارم باشد و خدا را شکر، توانستم نتیجه بگیرم». داستان نداشتن امکانات در سادهترین حد، بخشی از مشکلات بالسینی جوان است؛ چون او بهتازگی گفته که برای تهیه غذای کافی در اردوی تیم ملی مشکل داشتهاند. «یکی از دوستانم پیش از شروع رقابتهای قطر، زمانی که در ایران در اردو بودیم، به دبیر فدراسیون زنگ زد و گفت غذا به اندازه کافی در اردو وجود ندارد و ما سیر نمیشویم.
همه میدانند شنا ورزش سنگینی است و کالری زیادی میسوزاند. طبیعی است که باید این کالری با غذای زیاد تأمین شود. فکر میکنید پاسخ دبیر فدراسیون چه بود؟ او گفته بود چند روز دیگر صبر کنید، به قطر که رفتیم آنجا از سلف سرویس هتل استفاده کنید و هرچه میتوانید غذا بخورید». بالسینی همچنین به سختگیری حراست هم در سفرها اشاره کرده و گفته است: «16ساله بودم که اولین مسابقات برونمرزی را رفتم و کلی هیجان داشتم. از اتاقم با شلوارک بیرون آمدم که نماینده حراست سختگیری کرد و گفت چرا شلوارک پوشیدهای؟».