نماد سایت اکو بورس

رمزارزها: مقررات بین المللی و یکسان سازی شیوه های عملکردی

اکوبورس: ما در دنیایی زندگی می کنیم که به طور دائم توسط اینترنت، در حال تغییر است. این فناوری جدید نحوه تعامل افراد و انجام معاملات تجاری را کاملا تغییر داده است. با توجه به این سناریو، ما فناوری جدیدی را به نام، رمزارزها که نحوه عملکرد سیستم های پرداخت را ابداع می کند، ارائه می دهیم.
مقدمه: ما در دنیایی زندگی می کنیم که به طور دائم توسط اینترنت، در حال تغییر است. این فناوری جدید نحوه تعامل افراد و انجام معاملات تجاری را کاملا تغییر داده است. با توجه به این سناریو، ما فناوری جدیدی را به نام، رمزارزها که نحوه عملکرد سیستم های پرداخت را ابداع می کند، ارائه می دهیم. این فناوری، امکان انجام معاملات بین المللی را با هزینه عملیاتی بسیار پایین، فراهم می سازد، اما مجموعه ای از چالش های مربوط به قوانین و مقررات را نیز تحمیل می کند، زیرا این سیستم توسط هیچ نوع سازمان دولتی اداره نمی شود. درحقیقت کاربران آن تنها مسئول عملکرد آن هستند. برخی کشورها قوانین و مقررات مربوط به استفاده از رمزارزها را صادر کرده اند، اما این نوآوری، بیشتر اوقات، پاسخی قطعی در مورد نحوه برخورد با این ابزار و چگونگی شرکت های علاقمند به استفاده از آنها را ارائه نمی دهد. بنابراین، با توجه به سناریویی که در بالا توضیح داده شد، این مقاله نشان می دهد که چگونه نهاد های بین المللی فرامرزی، می توانند به یکسان سازی شیوه های عملکردی تجاری مرتبط با استفاده از رمزارزها، کمک کنند.  بنابراین این مقاله با هدف ارائه اجمالی مقررات مربوط به رمزارزها توسط برخی کشورها و بحث در مورد مشکلات اصلی تنظیم کنندگان هنگام برخورد با این فناوری مختل کننده و ارائه دلایل اصلی اینکه چرا یکسان سازی روشهای عملکردی در مورد استفاده از آنها در سطح بین المللی مورد نیاز است، بحث می کند. نحوه کار رمزارزها با توجه به اینکه سیستم بیت کوین تا کنون موفق ترین نوع رمزارز بوده و به شدت بر سایر رمزارزها تأثیر گذاشته است، بایستی به عنوان یک مبنا، برای این مقاله، مورد استفاده قرار گیرد. سیستم بیت کوین توسط شخصی به نام Satoshi Nakamoto و معروف به بیت کوین ایجاد شد: “یک سیستم پول الکترونیکی همتا به همتا”، بطوریکه خالق آن، هدف و عملکرد این فناوری جدید را بیان کرده است.  همانطور که توسط Alexandre Pacheco da Silva توضیح داده شده است (SILVA ،2016) ، سیستمی است که توسط یک برنامه رایانه ای با سه محور اصلی مشخص می شود: یک سیستم عمومی ثبت معاملات، به نام بلاکچین، به عنوان یک دفتر حسابداری برای ورود – خروج اطلاعات. < >یک الگوریتم رمزگذاری به نام رمزگذاری نامتقارن – همراه با گواه اثبات کار(Proof-of-Work) – که برای اعتبارسنجی عملیات با ارز، استفاده می شود.یک شبکه رایانه ای غیر متمرکز، طبق طراحی کاربران، که به آن ماینر نیز گفته می شود، معاملات را با ارز تأیید و تصدیق و سپس سیستم ثبت عمومی بلاکچین را بروزرسانی می کند.از طرف دیگر، بیت کوین یا رمزارزها، یک واحد پولی هستند که توسط یک رشته عددی خاص و منحصر به فرد مورد استفاده در سیستم بیت کوین ایجاد می شوند، که بصورت آزادانه در بین کاربران معامله می شود (KAPLANOV، 2012). سیستم بیت کوین به کاربران خود این امکان را می دهد تا علاوه بر ایجادکیف پول بیت کوین، آنها را آزادانه معامله کنند. از این رو کاربر در عین حال مالک، متولی و خالق ابزار مالی است؛ وضعیتی که هنوز در مقیاسی بزرگ از معاملات فرامرزی مشاهده نشده است. صدور و استفاده از رمزارزها به هیچ نوع سازمان دولتی یا موسسات واسطه، مرتبط نیست. بدین ترتیب، پیروان سیستم، معاملات و انتشار ارزهای مجازی را مستقل از هر نوع قانونگذاری یا حاکمیت دولتی انجام می دهند، بهمین خاطر از بین بردن سیستم به طور کلی غیرممکن است، مگر اینکه تمام طرفداران (مشارکت کنندگان) آن خارج شوند. اولین قدم برای انجام معامله بیت کوین، ایجاد یک کاربر در سیستم بیت کوین است که به یک کامپیوتر نصب شده با نرم افزار لازم (BitcoinClient) و اتصال اینترنتی نیاز دارد. این یکی از مهمترین جنبه های رمزارزها می باشد، زیرا این هزینه عملیاتی بسیار کمی دارد (تنها به رایانه و دسترسی به اینترنت نیاز است). چنین نرم افزاری، به عنوان نرم افزار منبع باز یا منبع باز(open source) طبقه بندی می شود. این یک برنامه رایانه ای است که “به کاربران خود اجازه می دهد تا تغییراتی در کد ایجاد کنند و ممکن است از مورد دیگر متفاوت است.” Bitcoin Client به کاربران امکان ایجاد کیف پول بیت کوین را می دهد، در واقع آن جاییست که در آن ذخیره و استخراج و همچنین تأیید معاملات و مبادله بیت کوین بین کیف پول، انجام می شود. استخراج بیت کوین (Bitcoin Mining) عبارت است از تأیید مبلغی که باید منتقل شود، مانند یک موسسه مالی که چک می کند چه مقدار پول فرد در حساب خود دارد و پول را به حساب دیگری ارسال می کند. همچنین فرآیند استخراج سیستم رمزگذاری که توسط توابع ریاضی Bitcoin Client و افشای اطلاعات مربوط به معاملات گذشته موجود در بلاکچین عمل می کند، را مورد توجه قرار می دهد. هر بار که یک معامله انجام می شود، حداقل توسط 3 (سه) ماینر اعتبار می یابد. تا حدی که ماینرها اطلاعات مربوط به معاملات معتبر توسط آنها را جمع می کنند و این اطلاعات شامل تمام داده های مربوط به آن معاملات است. این بلوک ها ستون فقرات بلاکچین را تشکیل می دهند زیرا آنها مسئول ایجاد دفتر معاملات در بلاکچین هستند و از طریق ارائه “گواه اثبات کار” در دسترس عموم قرار می گیرند. گواه اثبات کار هنگامی ایجاد می شود که یک ماینر، یک مشکل ریاضی را که توسط سیستم ارائه می شود، حل کند و بتواند اطلاعات خود را در بلاکچین وارد کند. به عنوان پاداش تلاش های خود، ماینرها بیت کوین های جدید تولید شده توسط سیستم را دریافت می کنند. وقتی یک بلوک در بلاکچین وارد شود، تمام اعضای سیستم به اطلاعات موجود در آن دسترسی خواهند داشت، یعنی همه می دانند که یک بیت کوین یا کسری از بیت کوین، که هر یک از آنها دارای هویت خاص خود هستند، معامله شده است. سپس مسیر را از لحظه ایجاد تا لحظه دستیابی به معامله فعلی، بررسی و اگر همه اعضا همان داده ها را گزارش کنند، آن را تأیید می کنند. اگر شخصی سعی کند معامله ای را با اطلاعاتی که در بلاکچین درج نشده است، انجام دهد و یا همچنین با ثبت های انجام شده در بلاکچین، مطابقت نداشته باشد، (مانند بیان اینکه یک کیف پول، بیت کوین های بیشتری نسبت به آنچه در واقع باید باشد، داشته است)، ماینرها قادر نخواهند بود چنین معامله ای را در بلوک های خود بگنجانند، و این یکپارچگی سیستم را تضمین نمی کند. اگر هر عضو سیستم سعی در ارائه اطلاعات خارج از پارامترهای صحیح داشته باشد، سایر ماینرها نمی توانند این عملیات را تأیید کنند و این باعث می شود ماینر بعدی پاسخی صحیح ارائه دهد تا بتواند بلوک خود را در بلاکچین وارد کند. بدین ترتیب، ماینرها در رقابت دائمی قادرند اطلاعات خود را در بلاکچین وارد کنند و به طور کلی از سیستم سود می برد. هر کیف پول شماره و رمز عبور مخصوص به خود را دارد که محرمانه بودن آن بر عهده صاحب آن است، دقیقاً مانند نام کاربری و رمز عبور. تمامی مشارکت کنندگان سیستم می توانند بررسی کنند که چه تعداد بیت کوین یا کسری از بیت کوین در هر کیف پول وجود دارد، اما راهی وجود ندارد که بدانند چه کسی صاحب هر کیف پول است، زیرا تنها شماره کیف پول آنها در دسترس است. معاملات پس از ایجاد کیف پول، انجام می شود. کاربر می تواند “آدرس بیت کوین” را ایجاد کند و آن چیزی فراتر از دستورالعمل های پرداخت درون سیستم ای نیست که جریان پرداختی را که از طریق ماینرها مورد بررسی قرار می گیرد و در بلاکچین گنجانیده شده است، ترغیب کند. بلاکچین و بیت کوین یکی از عمده ترین مشکلاتی که در استفاده از کالاهای مجازی وجود دارد را حل می کنند: و آن جلوگیری از “دو بار هزینه کردن است” (double spending). این معضل توسط Fernando Ulrich (2010 ، صفحه 200) با اصطلاحات زیر توضیح داده شده است: قبل از ایجاد و انتشار ارزهای مجازی، معاملات آنلاین نیاز به مداخله مستقیم شخص ثالثی داشت که به عنوان واسطه در معاملات عمل می کردند (کالاهای مجازی می توانند بی نهایت تکثیر شوند). در چنین شرایطی، همین ارز مجازی می تواند به دو شخص مختلف ارائه و دو پرداخت معتبر انجام شود. با توجه به اینکه هر بیت کوین و کسری از بیت کوین هویت خاص خود را دارند و سیستم ها از همان لحظه ایجاد بیت کوین، استفاده از آن را بررسی می کنند، بنابراین کپی کردن بیت کوین و انجام چندین پرداخت با همان ابزار (double spending)، غیرممکن است. لازم به یادآوری است که تعداد محدودی بیت کوین وجود دارد که می تواند ایجاد شود (تقریباً 21 میلیون واحد) اما تعداد نامتناهی از امکان ایجاد بلوک وجود دارد. این اتفاق می افتد، زیرا اعضای سیستم می توانند اعتبار خود را حتی بدون ایجاد بیت کوین های جدید انجام دهند. هیچ سیستمی کامل نیست، بنابراین، با وجود عدم موفقیت در این یا حتی نیاز به تغییرات، هر عضو سیستم می تواند درخواست تغییر در آن را داشته باشد. هر یک از اعضای دیگر ممکن است به چنین تغییراتی رای دهند که اگر بیش از نیمی از آراء کل سیستم با چنین تصمیمی موافقت کنند، اجرا می شود. بنابراین، امکان انعطاف پذیری شدید به سیستم بیت کوین می دهد و فضا را برای پیشرفت و تکامل آن به روشی دموکراتیک باز می کند. این کار، سیستمی را براساس فعالیت مشارکت کنندگان و یک واحد پولی که با توجه به نیاز و دیدگاه عقلی هر کشور ایجاد و صادر نمی شود، بلکه با منطق ریاضی ارائه می شود، را نیز ایجاد کرده است. یکی از موضوعات اساسی این نوع سیستم این واقعیت است که بر خلاف آنچه که مقررات بانکی تعیین می کند، شناسایی کاربران آنها بسیار دشوار می شود. دانستن هویت افراد یا شرکتهایی که وجوه را بین خود منتقل می کنند از اهمیت  بالایی برخوردار است زیرا این امر دولت و موسسات مالی را قادر می سازد تا در سیستم نظارت داشته و از فعالیت های غیرقانونی (از جمله تأمین مالی جرم سازمان یافته، قاچاق مواد مخدر، تروریسم و …) با استفاده از سیستم های مالی، جلوگیری کنند. این وضعیت سناریوی بسیار پیچیده ای را ایجاد می کند که در آن همه به تمامی اطلاعات موجود در سیستم دسترسی دارند، اما درعین حال، هیچ کس از آنچه واقعاً اتفاق می افتد آگاهی ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مزیت بزرگ این فناوری جدید از این واقعیت ناشی می شود که بسیاری از خصوصیات لازم برای عملکرد آن به عنوان یک ابزار مبادله ای؛ از جمله دقت و امنیت را در اختیار دارد، اما در عین حال هزینه های معامله در عملیات تجاری بشدت کاهش می دهد. مقررات یکسان سازی روش های عملکردی از آنجا که هیچ هنجاری در رابطه با استفاده از رمزارزها در تجارت بین المللی وجود ندارد، مهم است که کشورها و نهاد های بین المللی نظرات و دیدگاه های خود را در مورد این موضوع به نمایش گذارند تا این رویکرد جدید، در پرداخت های بین المللی توسط مردم و شرکت ها، مورد استفاده قرار گیرد. موسس سیستم بیت کوین (Nakamoto ، 2009) استدلال می کند که سیستم مالی مبتنی بر اعتماد به کارگزاران اقتصادی، بسیار شکننده است که جامعه را به عنوان یک کل در معرض خطرات ذاتی در چنین محیطی قرار می دهد. بنابراین، رمزارزها به منظور دستیابی به یک هدف بسیار واضح ایجاد شده است: به منظور ترویج واسطه زدایی در اجرای معاملات تجاری در اینترنت (اجرای آزادی پولی)، یعنی اینکه فروشندگان و خریداران بتوانند معاملات خود را بطور مستقل و بدون نیاز به نهادهای مالی به صورت ایمن و سریع انجام دهند. واسطه گری معاملات دارای خصوصیات زیر است (EIZIRIK et all، 2011، page 4): < >فعالیتی از ارائه و دریافت منابع مالی در حالیکه واسطه به عنوان طلبکار و بدهکار (هر دو طرف) در پایان عملیاتی که انجام می شود عمل می کند؛مشارکت اجباری در زنجیره؛چنین عملیاتی باید دائماً انجام شود؛ وحرفه ای بودن در انجام چنین عملیاتی. بسیاری از اشخاص ممکن است نقش واسطه گر مالی را توسعه دهند، مانند موسسات اعتباری (بانک های تجاری، شرکت های لیزینگ، و غیره)، کارگزاری ها و توزیع کنندگان اوراق بهادار و حتی سرمایه گذاران واجد شرایط (Yazbeck, 2007, p). واسطه زدایی مالی با همه فرضیات گفته شده در بالا نقض می شود اما تأثیرات مشابهی را ایجاد می کند زیرا امکان تبادل دارایی های مالی برای کالاها و خدمات را بدون دخالت نهادهای مذکور، فراهم می کند. بنابراین، بر اساس سناریویی که در بالا توضیح داده شد، رمزارزها، عملکردی مشابه ابزارهایی را که معمولاً برای تسهیل تجارت در دنیای مدرن استفاده می شود، انجام می دهد. تأثیر ناشی از این فناوری جدید، از این واقعیت ناشی می شود که، ارز مجازی نیازهای تجارت مدرن را بدون نیاز به بخشی از شبکه بانکی، پاسخ می دهد. اگرچه هدف اصلی رمزارزها واسطه زدایی معاملات بوده است، اما در حال حاضر بسیاری از شرکت ها از فناوری جدید به عنوان واسطه یا کارگزاران موثق استفاده می کنند. با این حال، این شرکت ها تمایل دارند خدمات خود را با نرخ بسیار رقابتی که بسیار پایین تر از روش های سیستم بانکی باشد، ارائه دهند.   در شرایطی که عدم قطعیت قانونی و عدم نظارت دقیق وجود دارد، ما با یک وضعیت پر ریسک روبرو هستیم. ما می توانیم به حق ادعا کنیم که بیت کوین یک سیستم پر ریسک برای کاربران خود، از منظر مالی است چنانچه مردم سعی کنند سیستم را ترک و قادر به انجام فعالیت نباشند، بنابراین به دلیل عدم وجود آنها سقوط خواهد کرد (مؤسسه بانکی اروپا،2012). رمزارزها به دلایل مختلف، چالش های زیادی را برای نهادهای قانونی ملی و بین المللی که در صدور و روش های عملیاتی وجود دارند، مطرح می کنند. گذشته از همه اینها، چگونه می توان با یک سیستم خود مدیریتی که واحدهای ارزش را به طور مستقل آزاد می کند و به عنوان ابزار پرداخت و هم به عنوان ابزار نگهداری عمل می کند، مقابله کرد؟ هر یک از این کارکردها در حال حاضر بطور مستقل توسط نهادهای خصوصی یا دولتی در جامعه امروز انجام می شود و این فناوری جدید با همه پارادایم های قبلی ارائه شده، ما را مجبور به دیدن مؤسسات خود از یک دیدگاه کاملاً متفاوت کرده است. با توجه به سرمایه گذاری های زیاد در زیرساخت ها، زمان و نیروی انسانی مورد نیاز برای انجام این کار، مبارزه با این سیستم جدید تقریباً غیرممکن است و این واقعیت که استفاده و پذیرش رمزارزها در بازار هر ساله رشد می کند علاوه بر گشودن گزینه های جدید به بازار، بهترین راه برای حمایت از نظم اقتصادی و مالی است. با این حال، قبل از تعیین اینکه کدام استراتژی قانونی مناسب است، باید بررسی کنیم که چه نوع بازاری را تنظیم می کند زیرا این موضوع در سایر حوزه های قضایی مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه ترتیبات پرداخت رمزارزها که توسط سازمان مالی و اداری اروپا (مرجع بانکداری اروپا ، 2015) تهیه شده است، ممکن است این بار به ما کمک کند زیرا راهی را برای طبقه بندی پرداخت های مربوط به رمزارزها، با در نظر گرفتن تعامل بین آنها و اقتصاد جهانی، ارائه می دهد. این مطالعه انواع عملیات را با توجه به جریان های پرداختی، که توسط افراد درگیر انجام می شود، طبقه بندی می کند. براساس این نوع تفکر، ما به سه نوع ترتیب پرداخت می رسیم: ترتیبات بسته ، ترتیب جریان یک طرفه و ترتیب جریان دو طرفه. < >ترتیبات بسته(closed arrangements)؛ هیچ نوع ارتباطی بین اقتصاد جهانی و اقتصاد هایی که حول رمزارزها می چرخند، وجود ندارند. بنابراین، در این حالت، رمزارزها با رمزارزهای دیگر رد و بدل می شوند و در این معامله هیچگونه استفاده ای از ارزهای سنتی وجود ندارد. چنین شرایطی را می توان در بازی های رایانه ای آنلاین یافت که در آن ارز بازی، مورد قبول شرکت کنندگان بازار نیست اما توسط بازیکنان می تواند کالاها و خدمات موجود در بازی را خریداری کند. این نوع ترتیب، که بر روی یک جامعه مجازی خاص متمرکز است، از نظر تنظیم مقررات یا فعالیت قانونگذاری اهمیت ندارد بلکه یک تعامل ساده آنلاین در جهان است که بر اقتصاد جهانی تأثیر نمی گذارد (بیشترین تأثیر آن بر تعامل اقتصادی درون سیستم بسته است) بنابراین، می توان از دامنه کار حاضر خارج شد.ترتیبات با جریان یک طرفه (the arrangements with Unidirectional Flow) ، رمزارز می تواند به پول تبدیل شود، اما برعکس آن نمی تواند رخ دهد. ممکن است این وضعیت را پیدا کنیم وقتی شخصی نوعی اعتبار را خریداری کند که فقط در یک مکان قابل قبول باشد و نتوان دوباره به پول تبدیل شود، درست مانند اعتبار فیس بوک که در سال 2009 توسط فیسبوک فروخته شده است که می تواند برای خرید محصولات و خدمات درون شبکه اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد اما در مبلغی که در ابتدا به صورت نقدی پرداخت شده قابل برگشت نیست. چنین ترتیب پرداختی نیاز چندانی به تنظیم مقررات ندارد.در ترتیبات جریان دو طرفه(the Bidirectional Flow Arrangements) ، رمزارز می تواند آزادانه بدون هیچ گونه مانعی در انجام چنین فعالیت هایی به پول نقد و برعکس تبدیل شود. در این حالت می توان ارزهای مجازی را برای خرید و فروش کالاها و خدمات بطور موثرتر مورد استفاده قرار داد. این موردی است که سزاوار توجه قانونگذار می باشد، تا بتوانند تأثیر بسزایی در اقتصاد جهانی ایجاد کنند.به منظور جلوگیری از هر نوع سوءاستفاده توسط مشارکت کنندگان در بازار رمزارزها و استفاده کامل از اثرات مثبت ناشی از این فناوری جدید، دولت باید قوانین و مقررات مربوط به این موضوع را صادر کند. حتی اگر استفاده از این موضوع بتواند در اقتصاد و نهادهای بین المللی اثرات منفی ایجاد کند، زیرا منافع این افراد به ویژه آنهایی که به نوسازی و یکسان سازی قوانین در تجارت بین المللی علاقه مند هستند، باید برای محافظت از تمامیت اقتصاد و شرکت کنندگان در بازار انجام گیرد.   لازم به ذکر است که فعالیت های بانکی و مالی، که از بسیاری جهات شبیه به فعالیت های انجام شده توسط شرکت کنندگان در بازار رمزارزهاست، همواره مشمول مقررات خاص بوده است (Yazbeck ، 2007 ، صفحه 179). بدین ترتیب  به محض ایجاد فناوری که قادر به انجام بسیاری از کارکردهای انجام شده توسط سیستم مالی سنتی است، دلیلی برای دولت و نهادهای بین المللی وجود ندارد که از تلاش برای فهم و تنظیم این شرایط جدید خودداری کنند. نکات مهمی که هنگام پرداختن به ریسک های ناشی از، استفاده از رمزارزها، باید بدان توجه داشت، عبارتند از: < >حفظ واحد حساب؛خطرات ناشی از اثربخشی سیاست پولی و اجرای آن؛ از نظر مفهومی، برنامه های فوق الذکر ارز مجازی می توانند تاثیری بر ثبات قیمت و سیاست پولی ملی داشته باشند زیرا می توانند بر تقاضای پول بانک مرکزی تأثیر بگذارند و در کنترل عرضه پول از طریق عملیات بازار آزاد، دخالت کنند. به این معنا که، از لحظه ای که یک سکه برابر با ارز ملی شروع به رقابت می کند، استفاده از ارز ملی بطور اجباری کاسته و تمام برنامه ریزی های انجام شده توسط سازمان های دولتی برای کنترل عرضه پول تحت تأثیر تقاضا قرار می گیرد (HAYEK, 2003). به طور کلی ، این سازمانها ممکن است ثبات قیمت را تحت تأثیر قرار دهد: < >آنها به میزان قابل توجهی مقدار ارز در گردش را تغییر می دهند؛تأثیر بر سرعت گردش پول، استفاده از پول ویا تأثیرگذاری بر اندازه گیری کل سرمایه ها؛وجود تعامل بین ارزهای مجازی و اقتصاد واقعی (مؤسسه بانکی اروپا 2015).در حقیقت، دیگر مشکل بزرگ در تنظیم این نوع سناریوها اینست که دولت مجبور است روشهایی را اجرا کند که در درون سیستمی که خارج از حوزه فعالیت خود است، توسط خود کاربران و سیستم مستقلی که بر اساس آن اداره می شود، دنبال شود. در حالی که اصول ذاتی در کلیه فعالیتهایی که می توانند از رمزارزها استفاده کنند، به هیچ وجه موثر نیست. از این رو، با توجه به اینکه خودتنظیمی نقش مهمی در سناریوهایی که در آن دولت هنوز خود را آشکار نکرده، دارد، این می تواند اصلی ترین روش برای دستیابی به رمزارزهای بین المللی است. طبق درس Otavio Yazbek (2014):   ” اصطلاح خودتنظیمی، اساساً به معنای مقررات و نظارت است که توسط اعضای صنعت سازمان یافته در موسسات یا انجمن های خصوصی، فعالیت های خود را در جهت حفظ معیارهای اخلاقی بالا انجام می دهند. ما همچنین می توانیم تعریف Santana و Guimarães را تأیید کنیم: “خود تنظیمی مقرراتی است که توسط خود نمایندگان اقتصادی که از قبل تعیین شده است، ترویج می شود. نمایندگان خود بیشتر علاقه مند به داشتن قوانین صریح و با کیفیت هستند، زیرا این امر به وجود یک محیط تجاری و دوستانه مناسب بستگی دارد. همچنین فرض بر این است که آنها دانش فنی و تخصصی شاخه های عملکرد خود را دارند، بنابراین، ممکن است حتی در تنظیم قوانین و در شناسایی مشکلات از تنظیم کننده دولت نیز بهتر باشد. بنابراین، ما می توانیم تأیید کنیم که خود تنظیمی و همچنین تنظیم کلاسیک دارای چندین ویژگی خاص خود است که بر روی جنبه های مختلف فعالیت تنظیم سنتی کار می کند، اما یک ویژگی ذاتی دارد که آن را از تنظیم سنتی متمایز می کند: اجزای بازار، هنجارهایی را تنظیم می کنند که باعث ایجاد تغییرات بزرگ در نحوه تهیه، درک و تحقق آن می شود. علاوه بر این، پایبندی به خود تنظیمی، بر خلاف آیین نامه سنتی وضع شده توسط دولت، که باید بدون در نظر گرفتن ماهیت آن دنبال شود، در بعضی موارد کاملاً داوطلبانه است و با امضای قرارداد انجمن یا ابزار خصوصی مشابه تأسیس می شود. بدیهی است که خودتنظیمی هرگز نمی تواند بر خلاف قانون یا آیین نامه ای که از طرف دولت دارای قدرت قانونگذاری است، رفتار کند. اتخاذ چنین استانداردهایی باعث می شود که شرکت متعهد به حفظ استانداردی ممتاز و کیفیت متفاوت و افزایش اعتماد به نفس در موسسه توسط بازار و جامعه شود. با این حال، از آنجا که در برخی موارد تعداد زیادی از مشارکت کنندگان در بازار به خودتنظیمی پایبند هستند، شرکت هایی که چنین هنجاری هایی را وضع نمی کنند به خوبی مورد توجه قرار نمی گیرند. خودتنظیمی تأثیر عمده ای در بازار رمزارزها دارد زیرا نهادهای قانونی ملی هنوز تصمیمی در رابطه با موضوع صادر نکرده اند. بنابراین، به منظور ایجاد اعتبار بیشتر به بازار، شرکت کنندگان خود قوانینی را برای تنظیم فعالیت صادر و یکسان سازی با استاندارد های مربوطه را ایجاد کردند. کاربران ارز مجازی در سرتاسر جهان وجود دارند؛ بنابراین باید تأثیر آنها نیز در سطح جهانی بررسی شود که چه چیزی می تواند نقش مؤسسات بین المللی را در هنگام تأیید اینکه چه روشی باید در این نوع معاملات گنجانده شود و کدام استاندارد ها باید در نظر گرفته شود، افزایش می دهد. چنین استاندارد هایی لازم است تا استفاده از رمزارزها، پذیرفته و گسترده شود. از آنجا که رمزارزها با وجود مزایای بسیار خوبی که دارند، اما در مقابل سازمانها، شرکت ها و افراد ملی و بین المللی از اعتبار خوبی برخوردار نیستند. به محض اینکه بازار رمزارزها یک سری از مشکلات را برای کشور ایجاد می کنند، آنها بایستی شروع به تنظیم نحوه استفاده از رمزارزها کنند. در این میان، نهادهای خصوصی آزادی و مسئولیت بسیار بیشتری در عملکرد خود دارند. آنها باید اقداماتی را که باعث می شود استفاده از رمزارزهای پذیرفته شده توسط بازار به عنوان یک کل و نظر عموم ، بصورت ایده آل و به مرحله اجرا در می آید را همراه بامعرفی مزایای آن و به حداقل رساندن ریسک های آن، انجام دهند. مهمتر از همه، چنین اقداماتی، باید با هدف ارتقاء همکاری بین نمایندگان بازار، به ایجاد سناریویی که در آن استفاده از رمزارزها با رویه های خاص خود همراه با جذب آسان توسط کلیه کاربران سیستم و جنبه های مهم عملکردی آن را نشان دهد، کمک کند. مانند هر نوع فناوری، تنظیم ارزهای مجازی از جهات مختلفی قابل انجام است و کم و بیش تأکید برخی از جنبه های بازار مطابق با منافع و ایدئولوژی تنظیم کننده است. این مقاله قصد ندارد تا تمام اقدامات ممکن را که می تواند در تنظیم یا یکسان سازی شیوه های عملکردی وجود داشته باشد را بیان کند، بلکه برخی از امکانات در مورد استفاده از این فناوری جدید را ارائه می دهد. اول از همه، هر شرکتی که ممکن است به عنوان واسطه عمل کند یا در معامله ای که از رمزارزها استفاده می کند، شرکت داشته باشد ، باید یک برنامه یکسان سازی و یک برنامه مبارزه با پولشویی داشته باشد، خواه قانونا الزامی نباشند. اگرچه جنبه های محرمانه بودن مربوط به استفاده از رمزارزها، بسیار گسترده است، اما باید توجه داشت که آنها مطلق نیستند، این بدان معناست که می توان با استفاده از اطلاعات موجود در بلاکچین، معاملات رمزارز را ردیابی کرد. اتخاذ یک سیاست مؤثر و پیشگیری از پولشویی، احتمال استفاده از رمزارزها برای فعالیتهای غیرقانونی را کاهش می دهد، مانند مواردی که در مورد فعالیت های بانکی وجود دارد. بنابراین، یک برنامه انعطاف پذیر قوی، به معنای اتخاذ یک سیاست انطباق، دقت کافی مشتریان عمده، تدوین فرم هایی از قبیل مشتری خود را می شناسید و گزارش اطلاعات، باید توسط همه شرکت های درگیر به ویژه شرکت هایی که در این معاملات به عنوان واسطه عمل می کنند اتخاذ شود. همچنین، مهم است که این شرکت ها شیوه ایجاد محصولاتشان را منتشر کنند. از آنجا که این فناوری جدید امکان ایجاد معاملات (برای محافظت از بازار) مانند گذشته را ممکن می سازد، این امر نیاز به تأییدی گسترده برای محافظت از اقتصاد جهانی ایجاد می کند. همچنین، در صورت امکان، شرکت ها و افراد علاقمند به استفاده از این فناوری در معاملات همیشه باید دیدگاه حقوقی جامعی از معامله و نحوه برخورد با رمزارزها در هر حوزه قضایی قابل اجرا داشته باشند. عدم اجماع در مورد نحوه برخورد با این ابزار ممکن است انجام برخی اعمال در حوزه های قضایی مختلف را دشوار کند. از این رو، توصیه می شود که این جنبه به ویژه در یک دید حقوقی تدوین و توسط وکیل معتبر و آگاه به قوانین حوزه قضایی درگیر در معامله که از رمزارزها استفاده می کند، انجام شود. این اقدامات ریسک قانونی ناشی از استفاده از این نوع ابزار را کاهش می دهد و استفاده از آن را با گذشت زمان آسان تر و درک کاملی در مورد آن حاصل می شود. رمزارزها یک مزیت بزرگ نسبت به برخی از روش های پرداخت دیگر دارد: و آن اینکه، کاملاً قابل ردیابی هستند و هر یک از آنها هویت خاص خود را دارند. با این کار می توان تأیید کرد که آیا پرداخت کننده، دارایی لازم برای انجام معاملات را دارد یا خیر، در صورت پیش فرض، می توان با توجه به اطلاعات ارائه شده در بلاکچین، بدانید که رمزارزها به کجا منتقل شده اند. از این رو، در تجارت بین المللی می توان از این تسهیلات با تعیین دقیقاً کدام رمزارز برای پرداخت تعهدات بین طرفین بکار می رود و به راحتی دارایی های آنها را مطالبه می کند، استفاده کرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، ارزش رمزارزها، برابر با پذیرش آنها در بازار، متفاوت است و هیچ روش پذیرفته شده جهانی برای محاسبه ارزش رمزارزها وجود ندارد. نتیجه گیری تنظیم و یکسان سازی شیوه های عملکردی مربوط به استفاده از رمزارزها با توجه به پارادایم های جدید تولید شده توسط این فناوری، چالش بزرگی را برای دولت و نهادهای بین المللی به وجود می آورد. ویژگی های منحصر به فرد رمزارزها مانند استقلال هر ایالت، دقت در انجام عملیات، صدور واحدهای ارزشی به شکل ریاضی و دیگر موارد، هرگز در سیستم سرمایه داری در چنین مقیاسی مشاهده نشده است. یکپارچگی یک ابزار پرداخت، نگهداری و ایجاد ارزش، نقش هایی که قبلاً بصورت جداگانه توسط اشخاص حقوقی مختلف انجام می شد، در یک ابزار منحصر بفرد تولید و بحث ایجاد می کند. با این کار، در صورت عدم وجود مقررات دولتی، بازار مجبور است خود تنظیمی را در مورد استفاده از رمزارزها، سازماندهی و پیاده سازی کند تا این بازار نویدبخش، تحت تأثیر منفی دولت نباشد. این نوع سازماندهی بازار می تواند به صورت محلی، از طریق صدور آیین نامه ایالتی، یا در سطح بین المللی و یا از طریق صدور توصیه هایی از سوی نهادهای بین المللی، حاصل شود. این توصیه ها باید جنبه های خاصی از این فناوری جدید را در نظر بگیرد، اما همچنین باید مراقب باشد تا امکانات ارائه شده توسط رمزارزها با تنظیم مقررات سختگیرانه از بین نرود. با توجه به اینکه استفاده از رمزارزها شباهت زیادی با فعالیتهای بانکی دارد و به همان اثرات دست می یابد، می توان از مقررات بانکی به عنوان مبنایی برای تأیید چگونگی استفاده شرکتها و افراد از رمزارزها در تجارت بین المللی، مانند اجرای سیاستهای انطباق، بررسی پیشینه مشتری و سایر اقدامات استفاده شود. بنابراین، از آنجا که درک در مورد رمزارزها در سراسر جهان یکسان نیست، بایستی این ابزار در کلیه حوزه های قابل اجرا، تأیید شود. * مترجم: سمیه خجیر  khojir.lbma@gmail.com

خروج از نسخه موبایل