نماد سایت اکو بورس

هشدار جدی به بورس بازان!

اکوبورس: شرایط جدید در فضای اقتصادی کشور و جذابیت بازار بورس در کشورمان، موجب شده تا سرمایه‌های سرگردان زیادی به این بازار سرازیر شوند؛ این درحالی است که به گفته «سینا صفری» کارشناس و فعال بازار سرمایه، هنوز آموزش بورس برای سرمایه‌گذاران در سطح مناسبی صورت نمیگیرد.
به گزارش اکوبورس ،بازار سرمایه و بورس در نیمه نخست امسال جذابیت ویژه‌ای برای بسیاری از افراد پیدا کرده و موجب شده تا حجم نقدینگی بی‌سابقه‌ای وارد آن شود. این در حالی است که تعداد زیادی از این افراد از آموزش‌های حداقلی سرمایه‌گذاری در بورس هم برخوردار نبوده و با ورود به این بازار، بعضا با سود و زیان غیرمنطقی مواجه شده‌اند؛ این همان نکته‌ای است که می‌تواند در بلندمدت و با حفظ شرایط موجود، مشکلاتی را ایجاد کند. یک پژوهشگر اقتصادی در رابطه با مسائل بازار بورس با «سینا صفری»، فعال بازار سرمایه و دانش‌آموخته مهندسی صنایع از دانشگاه امیرکبیر، به گفت‌وگو نشسته است. روند بورس را با توجه به چشم‌انداز تعریف شده از سوی دولت چطور ارزیابی می‌کنید؟ برای پاسخ به این سوال شاید بد نباشد که کمی عقب‌تر رفته و به مسیری که آمده‌ایم نگاه کنیم. نرخ بهره واقعی (نرخ سود منهای تورم) مثبت و غیرمنطقی که طی سال‌های ۹۲-۹۶ توسط موسسات غیرمجاز و بانک‌ها پرداخت می‌شد باعث شده بود که کلیت بازار سرمایه در فضای رکود قرار گیرد. درواقع این نرخ سودهای غیرمنطقی در واقعیت اقتصاد وجود خارجی نداشت و بانک‌ها به ازای نرخ سودهایی که پرداخت می‌کردند از دارایی‌های خود ( شامل تسهیلات اعطا شده به اشخاص و شرکت‌ها و دارایی‌های دیگر مانند املاک و سهام و… ) دریافتی نداشتند، این روند باعث زیان‌دهی بانک‌ها و موسسات طی آن سال‌ها شد. با توجه به شرایط اقتصاد سیاسی و فضای شرکت‌داری و حقوقی ایران به جای آن که این زیان‌ها از جیب سهامداران و یا سایر طلبکاران بانک‌ها پرداخت شود، متاسفانه به اسم تورم پرداخت شد. خروج امریکا از برجام هم جرقه‌ای بر این انبار باروت از قبل مهیا شده بود که نتیجه آن در افزایش شدید قیمت ارز و طلا و… قابل مشاهده بود. بازار سرمایه با مشاهده این سیگنال‌ها شروع به ورود به فاز جدیدی کرد اما در واقعیت نسبت شاخص کل به دلار در ابتدای جهش سریع قیمت ارز، به دلیل ابهام و ترس از شرایط سیاسی و امنیتی و تحریم‌ها روند نزولی را طی کرد که می‌توان اواخر تابستان ۹۷ را کف ارزش بازار سهام به دلار طی آن مدت دانست. از آن نقطه به بعد، با آرام شدن نسبی فضای کشور، بازار سرمایه با قدرت بیشتری در پی جبران سال‌های گذشته برآمد. این روند دو سه ساله فراز و نشیب‌هایی هم داشته است. مثلاً شهادت «سردار سلیمانی» در زمستان ۹۸ و اتفاقات پس از آن، یکی از نقاط مهم این روند بوده است. واقعیت آن است که بعد از حمله موشکی ایران به پایگاه امریکا در عراق و عدم پاسخ امریکایی‌ها، شبح جنگ که چون شمشیر داموکلس بر سر بازار و اقتصاد ایران بود، رخت بر بست و باعث تشدید این موج صعودی شد. دولتمردان برای جلوگیری از هیجانات کاذب در بورس (با توجه به تحولات روزهای اخیر) چه اقداماتی را باید انجام دهند تا نگرانی‌ها از مردم رفع شده و سهامداران با اعتماد بیشتری وارد این عرصه شوند؟ با وقوع کرونا و سخت‌تر شدن فضای تحریم، برآوردها نسبت به کسری بودجه دولت، وضع وخیم‌تری به خود گرفت. ثبات امنیتی- سیاسی کشور در کنار چشم‌انداز نرخ بهره واقعی منفی شدید(نرخ سوده سپرده‌ها و اوراق منهای تورم) برای رشد بازار کافی بوده اما عامل دیگری که به طور مشخص از اواخر سال گذشته با قبول استعفای رئیس سابق سازمان بورس علنی شد و پشت این روند آن را بسیار شدت بخشید، حمایت همه جانبه دولت و ارکان مختلف حاکمیت و صدا و سیما از بازار سرمایه بود. جدا از حمایت‌های کلامی و تبلیغات رسانه‌ای و طرح‌هایی مانند طرح مالیات بر خانه‌های خالی و امنیتی شدن خرید دلار و… برنامه دولت برای عرضه صندوق‌های «‌ای.‌تی.‌اف» و آزاد شدن سهام عدالت بخش‌های دیگری از این پازل بوده‌است. واقعیت آن است که از طرفی بخش قابل توجهی از سهام شرکت‌های مختلف بازار تحت عنوان سهام عدالت و سهام دولت و… بلوکه بوده و عملاً قابلیت فروش نداشته است و از طرفی دیگر آزاد شدن سهام عدالت و عرضه «ای‌.تی.اف»‌ها بسیار با تاخیر در حال انجام است. نکته‌ای که برخی از آن غافل می‌شوند آن است که آزاد شدن سهام عدالت باعث می‌شود که میلیون‌ها ایرانی در این شرکت‌ها به اصطلاح «دست در بازی» داشته باشند و جدا از مسائل امنیتی سیاسی، پشتوانه‌ای باشد که ریسک مسائلی مانند تغییر قیمت خوراک و انرژی و تثبیت نرخ فروش محصولات و یا انحلال و ورشکستگی و… را بسیار پایین‌تر آورد. در مورد عرضه صندوق‌های ای.تی.اف، برداشتی که بازار داشته این بوده که به خاطر موفق شدن عرضه، دولت موافق افزایش قیمت سهام شرکت‌های داخل این صندوق‌ها است و اگر مشکلی پیش‌اید و قیمت صندوق‌ها و قرار باشد که سهام داخل آن کاهشی شود، دولت به اشکال مختلف از بازار حمایت خواهد کرد و یا به عبارتی دیگر، با ورود افراد زیاد جدید، این افراد ضامن خواهند بود. در مقابل کاهشی شدن بازار، دولت مجبور خواهد بود که با چاپ پول یا عدم عرضه و… جلوی نزولی شدن روند را بگیرد که این دیدگاه در مقایسه بازدهی سهام شرکت‌های داخل این صندوق‌ها با بقیه بازار در طی این مدت قابل مشاهده است. این فضای حمایتی، در کنار عوامل اشاره شده قبلی باعث هجوم بی‌سابقه مردم به سمت بازار سرمایه شد که آمار صدور کدهای جدید و تعداد خریداران و… به وضوح این امر را نشان می‌دهد. ثبات سیاسی امنیتی اکنون برقرار است اما انتشار اوراق جدید و افزایش نرخ سود سپرده‌ها و افزایش نرخ اوراق دولتی به بالای ۲۰ درصد طی یک ماه گذشته، باعث کاهش (قدر مطلق) منفی بودن نرخ بهره واقعی شده است. ادامه این روند می‌تواند باعث فشار بر بازار سرمایه شود، لذا سیاست‌های بانک مرکزی را باید دنبال کرد. نکته‌ای که باید در این‌جا بدان اشاره داشت، آن است که بهتر بود تا دولت و بانک مرکزی، به جای در پیش گرفتن سیاست افزایش نرخ سود، از طریق فروش دارایی‌های دولت و بانک‌ها به دنبال کاهش تورم و در نتیجه کمتر کردن فاصله نرخ سود و تورم باشند. در مورد بحث سهام عدالت هم مسئله‌ای که وجود دارد آن است که روند فروش درخواست‌های مردم بسیار کند و آمار و اطلاع‌رسانی هم در این زمینه به شدت مبهم بوده است. افزایش سرعت انجام درخواست‌های فروش مردم و هم چنین آزاد شدن بقیه سهام عدالت و شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی می‌تواند به افزایش عرضه و فشار بر بازار بیانجامد. در مورد صندوق‌های ای.تی.اف باید گفت که رویه‌ای که دولت در پیش گرفت، مسائل زیادی داشت ولی به هر حال در این نقطه قرار گرفته‌ایم. شواهد نشان می‌دهد، حتی با توقف خبر فروش بلوکی سهام پالایشگاه‌ها و قطعی شدن مجدد فروش در قالب ای.تی.اف، بازار به این راحتی‌ها با اتفاقات روزهای گذشته کنار نیامد. در کل باید گفت که علی‌رغم شماری اشتباه‌هایی که صورت گرفته، دولت باید از دادن این تصور به مردم که در صورت ریزش بازار و سهام و این صندوق‌ها، حتما موظف است که از آن حمایت کند، دوری بجوید. همچنین با ارسال سیگنال‌های متناقض مختلف نباید این تصور را در ذهن فعالان بازار ایجاد کند که به اصطلاح برنامه‌ها عوض شده و دولت می‌خواهد زیر بازار را خالی کند. انجام ساده‌تر کارها و داشتن «شفافیت» و «صداقت» حداقلی با مردم، حتما در این زمینه کمک می‌کند. توصیه شما به مردم و سهامداران در این اوضاع و برای جلوگیری از رفتارهای هیجانی چیست؟ افراد تازه وارد به هیچ عنوان با پول بدهی و قرض و ضروریات زندگی و کسب و کار شخصی و… وارد این بازار نشوند و همچنین این نکته را مد نظر قرار دهند که در بازار سرمایه، معمولاً پیروی از رفتارهای رمه‌ای(Herd behavior) چه در سمت خرید و چه در سمت فروش، مخصوصا وقتی که آشنایی کمی داریم و به عبارتی جزو ناآشنایان هستیم، می‌تواند نتایج ناخوشایندی را به همراه داشته باشد. به نظر شما، با توجه به این‌که در دوره کنونی مردم اکثرا در بورس ثبت نام می‌کنند بدون این که آموزش ببینند، چه رویکردهایی برای آموزش بورس نیاز است؟ واقعیت آن است که بر خلاف ظاهر آن و خرید و فروش با یک کلیک، فعالیت درست در بازار سرمایه کار بسیار پیچیده‌ای است. افراد علاقه‌مند می‌توانند از منابع مختلف داخلی و خارجی استفاده کنند و وقت بگذارند و با مباحث مختلف آشنا شوند. ولی مسئله‌ای که باید از همان ابتدا در نظر داشته باشند آن است که چیزهای زیادی است که شما در بازار نمی‌دانید و احتمالاً تا مدت‌ها هم نخواهید دانست. امیدوارم صدا و سیما و سازمان بورس و کارگزاری‌ها و سایر نهادها، تلاش بیشتری در این جهت انجام دهند. مثلاً غیرقابل قبول است که از طرفی افراد تازه وارد زیادی فکر کنند که مثلاً سهم دویست تومنی از سهم ۲ هزار تومنی خریدنی‌تر است چون که دویست از ۲ هزار کمتر است و از طرف دیگر حتی بدیهیات این چنینی هم از طرف این نهادها به صورت عمومی آموزش داده نشود و نه تنها آموزش درست داده نشود که بعضاً می‌بینیم تهییج این افراد تازه وارد از طریق صدا و سیما و… انجام می‌شود. نکته دیگری آن که شاید معایب حضور مستقیم مردم از جایی به بعد بیشتر از مضراتش باشد و لازم باشد که تاسیس صندوق‌های سهامی و سبدگردانی‌ها و… و در نتیجه حضور غیرمستقیم مردم تسهیل شود. چگونه می‌توان از سهامداری واسطه‌ای به سمت سهامداری سرمایه‌گذاری رفت؟ اگر چشم‌انداز اقتصادی سیاسی کشور مناسب باشد، مردم به سرمایه‌گذاری علاقه پیدا می‌کنند. اگر ببیند که فضای اقتصادی و قوانین و… به گونه‌ای است که در ازای تلاش و نوآوری پاداش خواهند گرفت علاقه به ریسک‌پذیری و سرمایه‌گذاری و… پیدا می‌کنند. ولی اگر چشم‌انداز تیره و تاری مقابل کشور ترسیم شود و از طرف دیگر با بی‌انضباطی پولی و مالی، به افرادی که در اقتصاد نه تنها ارزش افزوده‌ای تولید نمی‌کنند بلکه هزینه می‌تراشند، پاداش دهید قاعدتاً افراد به این سمت سوق پیدا می‌کنند که صرفاً از یک موقعیت مقطعی استفاده کنند و به اصطلاح بارشان را ببندند و بروند. در کنار گشایش‌های واقعی اقتصادی و سیاسی و ترسیم آینده روشن‌تر، باید فضای کسب و کار کشور را با کارهای مختلفی از جمله بحث قیمت‌گذاری‌ها و قوانین مربوط به ورشکستگی و نظام بانکی و… بهبود بخشید. این رشد اخیر بازار سرمایه فرصت بسیار مناسبی بود که بسیاری از مشکلات خودروسازها و بانک‌ها و شرکت‌های مختلف حل شود اما متاسفانه آن طور که باید، کاری صورت نپذیرفته است. در نظر بگیرید خودروسازها می‌توانستند با فروش سهام زیرمجموعه‌ها و سهام خودشان که تحت مالکیت خوشان است(سهام خزانه) بخش قابل توجهی از مشکلات مالی و بدهی به بانک‌ها و زیان انباشته و… را حل کنند اما متاسفانه کار قابل توجهی انجام نشده است. یا بانک‌هایی را در نظر بگیرید که از طرفی زیان انباشته سنگین و بدهی به بانک مرکزی داشته‌اند(چاپ پول) اما دریغ از آن‌که سهامداران مجبور شده باشند که پول داخل شرکت بیاورند، صرفاً بحث‌هایی مانند افزایش سرمایه از مازاد تجدید ارزیابی دارایی‌ها که این شکلی بیشتر به بازی شبیه شده است. از طرفی به خاطر زیان‌ها، بانک مورد نظر از بانک مرکزی پول قرض گرفته است و این خود باعث تورم شده است و از طرفی حالا بحث سر این است که فلان بانک می‌خواهد از محل افزایش قیمت دارایی‌هایش(که بخشی از آن بابت همان بدهی به بانک مرکزی بوده است) افزایش سرمایه از مازاد تجدید ارزیابی دارایی‌ها انجام دهد. یا مثلاً شرکتی مانند «هپکو» را در نظر بگیرید که این سابقه مشکلات واگذاری و مدیریتی و مالی را داشته است اما دریغ از آن‌که طی این مدت فروش سهام قابل توجهی از طرف دولت به صورت خرد در بازار انجام شده باشد یا آن‌که با افزایش سرمایه از محل صرف سهام یا آورده نقدی و… سهامداران پول داخل شرکت آورده باشند. منبع: ایرنا بورس ،

خروج از نسخه موبایل