آرشیو

دوست داشتیم بزرگ ترین پروژه درمانی کشور در همین دولت افتتاح می شد

اکوبورس: رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران با تأکید بر اینکه ساختن بیمارستان و راه اندازی آن دو مقوله کاملاً جدا است، گفت: مدیریت و بهره‌برداری از بیمارستان بعد از تکمیل ساختمان آن امکان‌پذیر است.
به گزارش اکوبورس به نقل ازمهر، عباسعلی کریمی، با اشاره به دو پروژه بزرگ مهدی کلینیک و مرکز طبی کودکان شماره ۲، افزود: تلاش دانشگاه علوم پزشکی تهران و تیم اجرایی بر این بود که در انتهای دوره چهارساله دوم دولت دکتر روحانی این دو پروژه حتماً جزو پروژه‌هایی باشد که در چرخه درمان وارد شوند. این دو پروژه هرکدام ویژگی‌های خاص خودش را دارد. یکی مهدی کلینیک در محوطه بیمارستان امام خمینی که شرایط خاص خودش را دارد و دیگری مرکز طبی کودکان ۲ یا به عبارتی داخل پرانتز بگویم بیمارستان حکیم که وابسته به مرکز طبی یک دانشگاه در جنوب شهر در منطقه ۱۸ توسط خیر ساخته شده است و به نظرم باید این دو تا پروژه جداگانه درباره‌اش صحبت کنیم. دلم می‌خواهد که جزئیاتی راجع به مدل ساخت آنها و مدل راه‌اندازی‌اش که این روزها مطرح است را برای همکاران دانشگاهی و برای همه مردم عزیزمان توضیح دهم مخصوصاً که بالاخره این روزها در فضای مجازی، ارگان‌های مختلف نظرات مختلفی راجع به این دو بیمارستان داشته‌اند، اطلاعات دست اول آن چیزی است که من الان به‌عنوان مسئول دانشگاه، در اختیار شما می‌گذارم. ابتدا از مهدی کلینیک شروع می‌کنم. مهدی کلینیک یک بیمارستان بزرگ است که با نیت اولیه خیر ساز توسط خانواده مرحوم گرامی در سال هزار و سیصد و نود در زمان ریاست آقای دکتر لاریجانی در دانشگاه کلنگش به زمین خورده شد. خانواده مرحوم گرامی حدود صد و پنجاه میلیارد تومان هزینه کرده است و آهن اولیه آنجا را به‌صورت اسکلت ریختند و کلنگش را به زمین زدند. بعد به دلیل مشکلاتی که پیش آمد پروژه رها و یکی دو سالی کاملاً پروژه متوقف شد تا ۱۳۹۲ رئیس دانشگاه عوض می‌شود و آقای دکتر جعفریان رئیس دانشگاه می‌شوند. مجدد این پروژه همچنان در رکود بوده تا اواخر سال مثلاً نودوچهار و اوایل نودوپنج مجدداً با مدل جدیدی که برای ادامه ساخت بیمارستان گرفته می‌شود از خانواده گرامی هم جدا می‌شود و به‌صورت شرکتی که این شرکت زیر نظر هیئت‌امنای ارزی وزارت بهداشت و با کمک وزارت بهداشت مجدداً با ترکیب یک هیئت‌مدیره‌ای که سه نفر از بیرون بودند و دو نفر هم نماینده‌های دانشگاه شروع به ساخت می‌شود تا سال ۱۳۹۶ که بنده مسئولیت دانشگاه را به عهده گرفتم. بیمارستان یک مجموعه است که راه‌اندازی آن به‌صورت یکپارچه است از نودوشش به این‌طرف با همان روش قبلی منتها این دفعه یک کار دیگری هم اضافه می‌شود و آن سرمایه‌گذاری بانک ملت است و همان هیئت‌مدیره‌ای که قبلاً توی ساخت بودند که سه نفر از بیرون بودند و دو نفر هم از داخل دانشگاه نماینده در آنجا بودند به‌اضافه وام چهارصد میلیارد تومانی که بانک ملت تقبل می‌کند و درواقع با این بیمارستان در ساخت‌وساز شریک می‌شود و کار با سرعت خیلی زیادتری در دوره وزارت آقای دکتر هاشمی ادامه پیدا می‌کند تا بالاخره آقای دکتر هاشمی هم از وزارتخانه تشریف می‌برند و به‌جای ایشان آقای دکتر نمکی می‌آیند. خب وقتی آقای دکتر نمکی آمدند تقریباً در دو سال پیش، پروژه مجدداً توسط وزارت بازبینی شد و خوشبختانه با رایزنی‌هایی که دانشگاه با وزارتخانه کرد، شخص خود من با آقای دکتر نمکی و با معاونت توسعه وزارت خانه و رفت‌وآمدهای زیادی که شد قرار شد با سرعت بیشتری و با همان روش ادامه پیدا کند. آقای دکتر نمکی هم در پروژه حاضر شدند و وقتی از پروژه بازدید کردند خیلی تشویق شدند که فشار بیاورند که ما هم هرچه زودتر پروژه را به انتها برسانیم. دانشگاه در این دوره حداکثر تلاش خودش را کرد و حوزه توسعه دانشگاه و نماینده‌های که از دانشگاه آنجا بودند تلاش کردند و خوشبختانه کمک‌هایی که بانک ملت کرد و کمک‌هایی که هیئت‌امنای ارزی کردند و مجموعه کمک‌هایی که در ادامه ساخت حوزه درمان وزارت بهداشت کرد. پروژه با سرعت بیشتری تا روزهای اخیر پیش رفت. بنا بود که این پروژه ان‌شاءالله در کوتاه‌ترین زمان ممکن در همین دوره مورد بهره‌برداری قرار بگیرد منتها من اینجا بایستی توضیح دهم که ساخت بیمارستان و آن‌هم بیمارستانی به وسعت مرکز مهدی کلینیک، با ظرفیت حدود نه‌صد تخت و کم و زیاد متغیر، یک پروژه خیلی بزرگ و عظیمی است، پروژه‌ای که در نظام سلامت کشور سابقه ساخت با این حجم را در یک جا و یک محل نداشتیم در یک محل آن‌هم در یک محوطه‌ای مثل بیمارستان خوش‌نام قدیمی مثل بیمارستان حضرت امام، علی‌رغم تمام تلاش دانشگاه و تمام تلاش حوزه درمان وزارت بهداشت و تمام تلاشی که هیئت‌مدیره آنجا زحمت کشیدند و خیلی هم تلاش کردند که پروژه به‌روزهای آخر این دوره برسد اما اینکه من به‌عنوان رئیس دانشگاه راضی باشم که آنجا مریض بتواند خوابد آماده نشد واقعیتش این است که آمادگی بیمارستان را من باید یک مقداری تعریف کنم. بیمارستان یک مجموعه است که راه‌اندازی آن به‌صورت یکپارچه است یعنی بایستی تمام بخش‌های کمکی بیمارستان غیر از بخش‌های بستری مثل آزمایشگاه، مثل رادیولوژی، مثل تأسیسات، مثل خدماتی که در آشپزخانه داده می‌شود، خدمات حمل‌ونقل بیمارستان، مثل آسانسور همه باید آماده باشد. نمی‌شود که بیمارستان هزار تختخوابی و یک تعدادی از آن را مثلاً صد تخت و یا دویست تخت آن حتی اگر تخت‌ها آماده است، اما بقیه این تجهیزاتی که بیمارستان نیاز دارد آماده نیست نمی‌شود گفت این بیمارستان مثلاً سیصد تختش آماده است صد تختش آماده است این مقدارش را راه بیندازید. دلمان می‌خواست مهدی کلینیک در همین دوره افتتاح شود درست در روزهایی که درباره راه‌اندازی آن صحبت شد من از هیئت‌مدیره مرکز پرسیدم که الان چند نفر کارگر ساختمانی، مهندس، تکنیسین در آنجا کار می‌کنند. به‌صورت زبانی هیئت‌مدیره آنجا گفتند پانصد و سی نفر، خب بیمارستانی که پانصد و سی نفر داخلش کار ساختمانی می‌کنند، بیمارستانی که ۲۷ آسانسور دارد و هنوز چهار آسانسور راه‌اندازی نشده، نمی‌شود در این طبقات رفت‌وآمد کرد. با اینکه دو آسانسور یا چهار آسانسورها روشن است بعضی از قسمت‌های آنجا آماده است بعضی از بخش‌هایش کاملاً چیدمانش انجام شده ولی بیمارستان تجهیز کامل برای اینکه پرسنل پرستاری، پرسنل خدمات، پرسنل پزشکی بروند داخل آن و شروع به خدمت‌رسانی کنند و مریض بستری شود از نظر من به هیچ‌وجه آماده نیست. خب ما در هفته‌های آخر با توجه به اینکه دلمان می‌خواست در همین دوره هم افتتاح شود خیلی تلاش شد مخصوصاً هیئت‌مدیره آنجا خیلی تلاش کردند ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاد. ما نمی‌توانیم بیمارستان را زودتر از موعد بهره‌برداری کنیم از دفتر آقای رئیس‌جمهور هم تماس می‌گرفتند که این جزو پروژه‌های این دوره دولت یازدهم و دوازدهم است و درست هم هست زیرا بیشتر زحمات این پروژه در دوره وزارت آقای دکتر هاشمی و آقای دکتر نمکی اتفاق افتاده در دولت یازدهم و بیشتر در دولت دوازدهم، حق بود که اگر این پروژه آماده می‌شد مورد بهره‌برداری هم قرار بگیرد ولی من نظرم این است که ما نمی‌توانیم بیمارستان را به‌صورت زودرس و نابجا یا زودتر از موعدی که هنوز بشود بهره‌برداری کرد بهره‌برداری کنیم به دلیل همین مسائل حاشیه‌ای، به همین دلیل در تاریخ ۱۶ تیر نامه‌ای مستقیم به معاون رئیس‌جمهور، آقای دکتر نهاوندیان نوشتم با امضای خودم و همین توضیحات را برای آقای معاون رئیس جمهور رسماً اعلام کردم و گفتم در تاریخ موردنظر این بیمارستان به‌هیچ‌وجه قابل بستری کردن مریض نیست از طرفی به‌هرحال از حوزه‌های مختلف صحبت بود که ما اینجا را با بستری کردن مریض می‌خواهیم افتتاح کنیم خب برای من، من دکتر کریمی با توجه به سابقه خدمتی با توجه به اینکه من یک تجربه بسیار گران‌بهایی در راه‌اندازی بزرگ‌ترین بیمارستان تخصصی کشور از صفر تا صد از سال هزار و سیصد و هشتاد، بیست سال پیش، مرکز قلب تهران داشتم می‌دانم که بیمارستان مرکز قلب روزی که من تنهایی رفتم برای راه‌اندازی آن یک کارگر هم دیگر آنجا کار نمی‌کرد، بیمارستان تکمیل شده بود و فقط خاک و گردوغبار ساخت‌وساز بود. از روزی که من وارد بیمارستان شدم تا روزی که خودم اولین عمل جراحی قلب را در آن بیمارستان بعدازاینکه آقای خاتمی به‌عنوان رئیس‌جمهور، – من شهریور برای راه‌اندازی مرکز قلب رفته بودم – ۱۴ بهمن آقای خاتمی آنجا را افتتاح کرد. صبح چهارده بهمن آنجا پر از مریض قلب بود و من ۱۰ روز بعدش هم اولین عمل قلب خودم را در این مرکز انجام دادم بنابراین شش ماه طول کشید تا بیمارستانی که یک کارگر هم داخلش نبود بتوانیم راه‌اندازی کنیم. خیلی صریح و بی‌پرده همه اطلاعات مهدی کلینیک را به مسئولان دادم من این تجربه گران‌بها را بیست سال قبل پشت سر خودم در دانشگاه علوم پزشکی تهران داشتم خب چطور می‌توانم قبول کنم که الان یک بیمارستان هزار تخت خوابی را با این شرایط مریض بستری کنم. برای همین من خیلی صریح و بی‌پرده همه این اطلاعات را در اختیار وزیر محترم جناب آقای دکتر نمکی قراردادم و ایشان نیز همین اطلاعات را در اختیار معاونت درمان وزارتخانه قرار داد و همین اطلاعات را مکتوب برای معاون رئیس‌جمهور نوشتم خب طبیعی است که انتظار داشتیم که آقای رئیس‌جمهور با توجه به زحمتی که در دوره خودشان برای این مکان کشیدند و حمایت‌هایی که کردند، واقعاً و انصافاً هم بالاخره در این چهار سال یا شش سال این ساخت‌وساز به این شدت انجام شده ایشان بیایند و یک بازدیدی کنند و اجازه بدهند که افتتاح چند ماه بعد اتفاق بیفتد ما هم همین تقاضا را از آقای رئیس‌جمهور کردیم و خوشبختانه بعد از کش‌وقوس‌های زیاد همین اتفاق دیروز افتاد و من خیلی خوشحالم که بالاخره مطلب صحیح ما که به زبان‌های مختلف من هم از طریق وزیر محترم هم از طریق معاون درمان هم از طریق معاون رئیس‌جمهور جناب آقای دکتر نهاوندیان به گوش آقای رئیس‌جمهور رساندیم بالاخره ایشان قبول کرد که حتی بازدید حضوری هم نیایند. ایشان به‌صورت شفاهی در ستاد ملی کرونا توضیح دادند و خیلی هم خوب توضیح دادند که بیمارستان هزار تخت خوابی مهدی کلینیک در این دوره ساخته شده است و ان شاءلله مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. گفتند که ما امروز به‌شدت به آن نیاز داریم. لذت و شیرینی ساخت چنین بیمارستان تخصصی حق مردم است ما نمی‌توانیم اینجا را به‌عنوان یک بیمارستان صحرایی استفاده کنیم ما باید همان کاربری که برایش هزینه شده به‌عنوان یک بیمارستان تخصصی با تجهیزات خودش بهره‌برداری کنیم اگر می‌خواستیم بیمارستان صحرایی بزنیم که هر مکانی می‌شود این را برپا کرد با کمترین هزینه و خوشبختانه آقای رئیس‌جمهور هم دیروز اعلام کردند که این بیمارستان تقریباً مراحل نهایی خودش را طی می‌کند و در چند ماه آینده مخصوصاً ایشان دو ماه گفتند حالا من می‌گویم در چند ماه آینده تلاش می‌کنیم اگر ما باشیم در دانشگاه یا هرکس دیگری در دانشگاه باشد اینجا را ان شاءلله بهره‌برداری کند و لذت و شیرینی ساخت یک چنین بیمارستان تخصصی با یک چنین امکاناتی را برای شهروندان عزیز که حقشان هست آن‌هم در این شرایط کرونایی که بزرگ‌ترین بیمارستان کشور یعنی بیمارستان امام خمینی که کنار این بیمارستان قرار گرفته دارد و در حال حاضر سرویس می‌دهد راه‌اندازی کنیم. دوران کاری ما مهم نیست صحت راه‌اندازی مهدی کلینیک مهم است مهدی کلینیک در کنار سرویس بیمارستان امام خمینی و با مدیریت مشترک آن بیمارستان ان شاءلله بهترین نتیجه را برای کشور داشته باشد. این آرزوی قلبی هر کسی است هر رئیس دانشگاهی، هر وزیری، هروکیلی دلش می‌خواهد که یک چنین پروژه‌ای در دوران کاری‌اش افتتاح شود ولی من اصرار داشتم که دوران کاری ما مهم نیست صحت راه‌اندازی آنجا مهم است و روی این پافشاری هم کردیم. در دوره ما بنا نیست که خدای‌نکرده هیچ کار نمایشی انجام شود من می‌خواهم به اطلاع همشهری‌های خودم و مخصوصاً دانشگاهیان عزیز و مخصوصاً همکاران خودم در دانشگاه علوم پزشکی تهران این جمله را برسانم که دانشگاه، کار صحیح را انجام می‌دهد در دوره ما بنا نیست که هیچ کار خدای‌نکرده نمایشی و هیچ کاری که پشتش کوچک‌ترین اشتباهی باشد انجام شود و بنده روی این پافشاری کردم و موفق شدیم. امروز هم به همه دانشگاهیان مخصوصاً همکاران خودم در دانشگاه علوم پزشکی تهران تبریک می‌گویم که ان شاءالله در ماه‌های آینده با تلاش و پیگیری که دانشگاه خواهد کرد و مسئول اندازی مهدی کلینیک است به بهره برداری برسد. ستاد وزارت بهداشت، معاونت درمان وزارت بهداشت، خود جناب دکتر نمکی خیلی کمک کرده ولی در انتها آن چیزی که بنا هست اتفاق بیفتد راه‌اندازی بیمارستان توسط پرسنل عزیز دانشگاه و همکاران ما در بیمارستان امام خمینی است که زحمت خیلی زیادی کشیدند. آقای دکتر صادق نیت و تیم مدیریت آن بیمارستان تلاش کردند که ان شاءلله آنجا را راه‌اندازی کنند و همه ما شیرینی آن را درچند ماه آینده حس کنیم. بیمارستان امام خمینی بالای هشتاد تا نود سال قدمت دارد، اینجا قبلاً اسمش بیمارستان پهلوی بوده که بعد تبدیل به هزار تختخوابی و بعد از انقلاب به دلیل اینکه امام وقتی با هلیکوپتر تشریف آوردند و در این بیمارستان مستقر شدند اسم اینجا را بیمارستان امام خمینی گذاشتند. بیمارستان امام خمینی، بیمارستانی برای کل ایران است مردم، این بیمارستان را در سرتاسر کشور از قدیم‌الایام می‌شناسند و ملجأ و پناهگاه تمام مریض‌هایی که از سرتاسر کشور به این بیمارستان مراجعه می‌کنند. بیمارستان امام خمینی، بیمارستانی خوش‌نام با تمام تخصص‌ها و کادر درمانی مجرب است. کادر خیلی زحمت کشی دارد، چه پرستاری، چه پزشکی و چه پشتیبانی که سال‌های سال تجربه پشت سر خودشان دارند. امروز مهدی کلینیک هم در داخل همین بیمارستان ساخته شده است. در داخل بیمارستان امام خمینی روزانه حدود ده هزار نفر رفت‌وآمد می‌کنند، این بیمارستان، بیمارستانی معمولی نیست. اولاً این‌که بزرگ‌ترین بیمارستان آموزشی کشور است؛ از حدود چهل دانشگاه علوم پزشکی کشور ازنظر تعداد هیئت‌علمی، ازنظر ظرفیت نیروی انسانی و ازنظر خدماتی که می‌دهد، ازنظر تخصص‌ها و فوق تخصص‌هایی که در آن وجود دارد و اعمال جراحی ویژه‌ای که انجام می‌شود، بزرگ‌تر است. این بیمارستان، بیمارستان معمولی نیست و تمام مریض‌هایی هم که آنجا مراجعه می‌کنند از اقصی نقاط کشور، از کوچک‌ترین روستاهای اطراف کشور و چهارگوشه کشور هستند، من بارها از آقای دکتر صادق نیت سوال کردم و ایشان گفته‌اند که بالای شصت درصد مریض‌های مراجعه‌کننده به بیمارستان امام خمینی از شهرستان‌هاست بنابراین بیمارستان امام خمینی، فقط بیمارستان متعلق به دانشگاه علوم پزشکی تهران نیست، بیمارستان امام خمینی بیمارستان شهر تهران نیست، بیمارستان امام خمینی بیمارستان ایران است؛ بنابراین هر خدمتی، هر کاری، هر اتفاقی در بیمارستان امام خمینی بیفتد انگار که در کهنوج، در بوشهر و یا در تبریز افتاده است یعنی من الان می‌دانم از روستاهایی که در نقشه در زیر پونز هستند و روستاهایی که در کنار مرز کشور هستند از آنجا هم مریض می‌آید خب این بیمارستان که فقط بیمارستان دانشگاه نیست. هر کاری در این بیمارستان انجام شود، اگر وزارتخانه کمکی می‌کند، اگر هر ارگان دیگری کمک می‌کند، به کل کشور کمک می‌کند و اصلاً بحث دانشگاه علوم پزشکی تهران نیست. داستان مرکز طبی کودکان ۲ (حکیم) داستان مرکز طبی ۲ به همین دوره چهارساله‌ای که بنده مسئول دانشگاه هستم برمی‌گردد. در حدود اواخر سال ۱۳۹۷ یعنی حدود دو سال و چند ماه پیش خانم چترروز، آقایان مطهری را به دفتر بنده آوردند. آقایان مطهری گفتند که پدرمان وصیت کرده است که یک پولی داریم و می‌خواهیم یک بیمارستان اطفال ساخته شود. این آقایان رفته بودند مرکز طبی را دیده و با آقای دکتر بدو صحبت کرده و شلوغی و نیاز جامعه را به بیمارستان کودکان و مظلومیت این بچه‌ها را و سرطان‌هایشان را، درمانشان را و مشکلاتشان را دیده بودند. آن‌ها آمدند همین دفتر و ملاقاتی داشتیم. در اولین جلسه که با ایشان داشتیم، صحبت این بود که دانشگاه علوم پزشکی تهران در منطقه جنوب شهر و در منطقه هیجده یک زمینی از بنیاد خریده بود حدود بیست‌ویک هکتار که یک زمین خیلی بزرگی در یک منطقه تقریباً خالی شهر و منطقه محروم نزدیک ورزشگاه امام رضا است. ما آن زمین را داشتیم و تصمیم داشتیم کارهای مختلفی را در آنجا انجام دهیم و به‌عنوان یک سایت دانشگاه از آن استفاده کنیم. وقتی آقای مطهری آمد ما گفتیم حاضر هستیم این زمین را در اختیار شما قرار دهیم تا شما بیمارستان بسازید و چون می‌خواهید بیمارستان اطفال بسازید من از همان ابتدا صحبت کردم با مرکز طبی کودکان که در کنار بیمارستان امام خمینی که یکی از قدیمی‌ترین مراکز درمانی است با حدود شصت سال قدمت و به دوران مرحوم دکتر قریب و دکتر حسن اهری بازمی گردد و بیمارستانی خوش‌نام و قطب علمی کشور در اطفال با تمام تخصص‌ها است ولی بسیار شلوغ است و فشردگی مریض دارد که واقعاً باید آنجا گسترش شما بیایید و یک بیمارستان بسازید، اسمش را هم از اول گفتم مرکز طبی دو بگذارید. چرا؟ برای اینکه با مرکز طبی فعلی لینک شود و ما بتوانیم از هیئت‌علمی و امکانات علمی و پشتوانه این قطب علمی استفاده کنیم، اسم دیگری اگر بگذارید نمی‌شود این کار را کرد آن‌ها هم قبول کردند و قرارداد و توافق‌نامه‌ای امضا کردیم. آقای مطهری در آن جلسه به‌قدری عجله داشت که من یک مقداری تعجب کردم و کمی هم شک کردم و گفتم که این همه عجله ممکن است مثل خیلی کارهای دیگر رها شود ولی خوشبختانه حالا بیست‌وهفت و هشت ماه از آن موقع می‌گذرد و عجیب بود که این آقای مطهری با همان شدت واقعاً کار را شروع کرد. اینجا یک اتفاق عجیبی افتاد. این بود که خیّر ساخت را قبول کرد و دانشگاه زمین را داد و قبول کرد که آنجا را تجهیز کند. دانشگاه، تجهیزات پزشکی را بدهد اما کمک نیروی سومی هم نیاز داشتیم که آن‌هم شهرداری تهران بود خب به دلیل ارتباطی که ما و دانشگاه با شهردار تهران جناب دکتر حناچی و شهردار منطقه آقای فیاض داشتیم این ارتباط را برقرار کردیم و خارج از واقعاً تمام عرف‌های قانونی و تمام زمان‌بندی‌ها و عرض کنم گیرهای اداری که در سیستم‌های اداری هست به‌سرعت تمام این هماهنگی بین سه ارگان شهرداری، دانشگاه و آقای مطهری به‌عنوان خیّر انجام شد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن نقشه آنجا تصویب و آب و برقش درست شد. گازش درست شد. خاک‌برداری آن شروع شد و جالب است که اولین بار مجوز ساخت بیمارستان در سیستم دولتی را هم گرفتیم. کمیسیون ماده پنج و همه این‌ها را رفتیم و شرکت کردیم. به‌صورت فعال هم دانشگاه و هم خود آقای مطهری و شهرداری تهران وارد شدند که من باید برای این همکاری تبریک بگویم زیرا باعث شد که در کمتر از بیست‌وهفت ماه یک بیمارستان بسیار شیک اطفال به نام مرکز طبی ۲، داخل پرانتز برای این‌که این خیّر هم راضی باشد حکیم، در منطقه جنوب تهران در یک منطقه صد درصد موردنیاز و محروم ساخته شود. مدیریت مرکز طبی ۱ و ۲ باید یکی باشد امروز که من اینجا روبروی شما نشستم درواقع آن بیمارستان مثل مهدی کلینیک یک مقداری جلوتر از مهدی کلینیک و کاملاً ساختش روبه پایان است و فقط مقداری کارهایی مثل آزمایشگاه و رادیولوژی و اینها و تجهیزاتش باقی مانده است که این هم جزو آن برنامه‌هایی بود که بنا بود با بستری مریض افتتاح بشود. درباره درباره مدیریت مرکز طبی ۲ هم دانشگاه تصمیم گرفت مدیریت مرکز طبی ۱ و ۲ با آقای دکتر بدو و تیم اطفال دانشگاه یکی باشد. برای اینکه علم مرکز طبی ۱ در آنجا هم باشد اگر این کار را نمی‌کردیم -که خیلی نکته مهمی است و من از روز اول تأکید کردم- آنجا تبدیل می‌شد به یک بیمارستان درجه دو یا سه درمانی که به‌طور مثال فقط بیماران اسهال و استفراغی را بستری کنند و سرماخوردگی را در جنوب تهران درمان کنند که این واقعاً موردنظر دانشگاه موردنظر سازنده و نیاز منطقه نبود. آن کار را هرکسی می‌توانست انجام بدهد و درمانگاه بسازد، ما می‌خواستیم یک بیمارستان دانشگاهی با پتانسیل دانشگاه و عمل‌های تخصصی و فوق تخصصی آن هم ریفرال بشود تا واقعاً قشر محروم اطفال که بعد از انقلاب بیمارستانی برایشان ساخته نشده ساخته شود. با این نیت، خوشبختانه این اتفاق افتاد و این پروژه مراحل انتهایی‌اش را می‌گذراند خانواده آقای مطهری – که خدا خیرشان بدهد و پدرشان را رحمت کند – خیّرانی هستند که من تاکنون خیری به این چابکی و تندی و پیگیری ندیده‌ام که به‌طور شبانه‌روزی آنجا خوابید و کار کرد و ساخت و دانشگاه نیز همه تلاشش را کرد. بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های اطراف آنجا و ساخت و سازش را هم دانشگاه قبول کرد، همزمان دانشگاه، کلنگ یک انبار مکانیزه برای سیزده آبان را زد، دو تا دانشکده را آنجا پیش‌بینی کرد و یک مرکز علم و فناوری را برای دانشگاه پیش‌بینی کردیم همانند مهدی کلینیک آنجا هم روزهای آخر را طی می‌کند با مشورتی هم که با گروه اطفال بیمارستان مرکز طبی کردیم و با آقای دکتر بدو و تیمشان، مشاهده کردیم راه‌اندازی با بستری مریض امکان ندارد و دو سه ماه دیگر وقت لازم داریم، مجدد من اینجا هم اقدام کردم و نامه‌ای نوشتم به وزیر محترم به‌صورت محرمانه و اعلام کردم که افتتاح مرکز طبی ۲ با مریض امکان ندارد و حداقل سه ماه وقت لازم است تا گروه راه‌انداز که من توضیح دادم قبلاً و بازهم توضیح می‌دهم باید آخرین کارگر ساختمانی از بیمارستان بیرون برود زیرا گروهی که کار ساخت می‌کنند با گروهی که می‌خواهند راه‌اندازی کنند متفاوت است، گروه دوم پزشک، پرستار و خدمات است که به کارهای ساختمانی کار ندارند. در مرکز طبی ۲ هم عین این اتفاق باید می‌افتاد و مقداری کار هنوز وجود داشت. یک چند ماهی لااقل یک تا سه ماه را آقای دکتر بدو و بعضی دوستانشان گفتند وقت نیاز داریم که بیاییم و اینجا مستقر شویم بنابراین حضور آقای رئیس‌جمهور با مریض آنجا غیرممکن بود برای همین من خیلی صادقانه به اطلاع وزیر رساندم و خواهش کردم که اگر می‌خواهید بازدیدی کنید بازدید انجام بشود ولی راه‌اندازی و بستری مریض دو سه ماه وقت می‌خواهد و خوشبختانه ایشان هم قبول‌کردند و بنا شد که ان‌شاءالله این اتفاق بیفتد بنده هم تا زمانی که مسئول دانشگاه هستم یا حالا هر کسی که بعد از بنده تشریف بیاورند در اولین فرصت آنجا را با تیم راه‌اندازی که از مرکز طبی ۱ مستقر می‌شوند راه می‌اندازند و در کوتاه‌ترین زمان ممکن بچه‌های مظلوم نیازمند را بستری می‌کنند. این مجموعه در واقع اطلاعاتی است که من می‌توانم راجع به این دو بیمارستان در روزهای آخر بدهم و به دو سه نکته اشاره کنم. ساخت بیمارستان توسط یک گروه با مشخصات متفاوت انجام می‌شود گروه سازنده که از بیمارستان خداحافظی کردند گروه راه‌اندازی که اصلاً یک جنس دیگری هستند – جنس بیمارستانی- می‌آیند و مستقر می‌شوند و راه‌اندازی می‌کنند. معمولاً بر اساس تعداد تخت، محل بیمارستان، نوع تخصص بیمارستان و ظرفیت آن بیمارستان و تعداد روزی که طول می‌کشد تا این بیمارستان به فول ظرفیت برسد متفاوت است تجربه شخصی من می‌گوید بیمارستان پانصد تختی تخصصی و فوق تخصصی قلب تهران که بنده خودم شش ماه در آنجا شبانه‌روز مستقر بودم نزدیک شش ماه طول کشید حالا اگر یک بیمارستانی مثل اطفال بخواهد در جنوب شهر این‌جوری راه‌اندازی بشود حداقل چهار، پنج ماه طول می‌کشد و ما نمی‌توانیم بیمارستانی را که قدرت سرویس‌دهی به بیمار ندارد اسم افتتاح روی آن بگذاریم. فردای صبح آن روز که تلویزیون اعلام کند که اینجا افتتاح شده است مردم سرازیر می‌شوند و طلبکار درمان هستند و خدای‌نکرده یک اتفاقی برای بچه‌های مردم بیفتد کسی پاسخگو نیست و یک جایی مثل مهدی کلینیک حداقل، بیش از شش ماه زمان می‌برد تا به ظرفیت فول برسد و این دو تا نکته‌ای که من روی آن خیلی تأکید دارم و قبلاً گفتم و همیشه هم خواهم گفت که هم تجربه شخصی بنده و هم اطلاعات تخصصی من هست و این تخصص هم مال ماست هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند نه در ستاد وزارت خانه، نه در نهاد ریاست جمهوری، نه جای دیگر راجع به راه‌اندازی بیمارستان این‌طوری نظر بدهند. این نظر واقعاً یک نظر تخصصی است، این مجموع کلامی است که بنده گفتم. جا دارد که از تمام کسانی که در ساخت مهدی کلینیک چه آن‌هایی که گمنام هستند و الان اسمشان نیست چه آنهایی که پشت صحنه هستند از کارگر و مهندس و سازنده و شرکتی که آنجا را ساخته تا آنهایی که در دانشگاه، در وزارت خانه، در بانک و در ارگان‌های مختلف کمک کردند تا مهدی کلیک ساخته شد از ته قلب تشکر می‌کنم قدرشان را بدانیم و خدای‌نکرده اگرهم یک وقت صحبتی شده، بی‌احترامی به آنها نشود. کمال تشکر رادارم در مورد مرکز طبی ۲ هم به‌طور ویژه باید از خود خانواده مطهری که بسیار سرمایه‌گذاری خوب و مفیدی کردند و بسیار زحمت کشیدند قدردانی می‌کنم ان شاءالله روح پدرشان شاد باشد و خودشان خیر ببینند. از شهرداری تهران دکتر حناچی، آقای فیاض شهردار منطقه هیجده و تمام عوامل شهرداری و شورای شهر تهران که کمک کردند که آنجا سریع‌تر ساخته و آماده شود از تیم توسعه دانشگاه و در دانشگاه هم به‌خصوص من از دو نفر نام می‌برم آقای دکتر بیگلر و مخصوصاً خانم چترروز به‌عنوان یک عنصر تعیین‌کننده در تمام این دو تا پروژه و تلاش‌های خانم چترروز در طول این دو پروژه خارج از مسئولیتش و خارج از حیطه کاری‌اش واقعاً کمک‌های شبانه‌روزی کردند و در انتها از روابط عمومی دانشگاه تشکر می‌کنم. اگر بیمارستانی می‌سازیم باید فکر تمام مسائل حاشیه‌ای آن را هم بکنیم بیمارستان را بایستی جامع دید، بیمارستان فقط تخت نیست که یک مریض برود بخوابد روی آن این تخت. یک سرویس‌هایی هست که این سرویس را پزشک می‌دهد، پرستار می‌دهد، خدمات می‌دهد، تأسیسات می‌دهد. بیمارستان یک مجموعه است. این گروهی که در بیمارستان سرویس می‌دهند خودشان هم انسان هستند خود این‌ها سرویس می‌خواهند، امکان ندارد در بیمارستان مریضی را بستری کنید سرویس خوب بگیرد، راضی برود ولی آن گروهی که به این آدم سرویس می‌دهند خودشان راضی باشند، خودشان سرویس نگیرند! اگر بیمارستانی می‌سازیم باید فکر تمام مسائل حاشیه‌ای‌اش را هم بکنیم، باید بیمارستان را جامع دید. بیمارستان مسافرخانه نیست که شما از یک راه پله‌ها بروید بالا روی یک تخت بخوابید. صبح هم بلند شوید و بروید بیمارستان یک هتل پنج ستاره است با تمام امکانات، پارکینگ می‌خواهد، غذاخوری می‌خواهد، وسایل رفاهی می‌خواهد هم برای پزشک و هم برای پرستار و هم برای پرسنل بیمارستان و هم برای بیمار. پدر و مادری که از کیلومترها دورتر بچه‌اش را در این بیمارستان بستری می‌کند شب باید کجا بخوابند؟ بروند در مسافرخانه، توی خیابان، توی چادر؟!، باید همراه سرا کنارش باشد بنابراین در مرکز طبی ۲ خوشبختانه به کمک شهرداری و خود خیّر هم همراه‌سرا، هم پارکینگ و هم وسایل رفاهی برای همه دیده شده. در بیمارستان امام خمینی هم خوشحالیم که در این سه چهار سال اخیر بالاخره پارکینگ آن تقریباً آماده شده و در حال راه‌اندازی است. در مورد مترو هم بگویم که مرکز طبی دو در جایی قرار گرفته در کنار اتوبان که با خط سه مترو فاصله کمی دارد ما در بررسی‌هایی که کردیم دیدیم اگر یک ایستگاه به خط سه اضافه شود به مترو وصل می‌شود. در مهدی کلینیک هم که از قبل یک ایستگاه مترو بود و خوشبختانه آنجا هم با تلاشی که دانشگاه کرد و خود بیمارستان و کمکی که شهرداری و شورای شهر کرد حتی اسم آن را هم به نام ایستگاه مدافعان سلامت نامگذاری کردند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا