اکوبورس: مدیر آستان شیخ صدوق با اشاره به حقیقت حواشی و موج رسانهای ایجادشده در خصوص از بین رفتن شاکله اصلی این قبرستان، بر حفظ هویت تاریخی، ایرانی و اسلامی قبرستان ابن بابویه در طرح همسطحسازی تأکید کرد و از ماجرای بزرگترین مافیای فروش قبر در تهران پرده برداشت.
به گزارش اکوبورس،ابن بابویه نخستین گورستان شهرری و دومین گورستان بزرگ تهران است؛ مکانی که بسیاری از مشاهیر ایران در آن مدفون هستند و براساس برخی مستندات تاریخی، بنای نخست این گورستان به دوران سامانیان باز میگردد؛ اما به دلیل وقوع سیلی تاریخی، بخش اعظمی از فضاهای آن تخریب شد. این محوطه تاریخی در طول سالهای مختلف و با اتفاقات سهمگینی از حمله مغول گرفته تا جنگهای خوارزمشاهیان و تیموریان، بارها ویران شد و همان ویرانیها مقبره شیخ صدوق(ره) و قبرستان اطرافش را برای سالها زیر خاک پنهان کرد؛ سرانجام با تبدیل شدن زمینهای منطقه به کشتزار و باغ و یافتن جسد سالم «شیخ صدوق» در یک سرداب که ۸۰۰ سال قبلتر آنجا دفن شده بود، مقبره شیخ احداث شد و به مرور محوطه بار دیگر شکل قبرستان به خود گرفت. در سال ۱۳۷۳ وزارت کشور، در دستوری که از آن بهعنوان حفاظت و نگهداری از این گورستان یاد شد، خواستار منع دفن مردگان در این محدوده شد؛ پس از آن، طرحهای زیادی از سوی شهرداری برای عمران این گورستان پیشنهاد شد، اما سرانجام در اجرای طرح «احداث باغ مشاهیر»، با این استدلال که اجرای این طرح نیازمند از بین بردن مقبرهها و همسطحسازی زمین آرامگاه ابن بابویه است، بیش از نیمی از مقبرههای خصوصی و خانوادگی بهطور کامل تخریب شدند. مقبرههایی که به اعتقاد کارشناسان میراث فرهنگی موزهای دیدنی از تاریخ معاصر ایران بودند و به اعتقاد متولیان این مجموعه محلی برای تجمع معتادان و اقدامات نامتعارف بود این قبرستان پنجم دی ۱۳۷۵ به شماره ۱۸۱۶ در فهرست آثار ملی ثبت شد. قبرستانی که دستکم در آن افراد مشهوری مانند «غلامرضا تختی»، «پهلوان سید حسن شجاعت» (رزاز)، «علیاکبر دهخدا»، «محمدعلی فروغی»، «شیخ رجبعلی خیاط» و بسیاری از چهرههای سیاسی و مذهبی از جمله کشتهشدگان قیام ۳۰ تیر در این گورستان به خاک سپرده شدهاند. اما داستان ساماندهی و طرح همسطحسازی این گورستان تاریخی در سالها و ماههای اخیر حواشی بسیاری را به دنبال داشته است و گویا قبرستان ابنبابویه قرار است باز هم طعم تغییر را بچشد و متولی آن یعنی سازمان اوقاف، در محوطه تغییراتی را ایجاد کند. همین تغییرات موجب شد تا موج رسانهای ایجاد شود و این سؤال را در اذهان ایجاد کند که مبادا سنگ قبرهای تاریخی و اصالت چند صد ساله این گورستان از بین برود. در حالی که مهمترین مسئله اصلی در این حواشی و موج رسانهای ایجاد شده از بین رفتن شاکله اصلی این قبرستان است، به سراغ حجتالاسلام سید علی علامه، مدیر آستان شیخ صدوق و آرامستان ابن بابویه رفتیم تا حقیقت ماجرا را از وی جویا شویم. سخنانی که وی برای اولین بار در میان گذاشت از بزرگترین مافیای فروش قبر در پایتخت و موج رسانهای ایجاد شده پرده برداشت، که متن این گفتوگوی چالشی و جذاب را در ادامه از نظر میگذرانید. از ابتدای ماجرای آغاز طرح همسطحسازی در این گورستان و حقیقت ماجرا برایمان بگویید؛ چراکه با وجود موج رسانهای ایجاد شده، هنوز مشخص نیست که چرا باید همه قبرها در این گورستان تاریخی همسطح شوند و یک مجموعه تاریخی به فضایی شبیه بهشت زهرا تبدیل شود و چهره تاریخی و اصالت چند صد سالهاش را از دست دهد؟ در ابتدا از خبرگزاری بینالمللی قرآن تشکر ویژهای دارم که به دنبال شفافیت و حقیقت ماجراست؛ بنده از بهمن ماه سال ۱۳۹۷ مسئولیت تولیت این بقعه را بر عهده گرفتم. وقتی که به این مکان آمدم شرایط بسیار معمولی و متفاوت با امروز بود. بر همین اساس و با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری، مبنی بر تبدیل بقاع متبرکه به قطب فرهنگی، تصمیم گرفتیم تا به فرمایش مقام معظم رهبری جامه عمل بپوشانیم، اما در قدم اول متوجه شدیم که در این مکان زیرساخت کار فرهنگی فراهم نیست و باید زیرسازی کار فرهنگی انجام شود. زیرسازی فرهنگی در این مجموعه تا حدی عمرانی بود، پستی و بلندی سنگهای قبور در اطراف بقعه شیخ صدوق(ره) نوعی بیفرهنگی بود و همین مسئله باعث آزار و اذیت مردم شده بود. در کنار این مسئله هزینههایی که از مردم بابت قبور دریافت میشد این سؤال را ایجاد میکرد که وجه دریافتی کجا و چگونه خرج میشود و این موضوع برای مردم ملموس نبود که هزینههایی که بابت فروش قبر دریافت میکنیم، چگونه هزینه میشود. با توجه به این مسائل تصمیم گرفتیم تا مردم از وقایع و اتفاقاتی که برای ابنبابویه رخ میدهد، آگاه شوند و بدانند که این هزینهها کجا و چگونه خرج میشود؛ لذا فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، قرآنی و عمرانی این مجموعه را تقویت کردیم. در این مکان برنامهها، محافل و همچنین مجالس بزرگ و معتبری داریم که هر ساله برگزار میشود؛ یکی از این برنامهها تجمع هیئتهای مذهبی شهرری در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است. در حوزه مسائل اجتماعی نیز فعالیتها را فراتر از این مکان گسترش دادهایم. برای مثال با تشکیل مجالس خیریه و دعوت از خیرین برای آزادی زندانیان مبالغی پول جمعآوری میشود. یکی از اصلیترین مؤلفههای این گورستان چهره تاریخی و اصالت چند صد سالهاش است و طرح ایجاد شده این شائبه را ایجاد کرده که ممکن است سنگهای تاریخی از بین بروند و یا به درستی در جای خود قرار نگیرند. عملیات را با حضور کارشناسان و معماران خبره آغاز کردیم. تصمیم بر آن شد که سنگهای قبور بدون کوچکترین تغییری در سرجای خود قرار گیرد. متأسفانه چند سال پیش اتفاق ناگواری برای قبور آستان امامزاده عبدالله(ع) رخ داد، به طوری که ابتدا سنگها را جمع کردند و بعد از آن اقدام به گذاشتن سنگها با توجه به نقطهگذاریهایی که شده بود کردند؛ اما در آن زمان خود بنده نیز مخالف این اقدام بودم و این موضوع را به مدیر امامزاده عبدالله(ع) نیز گفتم، اما در ابنبابویه تصمیم بر این شد که سنگهای قبور بدون کوچکترین جابجایی در سر جای خود قرار گیرد. بسیاری از سنگ قبرها در این مجموعه به لحاظ عمر، انتساب و جزئیات تراش جزء آثار تاریخی و فرهنگی محسوب میشوند. قاعدتاً این سنگ قبرها به جز جنبه تاریخی و ارزشهای معنوی، ارزش مادی قابل توجهی نیز دارند. در این زمینه چه مراقبتهایی انجام شد تا این سنگقبرها آسیب نبیند و یا به یکباره گم نشوند! چراکه برخی خبرها حاکی از این بود که برخی سنگها در سرجایش خود قرار نگرفته و حتی برخی سنگها خرد شده است. به هیچ وجه جابهجایی صورت نگرفته و هیچ فرد و یا کارشناسی این را بیان نکرده است که حتی یک سنگ از اینجا جابجا شده است. در طول این فعالیت حتی یک مسئول نیز مانع کار ما نشد؛ چراکه خود میراث فرهنگی نیز روی این مسائل دقت فراوان داشت. اینجا حتی یک تپه تاریخی بود که آن را تخریب کرده بودند؛ زمانی که اینجا آمدم، تصمیم گرفتم که این تپه تاریخی دوباره احیا و مانند سابق شود. برخی مواقع اعلام میکردند که سنگهایی که اینجا به کار رفته است، لاشتری است و اینجا پیدا نمیشود؛ اما اصرار داشتیم که این سنگها در هر کجای ایران هست باید خریداری و در جای خود قرار گیرد. شائباتی ایجاد شده که در پس اینگونه ساماندهیها منافع فردی و یا جمعی افراد خاص و نه جمیع شهروندان وجود داشته است. همچنین شما در صحبتهایتان به ماجرای بزرگترین مافیای فروش قبر در پایتخت نیز اشاره داشتید. روز اولی که به این مکان آمدیم متوجه شدیم از سالها قبل، متولی دفن اموات آقایی به نام «س. ح. ا» است. فردی که در نزدیکی خود ابنبابویه نیز مغازه دارد. طبق بررسیهای که ما انجام دادیم متوجه شدیم هیچکدام از فعالیتهای این فرد شفاف نیست و به همین خاطر مقابل اقدامات او ایستادیم. به ما اعلام کردند که این فرد ۴۰ سال است که متولی دفن اموات است، اما پاسخ دادیم اگر ۴۰۰ سال هم متولی بوده باشند باید کارها را به صورت شفاف انجام میدادند و بنده از نحوه فعالیت و اقدامات این فرد توجیه نشدم. این فرد برای فروش قبر مبالغ اضافیتری را از مردم میگرفت که هیچکدام از این هزینهها در سامانه ما وجود نداشت. این فرد خود را مسئول دفن اموات در ابنبابویه، امامزاده عبدالله، شاه عبدالعظیم(ع) و حرم امام خمینی(ره) معرفی کرده بود و به نوعی نه تنها کنترل دفن اموات در کل پایتخت را در اختیار داشت بلکه هماهنگیهایی در خارج از این مکانها را نیز انجام میداد؛ لذا روز اولی که ما به این مکان آمدیم سندهایی را از سوی این فرد برای ما آوردند که ما آنها را امضا نکردیم و بعد از این اتفاق از ادارات مختلف به ما فشار آوردند که چرا مقابل کار این فرد را میگیرید، بگذارید کارش را انجام دهد؛ اما بنده اعلام کردم که عدم شفافیت کارهای این فرد به هیچ وجه قابل قبول نیست و من هیچکدام از سندهایی که ارائه داده است را امضا نمیکنم تا اینکه متوجه شدیم، اقدامات این فرد قانونی نیست. در همین موضوع عدهای از این فرد به ما شکایت کردند که چرا باید به اجبار فلان جا بروند و قبر بگیرند؛ این در حالی است که به هیچ وجه فروش قبر به این شکل نداریم. این فرد به آنها گفته بود که در مقبره خانوادگی فلان متوفی، انتهای مقبره میتوانید میت خود را دفن کنیم. این افراد به اینجا مراجعه و متوجه شدند که چنین سندی واقعیت نداشته و از این اقدام شاکی میشدند. این فرد حتی یک دستگاه کارتخوان شخصی نیز داشت که با دستگاه سازمان اوقاف تفاوت داشت. او از مردم برای فروش قبر ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان دریافت میکرد و با ارائه یک سند قدیمی قبرها را در سامانه اوقاف به مبلغ پنج میلیون تومان ثبت میکرد. در این بین به هر مقدار که زورش میرسید از مردم اخاذی میکرد. همه اسنادی که نشاندهنده تخلف این فرد بود، در حال حاضر موجود است. روزهای ابتدایی که بنده به این مکان آمده بودم اعلام کردم که با این فرد کار نمیکنم، اما او سند خود را به اوقاف ارسال میکرد و این سند به اداره میرفت و اداره نیز به ما نامه میفرستاد و زیر سندها تأکید میکرد که امضا کنیم؛ چراکه تا به حال کسی از این فرد اعتراضی نداشته است، اما بنده گفتم این کار را انجام نمیدهم. اگر میخواهید بنده در این مکان باشم این کار را انجام نمیدهم و اگر نمیخواهید در اینجا حضور داشته باشم مدیریت را تحویل میدهم و میروم. بنده آخرت خودم را به خاطر دنیای دیگران نمیفروشم و به آنها اعلام کردم که این کار را انجام نمیدهم و سندها را امضا نمیکنم. بعد از مدتی اداره اوقاف با توجه به اسناد موجود به واقعیت حرفهای بنده پی برد و توانستیم این آقا را از این مکان بیرون کنیم. در واقع فردی را بیرون کردیم که به خاطر او چالش های بسیاری داشتیم و از زمین و زمان با ما تماس میگرفتند که چرا مقابل این فرد ایستادهایم. هیچکس نیز جرئت نمیکرد این فرد را بیرون کند. به ما میگفتند که اگر این فرد را بیرون کنید، شما به عنوان یک مسئول باید پاسخگوی جنازههایی که بر روی زمین مانده است باشید. بنده نیز در جواب آنها اعلام کردم فرض را بر این بگذارید که اگر امروز این فرد مانند سایر افرادی که دفن میکند و همه انسانها، جان خود را از دست بدهد و فوت کند، چه باید کرد؟ آیا این آستان و قبرستان بدون مسئول خواهد ماند؟ سپس با ارائه سند و مدرک آنها را توجیه کردم و حق مردم را در این زمینه پایمال نکردم. آنها یک مافیای بزرگ فروش قبر را تشکیل داده بودند که بعدها متوجه آن شدیم. زمانی که این گروه مافیایی متوجه موضوع شدند که از لحاظ قانونی حرفی برای گفتن ندارند و فهمیدند که دیگر نمیتوانند روبهروی ما بایستند و ایستادگی در مقابل ما تبعات قانونی برای آنها دارد، شروع به توطئه کردند. اقدامات بسیاری کردند که بنده از این سمت برکنار شوم، حتی با خرید برخی خبرنگارنماها، خبرهای کذب و جعلی را در فضای مجازی نسبت به بنده و اقداماتم منتشر کردند که ما از این خبرنگار هم شکایت کردیم. این خبرنگار خودش را منتسب به آقای محسنی اژهای و خواهرزاده ایشان معرفی کرده بود. توضیحات دادستان ری درباره هویت سلطان قبر | مافیای قبر فعلا شاکی ندارد؛ شاکیان مراجعه کنند این گروه دستگیر نشدهاند و همچنان فعال هستند؟ بله، این گروه مافیایی همچنان به فعالیتهای خودشان ادامه میدهند و بسیاری از خبرنگارنماها و رسانهها را با پول تحریک کردهاند و جریانسازی برعلیه اقدامات انجام شده در این مکان راه انداختهاند. آنها، چون متوجه شدند از لحاظ قانونی نمیتوانند هیچ هجمهای به فعالیتها و اقدامات ما داشته باشند، تصمیم گرفتند از لحاظ روحی و روانی در قالب فضای مجازی و فشارهای رسانهای این کار را انجام دهند. آرزویشان این است که ما از اینجا برویم تا فردا دوباره با مدیر بعدی برگردند و کارهای خودشان را از سر گیرند. البته در دورههای مدیریت قبلی نیز پیگیریهایی درباره اقدامات این فرد و گروه مافیاییاش انجام شد، اما زورشان به تنهایی نمیرسید و شاید مشغلهشان زیاد بود. اما بنده تمام قد در مقابل این قضیه ایستادهام. سایر دوستان و مدیرانی که قبل از بنده در این مکان حضور داشتند نیز اقدامات زیادی را در این خصوص انجام دادند اما این فرد امروز با سرمایه هنگفتی که از فروش قبر به دست آورده است در تلاش است که جریانسازیهای مختلف را بر ضد اقدامات بنده انجام دهند. حتی از خارج از کشور نیز برای خانوادههایی که تمایل داشتند امواتشان را در خاک وطن دفن کنند با پولهای هنگفت و دریافت دلار به کشور میآورد و در این مکان با کمترین هزینه دفن میکرد. در حال حاضر این فرد در بهشت زهرا(س) و حرم حضرت عبدالعظیم(ع) هماهنگیهایی را انجام میدهد، اما پرونده این فرد در بقاع شهرری بسته شده است. حتی قبلاً در اینجا برای کندن قبر تا پنج میلیون تومان از افراد متمول به صورت کمک زوری دریافت میکرد. آن هم در شرایطی که خانواده متوفی آرامش روحی و روانی مناسبی نداشتند و فقط منتظر بودند که میت خود را دفن کنند. آنها در این شرایط به نوعی جیب خانوادههای متوفی را میزدند. از گذشته یادمان است که میگفتند بدترین کار مردهخوری است؛ بنده نمیدانستم که مردهخوری به چه معناست، تا اینکه اینجا آمدم و دیدم که مردهخوری وجود دارد. در حالی که ما باید به خانوادههای متوفی کمک کنیم و آرامش روحی و روانی انتقال دهیم و در حد توان دستگیر آنها باشیم، متأسفانه با حضور این گروه مافیایی بار بیشتری بر دوش آنها گذاشته بودیم و خانوادهها در شرایط بسیار بدی قرار گرفته بودند. بعد از دفن اموات خانوادهها متوجه میشدند که چه بار مالی سنگینی برای این موضوع متحمل شدهاند که قانوناً نیز نباید آن را پرداخت میکردند.