حرفه روزنامهنگاری در ایران آخرین نفسهای خود را میکشد
اکوبورس: بحث نشریات کاغذی در دوره کرونا از دو بعد قابل بررسی است. یکی از نظر تاثیری که بر روند فروش و توزیع مطبوعات که تاثیر جدی بر میزان و درصد فروش مطبوعات گذاشت. از طرفی، الزاماتی که پروتکلهای بهداشتی داشتند و همچنین، مشکلات توزیع در این زمینه موثر بود. بهطوریکه در مقاطعی، در برخی شهرها و استانها عملا ورود و عبور و مرور در آنها ممکن نبود و حملونقل در آنها دچار مشکل بود. در مجموع این عوامل سبب شد تا نهایتا از اواخر اسفندماه از بعد فروش و توزیع، نشریات کاغذی دچار بحران شدیدی شدند.
به گزارش اکوبورس، بر اساس این گزارش، زاویه مواجهه با یک مساله نوپدید و ناشناخته در سطح ملی و جهانی بود. در خصوص کرونا مطبوعات با شرایطی مواجه بودند که یک ابهام و ناشناختگی بزرگ وجود داشت که نه فقط ژورنالیستها، بلکه دانشمندان هم نسبت به آن شناختی نداشتند. نکته جالبتر این بود که همین پدیده ناشناس روی همه موضوعات دیگر سایه انداخته بود و تقریبا همه حوزههای کار رسانهای را تعطیل کرده بود. اقتصاد، ورزش، سیاست و بسیاری دیگر از حوزهها تا حد زیادی دچار تعلیق و تعطیلی شده بود. در نتیجه موضوع روز که بحث اصلی رسانه بود، همین کرونا بود. به همین دلیل بود که در سه ماه گذشته شاهد بودیم که کمکم رسانهها به سراغ موضوعات آرشیوی رفتند، خصوصا در حوزه ورزش. در حوزههای دیگر هم کموبیش همین بود و حتی علاوه بر نشریات کاغذی، در رسانههای مجازی نیز شاهد بودیم که موضوع خبری چندانی برای پرداختن نداشتند. بنابراین، در دوره کرونا رسانهها با بحران سوژه مواجه شدند. هرچند همزمانی شیوع کرونا با عید نوروز که رسانه را در ایران به حاشیه میبرد، و پس از آن ماه مبارک رمضان این وضعیت بیسوژگی را تشدید کرد. البته میتوان گفت هر دو این موضوعات مقطعی است. الان که نسبتا شرایط عادی در اکثر استانهای کشور برقرار است، مردم بهتدریج به کیوسکهای مطبوعاتی هم مراجعه میکنند. یا اینکه بههرحال، موضوعات غیرکرونایی هم در سطح عمومی درمیگیرد و کم کم سوژههای غیرکرونایی در رسانهها پررنگ میشود. حتی اگر موج دوم و سوم کرونا هم بهسرعت شکل بگیرد؛ به نظر من، تاثیر این مساله بر مطبوعات، مقطعی است. در روند عادی شدن مناسبات اجتماعی و اقتصادی، نشریات و مطبوعات جزء مطالبات آخر افراد خواهند بود. به طور کلی، مدت زیادی است که نشریات و مطبوعات از سبد خرید بخش قریب به اتفاق جامعه ایران خارج شده است. آن هم به دلیل تحولات رسانهای است که به وجود آمده و همه نسبت به آن آگاهند. زمانی گفته میشد حال که شبکههای اجتماعی آمدهاند، روزنامهها به سمت تحلیل بروند و بخش خبررسانی را به این شبکهها بسپارند. درحالیکه این مقولات جداییپذیر نیست. اساسا خیلی از مقالاتی که در مطبوعات منتشر میشود، تا وقتی که در تلگرام یا توییتر انعکاس پیدا نکند، مخاطبان عام و حتی نخبگان از آن اطلاعی پیدا نمیکنند. این بحرانی است که ربطی به کرونا ندارد و بهنوعی حاکی از مرگ روزنامهنگاری، حداقل در سطح مکتوب است. امروز شاهد هستیم که حتی منبع رجوع نخبگان هم، تلگرام و دیگر اپلیکیشنهای مجازی است. فضای مجازی که امروزه بار اصلی رسانهای کشور را برعهده دارد و فاقد کپیرایت و مسیر درآمدزایی مشخص است. به همین دلیل، میبینیم رسانههای جدی و معتبر که در این فضا تعداد اعضایشان به زحمت به یکصدهزار نفر میرسد، آن چنان درآمدزایی از طریق نشر آگهی و انتشار اخبار روابط عمومیها نمیتوانند داشته باشند. لذا کرونا یک اتفاق مقطعی است و بحران روزنامهنگاری مکتوب فراتر از عمق تاثیر کروناست. بهطور مثال، مردم امروز به مترو بازگشتهاند؛ ولی به کیوسکهای مطبوعاتی بازنگشتهاند. چون پیش از کرونا هم به سراغ مطبوعات نمیرفتند. از طرفی، مطبوعات دیجیتال هم از بعد اقتصادی نتوانست جایگزین مناسبی برای مطبوعات کاغذی باشد. بنابراین، شاهد این هستیم که شغل روزنامهنگاری در حال از بینرفتن است. بر همین اساس است که بهطور خلاصه باید گفت که حرفه روزنامهنگاری در ایران رو به اضمحلال است و آخرین نفسهای خود را میکشد/ ایرنا Asriran.com