در ادبیات اقتصاد کار، تحلیل پدیده تبعیض، علل موجده آن و همچنین آثار و پیامدهای این پدیده همواره از موضوعات پرچالش …
در ادبیات اقتصاد کار، تحلیل پدیده تبعیض، علل موجده آن و همچنین آثار و پیامدهای این پدیده همواره از موضوعات پرچالش میان پژوهشگران بوده است. تبعیض به بیان ساده از نوعی نابرابری میان دو گروه مختلف در بازار کار حکایت دارد. گاه این نابرابری به شکل تبعیض نسبت به اقلیتهای نژادی یا قومی مطرح است و گاه جنبه نابرابری جنسیتی به خود میگیرد؛ به این معنا که زنان و مردان در بازار کار از فرصتهای برابر برخوردار نباشند. تبعیض در بازار کار سویههای مختلفی دارد. بهعنوان مثال وقتی صحبت از تبعیض جنسیتی میشود، این تبعیض میتواند طیفی از موضوعات از قبیل نابرابری در احتمال یافتن شغل، نابرابری در دستمزد، نابرابری در فرصت ارتقای شغلی یا حتی نابرابری در ریسک اخراج شدن باشد.
با این حال گویاترین و در عین حال در دسترسترین شاخص برای به تصویر کشیدن ابعاد تبعیض جنسیتی در بازار کار، تفاوت در نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان است.
در یک روند تاریخی و براساس آمار سازمان بینالمللی کار (ILO)، متوسط ۳۰ساله نرخ مشارکت جهانی نیروی کار برای زنان کمی بیش از ۵۰درصد در مقایسه با حدود ۸۰درصد برای مردان است. با این حال اختلاف در نرخ مشارکت زنان و مردان در مناطق مختلف جهان یکسان نیست. نمودارها روند نرخ مشارکت زنان و مردان را طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹ در مناطق مختلف جهان مقایسه میکنند. در حالی که نرخ مشارکت مردان در مناطق مختلف جهان اختلاف معناداری با یکدیگر ندارد، مشارکت زنان در بازار کار در نقاط مختلف جهان تفاوتهای چشمگیری دارد. در این میان اما منطقه منا (شامل خاورمیانه و شمال آفریقا) رکورددار پایینترین درصد مشارکت زنان در بازار کار و البته رکورددار بیشترین نابرابری جنسیتی از نظر امکان حضور زنان در بازار کار است. طی ۳۰سال مورد بررسی، در منطقه منا به طور میانگین حدود ۲۰درصد زنان (یکزن از هر پنج زن) به عنوان نیروی کار فعال (به صورت شاغل یا بیکار در جستوجوی کار) در بازار کار حضور داشتهاند. از این منظر با توجه به نرخ مشارکت مردان که همواره بالاتر از ۷۵درصد بوده است، منطقه منا با نزدیک به ۵۵درصد اختلاف در نرخ مشارکت مردان و زنان، بهعنوان مردانهترین بازار کار جهان کمترین فرصت را برای حضور در بازار کار به زنان داده است.
بازار کار ایران به عنوان یکی از کشورهای منطقه منا تا حد زیادی از ویژگیهای جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی منطقه پیرامون خود تاثیر پذیرفته، اما برخلاف انتظار، نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران به مراتب پایینتر از اقتصادهای بزرگ منطقه و به طور معناداری حتی پایینتر از میانگین منطقه مناست.
آمار سازمان بینالمللی کار (ILO)، روند نرخ مشارکت زنان در بازار کار کشورهای ایران، عربستان و ترکیه را با یکدیگر و با متوسط منطقه منا مقایسه میکند.
مطابق با نمودار، در حالی که میانگین نرخ مشارکت زنان در منطقه منا در اطراف 20درصد در نوسان بوده، این نرخ در ایران اساسا هرگز به میانگین منطقه نرسیده است.
گرچه در برخی دورهها مانند سالهای 1996 تا 2005 مشارکت زنان در یک روند صعودی منظم از 11درصد تا 19.6درصد افزایش یافته، پس از 2005 روند مشارکت زنان بسیار ناپایدار و پرنوسان بوده، به طوری که این نرخ در سال 2021 تنها 16درصد بوده است.
در مقام مقایسه اما ترکیه یکی از بالاترین نرخهای حضور زنان را در بازار کار دارد. نرخ مشارکت زنان در این کشور در بدترین حالت در سالهای 2006 تا 2008 برابر 25درصد بوده که پس از آن در روند صعودی مستمر به 38درصد در سال 2019 رسیده است. وضعیت مشارکت زنان در عربستان نیز روند مطلوبتری نسبت به ایران دارد. نرخ مشارکت زنان در این کشور در یک دوره 30ساله از 15درصد در سال 1990 تا 30درصد در سال 2020 افزایش یافته است. مشارکت زنان در این کشور عملا از سال 2011 به بعد از میانگین منطقه منا نیز فراتر رفته است.
واکاوی علل چنین تفاوتهایی در میزان حضور زنان در بازار کار مجال دیگری میطلبد، اما یک فرضیه ساده در توضیح تفاوت نسبی ایران و کشورهای منطقه ممکن است وضعیت اقتصاد کلان کشور و نرخ رشد اقتصادی پایین، بهویژه متاثر از تحریمها باشد؛ به این معنا که ادعا شود رشد اقتصادی پایینتر ایران مشارکت اقتصادی نیروی کار را به طور کلی و مستقل از جنسیت کاهش داده است. در این خصوص باید گفت، گرچه شواهد آماری ارائهشده در نمودار میتواند فراز و فرود نمودار نرخ مشارکت زنان را توضیح دهد، اما هرگز نمیتواند موقعیت پایین آن را توضیح دهد. به بیان سادهتر اگر دوره 1990 تا 2021 را به دو بخش پیش از 2005 و پس از آن تقسیم کنیم، در دوره نخست که کشور نرخهای رشد باثباتتری را تجربه کرده، در مقایسه با دوره دوم که فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و سایر عوامل داخلی زمینه محیط اقتصاد کلان بیثباتتری را رقم زده، مشارکت اقتصادی زنان به طور مستمر افزایشی بوده، به طوری که حتی در سال 2005 نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایران از عربستان پیشی گرفته است. با این حال همانطور که گفته شد شرایط اقتصاد کلان نمیتواند شکاف عمیق میان نرخ مشارکت زنان و مردان در ایران را توضیح دهد.
برای درک بهتر این تبعیض میتوان از شاخص تفاوت نرخ مشارکت مردان و زنان استفاده کرد. همانطور که نمودار نشان میدهد مستقل از نوسانات کوتاهمدت، اختلاف نرخ مشارکت مردان و زنان در ایران، در بهترین حالت و آن هم تنها برای چند سال محدود برابر میانگین منا و در عموم سالها حتی از میانگین منا بیشتر بوده است. این تفاوت بهویژه در یکدهه اخیر فاصله معناداری با میانگین منطقه پیدا کرده است.
در مجموع باید گفت تبعیض جنسیتی در بازار کار به شکلهای مختلفی نمود پیدا میکند و شاخصهای متعددی دارد. با این حال اگر در سادهترین نگاه این تبعیض را برمبنای شاخص نرخ مشارکت مورد سنجش قرار دهیم، ایران نهتنها در منطقهای قرار گرفته است که به روایت آمارهای رسمی، مردانهترین بازار کار را دارد، بلکه در مقایسه با کشورهای منطقه، بازار کار ایران به طور نسبی فرصت کمتری برای حضور و فعالیت به زنان داده است./ دکتر سعید ملکالساداتی- عضو هیاتعلمی دانشگاه فردوسی