شماره بیستوهشتم ماهنامه «سهنقطه» (مکتوب طنز [+ جد] فارسی) با پرونده ویژه «کافِ کافه» منتشر شد.
اکوبورس: «سهنقطه» ۲۸ به «کافه کافهنشینها، از دیت اول الی شام آخر» تقدیم شده است و عمده مطالب این شماره به کافه و کافهروندگان و کافهدارندگان و زیست کافهای اختصاص دارد. همچنین میتوانید با اسکن کردن کیوآرکد روی جلد این شماره، بهصورت الکترونیک مجله را تورق کنید و نگاهی اجمالی به مطالب و فصلهای آن بیندازید.
به گزارش اکوبورس به نقل از ایسنا، «سهنقطه» ۲۸ به «کافه کافهنشینها، از دیت اول الی شام آخر» تقدیم شده است و عمده مطالب این شماره به کافه و کافهروندگان و کافهدارندگان و زیست کافهای اختصاص دارد. همچنین میتوانید با اسکن کردن کیوآرکد روی جلد این شماره، بهصورت الکترونیک مجله را تورق کنید و نگاهی اجمالی به مطالب و فصلهای آن بیندازید. این شماره با پیشدرآمدی از سیداکبر میرجعفری تحت عنوان «کو دستان نوازشگر مادرم» آغاز میشود که روایتی است از روزهایی که نویسنده با کرونا دستوپنجه نرم میکرده و شرح حال بیمار است از زبان خودش. «اول دفتر» سهنقطه ۲۸ را مدیرمسئول باز میکند. «حریفا رو چراغ کافه را بفروز» عنوان متن امید مهدینژاد است که آن را از خلال کوشش برای یافتن تصویری از کافه در ادبیات معاصر ایران و در نهایت «زمستان» مهدی اخوان ثالث نوشته است. کافه چه ویژگیهایی دارد؟ چه اقشاری را در خودش جای میدهد؟ در کافه چه باید کرد؟ چه نباید کرد؟ حامد درودیان در مطلب «بفرمایید بنشینید، سفارش هم بدهید» به همه این سؤالها پاسخ میدهد. فاطمه چگنی در «کلکسیون انجامنشدهها، ادانشدهها و ماندهها» در باب این که آیا اساساً میتوان به کافههای ایرانی گفت کافه، بیانیهای صریح صادر کرده است. امیر شعبانی در یادداشت خود با نام «کافهباز خوب، کافهباز مرده است» از کافهبازی و کافهگرایی نوشته و آن را با مرگ فردیت پیوند میدهد. پس از او مریم حسننژاد در مطلب «هیچکس با هیچکس معاشرت نکند» به تبیین استراتژی و تحلیل برساختهای اجتماعی کافه در طی قرون اعصار، از زمان ملائکه تا زمان معاصر میپردازد. «از کافکا تا خانومگل» عنوان مطلبی است که محمدحسین افخمی در آن انواع و اقسام کافههای ایرانی را معرفی میکند. افشار مقدم در یادداشتی تحت عنوان «آبمیوه روز برای قفلی گوگولی» کارکنان کافه و بهقول خودش بچههای کافه را براساس تیپولوژی و فاز کافهها دستهبندی میکند. هانیه صالحی در مطلب «شکافهای عمیق فرهنگی در جوامع نئوفلان» از زاویه دیگری بهسراغ موضوع پرونده رفته و انواع و اقسام جماعت کافهنرو و کافهنباز را بررسی میکند. فاطمه خسروانی ـ که دبیر مهمان پرونده ویژه این شماره نیز هست ـ در یادداشت «مکان و بنزین اینستاگرام» کارکرد اصلی کافه در خاورمیانه و علیالخصوص در ایران را شرح میدهد. «کافشق یا عشقهوه» نام یادداشت سیدمصطفی موسوی است که همانطور که پیداست، درباره نقش کافه در عشق و عاشقی و انواع قرارهای عاشقانه نوشته شده است. رضا سعیدی ورنوسفادرانی در مطلب «چیزفلینی اشتهای چه کسی را تحریک میکند؟» در پی پاسخ این سؤال اساسی است که چرا کافهها و منو کافهها و کافهبازها و کافهدارها به اینشکلی که الان هستند درآمدهاند. میثم رمضانعلی یادداشت «غروب حقیقت در کافههای شیطانی و شروق آن در کافههای اسلامی» را پیرامون لزوم “راهاندازی کافههای اسلامی و برچیده شدن کافههای غربی و شیطانی” نوشته است. سیدمحسن رضوی قصه آشنایی و دوستی خود با ویتری بهنام مجید را در یادداشتی با نام «سپید، سیاه، مجید و کمی صندوقدار» تعریف میکند. سمیرا خسروی در مطلب «کافههای واقعی رشتیاند» میکوشد تا اثبات کند که تاریخ کافه از زادگاه نویسنده یعنی رشت آغاز شده است. نرگس مجیدی در یادداشت «فرهنگ کافهروی و کافهروی فرهنگی» از رابطه تنگاتنگ تاریکی کافه با دزدی دریایی و برگزاری پیکنیکهای قاچاقی در کافه میگوید. «بها دادن به امر غیرسودمند» عنوان مطلبی است که فائزه کثیر در آن پیوند میان مقوله خردهفرهنگ با کافه و همچنین کافه رفتن بهمثابه حرکت اعتراضی را شرح میدهد. زهرا مینائی در یادداشت «شاید هم ما زیادی آدمبزرگ شدهایم» از مصائب کافه رفتن با بچهها نوشته و یک کافه شلوغ را با حضور یک کودک نوپا به تصویر میکشد. محمد رفیعی در مطلبی تحت عنوان «فرزندان ناخلف چای» بهعنوان یک چایباز حرفهای، به حضور یار دیرین قهوه یعنی چای در کافهها میپردازد. پس از آن فاطمه فهیمی در «مقام دنبال اثبات یک اصل اثباتشده نبودن» روی انواع گونههای قهوه و اقسام مختلف ترکیبات قهوهای دست میگذارد. کافه حزباللهی موضوعی است که هدی محمدی در یادداشت «بیماریهای لاعلاج ما ریشوها و چادریها» با نگاهی انتقادی به سراغ آن میرود. کمال ضیائی در یادداشت «فلافل آری، دیکف خیر» بر روی پیوند میان کافه و مقوله شهرستان درنگ میکند و از تفاوتهای کافهنشینی در تهران و شهرستان میگوید. «موجودیتهای بااهمیت» عنوان مطلب امیرعلی روشن است که در آن به چند کافه مهم در سطح جهانی و نفوذ تاریخیشان پرداخته شده است. همچنین کیوآرکدهایی در این متن بهجهت یادگیری تلفظ دقیق نام این کافهها تعبیه شده. و در آخرین مطلب پرونده این شماره یعنی «در این اوضاع بیربطی»، علیآینهور شطحی بر نقطه پیدایش کافه میزند. فصل تهرانشهر شماره ۲۸ ماهنامه سهنقطه با متنی خواندنی از ابراهیم افشار بهنام «از خوکدانی تا مامانآش» آغاز میشود که درباره پاتوقها و پاتوقدارهای تهران قدیم است. در ادامه تهرانشهر «کافهای که دوست میداشتم» را میخوانیم که محسن نداف آن را نوشته و شرح گزارشی میدانی است از حضور و پرسه در چند کافه پایتخت. ماهنامه سهنقطه با همکاری هنرمندان فاطمه فهیمی، شیما جوهرچی، فاطمه چاوشی، نفیسه رحمانی، حامد رضوی، سیدمحمد صاحبی، محمد صمدی، محمد باقری، نیلوفر بختیاری، فاطمه خسروانی، راحله حاجیاندوست و سایر دوستان و آشنایان، و به مدیرمسئولی امید مهدینژاد تولید و منتشر میشود. بیستوهشتمین شماره سهنقطه در ۲۱۶ صفحه و با قیمت ۵۰ هزار تومان در کتابفروشیها و فروشگاههای آنلاین عرضه شده است.