مستندات مربوط به آلودگیهای رودخانۀ ارس
آب رودخانۀ ارس بهویژه در محدودۀ سد «خداآفرین» و دشت مغان، علاوهبر آلودگی به مواد پرتوزا، به فلزات سنگین و سمی مانند سرب و ترکیباتش، آرسنیک، ترکیبات آلومینیوم، نیکل، مس، آهن، منگنز و ۵۳ آلایندۀ دیگر نیز آلوده است. منشأ اکثر این آلایندهها نیز کشور ارمنستان است. خبرنگاران «پیام ما» در پیگیری موضوع آلودگی آب رودخانۀ ارس، ۱۱ مطالعه که از سوی نهادهای رسمی و دانشگاهی کشور و طی سالهای ۱۳۹۹ تا زمستان ۱۴۰۱ انجام شده را بررسی کردهاند و این نتایج و آنچه در متن گزارش میخوانید حاصل همین بررسیهاست.
اگرچه تاکنون خبرهای متعدد مبنیبر آلودگی آب ارس با مواد پرتوزا و فلزات سنگین منتشر شده است، اما کمتر اظهارنظری رسمی و دولتی دربارۀ میزان این آلودگیها به چشم میخورد. بااینحال، مطالعات زیادی در ایران وجود دارد که براساس نمونهگیریهای متعدد، حجم بالای آلایندهها در مبادی ورودی آب به ایران را تأیید و منشأ آلودگی را ارمنستان معرفی کردهاند.
یکی از این مقالات، «تأثیرات آلودگی رودخانۀ مرزی ارس توسط کشورهای ارمنستان و آذربایجان بر امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران» است که زمستان ۱۴۰۱ در مجلۀ «پژوهشنامۀ مطالعات مرزی» منتشر شده است. این گزارش که توسط اعضای گروه جغرافیای سیاسی دانشگاه «شهید بهشتی» و گروه «ژئوپلیتیک» دانشگاه «عالی دفاع ملی» تهیه شده است، به صراحت میگوید: «بررسیها و آزمایشهای انجامشده حاکی از ورود پسابها و آلایندههای صنعتی و معدنی بسیار مضر در رودخانۀ ارس است.»
این گزارش تأکید میکند: «تحقیقات در حوزۀ استفاده از این آب آلوده در مناطق حاشیۀ مرزی رودخانه، نشانگر وقوع خسارت جبرانناپذیر در حوزۀ انسانی و محیط زیستی برای سه استان اردبیل، آذربایجانشرقی و غربی است که با تولید بحرانهای دامنهدار در این مناطق در ابعاد مختلف، امنیت ملی کشور را در آیندۀ نزدیک از این منظر با مخاطرۀ جدی مواجه میکند.»
نشت مواد رادیواکتیو از نیروگاه هستهای و قدیمی و غیراستاندارد مذکور، به رود ارس بهعلت کهنگی قطعات و احتمال خطرآفرینی فراوان جانی و محیط زیستی نیروگاه هستهای متسامور ارمنستان، توسط کارشناسان منطقهای و بینالمللی و اتحادیه اروپا تأیید شده است
بخش دیگری از این گزارش بیان میکند که در سالیان گذشته و با بیتوجهی مسئولانِ کشور ارمنستان، ارس بهوسیلۀ پسابهای «صنعتی»، «معدنی» و «رادیواکتیو» مورد آلودگی بسیار خطرناکی قرار گرفته است: «این نوع آلودگی که درنهایت منجر به آلودگی آب آشامیدنی و آب بخش کشاورزی منطقه بزرگی از ایران میشود، با بروز انواع بیماریها، بخش بزرگی از جامعۀ انسانی و زیستی کشور را با مخاطرۀ مواجه کرده است و با به چالش کشیدن امنیت انسانی و غذایی، ابتدا امنیت بخشی از کشور و درنهایت امنیت ملی کشور ایران را با خطر جدی مواجه میکند.»
پساب هستهای بدون تصفیه
اما آنچه مهمترین بخش این گزارش به نظر میرسد، بیان این نکته در مورد دو نیروگاه «متسامور» یک و دو است که در مجموع، سالانه ۲۸۸ تُن «اورانیوم» مصرف میکنند: «فاضلاب نیروگاه اتمی متسامور ارمنستان بدون هیچگونه تصفیه در جنوب ساداراک در موقعیت جغرافیایی عرض شمالی ۷۲۸.۳۹۳۷ و طول شرقی ۵۵۶.۴۴۴۸ وارد ارس میشود.»
بر اساس این گزارش که جدیترین سند بررسی آلایندههای رادیواکتیو ارس به شمار میرود، آمده است: «در کشور ارمنستان شهرهای صنعتی «میری»؛ «آگاراک»، «نیو وادی» و «شوانیدزور» با صنایع معلوم و آلودگیهای آشکار و پنهان که گاهی با حجم بالایی از کف رودخانه ارس یا تعبیه شده در مکانهای کمتر قابل دید حتی توسط مرزبانی، وارد رودخانه ارس میشوند، تا کیلومترها ساختار بیولوژیکی آن را برهم ریختهاند. نشت مواد رادیواکتیو از نیروگاه هستهای و قدیمی و غیراستاندارد مذکور به رود ارس، به علت کهنگی قطعات و احتمال خطر آفرینی فراوان جانی و محیط زیستی نیروگاه هستهای متسامور ارمنستان توسط کارشناسان منطقهای و بینالمللی و اتحادیه اروپا تأیید شده است»
از مجموع عناصری که بهعنوان فلزات سنگین میشناسیم، ۵۹ نمونه فلز در آب و ۶۱ نمونه فلز در رسوبات وجود دارد. همچنین این پژوهش بر وجود «سرب» بیش از حد مجاز و «آرسنیک» در آب ارس که حتی در ماهیان نیز آزمایش و تأیید شده، تأکید دارد
براساس این مطالعه، درباره آب مخزن سد «خداآفرین» این نگرانی وجود دارد که در حال حاضر چندصدهزار ایرانی آن را برای شرب استفاده میکنند و علاوهبراین، آب این سد مورد بهرهبرداری تفریحی و آبزیپروری توسط تعاونیهای فعال محلی و ملی است. این مطالعه بیان میکند که قطعاً اثرگذاری منابع آلوده بر سلامت این مخزن عظیم آبی، سلامت جسمی و وضعیت اقتصادی مردم بهرهبردار از آن را با مشکلات جدی مواجه میسازد: «دریاچۀ سد خداآفرین، در موقعیت عرض شمالی و طول شرقی ۵۵۹.۳۹۰۹ ، ۱۲۱.۴۶۵۶ قرار دارد. این دریاچه مولود احداث سد و دریافت آبهای رودخانههای «خمارلی» از آذربایجان و رودخانۀ ارس است. سدی که قرار است آب شرب شهرهای آذری ایران و آب کشاورزی سرزمینهای وسیعی را در دو طرف مرز ایران و آذربایجان تأمین کند. آب رودخانۀ ارس در این منطقه حداکثر آلودگی را دارد و مملو از انواع آلودگیهای خطرناک و فلزات سنگین است که بر کیفیت ارس تأثیر غیرقابل انکاری گذاشته است.»
این گزارش یکبار دیگر در بخش نتیجهگیری، اطلاعات خود را تأیید و تأکید میکند: «ورود فاضلاب بسیار سمی و خطرناک به منابع آبی ارس ناشی از بهرهبرداری نیروگاه اتمی قدیمی متسامور توسط ارمنستان و احتمال خطر آفرینی فراوان جانی و محیط زیستی بنا به گزارشهای کارشناسان منطقهای و بینالمللی دارد.»
تأیید دوبارۀ رادیواکتیو
به نظر میرسد بخش زیادی از آنچه که مبنای پژوهش منتشرشده در «پژوهشنامۀ مطالعات مرزی» قرار گرفته است، علاوهبر مطالعات میدانی و آزمایشگاهی مربوط به گزارشهایی است که به انتشار عمومی نرسیدهاند. یک منبع آگاه به «پیام ما» میگوید که در دولت، مجموعهای از گزارشهای محرمانه در این ارتباط وجود دارد. اما علاوهبر «محرمانهها» منابع و مطالعات گوناگون دیگری نیز طی سالیان مختلف، وجود آلودگی رادیواکتیو در ارس را تأیید میکنند.
بهار ۱۴۰۲ مقالهای علمی از سوی گروههای جغرافیای سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه «خوارزمی» تدوین شد که خشکیدن دشتهای حاصلخیز منطقه بهویژه «مغان»، نابودی جنگلهای «ارسباران» و تهدید امنیت غذایی در شمال باختری کشور را بهدلیل آلودگی رودخانۀ ارس توسط ارمنستان و مشخصنبودن رژیم حقوقی رودخانه میداند. این گزارش در مورد عناوین کدگذاریشدۀ آلایندههای ارس، ریختن پساب از خاک ارمنستان، ازبینرفتن ماهیها و آبزیان رودخانه (طی سالهای ۹۵ و ۹۶ گزارشها و خبرهایی مبنیبر تلفات یکباره و گستردۀ ماهیان در پاییندست خداآفرین منتشر شده است)، آلودهشدن آب ارس به فلزات سنگین آلومینیوم، مس و آهن به میزان بیش از حد مجاز، رهاکردن پسابهای صنعتی سنگین و نیروگاه هستهای متسامور را بهعنوان برخی از تهدیدهای ارس معرفی میکند که باید در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضۀ آبریز «کورا-ارس» مورد توجه قرار گیرند.
این گزارش در بخشی مجزا، منطقۀ «مِغری» ارمنستان را بهعنوان محل ورود آلایندهها به رودخانۀ اعلام میکند و بیان میکند که فاضلاب صنعتی و پساب حاصل از استخراج فلزات و همچنین ترکیبات پرتوزا از این منطقه به رودخانه وارد میشوند.
در بخشی از پژوهشی که آذرماه سال گذشته توسط «کمیسیون توسعه پایدار، محیط زیست و آب اتاق بازرگانی ایران» در مورد آثار و پیامدهای پروژۀ آناتولی شرقی موسوم به «داپ» منتشر شده است، نیز آمده است: «نیروگاه اتمی متسامور یکی دیگر از مهمترین منابع آلودهکنندۀ رودخانۀ ارس قلمداد میشود. امروزه با ورود فاضلاب صنعتی این نیروگاه به رودخانۀ ارس، سلامت منطقه با تهدید جدی روبهرو شده است.»
این گزارش در بخش دیگری مینویسد که ارمنستان مدتهای طولانی است که از معادن مس واقع در حاشیۀ شمالی رودخانۀ ارس بهرهبرداری میکند و این اقدامات باعث کاهش کیفیت آب این رودخانۀ مرزی شده است. همچنین، تخلیه و انباشت پسماندها و باطلههای معدنی مس در طول چندین دهۀ متمادی در طول رودخانۀ ارس از سوی ارمنستان و بعضاً شکست برخی از این سدهای باطلۀ معدنی، باعث انتشار آلایندههای زیادی در این رودخانه و کاهش کیفیت آب میشود.
حجم بالای فلزات سنگین
اما مسئلۀ آلودگی در ارس فقط به موارد پرتوزا که این مطالعات هم با محافظهکاری نام عناصر آن را قید نمیکنند، خلاصه نمیشود. در این رابطه یک مقاله از سوی «مجلۀ ترویجی بومشناسی منابع آبی» و با عنوان «آلودگیهای رودخانه و سد ارس: فعالیتهای انسانی یا تغییرات آب و هوایی»، در تابستان ۱۴۰۱ منتشر شده است. بر اساس نتایج این مطالعه از مجموع عناصری که بهعنوان فلزات سنگین میشناسیم، ۵۹ نمونه فلز در آب و ۶۱ نمونه فلز در رسوبات وجود دارد. همچنین، این پژوهش بر وجود «سرب» بیش از حد مجاز و «آرسنیک» که حتی در ماهیان نیز آزمایش و تأیید شده، در آب ارس تأکید دارد.
براساس این گزارش، فلزات شناساییشده در مسیر روستای «جانانلو» تا «نوردوز»، منطبق با فلزات تراوششده از معدن مس و «مولیبدن» در «آگاراک» ارمنستان است. غلظت آلومینیوم بالاتر از میزان استاندارد بهداشتی و محیط زیستی کشور است. غلظت منگنز نیز بالاتر از استانداردهای ایران است. نکتۀ مهم، بالابودن میزان سرب در آب رودخانه است که خطراتی را از نظر آشامیدن و شیلات ایجاد میکند. همچنین، به وضوح افزایش غلظت درخصوص عناصری مانند «آلومینیوم»، «آرسنیک»، «بور»، «مس»، «مولیبدن»، «سرب» و «گوگرد» دیده شده است. مضاف بر اینکه در این مطالعه افزایش «وانادیم» (حداکثر ۵۹ میکروگرم بر لیتر) قابل مشاهده است. اعدادی از آلایندهها که به نظر میرسد طی چند سال اخیر در محدودههای مرزی مورد مطالعۀ رودخانۀ ارس، با ثبات وجود داشته است.
سازمان محیط زیست وضعیت را میداند
اعداد این گزارش منطبق بر گزارشی است که «دفتر مدیریت و حفاظت آلودگی آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست کشور» با همکاری «مرکز تحقیقات سلامت و محیط زیست دانشگاه علوم پزشکی تبریز» انجام داده است.
براساس این گزارش که تحقیقی از آلایندههاست، نتایج آنالیز نمونههای آب نشان میدهد که در ایستگاه مربوط به «کردشت» که در پاییندست هر سه «سد باطله» قرار دارد، غلظت فلزات و عناصر در آب رودخانه ارس بهطور معنیداری نسبت به ایستگاههای بالادست یعنی «دوزال» (ما بین سد باطله دوم و سوم) و همچنین بالادست شهر نوردوز افزایش مییابد. این موضوع نشاندهندۀ آن است که پساب تخلیهشده از سد باطلۀ سوم، احتمالاً نقش بسزایی در اینخصوص ایفا میکند و آلودگی ناشی از سد باطلۀ سوم بهصورت چشمگیری بر کیفیت آب رودخانه ارس تأثیر میگذارد. این افزایش غلظت به وضوح در خصوص فلزات و عناصری مانند «نقره»، «آلومینیوم»، «سریوم»، «باریم»، «کبالت»، «کروم»، «مس»، «آهن»، «منگنز»، «مولیبدن»، «فسفر»، «سرب»، «بیسموت»، «تیتانیوم»، «وانادیوم»، «ایتریوم» و «روی» دیده میشود. این فلزات در آب باتوجهبه ترکیبات مربوط به معدن مس آگاراک، مشخصکنندۀ منشأ آلودگی است.
این پژوهش همچنین در مورد تحلیل این عناصر مینویسد: «علاوه بر مس و مولیبدن، افزایش برخی فلزات نیز در آب رودخانه ارس در محدوده مورد بررسی قابل توجه است. فلز آلومینیوم در ایستگاه کردشت به حدود 7329 میکروگرم در لیتر افزایش مییابد. استاندارد ثانویه US EPA (محیط زیست ایالات متحده) براساس قانون آب پاک (آمریکا) مقدار مجاز برای آلومینیوم در آب آشامیدنی 50 تا 200 میکروگرم است. استاندارد ملی آب شرب نیز این مقدار را به صورت حداکثر مجاز 100 تا 200 میکروگرم تعیین کرده که غلظتهای موجود، نشاندهنده آلودگی شدید آب رودخانه ارس به آلومینیوم است. منشأ این آلودگی احتمالاً ناشی از خود انباشتهای معدنی یا کاربرد ماده منعقدکننده آلومینیوم در بخش فرآوری معدن آگاراک است.
افزایش غلظت آهن و منگنز نیز قابل توجه است. براساس استاندارد ملی ایران، حداکثر مطلوب و حداکثر مجاز منگنز در آب شرب بهترتیب ۱۰۰ و ۴۰۰ میکروگرم است. در ایستگاه کردشت مقدار اندازهگیریشدۀ منگنز ۳۵۳.۵۲ میکروگرم است.
سرب، خطرناکترین آلاینده فلزی
نکتۀ مهم درباره آب ارس، آلودگی آب این رودخانه به فلز سرب است. استاندارد آب پاک ایالات متحده، مقدار مجاز برای سرب در آب آشامیدنی را «صفر» ذکر کرده است؛ اما حداکثر مجاز سرب براساس استاندارد ملی ایران در آب شرب ۱۰ میکروگرم در لیتر تعیین شده است. براساس نتایج آنالیز، غلظت فلز سرب قبل از نوردوز ۸.۴۱ میکروگرم در لیتر است که در دوزال به ۲۷.۰۴ میکروگرم در لیتر و در کردشت به ۱۴۰.۸۴ میکروگرم در لیتر (۱۴ برابر حدمجاز) افزایش مییابد. در سد خداآفرین نیز این مقدار ۲۶.۶۱ میکروگرم در لیتر تعیین شده است که بیش از ۲.۶ برابر حد مجاز است. باتوجهبه خطرات ناشی از مواجهه با سرب، به نظر میرسد یکی از مهمترین خطرات بهداشتی و محیطزیستی ناشی از آلودگی آب رودخانۀ ارس توسط معدن آگاراک و تخلیۀ سرب به آب رودخانۀ ارس باشد که منجر به آلودگی شدید آب این رودخانه شده و نهایتاً سد خداآفرین را نیز آلوده کرده است.
این گزارش تأکید میکند که از نظر محیطزیستی، ترکیبات سرب بهطور کلی جزء آلایندههای سمی هستند. نمکهای سرب و ترکیبات آلی سرب از نظر «اکوتوکسیکولوژیکی» (سمشناسی محیط زنده) مضرترین هستند و نمکهای سرب در کلاس ۲ خطرناکبودن قرار میگیرند. همین موضوع در مورد ترکیبات سرب مانند «استات سرب»، «نیترات سرب» و «کربنات سرب» نیز صدق میکند. این گزارش بازۀ گستردهای از بیماریها را ناشی از مصرف بالای سرب در آب نام میبرد.
نتایج این پایش، همچنین در مورد افزایش «تیتانیوم» و «وانادیوم» نیز هشدار میدهد و اضافه میکند: «آخرین نکته در خصوص آلودگی رودخانه ارس، مشاهده «آرسنیک» در آب این رودخانه در مقادیر بالای حدمجاز ۱۰ میکروگرم در لیتر است که جای بررسی دارد. البته این موضوع به بالادست شهر نوردوز مربوط میشود و احتمالاً منابع آلودگی در طول مسیر بالادستی وجود داشته باشد.»
همچنین گزارش دیگری با عنوان جنبههای محیطزیستی آلودگیهای محیطی رودخانۀ ارس، از سوی گروه مدیریت محیط زیست دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم و تحقیقات منتشر شده است که وجود «نیترات» و «نیتریت» در آب ارس را تأیید میکند. براساس این گزارش، نیترات و نیتریت آب بیش از حد مجاز است. اندازهگیری نیترات آب در این پایش به نتیجۀ میانگین ۳۲۳ رسیده است که ۱۸۷ واحد از میزان استاندارد است. این عدد در مورد نیتریت برابر با ۰.۶۷ میکروگرم در لیتر یعنی ۰.۱۷ میکروگرم در لیتر بیشتر از حد مجاز است. این گزارش در بخش نتیجه اعلام میکند که میزان «سدیم»، «پتاسیم» و نیترات تقریباً در تمامی ایستگاهها بالا بوده است که آن را به استفادۀ بیرویه از سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی و همچنین ورود فاضلابهای شهری و صنعتی نسبت داده است.
ارس، رودخانهای که در شمالغربیترین نقطه کشور، درست جایی که در نقشۀ ایران به «گوش گربه» مشهور است، جاری است و بخشی از مرز ایران با ارمنستان و آذربایجان را تشکیل میدهد. موضوع آلودگی آب رودخانه ارس، این رودخانۀ مرزی مانند بسیاری از پهنهها و رودهای مرزی کشور، بهدلیل نبود معاهدهای قاطع و یا نبود ضمانت اجرایی آنچه میان کشورهای مشترک در این آبها، به نظر برای سالیان، مزمن مانده است. شاید رودخانه هیرمند، آشناترین نام در میان آبهای مرزی ما باشد که موضوعات سیاسی، اجتماعی و محیط زیستیاش بیشتر به گوش رسیده است. اما ارس این رودخانۀ شمالی که کمتر به آن پرداخته شده است، در حال حاضر با آلایندههایی در سطح و حجم وسیع روبهروست که نه فقط کیفیت آب آن را پایین آورده، بلکه برای اکوسیستم آبی و پیرامونی و همچنین جامعۀ انسانی حاشیهنشین آن، مشکلات جدی ایجاد کرده است. گزارشهای پیشِرو، بخش نخست از تحقیق «پیام ما»، بر آلودگیهای ارس، منشأهای داخلی و خارجی، اثرات انسانی و محیط زیستی آن است.
صورت مسئله این است: رودخانۀ ارس آلوده است و آمار ابتلا به سرطان در اردبیل بیشتر از همۀ نقاط کشور است. بیشتر از یکدهه است که حرف ارتباط این دو گزاره به میان میآید، تأیید و تکذیب و بعد فراموش میشود. آلودگی رودخانۀ مرزی ارس، جدا از منابع آلایندۀ داخلی، از معادن مس آنسوی مرز در خاک ارمنستان و نیروگاه هستهای متسامور نشأت میگیرد. منابع رسمی اگرچه با اطمینان از آلودگی مواد شیمیایی و رادیواکتیو این رودخانه نمیگویند؛ اما پایشهای آژانس انرژی اتمی و وزارت نیرو برای بررسی آلودگی رادیواکتیویتۀ ارس، نشانهای از نگرانی است. یافتههای تیم تحقیق «پیام ما» نشان میدهد که در طول بیستسال گذشته، گزارشهای رسمی زیادی از طرف نهادهای دولتی و دانشگاهی، آلودگی ارس را بهدلیل فعالیت معادن و نیروگاه هستهای متسامور در ارمنستان، تأیید کردهاند اما عمده اظهارنظرهای دولتی بر انکار این مطالعات و گزارشها بوده است.
هفتۀ پیش که «محمود عباسزاده»، نمایندۀ مردم مشگینشهر در مجلس از نقش احتمالی تنها نیروگاه اتمی ارمنستان در افزایش ابتلا به سرطان در اردبیل صحبت کرد، یکدهه از این ادعا میگذشت. ارس که گرفتار آلودگی است، از منطقۀ «آرپاچای» در «آناتولی» ترکیه سرچشمه میگیرد، از مرز ترکیه، «نخجوان»،«جلفا» و ارمنستان میگذرد و با عبور از مرز ایران، وارد جمهوری آذربایجان میشود و به رودخانۀ «کورا» میریزد. این رودخانه با گذر از مسیری بهطول بیشتر از ۱۰ هزار کیلومتر، به دریای خزر میریزد. کشمکشها بر سر پسابهایی است که در نقاط هممرز با ارمنستان تخلیه میشود و با رسیدن به مخزن سد «خداآفرین»، شبکۀ آبرسانی شرب و زمینهای کشاورزی شهرستانهای «مغان» و شهرها و روستاهایی مانند «نوردوز» و «کردشت» را آلوده میکند.
البته ارمنستان تنها کشور آلایندۀ رودخانۀ ارس نیست. جمهوری آذربایجان و ترکیه هم در آلودگی این رود نقش دارند و ایران با معدن مس «سونگون» به این آلودگی دامن میزند، اما این میان ارمنستان بزرگترین آلایندۀ رود ارس شناخته میشود؛ چنانکه پژوهشهای مختلف و اظهارنظرها نیز دربارۀ خطر آلودگیهایی برآمده از این کشور برای سلامت و بهداشت هشدار میدهند.
رضا ملکزاده، رئیس پژوهشکدۀ بیماریهای گوارش و کبد: آب آلوده یکی از علل مهم سرطان است، اما نه آب رودخانه ارس. ما آب چاه در تهران و نقاط دیگر را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که استفاده از این آب در مقایسه با استفاده از آب سد، احتمال ابتلا به سرطان را بیشتر میکند. دلیل هم مشخص است: نیترات. مطالعههای انجامشده نشان میدهد که بهطور معمول نیترات در آبهای راکد مثل آب چاه، خیلی بیشتر از آبهای روان است
آلودگی رادیواکتیو به میزان نامشخص
چندروز بعد از تذکر در مجلس و درخواست از وزارت امور خارجه، سازمان محیط زیست و پدافند غیرعامل و وزارت بهداشت و درمان برای گزارشِ نتیجۀ بررسیها به مردم، خبر رسید که رودخانۀ ارس از لحاظ رادیواکتیویته پایش میشود. «مهران خجسته»، رئیس گروه محیط زیست و کیفیت منابع آب شرکت آب منطقهای، گفت: کارشناسان این شرکت و سازمان انرژی اتمی کشور هر سال ارس را پایش میکنند، هرچند تاکنون «رادیواکتیویته آب رودخانۀ ارس بیش از حد مجاز رؤیت و گزارش نشده است». به گفتۀ او ازآنجاکه منشأ آلودگی در فاصلۀ ۱۵۰ کیلومتری از استان است، هرگونه آلودگی در رودخانۀ ارس جذب خاک و گیاهان میشود و آنچه به محدودۀ استان اردبیل میرسد بیش از حد مجاز تشخیص داده نمیشود.
اشاره به میزان حداقلی آلودگی رادیواکتیو درحالیاست که مقالهای پژوهشی با عنوان «تأثیرات آلودگی رودخانۀ مرزی ارس توسط کشورهای ارمنستان و آذربایجان بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران» که زمستان ۱۴۰۱ در شمارۀ چهارم مجلۀ «پژوهشنامۀ مطالعات مرزی» منتشر شده است، نتایج آزمایشهای انجامشده در ارمنستان، ایران و آذربایجان را «غیرقابل استناد» دانسته و مینویسد: «به دلایل آزمایشهای متقن علمی، شدت سرطانهای مری و معده و پوست و حجم بالای بیماریهای کبدی که ناشی از آلودگی آب ارس است، در ساکنین مناطق مرزی آذرینشین فوق بهشدت افزایشیافته است.»
براساس این مطالعه فعالیتهای نامشخص ارمنستان در شهرهای جنوب شرق ارمنستان و قبل از مرز آذربایجان «ورود مقادیر متنوع ترکیبات فلزی و شبهفلزی مازاد بر آلودگیهای معادن و مملو از آلومینیومهای سمی بسیار نگرانکننده است».
مقالهای در «پژوهشنامۀ مطالعات مرزی» نتایج آزمایشهای انجامشده در ارمنستان، ایران و آذربایجان را «غیرقابل استناد» دانسته و مینویسد: به دلایل آزمایشهای متقن علمی، شدت سرطانهای مری و معده و پوست و حجم بالای بیماریهای کبدی که ناشی از آلودگی آب ارس است، در ساکنین مناطق مرزی آذرینشین فوق بهشدت افزایشیافته است
این مقاله از سوی دیگر با اشاره به آسیبدیدگی نیروگاه متسامور از زلزله و «احتمال خطرآفرینی جانی و محیط زیستی» ادامه میدهد: «نشت مواد رادیواکتیو از نیروگاه هستهای و قدیمی و غیراستاندارد مذکور به رود ارس، به علت کهنگی قطعات و احتمال خطرآفرینی فراوان جانی و محیط زیستی نیروگاه هستهای متسامور ارمنستان توسط کارشناسان منطقهای و بینالمللی و اتحادیه اروپا تایید شده است و همین امر متضمن ورود مواد بسیار سمی و آلوده ناشی از فراوریهای هستهای به منابع آبی ارس و اثرگذاری بسیار بالای آن در ابعاد مختلف بر حوزههای مورد استفاده آب ارس در کشورمان بشود.»
اظهارات رسمی اما این دادهها را رد میکند. حدود ۶ سال پیش «محمد خداپرست»، مدیرکل وقت حفاظت محیط زیست استان اردبیل، در جلسۀ بررسی پایش رودخانۀ ارس گفته بود هیچ آلودگی رادیواکتیوی در آب این رودخانه وجود نداشته است (تسنیم، ۱ تیر ۱۳۹۶). همچنین طبق گزارش خبرآنلاین، «قدرت اخوان اکبری»، رئیس پیشین دانشگاه علوم پزشکی استان اردبیل نیز در ۲۳ دی ۹۸ گفته بود: «به هیچ وجه آب ارس آلوده به اورانیوم و مواد شیمیایی نیست و دانشگاه علوم پزشکی در بررسیهای خود آب و غذای آلودهای را مشاهده نکرده است.»
رصد فعالیت معادن و کارخانههای مس
علاوه بر نگرانی از آلودگی رادیواکتیویتۀ رودخانۀ ارس، در سالهای گذشته وجود فلزات سنگین در این رودخانه رد نشده است. چنانکه طبق اظهارات پیشین «جبار وطنفدا»، مدیرکل دفتر رودخانههای مرزی و منابع آب مشترک وزارت نیرو «فقط وجود فلزات سنگین در این رودخانه محرز بوده» که دلیل آن فعالیت معادن و کارخانههای مس در ارمنستان است. (خبرگزاری مهر، ۲۵ شهریور ۱۳۹۶)
بیستم اردیبهشت امسال اما «فیروز قاسمزاده»، سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با ایسنا از شناسایی معادن آلاینده در ارمنستان، درخواست بازدید از سوی وزارت نیرو و ورود دادستانی و سازمان محیط زیست ارمنستان به این ماجرا خبر داد. به گفتۀ او آلایندهها از جانب «بخش خصوصی» وارد رودخانه میشده و اکنون با انجام بازچرخانی آب، شیرابههای صنایع و معادن حذف شده است. هرچند «به طور مقطعی ممکن است یک روز در ماه افزایش آلایندگی اتفاق بیفتد».
«حمید قاسمی»، مدیرکل وقت محیط زیست آذربایجانشرقی در سال ۹۸ با اشاره به اینکه هدایت پساب به ارس از سوی طرف ارمنی مغایر ضوابط محیط زیستی و پروتکلها و کنوانسیونهای بینالمللی است، به ایرنا گفته بود: «باید وزارت امور خارجه اعتراضهای شدیدالحن خود را اعلام کند و وزارت نیرو نیز با استناد به ضوابط و معیارهای آلایندگی سازمان حفاظت محیط زیست کشور بهسرعت و به جد پیگیری کند و مماشات نکند.» به گفتۀ او آلایندگی ارس از جانب ارمنستان از نوع فلزات سنگین مس و مولیبدن است. ارمنستان پیش از این به رفع کامل ورود آلایندهها به رودخانۀ ارس متعهد شده و بنا بود «اصلاح و ترمیم تاسیسات با هدف حذف کامل تخلیهها تا سال ۲۰۲۱» را انجام دهد. ۳۰ آبان ۹۸ «یوسف غفارزاده»، مدیرعامل وقت آب منطقهای آذربایجانشرقی گفته بود با اجرای سیستم بازچرخانی و مرمت سدهای باطله، تعهدات این کشور بیش از ۵۰ درصد پیشرفت داشته است. بااینهمه، مطالعات بعد از این تاریخ نیز مؤید وجود آلودگی ناشی از فعالیت معادن مس در ارس است. در همین حال، سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان دستگاه ناظر، اظهارنظری در این مورد نداشته و تلاش «پیام ما» برای پیگیری روند کنترل آلودگیها از سوی این سازمان بینتیجه مانده است.
نقطۀ داغ سرطان معده
جغرافیای سرطان و روند رو به افزایش ابتلا در این سالها تغییری نکرده است. سرطان دومین علت مرگومیر در ایران بعد از بیماریهای قلبی و عروقی است و در سالهای گذشته اردبیل رتبۀ اول ابتلا به سرطان معده و گوارش را در کشور داشته است.
ابتلا به سرطان استانهای واقع در مناطق غربی و شمالغربی کشور، طبق مطالعۀ «بررسی روند تغییرات بروز سرطان معده در ایران» (مجلۀ دانشگاه علوم پزشکی مازندران، سال ۹۱) رو به افزایش است. براساس این مطالعه این افزایش میتواند «ناشی از رژیم غذایی و عفونت هیلوباکترپیلوری» باشد. منابع مختلف عوامل خطر دیگری مانند مصرف تریاک، نوشیدن چای داغ، مصرف کم میوه و سبزیجات تازه و بهداشت نامناسب دهان و دندان را علت سرطانهای دستگاه گوارش فوقانی بهویژه معده (در شمالغرب) و مری (در شمالشرق) اعلام کردهاند.
به گفتۀ «فرهاد پورفرضی»، معاون مرکز تحقیقات و درمان بیماریهای گوارشی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، بررسی ریزفاکتورهای مختلف در شماری از مبتلایان برای یافتن علل و عوامل ابتلا به سرطان معده به نتایجی چون چاقی، بیتحرکی و مصرف افزودنیهای غیرمجاز رسیده است. علاوهبراین، «از آنجا که ۷۰ درصد مردم استان اردبیل دارای باکتری معده هستند زمینه نگرانی بروز سرطانهای معده بالاست». او دربارۀ آلودگی آب هم گفته بود: «البته در گذشته مصرف آب آلوده و غذای مانده نیز به تعداد افراد مبتلا به سرطان معده کمک میکرد که در سالهای اخیر این عوامل تا حد زیادی کاهش یافته است.» (خبرگزاری مهر، ۱۷ بهمن ۱۴۰۰) پوررضی امسال بار دیگر تأکید کرد که عادات غذایی شهروندان در استان و مصرف سه برابر میانگین نمک یکی از دلایل سرطان معده است. (ایسنا، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲)
رابطۀ معناداری بین سرطان و آلودگی ارس پیدا نشد
آب آلوده چقدر در ابتلا به سرطان معده نقش دارد؟ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از ۲۰ سال پیش با همکاری دانشگاه علوم پزشکی اردبیل مطالعاتی دربارۀ سرطان را آغاز کرد تا به روشهایی برای پیشگیری از ابتلا به این بیماری دست یابد. در اظهاراتی که دربارۀ نتایج این مطالعات مطرح شده، بهطور خاص به رودخانۀ ارس اشارهای نشده است، اما آب آلوده یکی از فاکتورهای ابتلا به بیماری سرطان معده و گوارش معرفی شده است. «فریبرز منصور قناعی»، فوق تخصص بیماریهای گوارش و کبد، به «پیام ما» میگوید: «یافتن ارتباط آب و آلوده با سرطان معده نیازمند انجام مطالعهای دستکم دهساله و آیندهنگر است. اما به طور کلی میتوان گفت که فاکتورهای ابتلا به سرطان معده و گوارش متعدد هستند و آب آلوده یکی از آنهاست.»
«رضا ملکزاده»، رئیس پژوهشکدۀ بیماریهای گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران و مجری اصلی بزرگترین مطالعۀ کوهورت خاورمیانه و شمال آفریقا در ایران که سرپرستی مطالعه بزرگ کوهورت گلستان را نیز برعهده داشته است، این گفتهها را تأیید میکند. او به «پیام ما» توضیح میدهد: «آب آلوده یکی از علل مهم سرطان است، اما نه آب رودخانه ارس. ما آب چاه در تهران و نقاط دیگر را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که استفاده از این آب در مقایسه با استفاده از آب سد، احتمال ابتلا به سرطان را بیشتر میکند. دلیل هم مشخص است: نیترات. مطالعههای انجامشده نشان میدهد که بهطور معمول نیترات در آبهای راکد مثل آب چاه، خیلی بیشتر از آبهای روان است.» او نیترات آب چاه را عامل سرطان میداند اما دربارۀ وجود همین عامل «سرطانزا» در آب سد خداآفرین اظهارنظری نمیکند.
ملکزاده بار دیگر تأکید میکند: «علل سرطان معده در اردبیل مطالعه شده و کاملاً مشخص شده و واقعاً ربطی به ارس ندارد. بیشترین میزان شیوع این بیماری در مشگینشهر است و دلیل آن این است که چشمههای مشکینشهر نیترات بیشتری دارد چرا که هر جا آتشفشان خاموش باشد، نیترات خاک هم بیشتر است. بنابراین یکی از دلایل رابطه سرطان با آب به خاکی که نیترات دارد برمیگردد یا آبی که در جایی زیاد بماند.» برایناساس، بین آب رودخانۀ ارس و ابتلا به سرطان معده در میان مردم اردبیل رابطۀ معناداری پیدا نشده است و طبق گفتۀ ملکزاده در هر سال، ۵۰ نفر از هر ۱۰۰ هزار اردبیلی به این بیماری مبتلا میشوند. درحالیکه این عدد در تهران به ۱۸، ۱۹ و در بندرعباس به ۷ نفر در همین تعداد میرسد. بین شیوع یک نوع سرطان از شمال تا جنوب ایران تفاوت جدی وجود دارد.
مطالعات انجامشده همچنین رابطهای بسیار قوی بین سرطان مری و استفاده از آب آبانبارها در ترکمنصحرا یافته است. این فوق تخصص بیماریهای گوارش و کبد میگوید: «ترکمنصحرا بیشترین میزان ابتلا به سرطان مری در جهان را دارد و یکی از دلایل این روند، عادت مردم به استفاده از آبهای مانده در آبانبارهاست. غلظت میکروبها و بهخصوص نیترات در آبی که راکد مانده مدام بیشتر میشود.»
نگاه پژوهشها به آبهای آلوده
جدا از نقش عادات غذایی و وجود نیترات در آب در چشمهها و چاهها، بعضی پژوهشها آلودگیهای شیمیایی و فلزات سنگین در رودخانۀ ارس را تأیید میکنند. مطالعۀ انجامشده از سوی «پژوهشنامۀ مطالعات مرزی» که پیشتر به آن اشاره شد، به وجود پنج معدن مس و مولیبدن در شمال، شمالشرق و شرق شهر مرزی آگاراک و در فاصلۀ بین ۲۰۰ متری تا ۵ کیلومتری بستر رودخانۀ ارس پرداخته است که «باعث شده سالیانه میلیونها مترمکعب از پسابهای سمی معادن به علت جهت شیب زمین به سمت رودخانه جاریشده» و بهدنبال آن «غلظتهای آلایندههای شیمیایی و فلزات سنگین در آب رودخانه» افزایش یابد. این مطالعه در ادامه میگوید در حال حاضر سرطان معده در استانهای اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی شیوع بسیار بالایی دارد و میزان بروز سرطان معده در این استانها در مردان ۵۰ در هر ۱۰۰ هزار نفر و در زنان ۲۵ در هر ۱۰۰ هزار نفر در هر سال است.
«مستندسازی خسارتهای بهداشتی-محیط زیستی آلودگی آب رودخانۀ ارس با تأکید بر بازۀ مرزی ارمنستان» پژوهش دیگری است که شهریور ۹۹ از سوی مرکز تحقیقات سلامت و محیط زیست دانشگاه علومپزشکی تبریز و نظارت دفتر مدیریت و حفاظت آلودگی آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست منتشر شده است که علاوهبر سرطان به آسیبهای دیگر آلودگیهای ارس میپردازد. این پایش بهطور نمونه با بررسی اثرات «سرب» بهعنوان یکی از مهمترین آلایندههای ارس نوشته است: «ترکیبات آلی سرب سریعتر جذب میشوند و بنابراین، خطر بیشتری دارند. مشتقات سرب آلی ممکن است سرطانزا باشند. زنان بهطور کلی نسبت به مردان مستعد مسمومیت با سرب هستند. سرب باعث اختلال قاعدگی و ناباروری و سقط خودبهخودی میشود و خطر تولد نوزاد مرده را افزایش میدهد.»
«متسامور» نیروگاهی بدون ایمنی اولیه
«متسامور» که نامش این روزها با آلودگی رودخانۀ ارس همراه شده، به کهنگی و ایمنی ضعیفش مشهور است. این نیروگاه بازماندۀ شوروی است، در دهۀ ۱۹۷۰ در ۳۶ کیلومتری «ایروان» ساخته شده و سالهاست که بخشی از برق مصرفی این کشور را تأمین میکند.
منابع داخلی دربارۀ نیروگاه متسامور بارها به یکی از گزارشهای مجلۀ «نشنالجئوگرافیک» اشاره کردهاند. گزارش کمیسیون توسعۀ پایدار اتاق بازرگانی دربارۀ «آثار و پیامدهای پروژۀ آناتولی شرقی (داپ) بر منابع آب شمالغرب (رودخانۀ ارس)» یکی از آنهاست، که آذر ۱۴۰۱، متسامور را «یکی دیگر از مهمترین منابع آلودهکنندۀ رودخانۀ ارس» معرفی کرد و بهنقل از نشنالجئوگرافیک نوشت که این نیروگاه «خطرناکترین نیروگاه اتمی جهان و یکی از پنج نیروگاه نسل اول دنیا» بهشمار میرود.
گزارش مورد اشاره ۱۴ آوریل ۲۰۱۱ منتشر شده است و بیش از هر چیز دربارۀ خطر این تأسیسات بهدلیل قرارگیری روی گسل هشدار میدهد. هفتم دسامبر ۱۹۸۸ زمینلرزهای به بزرگی ۶.۸ ریشتر رخ داد و ۲۵ هزار کشته و پانصد هزار بیخانمان بهجای گذاشت. متسامور با دو رآکتور فعال، از زلزله جان سالم به در برد، اما دولت شوروی بهدلیل افزایش نگرانیها نیروگاه هستهای را تعطیل کرد.
عمر مفید رآکتورهای VVER که متسامور هم از آن دسته است، با احتساب ایمنی کامل، برابر ۳۰ سال است و اکنون پنجدهه از ساخت این نیروگاه میگذرد. البته مقامات ارمنستان میگویند تغییراتی که در سالهای گذشته در رآکتور انجام شده، آن را ایمنتر کرده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در سالهای گذشته از بهبود ایمنی این تأسیسات گفته است؛ اما بعضی کارشناسان همچنان ایمنی متسامور را کافی نمیدانند.
مقالهای با عنوان «پدافند هستهای با رویکرد مقابله با حوادث هستهای در نیروگاه متسامور ارمنستان» که مهرماه سال ۱۳۹۵ در کنفرانس ملی پدافند غیرعامل و توسعۀ پایدار ارائه شد، با اشاره به شباهت تکنولوژی رآکتور هستهای متسامور به نیروگاه اتمی چرنوبیل، وقوع یک حادثۀ احتمالی هستهای را بررسی کرده است. نتایج تحقیقات عددی و شبیهسازی نشان میدهد که درصورت بروز یک حادثۀ هستهای در متسامور، عناصر موارد رادیواکتیو در عرض کمتر از ۶ و نیم ساعت وارد ایران میشود و در کمتر از ۱۸ ساعت و ۲۰ دقیقه به شهر پرجمعیت تبریز و ۱۶ ساعت و ۱۲ دقیقه به استان اردبیل میرسد.
این مقاله از سوی دیگر به این اشاره میکند که ارسال هوایی اورانیوم با غنای ۶.۳ درصد از روسیه برای متسامور، خود یک بمب هستهای هوایی بهشمار میآید و از سوی دیگر قرار گرفتن روی «آلپا»، کمربند بزرگ زلزلهخیز جهان نیز یکی دیگر از تهدیدات این نیروگاه است.
پیش از این، در سال ۲۰۰۴ نماینده اتحادیه اروپا متسامور را «خطری برای کل منطقه» خوانده و دولت ایالات متحده این تأسیسات را «کهنه و خطرناک» توصیف کرده و بر ساخت تأسیسات جدید تأکید کرده بود. ارمنستان مدتهاست که ساخت یک نیروگاه هستهای جدید را در برنامه دارد، اما تأمین مالی، مانع اصلی این کار بوده است. در روزهای گذشته مجلۀ بینالمللی مهندسی هستهای (neimagazine) از انجام مطالعۀ امکانسنجی اولیه برای ساخت نیروگاه با رآکتور VVER-1200 در ارمنستان خبر داد. درهمینحال، جمنیوز (jamnews) رسانۀ قفقاز هم نوشت: عمر عملیاتی نیروگاه متسامور در سال 2026 به پایان میرسد، اما ارمنستان قصد دارد عمر آن را ده سال افزایش دهد. بنابراین، قرار است ساخت نیروگاه هستهای جدید در سال 2036 به پایان برسد؛ هرچند هنوز مشخص نیست که کدام کشور شریک این پروژه خواهد بود.
منبع: پیام ما