1- این روزها با افزایش دمای فصلی، که همیشه و هرساله پیشبینیپذیر بوده و هست، برای بوروکراتهای مسئول آب و برق ناگهان گرفتاری روزآمد شده و نقل محافل و مصاحبههایشان چنان است که مانند ارشمیدس فریاد برمیآورند که یافتم، یافتم!! و در پاسخ مشکل خودآفریده سراپرده میزنند و با خیمهشببازی «کی بود کی بود؟ من نبودم» مسئولیت را به گردن صنعت، تولید، اشتغال و حتی توطئه بیگانه میاندازند. درحالیکه برای یافتن روزهای گرم سال نیازی نیست که با مردم و صنعت درگیری «عدم مصرف» راه بیندازند یا به پرسش از واضعان تقویم پارسی که میراث ایلام و هخامنشیان است، روی آورند یا به زیجالغ بیکی و نظرات حضرات خواجه نصیرالدین طوسی، حکیم عمر خیام و همکارانشان در تدوین تقویم جلالی را بازبینی کنند.
2- با اینکه سالیانی است که آشکار شده کره زمین گرمتر میشود و بهویژه در صد سال اخیر و میدانیم کشور ما را هم همین بوروکراتها در شمار مسببان زمینگرمایی قرار دادهاند، بدون آنکه متناسب با این مصرف انرژی اقتصاد ملی در «تولید و اشتغال» باور شده باشد!!
3- تولید در زمینه فعالیتهای نفت و گاز و نیروی برق و صنعت انرژی برترین فعالیتهای بشری هستند و مردمان نیز ناچارند برای کاهش دمای فضای زندگی، خود را از گرمای کویری ایرانزمین برهانند و هماکنون آموختهاند که با درگیریهای سنتی در شهرهای مدرن، پاسخگوی منازل و بنگاهها نیستند بنابراین لاجرم وارد دنیای مدرن شده و برای هر فراری از گرما، نیاز به نیروی برق دارند.
4- افزایش تقاضا برای مصرف برق در روزهای گرم تابستان، که هم شدت تابش خورشید بیشتر میشود و هم روزها تا 17 ساعت به درازی میکشد، هم هموندی دارند و یکی از بیشترین نوازشهای خورشیدی در نیمه اول سال نصیب سرزمینهای ایرانی میشود. از سوی دیگر روشنایی روزهای طولانی فرصت کار و تولید از عقل و علم دور است؛ چون همین خورشید میتواند بیشترین برق را در بازه زمانی ماههای اردیبهشت تا شهریور فراهم آورد.
5- در روزهای گرم سال اوج تابش خورشید از نیمروز است تا پسین (نیمه راه ظهر تا غروب) در همین ساعت اوج تقاضا برای مصرف برق در تولید صنعتی، منزل، اداره، بانک و مؤسسات عمومی. در همین ساعت میتوان پهنه ارتفاعات بالاتر از هزار متر از سطح دریا را تبدیل به نیروگاه خورشیدی کرد. پس داد و هوار مسئولان برق و صنعت کشور در ناترازی برق، زمینه راهیابی حل مسئله نیست. وقتی دستور میدهند صنایع اصلی و انرژی بر کشور تا 70 درصد از تولید خود بکاهند!! که این راهحل نیست؛ بلکه عین گمراهی، آدرس غلط دادن و ضد منافع ملی است. چگونه صنایع فولاد، پتروشیمی، مس و آلومینیوم را که در معرض تحریم و حسادت دشمنان ایران هستند، وادار کنیم تولید را تعطیل کنند. حال آنکه خورشید تابستان هم درد است و هم علاج «خود راه بگویدت که چون باید رفت».
6- این داد و هوار برای کاستی حدود 12 هزار مگاوات برق در روزهای تابستانی و بهویژه از چند ساعت به ظهر مانده تا نزدیک غروب درست برای ساعتهایی است که فقط در محدوده البرز میتوان 50 هزار مگاوات برق تولید کرد؛ ولی ذهن معلول طلب میکند آنچه را که خود دارد.
7- 50 سال پیش 55-1353 که برای رساله دکترای اقتصاد انرژی پتانسیلهای تولید اقتصادی برق خورشیدی را با همکاری گروههای مهندسی در دانشگاه واشنگتن بررسی کردیم، ایران، تبت و ارتفاعات آند در آمریکا مرکزی را بهترین نقاط جهان برای تولید انبوه انرژی خورشیدی یافتیم. رجوع کنید به کتاب ارزشمند Powerty of power نوشته استاد Barry commoner، چاپ 1976.
8- متأسفانه در کشور ما ظرفیتسازی تولید برق حرارتی مافیای خود را دارد که با کاربری ظرافت و ترفندهای فراوان اجازه نمیدهند با تولید بخش خورشیدی در ساعات اوج «ناترازی برق» مشکل را به نفع صنعت، تولید و اشتغال حل کرد و بهای برق را بهویژه از صنایع تأمین کرد!!!! مثلا سمت جنوبی کوههای اطراف اراک میتواند برق مورد نیاز صنایع آلومنیوم، پتروشیمی، پالایشگاه و ماشینسازیهای منطقه اراک را در روزهای تابستانی تأمین و بهای آن را هم از محل صادرات و فروش داخلی همین صنایع تأمین کند و نیاز به کاهش تولید در این زمینهها نیست.
9- وعدههای پوپولیستی مانند تخصیص یارانه ویژه برای تأمین برق روستایی از شبکه سراسری و یارانه ویژه در ویژه برای موتور پمپهای استخراج آبهای زیرزمینی یا پمپاژ آب زایندهرود به ارتفاعات بالادست رودخانه برخلاف طومار شیخ بهایی که حتی میتوان آن را دزدی آب خواند و با تخلیه این آبها نشست دشتهای ایرانی همین مراکز تمدنی ایرانی را به توبره کشیدهاند، تشویق میکنیم!!
10- حال ببینیم این فاجعه بزرگ بوروکراتیک تعطیل تابستانی صنایع بزرگ کشور چگونه رقم زده شده است.
– با اینکه مجلس محترم مقررات بهینهسازی اقتصادی سوخت و تولید نیرو را براساس علم و عقل دنیای مدرن تصویب کرده و ازجمله:
– بهای برق خورشیدی برای شبکه سراسری برق کشور را بالاتر از بهای برق شبکه تعیین کرده.
– ادارات، بانکها و مؤسسات عمومی را موظف کرده است در ساختمانهای خود پنلهای تولید برق خورشیدی نصب کنند و حتیالمقدور برای مصارفشان خودکفا شوند که بیشتر هم به برق غیرمتناوب نیاز دارند و ساعات کار آنها به هنگام روز است؛ پس باری بر شبکههای برق شهری نیفزایند.
– ولی میبینیم که حتی وزارت نیرو بر فراز ساختمان عظیم خود در تقاطع بزرگراههای کردستان و هاشمی این دستور را اجرا نکرده است.
– هیچیک از بانکها هم پنل خورشیدی بر فراز ساختمانهای بلند خود یا در سمت جنوبی آنها نصب نکردهاند.
– حتی خود بانک مرکزی را که دو ساختمان عظیم شیشهای در طرفین بزرگراه حقانی دارد، باید به جای شیشه به صفحات خورشیدی مجهز میکرد. این دو ساختمان میتواند در چهار جبهه پنل خورشیدی داشته باشند.
– بام و جبهههای شرقی، جنوبی و غربی که دراینصورت در ساعتهای کار که از بامداد تا شامگاهان است، باری بر شبکه برقی کشور نداشته باشند.
– بدیهی است، بانک مرکزی که نظارت بر اجرای قانون از طرف بانکهای تجاری را وظیفه دارد، نمیتواند بانکها را موظف به اجرای مقررات نصب پنلهای خورشیدی کند وقتی که خود بهترین موضع بانکی کشورمان را به پنل خورشیدی مجهز نکرده باشد!! که پیامبر فرمودهاند: «رطبخورده منع رطب چون کند؟».
11- مجلس محترم سرمایهگذاری خارجی و صادرات برق خورشیدی را مجاز و تشویق کرد و دولت هم بازگشت این سرمایهگذاریها را تضمین کرده است؛ ولی در عمل سرمایهگذاری خارجی در این زمینه را بوروکراتها از کشور فراری دادهاند؛ چون به تعهد بازگشت سرمایه، برخلاف «قانون جلب و حمایت از سرمایهگذاری خارجی» وفا نکردهایم. درحالیکه سرمایهگذاران در تولید برق خورشیدی ارتفاعات ایرانی را حتی از فلات تبت برای سرمایهگذاری خورشیدی مناسبتر یافتند و در کرمان و یزد و همدان و خراسان سرمایهگذاری کردند و نیروگاه خورشیدی ساختند و برق آن را به شبکه سراسری میفروشند؛ اما وزارتین نیرو و اقتصاد که تضمینکننده بازپرداخت این سرمایهگذاریها بودند، در عمل تعهد خود را فراموش کردند (عمدا) تا بخشهایی از اقتصاد کشور که نیاز بیشتری به همکاریهای بینالمللی دارد، در معرض فشار بیشتری باشد و حال فریاد برمیآورند که «کاستی در ناترازی برق کشور ناشی از عدم سرمایهگذاری در صنعت برق کشور است». هنگامی که در سنوات گذشته با ارز چهارهزارو 200 تومانی برای نیروگاههای حرارتی، ارز تخصیص داده میشد، مجموعه دولت (وزارت اقتصاد، وزارت نیرو، سازمان برنامه و بانک مرکزی) در دفتر معاون اول ریاستجمهوری حتی برای بازگشت یک یورو سرمایهگذاری خارجی اقدامی نکردند.
12- برخی ازجمله این نویسنده بر آنیم که مافیای ساخت نیروگاههای حرارتی و با افزودن بر آلودگی آبوهوا و خاک کشور عزیزمان بر آناند که به کاسبیهای خود ادامه دهند و از این طریق برای کشورمان هم در زمینه زمینگرمایی پروندهسازی کنند!! و مستمسک بیافرینند که بتوانند بحران کاستی و ناترازی برق را ادامه دهند.
«راه است و چاه و دیده بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراهه میرود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش».
پایان سخن، راهحلها
1- بازگشت به علم و عقل اقتصاد انرژی و عملکردن به قواعد منافع ملی در تولید برق خورشیدی
2- همه دامنههای جنوبی البرز و زاگرس را در ارتفاعات بالای هزارو 500 متر از سطح دریا با نیروگاههای خورشیدی بپوشانیم.
3- صنایع بزرگ کشور را به بهانه ناترازی انرژی برق به تعطیلی نکشانیم.
4- با ورود جدی به عصر انرژی خورشید و جریان برق غیرمتناوب سه کار جدی را برای نسلهای آینده از امروز شروع کنیم.
1-4- با برق خورشیدی یعنی آبهای شور را با سیستم اُسمُز معکوس شیرین کنیم و مشکل کمآبی شهرها را حل کنیم.
2-4- با برق خورشیدی از شورابه هیدروژن بیافرینیم و آن را به شبکههای گاز کشور تزریق کنیم و بر کمیت و کیفیت گاز طبیعی بیفزاییم. این کار فقط به هنگام روز انجام میشود.
3-4- با وسایل حملونقل برقی که نیاز به برق متناوب DC دارند، شهرها را از شر دود و غبار و آلودگی صوتی موتورسیکلتها برهانیم. باتری این وسایل را روزها با برق خورشیدی مستقیما شارژ کنیم، برای تردد شهری و به تقاضا برای شبکه برق نیفزاییم.
4-4- چون پنلهای خورشیدی در برابر گرمای نزدیک 40 درجه سانتیگراد کارایی خود را از دست میدهند، یکی از موارد ضروری نصب پنلهای خورشیدی روی کنارههای دریاچههای پشت سدهاست؛ چون سدها در ارتفاعات ساخته میشوند و خشکی هوا موجب تبخیر شدید آب پشت سد میشود، پنلهایی که روی آب را میپوشانند، علاوه بر تولید برق از تبخیر هم در این مرزوبوم کمآب جلوگیری میکنند.
یادداشت علی شمس اردکانی در روزنامه شرق