امضای کدام سرمربی پای موفقیت های اخیر پرسپولیس است؟ اوسمار یا گل محمدی
در مسابقات پایانی لیگ برتر رقابت شدیدی بین دو تیم مدعی استقلال و پرسپولیس برای کسب عنوان قهرمانی وجود دارد.
او در دیدار برابر صنعت نفت برای دهمینبار روی نیمکت پرسپولیس در کسوت سرمربی (در لیگ برتر و جام حذفی) حضور پیدا کرد و برد بهدستآمده در آبادان مقابل صنعت نفت باعث شد تا رکورد این سرمربی برزیلی روی نیمکت پرسپولیس بیشازپیش رؤیایی شود. در کنار برد سهگله در جام حذفی مقابل نفتوگاز گچساران، اوسمار ویرا در لیگ برتر تجربه کسب هفت برد در 9 مسابقه را دارد و توانسته از 27 امتیاز ممکن، 22 امتیاز را از آنِ خود کند تا میانگین 2.44 امتیاز در کارنامه این سرمربی برزیلی به ثبت برسد که رکوردی رؤیایی و حیرتانگیز محسوب میشود. شاید مرور همین نتایج است که پرسپولیسیها را بر آن داشته تا هر طور شده رضایت این مرد برزیلی را برای ادامه کار در باشگاه فراهم کنند؛ ولی مسئلهای که دراینمیان فراموش شده یا دستکم کمتر مورد توجه قرار گرفته، این است که چرا در این مقطع کسی از یحیی گلمحمدی حرفی نمیزند؟ به طور مشخص چرا کسی برایش این سؤال مطرح نمیشود که آیا دستاورد کنونی پرسپولیس ماحصل زیرساختی است که یحیی بنا نهاده یا اینکه اوسمار بهتنهایی توانسته چنین بنای باشکوهی را فراهم کند؟ یحیی گلمحمدی در نیمفصل نخست هدایت پرسپولیس را برعهده داشته و سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان، بعد از چهار سال باشکوه در پرسپولیس، از این تیم جدا شد. با خروج یحیی، کار به دستیار او یعنی اوسمار ویرا سپرده شد و این مرد برزیلی، نتایج خوبی را که یحیی در این باشگاه گرفت، تداوم بخشید. با این حال، این روزها این پرسش کمتر مورد توجه قرار میگیرد که آیا نتایج این روزهای باشگاه نباید به پای یحیی نوشته شود؟ برای یادآوری اهمیت این سؤال و نقش آن در تصمیمگیری مسئولان باشگاه پرسپولیس بهتر است دورانی که یحیی میخواست در همین باشگاه کارش را استارت بزند، مرور شود. آن روزها یحیی با وجود قهرمانکردن تیم با انگ بزرگی روبهرو شده بود که این قهرمانی را باید به پای برانکو نوشت. گلمحمدی حتی فصل بعد هم از این برچسب در امان نماند و موفقیتش به پای مرد کرواتی نوشته شد که یکسالو نیمی میشد که از جمع سرخپوشان تهرانی جدا شده بود. حالا این تناقض بزرگ در شرایطی شکل گرفته که این روزها موفقیت پرسپولیس تمام و کمال به پای اوسمار نوشته شده و کمتر کسی حاضر به یادآوری این موضوع است که اوسمار چموخم کار در این باشگاه را از دستیاری یحیی آموخته و اصولا اگر شناختی از بازیکنان پیدا کرده و آن را در دستور کار قرار داده، به همت همین تجربه است.
گو اینکه تیم اوسمار در نیمفصل دوم هم تقویت شده و او بهخوبی توانسته از مهرههایی که جذب شده، استفاده کند. اکنون مسئله این نیست که اوسمار مربی کوچکی است یا توانایی ندارد؛ برعکس، او نشان داده بهترین گزینه برای هدایت پرسپولیسِ بعد از یحیی است؛ ولی فراموشی گزارههای اصلی که یحیی با آن محک زده میشد، نمیتواند به مدیریت پرسپولیس در ادامه مسیر کمک کند. شتابزدگی برای داشتن اوسمار مانند تیزی دولبه است که باید هر سمت و سویش بررسی شود. در واقع شاید مرور این سؤال ساده بد نباشد که اگر اثر یحیی از این تیم کنونی گرفته شود، آیا اوسمار مرد تأثیرگذاری باقی میماند یا خیر؟ پاسخ چنین ابهامی ساده نیست و طبیعتا فقط با گذر زمان مشخص خواهد شد؛ ولی تا رسیدن به پاسخ مرور موفقیتهای این مرد برزیلی، این روزها برای پرسپولیسیها شیرینتر است؛ مردی که دستکم فرمول یحیی در فروردین را در پیش گرفته و هواداران را امیدوار کرده که مانند سرمربی ایرانیشان، در هر دو سه جام پیشرو بدرخشد.
اوسمار فعلا توانسته خاطرات خوش فصل گذشته را تکرار کند و حالا کسب بردهای سریالی باعث شده تا هواداران پرسپولیس به تکرار مسیر فصل گذشته و رسیدن دوباره به سه قهرمانی در لیگ برتر، جام حذفی و سوپرجام امیدوار شوند. سرخها در فروردینماه 1403 کار خود را با کسب پیروزی یکگله در سیرجان مقابل گلگهر آغاز کردند و سپس توانستند در خانه با یک گل از سد ملوان بندرانزلی بگذرند و در آخرین دیدار هم در آبادان با سه گل صنعت نفت را شکست دادند تا اوسمار ویرا رکوردی مشابه یحیی گلمحمدی را از خود به جای بگذارد. پرسپولیسیها توانستند همانند فروردین 1402، فروردین 1403 را هم با کسب رکورد صددرصد پیروزی به سود خود به پایان برسانند.