اکوبورس: عضو فراکسیون امید با بیان اینکه رئیس مجلس در هر دوره رئیستر شده است، گفت: نحوه عملکرد رئیس مجلس منجر به فروکاستن نقش نمایندگان شده است.
به گزارش اکوبورس به نقل از مهر، در روزهای منتهی به انتخابات مجلس شورای اسلامی، اصلاحطلبان موافق و مخالف ائتلاف، هر کدام به طریقی مشغول توجیه علل شکست یا پیروزی ائتلاف هستند تا نقشه راه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم را ترسیم کنند. در این میان محمود صادقی از معدود اعضای فراکسیون امید، که غالبا او را با نظرات جنجالیاش میشناسند، میگوید: «مجلس قبل خیلی دولت را اذیت کرد ولی آن زحمتی که مجلس نهم برای دولت ایجاد میکرد، در مجلس دهم ایجاد نشد، از این منظر ائتلاف ناکام نبود». یک روز پائیزی در دانشگاه آرام تربیتمدرس، میهمان اتاق محمود صادقی عضو فراکسیون امید و نماینده تهران در دانشکده حقوق بودیم. گفتگویمان مربوط به قبل از ماجراهای افزایش قیمت بنزین و آشوبهای ۲۵ آبان بود، از این رو بحثها ناظر به انتخابات مجلس و راهبردهای جریان اصلاحات است. تجربه حمایت برخی اعضای فراکسیون امید از ریاست لاریجانی و عضویت در فراکسیون مستقلان موجب شد که صادقی خیلی هم از ائتلاف سال ۹۴ راضی نباشد و بگوید: «برخی کارها ما را از ائتلاف رنج داده است، عملکرد ژلهای و غیرشفاف لیست امید در مجلس، بیشترین آسیب را به ما زد». وی که به نظر میرسید از ناکامی فراکسیون امید در کسب ریاست مجلس به شدت ناراحت است، به اظهارات کنایهآمیز عارف مبنی بر اینکه «بیشترین ضربه را از قم خوردیم»، استناد میکند و میگوید: «اگر اصلاحطلبان قم به لاریجانی رأی نداده بودند، وی نماینده نمیشد و قطعاً آقای عارف رئیس مجلس بود». اما انتقاد صادقی از اعتدالیون در مجلس به اینجا ختم نشد، او با اشاره به گلایههای اصلاحطلبان از اعتدالیون که عمدتاً به طیف اعتدال و توسعه برمیگردد، میگوید: «اعتدال و توسعه پیوند عمیقی با جریان لاریجانی دارد.» صادقی تلاش برخی وزرای دولت روحانی برای ریاست لاریجانی در انتخابات هیئت رئیسه را نماد پیوند عمیق جریان لاریجانی و اعتدال و توسعه عنوان میکند. او انتقادات زیادی به مدیریت مجلس دهم دارد و «تلاش طیف لاریجانی برای یارگیری از میان امیدیها در برخی مقاطع حساس را زجرآور میداند» و میگوید: «به دلیل امتیازاتی که آقای لاریجانی در دست دارد، در شناسایی و جلب آراء بسیار حرفهای شده است.» نماینده مردم تهران همراهی مجلس دهم با دولت را یکی از شاخصهای موفقیت ائتلاف میداند اما معتقد است: «صادقانه میپذیرم این همراهی باعث شده که در برخی مواقع، ما بیش از حد با وزرا مهربان باشیم که ضعف نظارتی ما را در پی داشته است». درحالیکه جامعه اصلاحطلبی انتقادات جدی به فراکسیون امید دارد، صادقی بخشی از این انتقادات را بهحق میداند و بخشی دیگر را ناشی از بالا بردن سطح انتظارات مردم از لیست امید میخواند و مصداق بارز آن را مطالبه اصلاحطلبان برای رفع حصر میداند و میگوید: «درباره مسئله حصر، تعهد به نتیجه ندادیم چون از اختیارات ما خارج است» علیرغم تلاش اصلاحطلبان برای سلب مسئولیت از عملکرد فراکسیون امید، صادقی معتقد است: «اصلاحطلبان باید مسئولیت لیست ائتلافی سال ۹۴ را بپذیرند و نباید از بار مسئولیت و پاسخگویی نسبت به آن فرار کنند» عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی از وضعیت اقتصادی کشور نیز انتقاداتی دارد و میافزاید: «مردم اصلاحطلبان را در این مشکلات سهیم میدانند اما سهم اصلاحطلبان حداکثر ۲۰ درصد است». مشروح گفتگوی محمود صادقی با خبرگزاری مهر به شرح زیر است: امروز درباره شیوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات بین شورای عالی سیاستگذاری و بدنه اصلاحطلبان اختلاف نظری وجود دارد؟ انتخابات مجرای مشارکت مردم در نظام حاکمیت است، نظام ما جمهوری اسلامی و مبتنی بر آرای مردم است لذا رأی مردم عنصر سازنده نظام است. طی چهار دهه به طور متوسط هر سال یک انتخابات و یک رجوع به رأی مردم به اشکال مختلف داشته ایم، صرف نظر از نقایصی که در سیستم انتخاباتی وجود دارد، تمرین مردم سالاری و دموکراسی می کنیم و راه درازی برای تحقق آن هدف نهایی که حاکمیت رأی مردم است، در پیش داریم. انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی دوم اسفندماه سال جاری برگزار میشود. مسئله انتخابات مسئلهای برای همه جناح های سیاسی است. کشور دچار تنگناها و چالش هایی در زمینه شرایط اقتصادی، معیشتی، سیاسی، سیاست خارجی و داخلی در کشور است. تقریبا مردم نسبت به آینده حس ناامیدی، ابهام و عدم اطمینان دارند. حس عمومی در مردم وجود دارد که هرگاه دست به انتخاب می زنند، منتخبانشان یا نمیتوانند یا اینکه برای اجرای آن وعدههایی که دادهاند، مانع دارند. شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در سال ۹۴ برای انتخابات مجلس و سال ۹۶ برای انتخابات شوراها و ریاست جمهوری، با سازوکارهایی که به کار برد توانست تقریبا در هر سه انتخابات موفق باشد. ۱۶۰-۱۷۰ نفر از لیست امید استفاده کردند، ولی حدود ۱۰۲-۱۰۳ نفر آنها اصلاحطلب هستند و بقیه اصولگرایان میانهرو هستند که از این لیست استفاده کردهاند و الان به عنوان مستقلین در مجلس مطرح هستند، سازوکارهایی که این شورا اتخاذ و اجرایی کرد، از جهت کسب کرسیهای مجلس و همچنین شوراهای شهر کلانشهرها سازوکارهایی موفقیتآمیز بوده است. بخشی از بدنه اصلاحطلب به دلایلی از جمله اینکه انتظاراتشان از انتخابهایی که میکنند برآورده نمیشود، نقدهایی به اصلاحطلبان و سازوکارها دارند و اقبالشان به انتخابات کاهش یافته استدر تهران ۳۰ نفر لیست امید رای آوردند. نفر سی و یکم اولین اصولگرای شاخصی بود که در مجلس گذشته هم نماینده بودند، این موفقیت به خاطر سازو کارهایی بود که شورای عالی سیاست گذاری انتخاب کرده بود. منتها نگرانی و نقدهایی هم در بدنه اصلاحطلبان و هم در سطح جامعه وجود دارد که آیا این ۱۰۰ نماینده توانسته اند به انتظارات ما جواب بدهند یا خیر. برخی معتقدند که اعضای فراکسیون امید نتوانستند موفق شوند، البته برخی دیگر میگویند برای قضاوت درست در مورد عملکرد فراکسیون امید اولا باید ارزیابی درستی داشته باشیم. ثانیا به نظر میرسد بدنه اصلاحطلبان، انتظاراتی که در سال ۹۴ از لیست امید داشتند در طول زمان تغییر دادند، انتظارات آن زمان حداقلی بود، به عبارت دیگر شورای عالی سیاستگذاری به دنبال مشارکت حداکثری و با انتظارات حداقلی بودند. اصلاحطلبان تقریبا سه دوره در مجالس گذشته غایب بودند، بنابراین مجلس جدید را به عنوان دوران گذار تعریف کرده بودند و علیرغم همه تنگناها و رد صلاحیت اکثر مهرههای اصلی، اصلاحطلبان توانستند این موفقیت را به دست آورند. نباید سطح انتظارات را آنقدر بالا برد که منجر به یأس و ناامیدی بدنه اصلاح طلبی شود. بخشی از بدنه مردمی و اصلاح طلبی نسبت به کارنامه اصلاح طلبان در مجلس دهم نقد دارند و بعضا این نقد را ناشی از روش های گذشته تلقی می کنند و می گویند که ما در دوره فعلی باید از روشهای بهتری استفاده کنیم. به نظر میرسد میزان اقبال مردم به مشارکت در انتخابات مجلس نسبت به ادوار قبلی به شدت کاهش پیدا کرده است، بر اساس برخی از نظرسنجیهایی که در شهریورماه سال جاری صورت گرفته است، حدود ۲۷ درصد مردم اعلام کردهاند که یقینا در انتخابات شرکت میکنند. یک نوع عدم اقبال به انتخابات در سطح جامعه اعم از اصلاح طلب، اصولگرا، میانه رو و کسانی که گرایش سیاسی خاصی ندارند، وجود دارد. بخشی از بدنه اصلاحطلب به دلایلی از جمله اینکه انتظاراتشان از انتخابهایی که میکنند برآورده نمیشود، نقدهایی به اصلاحطلبان و سازوکارها دارند و اقبالشان به انتخابات کاهش یافته است. تشکیل شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان برای انتخابات، یعنی اصلاح طلبان معتقد به اصل مشارکت در انتخابات هستند. روشنترین دلیل برای اینکه اصلاحطلبان در انتخابات شرکت می کنند این است که این شورا شکل گرفته است، بیش از ۸ ماه است که این شورا تشکیل شده است. شورای عالی سیاستگذاری متشکل از احزاب و اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و یکسری از شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب هستند که در مجموع حدود ۴۰ نفر میشوند. اصلاحطلبان میخواهند در انتخابات شرکت کنند اما درباره سازوکارهای مشارکت در انتخابات بحث دارند، چند کارگروه فعال تشکیل شده و به نظرم اصلاحطلبان زودتر از اصولگرایان از لحاظ ساختاری به استقبال انتخابات رفته اند و انسجام بیشتری دارند. در حال حاضر در اردوگاه اصولگرایان اختلافات بسیار زیاد است، نتوانسته اند به یک جمع وحدت بخشی برسند که انسجام ایجاد کند. در مورد مشارکت در انتخابات در شورای عالی سیاستگذاری چه نظریههایی وجود دارد؟ در اصل حضور اصلاحطلبان در انتخابات بحثی وجود ندارد. همواره سایهای از تعلیق قبل از انتخابات روی سر اصلاحطلبان وجود دارد اما اصولگرایان چنین مشکلی ندارند، این سایه تعلیق به دلیل شیوه عمل شورای نگهبان است. من خیلی صریح میگویم، مهمترین عاملی که اصلاحطلبان را [برای مشارکت در انتخابات] دچار ابهام و تردید میکند، عدم اطمینان از تأیید صلاحیت کاندیداها، به ویژه کاندیداهای شاخص و آنهایی که جزو تبار اصلاحطلبی هستند و میتوانند تفکر اصلاحطلبی را در مجلس نمایندگی کنند، است. این واهمه همواره مانع مشارکت حداکثری اصلاحطلبان در انتخابات میشود و همواره [بدنه اصلاحطلبان] را دچار تردید میکند. طبق طرح «سرا» پیش از برگزاری انتخابات اصلی یک انتخابات مقدماتی در احزاب انجام میشود تا کاندیداها به صورت دموکراتیک برگزیده شونددر جلسه اخیر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره سازوکار تعیین لیست و تعیین فهرستها بحث هایی مطرح و سامانه رأی سنجی موسوم به «سرا» پیشنهاد شد که در بسیاری از کشورهای دنیا این روش مرسوم است. بر این اساس پیش از برگزاری انتخابات اصلی یک انتخابات مقدماتی در احزاب انجام میشود تا کاندیداها به صورت دموکراتیک برگزیده شوند. البته بسیاری از اصلاحطلبان به طور جدی میگویند اگر رأی سنجی یا انتخابات مقدماتی انجام بدهیم و تمام کاندیداها و برگزیدگان را شناسایی و به شورای نگهبان معرفی کنیم در واقع خودمان باعث رد صلاحیتشان میشویم. بنابراین بیشترین نگرانی که در اردوگاه اصلاحطلبان در مورد انتخابات وجود دارد، عدم اطمینان از میزان تأیید صلاحیتها است. این عدم اطمینان و نگرانی از بررسی صلاحیتها در شیوه مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات تأثیر دارد؟ تأثیر دارد. تقریبا میتوان گفت یک نظر جمعی وجود دارد مبنی بر اینکه اصلاحطلبان از صندوقهای رأی قهر نمیکنند و در انتخابات شرکت خواهند کرد، این سیاستی است که میتوان گفت تقریبا روی آن اتفاق نظر وجود دارد. در دیداری که اخیرا با آقای خاتمی و مجمع روحانیون داشتیم، آقای خاتمی تأکید داشتند که اصلاحطلبان یکی از جناح های اصلی این نظام هستند، جزو پیشروان انقلاب و جز بانیان این نظام بودند و دل در گرو این مملکت، دل در گرو نظام و تحقق هدفهای نظام دارند، بنابراین به هیچ وجه از صندوق های رأی قهر نمیکنند. اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات و ارائه فهرست، سازوکارهایشان را هم چیدهاند، در حال رقابت هستند و ساختار ایجاد کرده اند، کارگروه های مختلف، در سطح تهران، استان ها و شهرستان ها فعال هستند. طبیعی است که در خصوص میزان مشارکت باید ببینیم چه تعداد از کاندیداهای مدنظر اصلاح طلبان از فیلتر شورای نگهبان عبور می کنند و اگر نامزدهای اصلاح طلبان از فیلتر شورای نگهبان عبور نکنند، امکانِ ارائه فهرست ندارند نه اینکه نخواهند، امکان ارائه فهرست را نخواهند داشت. یک بحث مطرح است که مثل دوره قبل که بخش عمده کاندیداهای شاخص حذف شدند، عمل کنیم. دوره قبل عده ای معتقد بودند که لیست ندهیم اما یک عده گفتند نه، به خاطر شرایط ویژه ای که کشور دارد باید لیست بدهیم، بنابراین فراخوان دادند. خود من در آن فراخوان شرکت کردم، جزو کاندیداهای اصلی نبودم و در فراخوانی ۲۰۰ نفره شرکت کردم، سپس شورای عالی سیاستگذاری نامزدها را ارزیابی و غربالگری کرد و با شاخص هایی که وجود داشت، مورد سنجش قرار داد و توانست لیستی را که ایده آل هم نبود، بیرون بیاورد. در حال حاضر برخی اصلاح طلبان نقدهایی را به لیست امید وارد می کنند، در پاسخ به این نقدها گفته میشود؛ به خاطر انتخاب راهبرد «مشارکت حداکثری، انتظار حداقلی»، به کاندیدای درجه چندم خودمان[اصلاح طلبان] و حتی به قرار دادن اصولگرایان معتدل در لیست امید قانع شدیم. این ناکامی که از آن صحبت می شود، که البته من این ناکامی را خیلی قبول ندارم،حداقل ناکامی در انتظارات است، بخش عمدهای ازاین ناکامی ناشی از انتخاب راهبرد «مشارکت حداکثری، انتظار حداقلی» بوده است. اگر نامزدهای اصلاح طلبان از فیلتر شورای نگهبان عبور نکنند، امکانِ ارائه فهرست ندارند نه اینکه نخواهند، امکان ارائه فهرست را نخواهند داشتما باید پاسخگوی عملکرد ۱۶۰ تا ۱۷۰ نفر[لیست امید] باشیم، در حالی که در خوشبینانهترین حالت ۱۰۰-۱۰۳ نفر در فراکسیون امید عضو بودند، از ۱۰۰-۱۰۳ نفر هم تعداد افراد شاخص و شناخته شده، با سابقه کار تشکیلاتی شاید مثلا ۱۰ درصد باشند. اصلاحطلبان میخواهند وارد یک زمین بازی شوند که قبل از شروع بازی داور بسیاری از بازیکنان را اخراج کرده است، یعنی نمیگذارد بازی شروع شود و قبل از بازی کارت زرد میدهد، بنابراین وقتی اصلاحطلبان میخواهند کارت زرد بگیرند و از حدنصاب بیفتند چطور میتوانند بازی کنند. اصلاحطلبان می خواهند بازی کنند اما بعضا مشکلی داوری وجود دارد، هیچکس به دنبال تحریم انتخابات نیست. هر چند طیفهایی از بدنه اصلاح طلبی به دلیل شرایط موجود حتی گرایش به تحریم و عدم شرکت در انتخابات را دارند اما اکثر اصلاحطلبان قائل به مشارکت در انتخابات هستند، البته اگر امکانپذیر باشد. به نظر شما شیوه سال ۹۴ برای تهیه فهرست انتخاباتی، متفق القول از سوی اصلاحطلبان دوباره پی گرفته خواهد شد؟ سیاست اصلاحطلبان در این زمینه اقتضایی است، اصلاحطلبان به اقتضای شرایط تصمیم می گیرند، هر مقدار که شرایط برای مشارکت ما فراهم شود به همان میزان در انتخابات مشارکت می کنیم. اگر بتوانیم درصد قابل قبولی از کرسی ها را احراز کنیم به اقتضای آن شرایط تصمیم می گیریم که لیست بدهیم، اگر از آن حد قابل قبول پایین بیاید ممکن است لیست داده نشود. طیفهایی از بدنه اصلاح طلبی به دلیل شرایط موجود حتی گرایش به تحریم و عدم شرکت در انتخابات را دارنددر حال حاضر معیاری تعیین نشده است که نامزدهای تایید صلاحیت شده باید چه تعداد باشند تا اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات لیست بدهند؟ برخی میگویند مثلا اگر ۵۰ درصد کرسیهای هر حوزه انتخابیه، نامزد تائید شده اصلاحطلب داشته باشیم، لیست میدهند. این دیدگاههایی است که مطرح میشود، چون در حال حاضر کارگروههایی برای بررسی برنامه ها، سیاست ها و راهبردها در این خصوص در حال کار بوده و هنوز تصمیم نهایی اتخاذ نشده است. نظریه مشارکت مشروط در بین اصلاحطلبان چقدر اقبال دارد، آیا ممکن است اصلاحطلبان به اقتضای شرایط، در زمان نزدیک به انتخابات برای حاکمیت و نظام شرط و شروط بگذارند؟ تعابیر و مفاهیم مختلفی از اصطلاح «مشارکت مشروط» میتوان برداشت کرد، مشارکت مشروط یک زمان به این معناست که برای شورای نگهبان شرط بگذاریم یا به تعبیر شما برای حاکمیت شرط بگذاریم، یک زمان به معنای مشروط به شرایط یا به اقتضای شرایط است، بدین معنا که اگر شرایط حضور ما در انتخابات فراهم بود، اصلاحطلبان مشارکت حداکثری در انتخابات خواهند داشت و لیست میدهند اما اگر شرایط فراهم نبود شرکت نمیکنیم. برخی از اصلاحطلبان مشارکت مشروط را به عنوان شرط گذاری برای نظام مطرح میکنند، حرف و منطقشان هم این است که اصلاحطلبان در چند انتخابات اخیر حدود ۱۳۰-۱۲۰ میلیون رأی در صندوق نظام ریختهاند. زمان انتخابات، رهبری به حق به همه گروههای سیاسی فراخوان می دهند، که حتی آنهایی که ما را قبول ندارند در انتخابات شرکت کنند، چون مسئله ایران مطرح است، حتی فراتر از نظام، اسلام و انقلاب و بحث ایران را مطرح میکنند. اصلاحطلبان میگویند ما عامل جلب مشارکت شدهایم، بنابراین وقتی چنین پتانسیلی داریم باید حاکمیت شرایط حضور ما را فراهم کند تا از این ظرفیت استفاده کنیم. برخی اصلاحطلبان این موضوع را به عنوان شرط بیان میکنند. بعضا میگویند در حال رایزنی با نظام هستیم تا بدنه تصمیم گیر نظام را متقاعد کنیم. با توجه به شرایط خطیر کشور، دسیسه قدرتهای سلطهگر و نارضایتی که در سطح جامعه وجود دارد، انتخابات می تواند به جای اینکه برای نظام مشروعیت آفرین باشد، خدای ناکرده مشروعیتزدا شود و مشروعیت نظام را زیر سؤال ببرد. به این دلیل اصلاحطلبان می گویند یک مقداری با تسامح بیشتری به موضوع صلاحیتها نگاه شود. البته هیچ یک از اصلاحطلبان را ندیده ام که انتظار داشته باشند کسی فراتر از چارچوب های قانونی عمل کند، اصلاحطلبان معتقدند صلاحیت نامزدهای انتخابات باید در چارچوب های قانونی بررسی شود، اگر کسی را رد صلاحیت می کنید، اولا باید به استناد نظر مراجع چهارگانه باشد، نه مراجع دیگری که معلوم نیست چه کسانی هستند، ثانیا شفاف باشد، ثالثا حق کاندیدا است که دلایل رد صلاحیت را بداند، رابعا باید فرصت دفاع برای همه نامزد های رد صلاحیت شده، فراهم شود که بیشتر وقت ها در انتخابات فراهم نمی شود. اصلاح طلبان نمیخواهند فراتر از قانون عمل شود، می گویند قانون را به طور منصفانه در مورد ما اجرا کنید. هر تحلیل و تفسیری که در مورد مشارکت مشروط داشته باشید، چه مشارکت مشروط به شروط داخلی که اصلاحطلبان خودشان برای خودشان میگذارند، یا مشارکت مشروط به شروطی که اصلاحطلبان برای نظام میگذارند، میتوانیم بگوییم که اصلاحطلبان به هرحال میخواهند بصورت مشروط در انتخابات مشارکت کنند؟ باید کاندیدهایی را معرفی کنیم که التزام تشکیلاتی داشته باشند و در بزنگاهها به تشکیلات وفادار بمانند، عدم التزام، عملکرد ژله ای و غیرشفاف، بیشترین آسیب را به اصلاحطلبان زده استبرداشت من به عنوان عضوی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، این است که اصلاحطلبان به اقتضای شرایط و به اقتضای مقدوراتشان تصمیم میگیرند. هیچکس از حزبی که ۵۰ نامزد معرفی کرده و هیچکدام تأیید نشدهاند، انتظار ندارد که لیست بدهد، واقعا انتظار معقولی هم نیست. در انتخابات سال ۹۴، لیست با وجود تمام رد صلاحیتها بیرون آمد. فارغ از نگاه جمعی اصلاحطلبان، به اعتقاد شما، به عنوان یک عضوی از اعضای شورای عالی و یک نماینده اصلاحطلب، حضور اصلاحطلبان در انتخابات باید بدون قید و شرط باشد یا مشروط؟ شخصا معتقدم که اولا اصلاحطلبان باید حضوری فعالی داشته باشند، ثانیا تلاش کنیم لیستی را ارائه کنیم که بعدا بتوانیم مسئولیتش را بپذیریم چون ما باید به مردم جواب بدهیم، ولی وقتی لیستی را انتخاب کنیم که ۱۶۰ نفر عضو دارد، اما هنگام انتخاب رئیس مجلس فقط ۱۰۳ نفر به کاندیدای ما رأی میدهند، این وضع درستی نیست و لیست قابل دفاعی نیست. حداقل باید کاندیدهایی را معرفی کنیم که التزام تشکیلاتی داشته باشند و در بزنگاهها به تشکیلات وفادار بمانند. این موضوع خیلی مهم است. عدم التزام، عملکرد ژله ای و غیرشفاف، بیشترین آسیب را به ما اصلاحطلبان در مجلس زده است، به خصوص از این جهت که بعدا ما باید پاسخگوی رأی مردم باشیم. حتی ممکن است نامزدی ناشناخته شده هم باشد یعنی شناسنامه اصلاحطلبی نداشته باشد، ولی ممکن است ما او را از این بدنه کشف کنیم. تضمینهای لازم را از این افراد میگیرید؟ بله، تضمین میگیریم که این افراد التزام تشکیلاتی به اصلاحطلبان داشته باشند. شما معتقدید لازم نیست لیستی با هویت صددرصد اصلاحطلبی ارائه شود؟ ایده آل ما این است که ما برای ۲۹۰ کرسی مجلس، ۲۹۰ کاندیدای شاخص اصلاحطلب در سراسر کشور داشته باشیم که بتوانند حامل گفتمان و هویت اصلاحطلبی باشند تا بعدا در پاسخ به مردم عذر و بهانه نداشته باشند. این ایده آل ماست اما اگر بخواهیم از این ایده آل عدول کنیم، حداقل باید کسانی در لیست اصلاحطلبان قرار گیرند که اگرچه چندان شاخص نیستند، اما بتوانیم تضمین بدهیم به تشکیلاتی که از آنها حمایت کرده و بر روی انتخاب آنها سرمایه گذاری میکند متعهد باشند، انتظاراتی که امیدواریم بتوانیم برآورده کنیم. احزاب عضو شورای عالی چه تعداد هستند؟ ۲۸ حزب هستند. ما شنیدهایم که قرار است اعتدال و توسعه هم در جلسات شورای عالی شرکت کند. از کجا شنیده اید؟ خبری بود به نقل از آقایان شکوریراد و موسوی لاری. من تا حالا نشنیدهام. یعنی تا الان عضوی از اعتدال و توسعه در جلسات حضور پیدا نکرده است؟ خیر مشخصا انتقاد اصلاحطلبان متوجه کدام دسته از اعتدالیون است؟ طیف آقای لاریجانی یا طیف دولت و اعتدال و توسعه؟ در خصوص نقد اعتدالیون، قائل به نقد افراطی نیستم، حتی اگر به شرایط سال ۹۴ برگردیم، مجددا همین تصمیم را خواهیم گرفت. به نظر شما تصمیم اصلاحطلبان در ائتلاف با اعتدالیون در سال ۹۴ اشتباه بود؟ به نظر من در ظرف زمانی خودش تصمیم قابل دفاع بوده است. اتفاقا در مقاطعی همین ترکیبی که مورد انتقاد ما هستند، رأی واحدی داده اند، به عنوان مثال لوایح مربوط به FATF و پولشویی با اکثریت آرا در مجلس به تصویب رسید و عمدتا دو طیف اصلاح طلب و اعتدالی به این دو لایحه رأی دادند، در رای اعتماد به وزرا هم اینگونه بود، بعضا بالای ۲۰۰ نفر رای داشتند که به نظر می رسد اعتدالی ها ضمیمه می شوند. اما در رأی اعتماد به برخی وزرا و یکسری لوایحی که یک مقدار مرزبندی هایی ایجاد میشود، معمولا این دو طیف [اصولگرایان و اعتدالیون] با یکدیگر همکاری دارند. عمده ایرادی که از نظر من به دوستان موسوم به مستقل و اعتدالی وارد است، عدم شفافیت است. اعتقاد دارم همه ما باید دست به دست هم دهیم و این اختلاف را به تعبیر پیغمبر اکرم (ص) رحمت بدانیم، این رحمت باعث رشد و تضارب افکار و بلوغ می شود. اما صداقت و شفافیت عناصری است، که توسط دوستان با همه احترامی که برایشان قائل هستم، بعضا نادیده گرفته می شود. این امر در تصمیم های مختلفی که گرفته می شود، تاثیر گذار است. در مجلس نهم آقای لاریجانی رئیس و در مجلس مستقر بودند، اصلاح طلبان بعد از ۳ دوره غیبت، درمجلس تازه وارد بودند. لذا طیف آقای لاریجانی از وضعیت استقراری که داشتند برای تحکیم مجدد جایگاهشان در مجلس متناسب با چارچوب های خودشان نهایت استفاده را کردند. به عنوان مثال معاونت های سه گانه مجلس را در نظر بگیرید، معاونت اجرایی، قوانین و نظارت، آقای لاریجانی این سه معاونت را و رئیس مرکز پژوهش های مجلس را منصوب می کند. فقط رئیس هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان از فراکسیون امید است، آن هم به این علت که نائب رئیس اول مجلس طبق آیین نامه رئیس این هیئت است. اگر آقای پزشکیان به عنوان نائب رئیس اول مجلس رأی نمیآورد، ممکن بود رئیس هیئت نظارت از میان اعضای فراکسیون امید نباشد. بقیه اعضای این هیئت از فراکسیون امید نیستند یا از فراکسیون ولایی هستند یا از فراکسیون مستقلان. رئیس دو کمیسیون اصل نود و قضایی به نوعی با همان مدیریتهایی که صورت می گیرد از طیف خودشان [طیف لاریجانی] انتخاب میشوند و در این نحوه مدیریت مجلس، وزن اصلاحطلبان رعایت نشده است. مثالهای عدیدهای دارم که در بعضی از مناصبی که رئیس مجلس میخواهد به جای خودش نماینده ای به یک شورای عالی یا جای اثرگذاری بفرستد، نوعا نمایندگانی از طیف مستقلین و حتی از اصولگرایان انتخاب می کند و از اصلاح طلبان انتخاب نمی کند، این موضوع در مجموع اصلاحطلبان را رنج داده است. اصولگرایان مجلس هم دقیقا همین انتقادات را دارند. شما ترکیب هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان را ببینید، در این هیئت آقای سلیمی به عنوان یک اصولگرای (نسبتا تند) عضو هستند. این افراد با رای نمایندگان در صحن مجلس انتخاب شدهاند. نه، هیئت رئیسه این افراد را انتخاب و به مجلس معرفی می کند و از مجلس رأی می گیرد، نمایندگان مجلس انتخاب نمی کنند. من خودم کاندیدای عضویت در هیات نظارت بودم. رئیس مرکز پژوهش ها آقای جلالی است، که دارای تشکیلات و شوراهایی است، به ندرت در بخش های مختلف مجلس تحولی ایجاد کرده اند. نکته زجردهنده این است که طیف لاریجانی تلاش می کنند حتی از میان اعضای فراکسیون امید هم در مقاطعی یارگیری کنند، برای مثال رأی گیری برای هیئت رئیسه مجلس به صورت غیرشفاف انجام میشود. فراکسیون امید نمی داند اساسا این ۱۰۳ رأیی که به دست آورده است دقیقا از سوی چه کسانی بوده است. بعضی از رای دهندگان اساسا اصولگرا بودند، کارتشان هم نشان دادند که ما به آقای عارف رأی دادیم. ائتلاف سال ۹۴ کارآیی خودش را داشته است، شاید ما دوباره برگردیم، با یکسری تعدیلها، اصلاحها و هوشمندیها همین تصمیم را بگیریم، بنظرم در مقطع زمانی سال ۹۴ آن تصمیمگیری عاقلانه بودطیف آقای لاریجانی سعی می کند این عدم شفافیت را ایجاد کند به خاطر امتیازاتی که در دستش دارد و در مجلس میتواند در اختیار نمایندگان قرار بدهد، طبعا نماینده نگاه میکند به آن آورده ای که این حمایت برایش دارد، چه برای حوزه انتخابیه اش چه برای خودش، طبیعتا از طرقی اثرگذاری میکنند و چون ادوار مختلف هم در مجلس بوده اند، در شناسایی و جلب آرا بسیار حرفه ای شده اند. پیش از انتخابات هیئت رئیسه هم حتی رای ها را می شمارند می گویند ما این تعداد رأی داریم، شما بیخود تلاش نکنید. علیرغم اینکه اصولگرایان ولایی معمولا از آقای لاریجانی انتقاد می کنند و بعضا تند می شوند اما آنها هم در کنار ایشان قرار می گیرند و در سه اجلاسیه گذشته این افراد از آقای لاریجانی حمایت کردند و رأیشان یکپارچه شد. مثلا در اجلاسیه سوم آقای عارف ۱۲۴ رأی آورد، حتی در مرحله اول آقای عارف بیشتر از آقای لاریجانی رأی آورد. آقای حاج بابایی قول صریح داده بود که در مرحله بعدی شرکت نکند یا اعلام نظر نکند، ولی همانجا بلافاصله پشت تریبون رفت، رسما برخلاف آیین نامه از آقای لاریجانی اعلام حمایت کرد. ببینید این کارهایی که انجام می شود ما را از آن ائتلاف رنج داده است. ولی در کنار همه این مسائلی که وجود دارد به هر حال آن ائتلاف کارآیی خودش را داشته است. شاید ما دوباره برگردیم، با یکسری تعدیلها، اصلاحها و هوشمندی هایی همین تصمیم را بگیریم. بنظرم در مقطع زمانی سال ۹۴ آن تصمیمگیری عاقلانه بود. می توانیم بگوییم بیشترین انتقادات و دلخوریها از طیف لاریجانی در مجلس است؟ انتقادهایی که اخیرا بدنه اصلاحات از طیف اعتدال و توسعه داشتند، ناشی از چه بود؟ با اعتدال و توسعه چه مشکلی داشتند؟ طیف اقای لاریجانی بیشترین پیوند را با اعتدال و توسعه دارد. فراکسیون مستقلین؟ بله، من حتی بعضا نقد کردم ولی دوستان انکار می کنند، ولی برخی از وزرای دولت آقای روحانی به طور مشهودی در انتخابات هیئت رئیسه به نفع آقای لاریجانی اثرگذاری داشتند. خودم مشاهده کردم، لابیهایی که میکنند عمدتا به سمت آقای لاریجانی بوده است. پیوند عمیقی بین طیف لاریجانی با اعتدال و توسعه در مجلس وجود دارد. آقای عارف که با قاطعیت گفتهاند که نظر شورای عالی عدم ائتلاف است، ولی به نظر میرسد شخص شما بی تمایل به ائتلاف نیستید؟ برخی از وزرای دولت آقای روحانی به طور مشهودی در انتخابات هیئت رئیسه به نفع آقای لاریجانی اثرگذاری داشتندآقای عارف نظر شخصیشان را یکبار گفتهاند، اما هنوز شورای عالی سیاستگذاری در این مورد سیاست و راهبرد خود را روشن نکرده است، بنابراین هنوز چیزی نمی توانیم بگوییم. ولی نظر غالب در شورای عالی سیاستگذاری و نظر بنده این است که اگر بتوانیم بر اساس مقدوراتمان لیست خالص اصلاح طلبی با هویت اصلاح طلبی بدهیم که بتوانیم پاسخگوی رأی دهندگان و مردم باشیم، بهتر است. اما اگر نتوانیم، باید در مورد آن بحث شود، من صددرصد نمی خواهم خودم نظر بدهم، به هر حال من دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه هستم، در انجمن ماتریس چهاروجهی کشیده ایم که البته هنوز نهایی نشده است و چهار حالت را در نظر گرفته ایم. حالت حداکثری، این است که، فهرست کامل ارائه دهیم و در حد قابل قبولی کاندیدای تایید صلاحیت شده، داشته باشیم. ولی در سه حالت دیگر یا مشارکت کمتر است یا صلاحیت ها کم تأیید شده است. ما روی استراتژی های مختلف فکر می کنیم، راهبرد ائتلاف یا راهبرد عدم ائتلاف، ولو اینکه لیست حداقلی بدهیم، هر کدام از اینها فرض های مختلفی است که به نظرم هنوز شورای سیاستگذاری روی آن حرف قطعی نزده است. تمایل اکثریت اعضای شورای عالی سیاست گذاری بر همان چیزی است که آقای عارف گفته اند، حتی جمع های دانشجویی نیز در دانشگاه ها چنین نظری دارند. نظر عموم اصلاح طلبان بر این است که بخش قابل توجهی از ناکامیهای ما ناشی از اعتمادی است که ما اصلاح طلبان به اعتدالیون کرده ایمنظر عموم اصلاح طلبان بر این است که شاید بخش قابل توجهی از این ناکامی که ما از آن صحبت می کنیم ناشی از اعتمادی است که ما اصلاح طلبان به اعتدالیون کرده ایم به عنوان مثال یکی از دوستان شاخص اصلاحطلب می گفت اساسا تصمیمی که برای حمایت از لاریجانی در قم گرفتیم، تصمیم اشتباهی بوده است. ما از آقای عارف شنیدیم که گفتند ما از شهرهایی مثل قم ضربه خوردیم. در همان راستا. اگر اصلاحطلبان قم به آقای لاریجانی رأی نداده بودند، ایشان نماینده نمیشد. شما فکر می کردید اگر لاریجانی از لیست امید نماینده شود به عارف برای ریاست مجلس رأی میدهد؟ آقای لاریجانی می گویند من نخواستم در لیست امید قرار بگیرم، چیزهایی گفتند، اصلاح طلبان قم به آقای لاریجانی رأی دادند، اگر ۴۰-۳۰ هزار نفر به ایشان رأی دادند، مسلما اگر رأی نمی دادند ایشان رأی نمی آورد و ما ریاست را در مجلس از دست نمیدادیم یعنی اگر ایشان رأی نمی آورد ما رقیب شاخصی نداشتیم، قطعا آقای عارف رئیس میشد، منتهی شرایط و آن اوضاع و احوال را نباید فراموش کرد، بعضی ها حتی میگویند اگر ما یک اقلیت قوی ۲۰ تا ۳۰ نفره در مجلس داشته باشیم ، بهتر از این است که اکثریت غیر موثر داشته باشیم. نظر اکثریت این است. شما تعبیر ناکامی را به کار بردید، آیا اعتقاد دارید که ائتلاف ۹۴ یک ائتلاف کاملا شکست خورده و ناکام بوده است؟ من موضوع را صفر و صد نمیبینم. گفتم در برخی مقاطع مهم این ائتلاف موثر بوده، در رأی های سرنوشت ساز از منظر اصلاح طلبی این ائتلاف تأثیرگذار بوده است، مشخصا در لوایح پولشویی، در رأی اعتماد به هیئت دولت نقش موثری داشت، مجلس قبل دولت را خیلی اذیت کرد. هر چند ما سعی کردیم نقاد هم باشیم، ولی آن زحمتی که مجلس نهم برای دولت ایجاد میکرد، در مجلس دهم ایجاد نشد، دولت و مجلس همسویی کلان با هم داشتند، از این منظر این ائتلاف ناکام نبوده، در مورد این مسئله که گفتم انتقاد من به عدم شفافیت، عدم رفتار اخلاقی، رفتار منصفانه بود. اگر اینگونه نبود هیچکس از این ائتلاف دلخور نبود. شما نگاه سلبی که در ائتلاف ۹۴ برای تشکیل یک فهرست حاکم بود، نگاه غلطی نمیبینید؟ لزوما غلط نمیبینیم. چون خودتان به نوعی خروجی این ائتلاف و عضو لیست امید هستید، انتقادهای تندی که ما از سایر اصلاحطلبانی که بیرون از مجلس هستند میشنویم از شما نمیشنویم. برخی از این انتقادات به این علت است که از داخل مجلس اطلاع ندارند، من به آنها حق میدهم، ما هنوز ارزیابی عملکردی از منتخبان و فراکسیون امید نداریم. اینکه می گویید ناکام بوده و موفق نبوده اند با چه شاخص هایی می گویید؟ شاخص های ارزیابی تان چیست و آیا این انتظارات متناسب با نهاد مجلس است؟ خیلی از افراد می گویند مجلس دیگر کاره ای نیست، یعنی نهاد مجلس اثرگذار نیست، صرف نظر از تک تک نمایندگان، چون مجلس از کارآمدی خودش، دوره به دوره، تنزل پیدا کرده است. من یکبار گفته بودم رئیسها هر دوره رئیستر شده اند، ما در دنیا speaker داریم، در ایران، رئیس مجلس در هر دوره رئیستر شده استبه علت ناکارآمدی دولت است که انتقادات نسبت به عملکرد مجلس افزایش پیدا کرده است؟ نه، این ناکارآمدی به دلیل ناکارآمدی نهاد مجلس است، در مجموع نظام تصمیم گیری نمایندگان آن طور که مورد انتظار جامعه است، اثرگذاری ندارند. چرا ندارند؟ تحلیل باید کرد. همسویی دولت و مجلس علت کاهش این اثرگذاری نیست؟ دوره قبل این طور بوده است، دوره به دوره از اثر گذاری نهاد قانونگذاری، مجلس، در مجموعه حاکمیت کاسته شده است. به دلایل مختلف از جمله شکل گیری نهادهای موازی، مثلا نهادهای قانونگذاری، سیاست هایی که شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها اعمال کرده و کاستن از سطح کیفی نمایندگان و عملکرد خود نمایندگان، عملکرد روسای مجلس که من یکبار گفته بودم رئیسها هر دوره رئیستر شده اند، ما در دنیا speaker داریم، در ایران، رئیس مجلس در هر دوره رئیستر شده به خصوص اینکه آیین نامه تغییراتی کرده است، مجلس عمدتا در اختیار رئیس مجلس است. به نوعی هر دوره آقای لاریجانی رئیستر شده اند. به هر حال این طور شده است، رئیس رئیس تر شده، اتفاقا می خواهم بگویم از یک منظر واقع گرایانه می شود حرفی که خودم گفتم را نقد و نقض کرد. نحوه عمل رئیس مجلس منجر به فروکاستن نقش نمایندگان شده است. در بسیاری از شوراهای عالی، و مجامع مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای هماهنگی سران قوا، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، که ما به آنها نقد داریم و میگوییم به موازات مجلس ایجاد شده اند، حداقل رئیس مجلس عضو است، این عضویت به جای اینکه شخص حقوقی عضو شود، شخص حقیقی عضو شده است یعنی رئیس مجلس، مجلس را در عقبه خودش به این مجامع و شوراها نبرده است. وقتی می گویند رئیس مجلس عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، باید از کل مجلس نمایندگی کند، دربقیه شوراها همین طور است، عوامل مختلفی باعث کاستن اعتبار مجلس شده است، نه تنها در بین مردم و سطح جامعه، در جلسات غیرعلنی فریاد نمایندگان بلند است از اینکه ما هیچ کاره هستیم و اثری نداریم. اختصاص به اصلاح طلبان ندارد، بسیاری از اصولگرایان شاخص و از نظر ما تند هم این نقد را دارند و معتقدند مجلس عملا از اثرگذاری در نظام کلان کشور حذف شده است. نحوه عمل رئیس مجلس منجر به فروکاستن نقش نمایندگان شده است، رئیس مجلس در بسیاری از شوراهای عالی مجلس را در عقبه خودش به این مجامع و شوراها نبرده استفرمودید ما مزاحمتی برای دولت ایجاد نکرده ایم و مجلس قبل مزاحمت ایجاد می کرد، این همراهی بیش از اندازه رئیس فراکسیون امید واعضای فراکسیون امید با دولت باعث نشد که مجلس از خاصیت بیفتد؟ فراکسیون مستقلان که با آقای لاریجانی و دولت همراهی داشت، فراکسیو