آرشیو

پول بورس از املاک شمال تهران سردرآورد

اکوبورس: علی صالح آبادی کارشناس و مدیر بانکی و رئیس اسبق بورس درباره اینکه چرا بعد ۴۰ سال هنوز نتوانستیم تورم را حل کنیم، ریشه اصلی تورم را اتکای بیش از حد به دلارهای نفتی می داند.
به گزارش اکوبورس،موضوع تورم مساله اصلی این روزهای اقتصاد است که هم معیشت مردم و هم فعالیت های اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده، از طرفی موجب شده که نگاه مردم به هر کالایی سرمایه ای شود، حتی مصرفی ترین کالا، به این معنی که هیچ کس حاضر نیست پول دست خود نگه دارد و می خواهد هر چه زودتر این پول را به کالا تبدیل کند تا از کاهش ارزش پول عقب نماند، که همین مسله خودش به رشد قیمت ها و تورم دامن می زند. اینکه چرا مشکل تورم در ایران هنوز حل نشده و چرا ما جزو معدود کشورهای دنیا با نرخ تورم بالا هستیم، کارشناسان حوزه اقتصاد دلایل متعددی را عنوان می کنند و البته هر کدام ایده هایی هم برای حل مشکل داشته و دارند. در ادامه بررسی های کارشناسی موضوع تورم در ایران و بیان راه حل ها، این بار به سراغ دکتر علی صالح آبادی کارشناس مسائل مالی، بانکی و اقتصادی رفتیم. صالح آبادی رئیس اسبق سازمان بورس و مدیر عامل فعلی بانک توسعه صادرات در این گفتگو به بیان 4 ریشه اصلی تورم در ایران و طرح برخی ایده ها برای حل این معضل می پردازد و اتکای به دلارهای نفتی را مهمترین ریشه تورم در ایران دانسته  معتقد است، تا ریال و دلار در ایران شناسنامه دار نشوند، این مشکل پابرجا خواه ماند. ولی افزایش پایه های مالیاتی را یکی از مهمترین راه حل ها می داند و یک پیشنهاد ویژه هم در خصوص  خنثی کردن تورم دلارهای نفتی دارد و معتقد است، باید بدهی های ارزی به شکل ریالی تسویه شود. صالح آبادی که خود مدیرعامل بانک است، سهم بانک ها در تورم را قابل توجه می داند و دلیل آن را بحث اضافه برداشت های برخی بانک ها از منابع بانک مرکزی ارزیابی می کند. جالب اینکه وی که رئیس اسبق سازمان بورس هم بوده، وضعیت امروز بورس را هم یکی از دلایل تورم ارزیابی می کند و می گوید: هم به لحاظ واقعی و هم انتظاری ، به افزایش قیمت ها دامن زده شده است.   بحث مشخص ما تورم است، جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی در دنیاست که در این 40 سال نتوانسته مشکل تورم را حل کند، تورم عامل بسیاری از نابسامانی‌های ما در اقتصاد شده است و بسیاری از مشکلاتی که در اقتصاد، تولید و معیشت مردم داریم به تورم برمی‌گردد؛ بحث‌های زیادی درباره اینکه تورم از کجا آمده و چرا در این چند سال ما هنوز نتوانستیم تورم را حل کنیم، به دفعات مطرح شده و کارشناسان اقتصادی نظرات زیادی دارند، به نظر می‌رسد موضوع نقدینگی و خلق پول و … شاید یکی از مهمترین ریشه‌های بحث تورم در ایران است و تا این بحث را حل نکنیم تورم هم حل نخواهد شد. البته یکسری از کارشناسان معتقدند مشکل اقتصاد ما الان که تورم داریم بیشتر جنبۀ عرضه بوده است یعنی تولید ناخالص داخلی ما پایین است. اگر بخواهیم تورم را ریشه‌یابی کنیم به نظر شما بیشتر چه جاهایی را باید مدنظر بدهیم؟ راه‌حل چیست و چه باید بکنیم؟ صالح آبادی: همانطور که شما اشاره کردید اگر به ریشه‌های تورم بخواهیم اشاره بکنیم البته دلایل متعدد است طبعاً‌ من شاید همۀ زوایا را نگویم بالاخره بخشی از زوایا که الان به نظر من مهم می رسد را عرض می‌کنم. یکی از مشکلاتی که ما داریم اتکای سیاست‌های مالی و بودجه‌ای دولت به منابع نفت و منابع حاصل از فروش نفت و بانک مرکزی است که تحت عنوان «عدم استقلال بانک مرکزی» از آن یاد می‌شود. وقتی بحث استقلال بانک مرکزی پیش می‌آید همه فکر می‌کنند اگر رئیس کل بانک مرکزی را اگر آقای X یا Y انتخاب کند، استقلال ایجاد می‌شود یا نمی‌شود؟ اصلاً بحث انتخاب رئیس کل نیست بحث این است که اتکای سیاست‌های بودجه‌ای ‌ما به بانک مرکزی باید از بین برود، به نظر من این خیلی مهم است که بودجه ما تا زمانی که به بانک مرکزی و به سیاست‌های پولی وصل باشد، طبیعی است که این مشکل حل نمی‌َشود.پس استقلال بانک مرکزی به این مفهوم است که بانک مرکزی درگیر تامین ریال بودجه دولت نشود، این خیلی مهم است، من این را معنای استقلال بانک مرکزی می‌دانم. در طول سالیان چون اقتصاد ما نفتی بوده و بودجه دولت از محل فروش نفت تامین می‌َشده زمانی که ما نفت را به کشورهای خریدار می‌فروشیم ارز حاصل از فروش نفت به حساب‌های بانک مرکزی واریز می‌شده، بانک مرکزی درواقع این ارزها را خریداری می‌کند و به مشتریان ریال می‌دهد؛ بنابراین نگاه دولت به بانک مرکزی است که نفتی را که فروخته ریال آن را بانک مرکزی به دولت بدهد، این ارز در اختیار بانک مرکزی است و بانک مرکزی باید به دولت ریال بدهد، بانک مرکزی این ارز را در دوره‌هایی که تحریم نیست، به واردکنندگان می‌فروشد ریال می‌گیرد و به دولت می‌دهد. اگر بتواند همۀ این ارز را در یک فرآیندی به واردکنندگان بفروشد،‌ ریال تامین کند، اشکال آن کمتر است یعنی پول جدیدی خلق نکند. یک زمانی بانک مرکزی ریال را به دولت می‌دهد و بعداً ارز را در بازار می‌فروشد این خلق نقدینگی می‌کند! چطور؟ صالح‌آبادی: بانک مرکزی اول ارز را از دولت می‌خرد ریال را به دولت می‌دهد و بعداً در بازار ارز را می‌فروشد، پس یک خلق نقدینگی می‌کند. به دلیل بحث سرعت گردش پول؟ صالح‌آبادی: بله سرعت گردش پول، این باعث تورم می‌َشود. در دوره‌های تحریمی هم ما محدودیت دسترسی به منابع داریم. معمولاً یک کار دیگری هم می‌کند یعنی شما دو نوع را گفتید یعنی فروش ارز به واردکننده بحث تورم را ندارد یکی بحث فروش آن به دولت و بعد ارز را به بازار بدهد، یک کار سومی به نظر می‌رسد بعضی سال‌ها انجام می‌شده که ارز را بعنوان ذخایر خودش می‌کند و اسکناس چاپ می‌کند. صالح‌آبادی: این انتشار نقدینگی است.  یعنی انجام شده است؟ صالح‌آبادی: بله. این هم باز اتکای دولت به سیاست‌های بانک مرکزی است یعنی یک بخشی هم همین است، من حالت خوبش را گفتم، شما حالت بد آن گفتید که درست است، بانک مرکزی می‌گوید برای تقویت ذخایرم ریال می‌دهم و این باز خلق نقدینگی ایجاد می‌کند. یک حالت دیگر که در دوران تحریم و محدودیت‌ها شاهد هستیم این است که مثلاً یک پولی در یک حسابی در یک کشوری است، این پول به دلیل محدودیت‌های تحریمی قابل مصرف نیست و نمی‌شود این پول را انتقال داد، بانک مرکزی این ارز را می‌خرد و ریال می‌دهد و آن ارز هم عملاً به دلیل محدودیت‌ها وارد چرخه اقتصادی نمی‌شود. پس اتکای سیاست‌های بودجه‌ای دولت به نفت و بانک مرکزی یک دلیل است که این واقعاً یک ریشه تورم است.  یعنی ما درآمد نفت را نیاوریم… صالح‌آبادی: مگر همۀ کشورهای دنیا نفت دارند؟ اقتصادشان را چگونه اداره می‌کنند؟ کشورها عمدتاً از طریق درآمدهای مالیاتی کشورشان را اداره می‌کنند، یکی از مشکلات دیگر ما این است که ما عادت کردیم با درآمد نفت کشور را اداره بکنیم، همین فرهنگ کار و تلاش را در کشور پایین می‌آورد. ما بایستی تلاش و کوشش کنیم، ثروت تولید کنیم از ثروت تولیدشده مالیات بگیریم و کشور را اداره بکنیم.  یعنی با ثروت آفرینی نه ثروت فروشی! صالح‌آبادی: دقیقاً، با ثروت‌آفرینی نه با ثروت‌فروشی، باید مالیات بگیریم و کشور را اداره بکنیم و همه جای دنیا هم همین است. پس یکی از ایرادهای ما اتصال سیاست‌های بودجه‌ای و مالی دولت به سیاست پولی و ارزی است، این هم روی نرخ ارز اثر مثبت و منفی می‌گذارد و هم اینکه آن سیاست بودجه‌ای باعث می‌شود که غلبه کند یعنی تامین منابع دولت و اینکه دولت بودجه‌اش را تامین بکند بر سیاست‌های پولی و ارزی بانک مرکزی اثرگذار است، آن در حاشیه می‌رود و این اول می‌شود. درحالی که باید سیاست‌های پولی و ارزی بانک مرکزی در اولویت باشد، اصلاً دولت نباید چشم‌داشتی به این داشته باشد که من چون می‌خواهم بودجه‌ام را تامین کنم فعلاً‌ این پول را بدهید! این یعنی سیاست‌های پولی و ارزی تحت‌الشعاع سیاست‌های بودجه‌ای قرار می‌گیرد.  موضوع تورم مساله اصلی این روزهای اقتصاد است که هم معیشت مردم و هم فعالیت های اقتصادی را تحت تاثیر قرار داده، از طرفی موجب شده که نگاه مردم به هر کالایی سرمایه ای شود، حتی مصرفی ترین کالا، به این معنی که هیچ کس حاضر نیست پول دست خود نگه دارد و می خواهد هر چه زودتر این پول را به کالا تبدیل کند تا از کاهش ارزش پول عقب نماند، که همین مسله خودش به رشد قیمت ها و تورم دامن می زند. اینکه چرا مشکل تورم در ایران هنوز حل نشده و چرا ما جزو معدود کشورهای دنیا با نرخ تورم بالا هستیم، کارشناسان حوزه اقتصاد دلایل متعددی را عنوان می کنند و البته هر کدام ایده هایی هم برای حل مشکل داشته و دارند. در ادامه بررسی های کارشناسی موضوع تورم در ایران و بیان راه حل ها، این بار به سراغ دکتر علی صالح آبادی کارشناس مسائل مالی، بانکی و اقتصادی رفتیم. صالح آبادی رئیس اسبق سازمان بورس و مدیر عامل فعلی بانک توسعه صادرات در این گفتگو به بیان 4 ریشه اصلی تورم در ایران و طرح برخی ایده ها برای حل این معضل می پردازد و اتکای به دلارهای نفتی را مهمترین ریشه تورم در ایران دانسته  معتقد است، تا ریال و دلار در ایران شناسنامه دار نشوند، این مشکل پابرجا خواه ماند. ولی افزایش پایه های مالیاتی را یکی از مهمترین راه حل ها می داند و یک پیشنهاد ویژه هم در خصوص  خنثی کردن تورم دلارهای نفتی دارد و معتقد است، باید بدهی های ارزی به شکل ریالی تسویه شود. صالح آبادی که خود مدیرعامل بانک است، سهم بانک ها در تورم را قابل توجه می داند و دلیل آن را بحث اضافه برداشت های برخی بانک ها از منابع بانک مرکزی ارزیابی می کند. جالب اینکه وی که رئیس اسبق سازمان بورس هم بوده، وضعیت امروز بورس را هم یکی از دلایل تورم ارزیابی می کند و می گوید: هم به لحاظ واقعی و هم انتظاری ، به افزایش قیمت ها دامن زده شده است.   بحث مشخص ما تورم است، جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی در دنیاست که در این 40 سال نتوانسته مشکل تورم را حل کند، تورم عامل بسیاری از نابسامانی‌های ما در اقتصاد شده است و بسیاری از مشکلاتی که در اقتصاد، تولید و معیشت مردم داریم به تورم برمی‌گردد؛ بحث‌های زیادی درباره اینکه تورم از کجا آمده و چرا در این چند سال ما هنوز نتوانستیم تورم را حل کنیم، به دفعات مطرح شده و کارشناسان اقتصادی نظرات زیادی دارند، به نظر می‌رسد موضوع نقدینگی و خلق پول و … شاید یکی از مهمترین ریشه‌های بحث تورم در ایران است و تا این بحث را حل نکنیم تورم هم حل نخواهد شد. البته یکسری از کارشناسان معتقدند مشکل اقتصاد ما الان که تورم داریم بیشتر جنبۀ عرضه بوده است یعنی تولید ناخالص داخلی ما پایین است. اگر بخواهیم تورم را ریشه‌یابی کنیم به نظر شما بیشتر چه جاهایی را باید مدنظر بدهیم؟ راه‌حل چیست و چه باید بکنیم؟ صالح آبادی: همانطور که شما اشاره کردید اگر به ریشه‌های تورم بخواهیم اشاره بکنیم البته دلایل متعدد است طبعاً‌ من شاید همۀ زوایا را نگویم بالاخره بخشی از زوایا که الان به نظر من مهم می رسد را عرض می‌کنم. یکی از مشکلاتی که ما داریم اتکای سیاست‌های مالی و بودجه‌ای دولت به منابع نفت و منابع حاصل از فروش نفت و بانک مرکزی است که تحت عنوان «عدم استقلال بانک مرکزی» از آن یاد می‌شود. وقتی بحث استقلال بانک مرکزی پیش می‌آید همه فکر می‌کنند اگر رئیس کل بانک مرکزی را اگر آقای X یا Y انتخاب کند، استقلال ایجاد می‌شود یا نمی‌شود؟ اصلاً بحث انتخاب رئیس کل نیست بحث این است که اتکای سیاست‌های بودجه‌ای ‌ما به بانک مرکزی باید از بین برود، به نظر من این خیلی مهم است که بودجه ما تا زمانی که به بانک مرکزی و به سیاست‌های پولی وصل باشد، طبیعی است که این مشکل حل نمی‌َشود.پس استقلال بانک مرکزی به این مفهوم است که بانک مرکزی درگیر تامین ریال بودجه دولت نشود، این خیلی مهم است، من این را معنای استقلال بانک مرکزی می‌دانم. در طول سالیان چون اقتصاد ما نفتی بوده و بودجه دولت از محل فروش نفت تامین می‌َشده زمانی که ما نفت را به کشورهای خریدار می‌فروشیم ارز حاصل از فروش نفت به حساب‌های بانک مرکزی واریز می‌شده، بانک مرکزی درواقع این ارزها را خریداری می‌کند و به مشتریان ریال می‌دهد؛ بنابراین نگاه دولت به بانک مرکزی است که نفتی را که فروخته ریال آن را بانک مرکزی به دولت بدهد، این ارز در اختیار بانک مرکزی است و بانک مرکزی باید به دولت ریال بدهد، بانک مرکزی این ارز را در دوره‌هایی که تحریم نیست، به واردکنندگان می‌فروشد ریال می‌گیرد و به دولت می‌دهد. اگر بتواند همۀ این ارز را در یک فرآیندی به واردکنندگان بفروشد،‌ ریال تامین کند، اشکال آن کمتر است یعنی پول جدیدی خلق نکند. یک زمانی بانک مرکزی ریال را به دولت می‌دهد و بعداً ارز را در بازار می‌فروشد این خلق نقدینگی می‌کند! چطور؟ صالح‌آبادی: بانک مرکزی اول ارز را از دولت می‌خرد ریال را به دولت می‌دهد و بعداً در بازار ارز را می‌فروشد، پس یک خلق نقدینگی می‌کند. به دلیل بحث سرعت گردش پول؟ صالح‌آبادی: بله سرعت گردش پول، این باعث تورم می‌َشود. در دوره‌های تحریمی هم ما محدودیت دسترسی به منابع داریم. معمولاً یک کار دیگری هم می‌کند یعنی شما دو نوع را گفتید یعنی فروش ارز به واردکننده بحث تورم را ندارد یکی بحث فروش آن به دولت و بعد ارز را به بازار بدهد، یک کار سومی به نظر می‌رسد بعضی سال‌ها انجام می‌شده که ارز را بعنوان ذخایر خودش می‌کند و اسکناس چاپ می‌کند. صالح‌آبادی: این انتشار نقدینگی است.  یعنی انجام شده است؟ صالح‌آبادی: بله. این هم باز اتکای دولت به سیاست‌های بانک مرکزی است یعنی یک بخشی هم همین است، من حالت خوبش را گفتم، شما حالت بد آن گفتید که درست است، بانک مرکزی می‌گوید برای تقویت ذخایرم ریال می‌دهم و این باز خلق نقدینگی ایجاد می‌کند. یک حالت دیگر که در دوران تحریم و محدودیت‌ها شاهد هستیم این است که مثلاً یک پولی در یک حسابی در یک کشوری است، این پول به دلیل محدودیت‌های تحریمی قابل مصرف نیست و نمی‌شود این پول را انتقال داد، بانک مرکزی این ارز را می‌خرد و ریال می‌دهد و آن ارز هم عملاً به دلیل محدودیت‌ها وارد چرخه اقتصادی نمی‌شود. پس اتکای سیاست‌های بودجه‌ای دولت به نفت و بانک مرکزی یک دلیل است که این واقعاً یک ریشه تورم است.  یعنی ما درآمد نفت را نیاوریم… صالح‌آبادی: مگر همۀ کشورهای دنیا نفت دارند؟ اقتصادشان را چگونه اداره می‌کنند؟ کشورها عمدتاً از طریق درآمدهای مالیاتی کشورشان را اداره می‌کنند، یکی از مشکلات دیگر ما این است که ما عادت کردیم با درآمد نفت کشور را اداره بکنیم، همین فرهنگ کار و تلاش را در کشور پایین می‌آورد. ما بایستی تلاش و کوشش کنیم، ثروت تولید کنیم از ثروت تولیدشده مالیات بگیریم و کشور را اداره بکنیم.  یعنی با ثروت آفرینی نه ثروت فروشی! صالح‌آبادی: دقیقاً، با ثروت‌آفرینی نه با ثروت‌فروشی، باید مالیات بگیریم و کشور را اداره بکنیم و همه جای دنیا هم همین است. پس یکی از ایرادهای ما اتصال سیاست‌های بودجه‌ای و مالی دولت به سیاست پولی و ارزی است، این هم روی نرخ ارز اثر مثبت و منفی می‌گذارد و هم اینکه آن سیاست بودجه‌ای باعث می‌شود که غلبه کند یعنی تامین منابع دولت و اینکه دولت بودجه‌اش را تامین بکند بر سیاست‌های پولی و ارزی بانک مرکزی اثرگذار است، آن در حاشیه می‌رود و این اول می‌شود. درحالی که باید سیاست‌های پولی و ارزی بانک مرکزی در اولویت باشد، اصلاً دولت نباید چشم‌داشتی به این داشته باشد که من چون می‌خواهم بودجه‌ام را تامین کنم فعلاً‌ این پول را بدهید! این یعنی سیاست‌های پولی و ارزی تحت‌الشعاع سیاست‌های بودجه‌ای قرار می‌گیرد. راه‌حل اساسی این است که همانطور که مقام معظم رهبری سالیان قبل بارها تاکید کردند که اتکای بودجه به نفت را هر سال کاهش بدهید به سمت این بروید که یک روزی ما نفت صادر نکنیم و کشور را اداره کنیم، حالا تحریم هم مطرح نبود. لذا این یک سیاست اصولی است یعنی بالاخره الان فروش نفت ما صفر یا کم شده است از یک طرف بد است چون ما اتکا داشتیم ولی از آن طرف دیگر یک فرصت، الزام و اجباری است که برویم راهکارهای جایگزین ایجاد بکنیم برای اینکه بتوانیم تامین منابع بکنیم.  ولی دولت از همین فرصت ایجادشده هم حسن استفاده را نمی‌کند و از همان راهکارهای راحت و تورم زا استفاده کرده، مثلاً می گوید مقدار مشخصی ارز در یک کشور دیگری دارم نمی‌توانم آن را بیاورم معادل همان را بانک مرکزی ریال بدهد… صالح‌آبادی: این خلق محض نقدینگی است. بنابراین راهکار ریشه‌ای آن این است که ما به این سمت برویم که راهکارهای جایگزین ایجاد کنیم و سیاست‌های پولی و مالی‌مان را از هم مستقل کنیم و این استقلال بانک مرکزی می‌شود.  در واقع شما می‌گویید یک بخشی از منبع این نقدینگی فزاینده به همان سیاست‌های بودجه ای و درآمد نفتی که به بودجه می‌آید مربوط میشود. صالح‌آبادی:‌ سیاست‌های بودجه‌ای و درآمد نفتی که در بودجه می‌آید، حاکم بر سیاست‌های پولی و ارزی ما می‌َشود، درحالی که سیاست‌های پولی و ارزی باید مستقل از سیاست‌های بودجه‌ای دولت باشد، درواقع سیاست‌های پولی و مالی مستقل از هم باشند. این یک ریشه تورم بالا در کشورمان است. * پیشنهاد به مجلس جدید: به جای افزایش نرخ مالیات، پایه‌های مالیاتی را افزایش دهید یک ریشه هم که لابه‌لای مطالب عرض کردم این است که ما عادت کردیم از این مسیر تامین مالی کرده و منابع مالی تهیه کنیم و نرفتیم پایه‌های مالیاتی را گسترش بدهیم. پیشنهاد من به مجلس جدید و با همکاری دولت این است که ما به جای اینکه نرخ مالیات را اضافه کنیم پایه‌های مالیاتی را گسترش بدهیم، این کار پیچیده‌ای نیست، برای این بخش هم باید سرمایه‌گذاری در بخش‌های آی‌تی و فنی شود که هر چه سرمایه‌گذاری شود به نظرم جای دوری نمی‌رود و هم وضع قانون شود مثلاً موردی که اخیراً تصویب شد، از خانه‌های خالی مالیات بگیریم و این یک پایۀ مالیاتی جدید است. در کشور بایستی فعالیت‌های سودگرانه و دلالی مشمول مالیات شود، الان کارهای سودگرانه از مالیات معاف است یا مالیات حداقلی دارد ولی از آن طرف تولید مالیات دارد، این سیاست ضد تولید است، تولید باید مالیات بدهد، از آن طرف اگر کسی در سال 10 تا خانه و ملک می‌خرد و می‌فروشد یک مالیات نقل و انتقال جزیی می‌دهد، یعنی مثلاً دو سه میلیارد ملک دو سه میلیون مالیات می‌دهد، این معنی ندارد. کسی زمین و ساختمان می‌خرد باید مالیات بدهد. آن هم کسانی که دائم خرید و فروش می‌کنند حالا ممکن است یک نفر برای مصرف خودش یک خانه بخرد یک بحث است ولی آنهایی که دائم سودگرانه در این فضاها کار می‌کنند باید مشمول مالیات شوند و مالیات‌های خوب بدهند. * تمام معاملات سوداگرانه باید مالیات بدهند/ پول باید شناسنامه داشته باشد ما فعالیت‌های سودگرانه را رها کردیم به نظرم یکی از منابع درآمدی دولت می‌تواند گسترش پایه‌های مالیاتی باشد، اولاً معاملات در کشور باید شفاف باشد من این را بارها گفتم، پول در کشور باید شناسنامه داشته باشد، پول بی‌شناسنامه نباید داشته باشیم، یعنی امروز صد میلیون به حساب یک نفر آمده، از کجا و بابت چه آمده است؟ این کار جلوی فساد را هم می‌گیرد،‌ امروز کسی پول را با کیسه به دیگری نمی‌دهد، پول از طریق بانک جابجا می‌شود این کار به هیچ‌وجه پیچیده‌ای نیست، اگر ما می‌خواهیم جلوی فساد را بگیریم باید مشخص شود پولی که وارد زندگی ما شده است از کجا آمده و با چه مستنداتی این پول وارد حساب ما شده است؟ اگر ردیابی وجوه مشخص شود، نتایج بسیار مهمی خواهد داشت ضمن آنکه ردیابی تراکنش‌ها برای مالیات هم مهم است و می‌تواند بر این موضوع اشراف پیدا بکند. اولاً همۀ اقشار باید مالیات بدهند، اینکه در کشورهای دیگر اشخاص حقیقی اظهارنامه می‌دهند در ایران هم باید اشخاص حقیقی اظهارنامه بدهند. طرح مالیات از سپرده های بانکی و سهام نیز مدتی است مطرح می شود هرچند با تکذیب و تاییدهای فراوانی نیز همراه است، نظر شما درباره دریافت مالیات از سپرده های بانکی و سهام چیست؟ صالح‌آبادی: ما باید جامع نگاه کنیم اگر یک تکه از پازل را نگاه کنیم می‌توانیم لطمه بزنیم مثلاً بگوییم از سهام و سپرده مالیات بگیریم و از خرید و فروش ملک مالیات نمی‌گیریم مشخص است پول از اینجا به ملک می‌رود و آنجا تورم ایجاد می‌کند.  طرحی خود سازمان دارد به نام طرح مالیات از مجموع درآمد. صالح‌آبادی: این خیلی خوب است هم مالیات بر مجموع درآمد و هم مالیات بر معاملات و تکرر معاملات، این را هم می‌َشود در بورس پیاده کرد و هم در ملک و ارز و طلا و در همۀ فعالیت‌های اقتصادی. باید جلوی فعالیت‌های بی‌شناسنامه گرفته شود، هر فعالیت اقتصادی شناسنامه‌دار شود و اگر ردیابی وجوه که بالاخره از طریق بانک اتفاق می‌افتد (که البته این فرآیند الان شروع شده و باید تکمیل شود)، اجرایی شود آثار بسیار مثبتی خواهد داشت؛ به نظرم ما باید بتوانیم با کمک سیستم بانکی و کمک سیستم مالیاتی پایا و وضع قوانین و سیستم‌های فنی پایه‌های مالیاتی را گسترش بدهیم به گونه‌ای که درآمدهای دولتی از محل مالیات به گونه‌ای در طول زمان افزایش پیدا بکند که نفت به حاشیه برود و آن وقت آن استقلال سیاست‌های پولی و مالی اتفاق می‌افتد، رئیس کل را هر کسی می‌خواهد انتخاب کند مهم نیست، مهم این است که این اتکا نباشد.  اگر ما پایه‌های مالیاتی را افزایش بدهیم بودجه دولت به مرور به مالیات وابسته می‌شود و از نفت خارج می‌َشود این بحث منطقی و درستی است و درنهایت وقتی بودجه دولت به شکل ریالی از داخل تامین شود ما آن تورم خلق پول را نداریم. ولی مشکلی که ما داریم شاید به دلیل عدم شفافیت است، عدم نظارت است در بحث مالیات مثلاً مالیات بر املاک، خانه‌های خالی، مالیات بر خودرو، وقتی این بحث را مطرح می‌کنید این نگرانی وجود دارد که الان کسانی مالیات می‌پردازند آن پول را از جای دیگری تامین می‌کنند مثلاً از محل افزایش قیمت محصول خودشان، چون نظارتی هم نیست یک تورم به این شکل ایجاد می‌شود یعنی شما مالیات بر خانه‌های خالی را ایجاد بکنید و بعد کسانی که خانه‌های خالی دارند با قیمت بالا بفروشند و پول مالیات را هم روی قیمت ملک می‌گذارند. صالح‌آبادی: البته اینجا کشش تقاضا هم مطرح است، رکود و رونق ملک هم در این قضیه موثر است، یک بحث دیگر فرض کنیم این اتفاق بیفتد، یکبار این اتفاق می‌افتد همیشه که نمی‌توانند این کار را تکرار بکنند؛ ما معاملۀ دست‌اول یکبار را نباید ببینیم باید ببینیم این یک موضوع درآمد پایدار برای دولت، برای بلندمدت تبدیل می‌شود، این خیلی مهم است، مگر کشورهای پیشرفته اینها را ندارند؟ همۀ کشورها وی‌ای‌تی را دارند. پس بنابراین وی‌ای‌تی ممکن است در کوتاه‌مدت یک تورمی ایجاد بکند ولی در بلندمدت جای خودش را پیدا می‌کند و در اقتصاد ما جا می‌افتد.  یک پیشنهادهایی قبلاً مطرح بود که ما بودجه کشور را به دو بخش بودجه ریالی و ارزی تقسیم کنیم، فرضاً یک روز اتکای ما به نفت کاهش پیدا کرده است یعنی درآمد نفتی را وارد بودجه نکردیم، اما در بودجه ما به منابع غیرریالی احتیاج داریم؛ الان که صادرات غیرنفتی ما بالا رفته است دولت بخشی از کسری درآمد نفت را از این طریق تامین کرده و وارد بودجه می‌کند. اینکه ما بودجه را تفکیک کنیم یعنی ما کلاً دو بودجه ریالی و ارزی داشته باشیم، کل درآمد ریالی ما به مصارف ریالی برسد و اگر مصارف ارزی داریم از بودجه صادرات برداریم، این می‌تواند موثر باشد؟ یعنی اینجا دولت الزامی ندارد که ارز را به ریال تبدیل کند. صالح‌آبادی:‌ این هم می‌تواند کمک کند ولی مشکل را اساسی حل نمی‌کند ولی بخشی از مشکل را حل می‌کند. یک مثال دیگر میخواهم در این خصوص مطرح کنم؛ امسال دولت گفته است یک مبلغی بیش از 2 میلیارد دلار بابت کرونا از حساب صندوق توسعه ملی برداشت و به اشخاص و شرکت‌های زیان‌دیده پرداخت شود، الان صندوق توسعه ملی شاید این پول را نداشته باشد شاید اولویت‌های دیگری داشته یا حتی منابعش مسدود باشد، ما بیاییم اینها را به ریال تبدیل کنیم دوباره همان خلق نقدینگی است. * پیشنهاد ویژه به دولت/ چطور بدون خلق پول به اقتصاد کرونایی کمک کنیم؟ راهکار این است که الان یکسری شرکت‌ها و مجموعه‌ها از سیستم  بانکی ارز گرفتند و رفتند پروژه اجرا کردند، الان پروژه آنها تکمیل شده و به مرحله تولید و درآمد رسیده است، آنها به جای اینکه بیایند به ما ارز بدهند، (اگر هم ارز داشته باشند باید به بانک مرکزی پاسخگو باشند و باید ارزشان را وارد چرخه تجاری بکنند اگر نکنند یک جای دیگری یقۀ آنها را می‌گیرند.) ریال به نرخ روز بدهند نه نرخ دولتی و مانند حساب ذخیره ارزی، به نرخ روز ریال پرداخت کنند و ما این ریال را به صندوق توسعه ملی بدهیم و قسط ارزی آنها را تسویه کنیم.  نه تنها ریال تزریق نمی‌شود جمع می‌شود! صالح‌آبادی: جمع می‌شود و آن منابعی هم که برای کرونا درنظر گرفتند تامین می‌شود؛ این یکی از راهکارها است، با صندوق هم صحبت کردیم صددرصد با این روش موافق است.  حتی می‌تواند در بحث کل مطالبات ارزی دولت اجرا شود. صالح‌آبادی: اگر دولت یا صندوق توسعه ملی مطالبات ارزی دارد، به ریال نیاز دارد بگوید به نرخ روز به جای اینکه به من ارز بدهید، ریال بدهید من ارز شما را تسویه می‌کنم، هم ریال آن تامین شده و هم از جامعه جذب شده است و با آن روش اول این دو را مقایسه می‌کنیم. 2.7  میلیارد دلار یا یورو از صندوق بردارید این را به ریال تبدیل کنید و بابت کرونا بدهید. فرض کنیم منابع صندوق مسدود است،‌ در دسترس نیست و مشکلاتی وجود دارد البته تبدیل کردن آن به ریال یعنی تورم‌زایی، ما به جای این کار بگوییم از محل طلب‌هایی که صندوق از مردم و شرکت‌ها دارد، ارز هم طلب دارد به نرخ روز ریال از آن بگیرد و ریال را بابت کرونا بدهید و بدهی آن شرکت را هم تسویه کنید. اگر صادرات و ارز دارد باید ارزَش را طبق مقررات برگشت ارز حاصل از صادرات، وارد چرخه تجاری کشور کند، اگر هم برنگرداند به قوه قضاییه معرفی می‌شود و رسیدگی می‌شود. بنابراین این هم یکی از سازوکارها در تکمیل صحبت شما است و این مساله این روزها خیلی مهم است و این مساله می‌تواند یکی از ریشه‌های تورم را حل بکند. * چرا تورم در کشور ما بالاست؟/ تفکر دولتی بهره‌وری را کم کرده است یک بحث دیگر که ما ریشه‌ای در بحث تورم داریم متاسفانه به بهره‌وری پایین در اقتصاد برمی‌گردد، چرا تورم در کشور ما بالاست؟ چون بهره‌وری تولید و فعالیت‌های اقتصادی در کشور ما پایین است، رشد اقتصادی از چه محلی تامین می‌شود؟ یک بخشی از آن رشد تولید است، یک بخشی هم بهره‌وری تولید است، یعنی یکی از اقلام تشکیل‌دهندۀ رشد اقتصادی، بهره‌وری است و متاسفانه در کشور ما بهره‌وری پایین است، ما اگر می‌خواهیم رشد اقتصادی را بالا ببریم و تورم را پایین بیاوریم باید رشد بهره‌وری داشته باشیم و بهره‌وری را بالا ببریم. یک بخشی از پایین بودن بهره‌وری در اقتصاد ما به اقتصاد دولتی و تفکر دولتی برمی‌گردد و این باعث شده کارایی پایین باشد مثلاً در یک شرکت خصوصی با یک میزان تولید یک میزان سود ایجاد می‌کند، همان را در ساختار دولتی می‌بینید که تمام امکانات آن شرکت را دارد هم سودش پایین‌تر است و هم پرسنل آن بیشتر است و ناکارآمدی فراوان دارد. به نظر من این هم خیلی مهم است که باید بهره‌وری را در اقتصاد کشور بالا ببریم. چه کنیم بهره‌وری را بالا ببریم؟ یک دلیل آن به دولتی بودن ساختارهای ما در کشور برمی‌گردد که این هم به عنوان یکی از ریشه‌های تورم است، چون وقتی بهره‌وری پایین است رشد اقتصادی پایین می‌آید، تورم بالا می‌رود. * اقتصاد ما واردات‌محور بوده تا صادرات محور/ روایتی جالب از درس بانکداری بین‌الملل به بانکداران متاسفانه در طول سالیان مختلف اقتصاد ما واردات‌محور بوده تا صادرات‌محور، حتی یک بازنشسته بانکی به من می‌گفت قبل از انقلاب ما را به خارج می‌بردند و به ما درس بانکداری بین‌المللی یاد می‌دادند هر چه به ما یاد می‌دادند بانکداری برای واردات بود نه بانکداری برای صادرات، علم بانکداری وارداتی که ما برای اینکه کالایی از خارج وارد کنیم ال‌سی چگونه باز کنیم، ال‌سی برای واردات است و اینها را به ما یاد می‌دادند و نمی‌گفتند شما اگر بخواهید کالا صادر کنید روش بانکی آن چگونه است! متاسفانه در کشور ما فرهنگی که وجود داشت که باز به همان ریشۀ اول برمی‌گردد چون نفت، ارز و پول در اختیار داشتیم و این ارز را عمدتاً صرف واردات می‌کردیم؛ نرخ ارز ما در اکثر مواقع سوبسیدی بوده مثلاً نرخ ارز مبادله‌ای از نرخ ارز 10، 20 درصد ارزانتر از نرخ آزاد بوده است، این یعنی تشویق واردات؛  از طرفی، ارز هم به وفور در اختیار قرار می‌گرفت و افراد هم کالا وارد می‌کردند، حتی کسی که صادرکننده بود برای وارداتش ارز خودش را مصرف نمی کرد چون ارز صادراتش را در بازار 20 درصد گرانتر می‌فروخت و برای وارداتش ثبت سفارش می‌کرد و ارز بانک مرکزی را ارزان‌تر می‌گرفت. شما درنظر بگیرید اگر ما 40 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشته باشیم و همین مقدار هم نفت داشته باشید حدود 80، 90 میلیارد دلار صادرات ما می‌َشود و قطعاً‌ واردات ما از این کمتر بوده است، مثلاً 50، 60 میلیارد دلار، باز هم از صادرات ما کمتر بوده یعنی تراز تجاری ما مثبت بوده است. چه افرادی ارز صادرکنندگان را در بازار می خرند؟ وقتی شما برای همۀ کالاها واردات انواع و اقسام گروه‌های 10گانه کالایی ارز تخصیص می‌دهید هیچ واردکننده‌ای ترغیب نمی‌شود برود از بازار آزاد ارز تامین کند، از سامانه مربوطه ارز خود را 20 درصد ارزان‌تر تامین می‌کند. * پول خرید خانه‌های لاکچری در کانادا از کجا آمد؟/ ارز بی شناسنامه کمکی به اقتصادمان نمی‌کند ارزی که حاصل از صادرات سالی 40 میلیارد دلار در بازار عرضه می‌شود، چه کسی این ارز را می‌خرد؟ یک گروه‌های خیلی محدودی که ارز مبادله‌ای به آنها داده نمی‌شد تعداد آنها خیلی کم بود، یک بخش اینها بودند که ارز آزاد می‌خریدند، یک عده‌ای افرادی که می‌خواستند از کشور ارز خارج کنند اینکه می‌گویند در گرجستان و کانادا خانه خریدند، ارزشان را از کجا آورده‌اند؟ این ارز از بازار آزاد تامین شده است، ریال داده ارز خارج از کشور گرفته و خانه خریده است، این خروج ارز از کشور می‌َشود. یکسری کالاهای قاچاق، ارز کالاهای قاچاق از کجا تامین می‌َشود؟ از بازار آزاد؛ یکسری هم ارز و اسکناس می‌خرند و در خانه نگهداری می‌کنند. پس ارزی که در بازار آزاد فروخته می‌َشود به عنوان ارز بدون شناسنامه به اقتصاد کشور کمکی نمی‌کند. نظر من این است که ارز بی‌َشناسنامه نباید در کشور داشته باشیم و هر ارزی باید شناسنامه داشته و در چرخه تجاری کشور باشد البته قیمت آن هم باید عادلانه باشد.  یعنی ارز تک نرخی باشد؟ صالح‌آبادی: نمی‌گویم تک‌نرخی چراکه برخی از کالاهای اساسی ممکن است به ارز یارانه ای نیاز داشته باشند بالاخره با یک ملاحظات و نظارت‌های خاص؛ یعنی زمانی که می‌خواهیم ارز سوبسیدی بدهیم حتماً روی نظارت بر مصرف آن و توزیع کالا باید یک زنجیره نظارتی باشد، این نباشد که ارز یارانه‌ای بدهیم و این ارز وارد بازار شود و من نتوانم مدیریت و نظارت بکنم و سود ناشی از تفاوت نرخ ارز به جیب یک عده دلال برود. اگر بتوانیم نظارت کنیم تا حلقۀ آخر که به قیمت مناسب به دست مصرف‌کننده برسد، می‌شود ارز ترجیحی هم داد ولی داستان صادرات غیرنفتی ما در طول سالیان به نظر من آنطوری که باید در خدمت اقتصاد ملی قرار می‌گرفت، کمتر قرار گرفته است. بنابراین سیاست‌های مختلفی که در بحث اقتصادی داشتیم عمدتاً واردات‌محور بوده است این هم یکی از ریشه‌های تورم در کشور ماست باید صادرات‌محور باشیم.  در مواقع مختلفی برخی مسئولان با همین توجیه، واردات را توجیه و دلیل عامیانه‌پسند ارائه می‌کردند و آن این است که ما می‌خواهیم یک کالایی را در داخل تولید کنیم هزینه‌های آن بالا می‌رود چرا این کار را بکنیم، همان کالا را با قیمت پایین‌تر در بازار وارد می‌کنیم و در مقاطع مختلف این کار را کردند یعنی اقدام به واردات کردند، نگاه عامیانه این است که واردات قیمت‌ها را پایین می‌آورد، اینکه بگوییم واردات عامل تورم است نیاز دارد که بیشتر درباره دلایلش بحث کنیم که واردات چطور منجر تورم می‌شود؟ صالح‌آبادی: شما در برخی مقاطع نرخ ارز را واقعی نکردید و مصنوعی پایین نگه می‌دارید درحالی که حداقل در سال معادل تورم (معادل تفاوت تورم داخل و خارج که قاعده علمی دارد) نرخ ارز هم باید اصلاح شود. * عواقب کاهش دستوری نرخ ارز چیست؟/ واردات یکی از دلایل تورم مزمن ایران است در بالا هم عرض کردم سیاست‌های ارزی و پولی ما با سیاست‌های بودجه‌ای قاطی است، بانک مرکزی با فراغ بال نمی‌تواند برود سیاست‌های ارزی و پولی را راحت اجرا بکند. من می‌گویم وقتی شما نرخ ارز را برای یک دوره طولانی ثابت نگه می‌دارید درحالی که تورم هم دارید همه می‌دانند این مصنوعی است، پایین نگه داشتن نرخ ارز به شکل غیرواقعی در یک دورۀ‌ بلندمدت دو اثر خیلی بد دارد، یک اثرش این است که واردات را تشویق و تولید داخل را نابود می‌کند، تولید داخل با خارج نمی‌تواند رقابت کند، تولید داخلی ضعیف و واردات تشویق می‌شود و زمینه آماده می‌َشود برای شرایطی که نرخ ارز یکدفعه پرش می‌کند و وقتی پرش نرخ ارز اتفاق می‌افتد باعث می‌شود تورم در جامعه ایجاد شود بگذریم که ریشۀ‌ خلق نقدینگی سر جایش است.  یعنی اگر ما بگوییم واردات باشد ولی.. صالح‌آبادی:نرخ ارز را تعدیل کنیم و نگوییم واردات ارزان‌تر از داخل است.  اگر واردات با ارز واقعی انجام شود تورم وجود ندارد؟ صالح‌آبادی: دقیقاً. اگر متناسب با تورم نرخ ارز هم رشد کند، نه متناسباً رشد کرده یعنی یک رشد تورمی در داخل اتفاق افتاده نرخ ارز هم به همان تناسب رشده کرده است.  یعنی تأثیر تورمی واردات در کشور به نرخ ارز مربوط می شود. صالح‌آبادی: دقیقاً. ما هر چند سال یکبار یک پرش نرخ ارز را تجربه می‌کنیم. ما کشوری هستیم که دشمنان به ما نگاه سوء دارند، من می‌گویم حتی اگر نگاه تورمی را کنار بگذاریم و از نگاه سیاست‌گذاری کلان هم به موضوع نگاه بکنیم، باید تولید داخل را تقویت کنیم ما جمعیت 84 میلیونی هستیم، جمعیت 84 میلیونی نیاز به اشتغال دارد، با اشتغال هم اگر نگاه کنیم ما باید تولید داخل داشته باشیم البته تولید رقابتی و صادرات‌محور. اگر تولید ما در خارج بازار داشت یعنی تولید ما صادراتی و رقابت‌محور است و قیمت تمام‌شدۀ آن قابل رقابت است. تولیدی که صادرات‌محور است حداقل دو خاصیت دارد یکی قیمت آن قابل رقابت است یکی کیفیت آن قابل رقابت است، بهره‌وری هم حتماً‌ می‌تواند در این باشد اگر باکیفیت و قیمت مناسب است یعنی بهره‌ور است. بنابراین ما باید صادرات را تقویت کنیم.  یعنی واردات در بلند?

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا