آرشیو

روایتی از کار ناممکن رزمندگان ایران و حیرت فرمانده عراقی

اکوبورس: از قبل به حاج حسین گفتم: «امکان دارد آقای شمخانی یک متلکی هم بگوید.» با این آمادگی خدمت آقای شمخانی در قرارگاه امام رضا (ع) رفتیم.
به گزارش اکوبورس، سردار علی فضلی از جمله فرماندهان دوران دفاع مقدس است که مسئولیت‌هایی از جمله فرماندهی تیپ المهدی در عملیات فتح‌المبین، فرماندهی سپاه گچساران، فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص)، فرماندهی لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع)، جانشینی فرماندهی قرارگاه ثارالله و جانشینی رئیس سازمان بسیج را بر عهده داشته و هم اکنون فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) است.  سردار فضلی روایت  می‌کند: «قرار شد خدمت آقای شمخانی برای گزارش برسیم. به مرحوم حاج حسین پروین گفتم: «شما گزارش بدهید که چطور از رودخانه می‌خواهیم عبور کنیم.» چون این کار جزو محالات و غیرممکن‌های دفاع مقدس بود. از قبل به حاج حسین گفتم: «امکان دارد آقای شمخانی یک متلکی هم بگوید.» با این آمادگی خدمت آقای شمخانی در قرارگاه امام رضا (ع) رفتیم. حاج حسین پروین شروع کرد به گزارش چگونگی عبور نیروها از رودخانه «قلعه چولان» که آقای شمخانی بین حرف‌های ایشان آمد و ناباورانه گفت:«این هم از خالی بندی تهرانی‌هاست.» و همه زیر خنده زدند. یعنی این برای فرمانده نیروی زمینی سپاه هم دور از انتظار بود که از رودخانه قلعه چولان با این عوارض و با این وضعیت خاص با احدات پل رد شد و به ارتفاع «قَمیش» که نقطه اصلی اتکا در عملیات «بیت‌المقدس ۲» بود حمله کرد. به آقای شمخانی گفتیم: «شما راه دیگری به ذهنتان می‌رسد ما را راهنمایی کنید که ما آن را انتخاب کنیم. ایشان گفتند:« نه». به ایشان گفتیم: «پس اجازه بدهید ما این راهی را که انتخاب کردیم و مصمم به آن هستیم به  فضل خدا اجرایش بکنیم». که ایشان مصمم شدند این کار اجرا بشود. آن روز ما یک برآوردی حدود دو میلیون تومان برای خرید سیم بکسل و ملزومات دیگر برای احداث پل داشتیم که الحمدلله با تلاش زیادی که دوستان کردند این پل بر روی رودخانه متلاطم قلعه چولان به ارتفاع ۸۰ متر از سطح زمین و طول ۱۴۰ متر و عرض ۷۰ سانتیمتر اجرا شد و این پل به نام شهید «کلهر» نامگذاری شد.» حیرت فرمانده عراقی سردار فضلی در جای دیگر درباره پل شهید کلهر و حیرت فرمانده‌هان عراقی روایت می‌کند: «هیچ رزمنده‌ای مطلع نبود که ما از کجا عبورش می‌دهیم.  برای عبور رزمنده‌ها از پل مسئولی گذاشته بودیم و تأکید شده بود که نگذارید رزمنده‌ها متوجه شوند پل عبورشان به سمت ساحل دشمن در چه شرایطی است. بچه‌های رزمنده با همان ستونی که می‌آمدند بدون معطلی با فاصله یک یا دو متری از روی پل به سمت ساحل دشمن عبور می‌کردند. به شکلی که هیچ رزمنده‌ای در لحظه اولیه متوجه نمی‌شد که روی پلی با ارتفاع حدود ۸۰ متر، طول ۱۴۰ متر و عرض ۷۰ سانت عبور می‌کند و جالب بود که خود بچه‌ها به هم روحیه می‌دادند و گاها شده بود حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر روی پل بین زمین و آسمان با تجهیزات کامل در حال عبور بودند. در شب عملیات به حول و قوه الهی بیش از ۲۰۰۰ رزمنده از روی پل عبور کرده و به سمت دشمن راهی شدند. جالب‌تر این که گروهی از اسرای عراقی را که عقب می‌آوردند فرمانده تیپ عراقی که در بین اسرا بود اعتراض می‌کند که چرا ما را به بی‌راهه می‌برید و مسیری که به سمت نیروهای ایرانی می‌رود غیر از این مسیر است. وقتی این فرمانده تیپ عراقی با اصرار زیاد ما می‌آمد دائم اصرار می‌کرد به رزمندگان ما که ین مسیر راه به جایی ندارد. اما وقتی به ساحل رودخانه رسید و نگاهش به پل افتاد. حیرت زده شد و گفت: «همه چیز را فکر می‌کردیم الا این که رزمندگان ایرانی ریسکی به این بزرگی را انجام بدهند و پلی ابتکاری روی این رودخانه خروشان بزنند وعبور کنند.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا