اکوبورس: این روزها تحلیلهای متفاوتی درباره تحولات بورس تهران در رسانهها منتشر شده است.
به گزارش اکوبورس، امیرهوشنگ نوائی در گزارشی از منظری متفاوت به این مهم پرداخته است. او مینویسد بورس تهران دو هفته اخیر را با نوسان در محدوده ۳۰۰ تا ۳۱۰ هزار واحدی سپری کرده و در عبور از هر کدام از این سطوح ناموفق بوده است. صورتهای مالی شرکتها در فصل تابستان توانسته در نقش حامی نسبی قیمت سهام عمل کند. در سوی دیگر فروشندگان بالقوه با آغاز هر موج صعودی دست به کار شده و عبور از سقفهای پیشین را دشوار میسازند. عقبنشینی ارزش معاملات خرد بورسی به زیر مرز هزار میلیارد تومان اگر چه سقفشکنیها را با تعلیق همراه کرده، در سوی دیگر از عدم حضور جبهه قدرتمند عرضه خبر میدهد. ثبات بورس در محدوده فعلی نشان از آن دارد که سرمایهگذاران دامنه اثر اخبار را با جزئیات بیشتری مدنظر قرار میدهند و فضای معاملاتی یک گروه را چندان قابلتعمیم به جو عمومی بازار نمیدانند. بنابراین بهانهها به تنهایی نمیتوانند صعود دستهجمعی و پرشتاب سهام را رقم بزنند و صعود بورس بیش از پیش نیازمند دلایل واقعی است. چنین شرایطی زمینه را برای بازگشت به عرصه تحلیل فراهم میکند. به این ترتیب، گرچه روند کمنوسان بورس ممکن است نزد برخی بازیگران بازار، رخوتی ادامهدار جلوه کند؛ اما دیدگاه تحلیلی میتواند فرصتهای مناسبی برای سرمایهگذاری معرفی کند. بر این اساس، مقطع فعلی بیش از هر چیز به موعد غربالگری سهام قابل تعبیر است. سرعتگیر بورس در ابرکانال شاخص کل بورس تهران اولین جلسه معاملاتی هفته را با صعود محدود ۵۲۶ واحدی به پایان برد. نکته بارز معاملات روز گذشته عقبنشینی دوباره شاخص کل از سقف روزانه و تشدید عرضهها پس از موج صعودی آغازین بود. این موج صعودی که با محوریت نمادهای خودرویی و پس از شفافسازی سایپا از افزایش سرمایه این شرکت از محل تجدید ارزیابی داراییها شکل گرفته بود نتوانست تقاضای پایداری را در فضای عمومی سهام رقم بزند. رفتهرفته دامنه نوسانهای شاخص سهام محدودتر میشود و به نظر میرسد عاملی که بتواند خروج از این محدوده را رقم بزند باید با جدیت و قطعیت بیشتری همراه باشد. بازگشت ارزش معاملات به مرز هزار میلیارد تومانی بورس تهران این هفته را با محرکی جدید و بر محوری تازه آغاز کرد. شفافسازی سایپا درباره افزایش سرمایه این شرکت از محل تجدید ارزیابی داراییها تنها دقایقی پیش از شروع رسمی معاملات روی کدال نشست و موج سنگینی از تقاضا را برای این نماد و دیگر نمادهای خودرویی رقم زد. به این ترتیب این نمادها در کانون توجه معاملهگران قرار گرفتند و بیش از ۲۰ درصد کل ارزش معاملات خرد بورسی در این گروه رقم خورد. اما این تنها روایت نیمهای از دادوستدهای روز گذشته است.شاخص کل بورس تهران با محرک رشد تقاضا برای این گروه کار خود را با رشد ۱۷۰۰ واحدی آغاز کرد و طی ۳۰ دقیقه نخست معاملات به مرز ۳۰۷ هزار واحدی رسید. نماگر اصلی بازار نزدیک به یک ساعت را در این محدوده سپری کرد و نهایتا با عرضه صفوف خرید در نمادهای بزرگ خودرویی شاخص کل نیز مسیر بازگشت را در پیش گرفت و بار دیگر به کانال ۳۰۵ هزار واحدی بازگشت. با این وجود شدت عرضهها در دادوستدهای پایانی چندان اوج نگرفت. از ۲۳ مهر ماه و با بازگشت شاخص کل به زیر سطح ۳۱۰ هزار واحدی، نوسانهای نماگر اصلی بازار بین محدوده ۳۰۰ تا ۳۱۰ هزار واحدی در جریان بوده و این سطوح رفتهرفته به مرزهای مهمی در تعیین محدوده شاخص بدل شدهاند. بهصورتی که عبور از هر کدام از این سقفها به محرکهای اساسیتری نیاز دارد.ارزش معاملات خرد بورسی در روز گذشته بار دیگر به زیر مرز هزار میلیارد تومانی تنزل کرد و در سطح ۹۹۹ میلیارد تومان قرار گرفت. این عدد نسبت به ارزش معاملات خرد روز سهشنبه کاهش ۷ درصدی را نشان میدهد و به خوبی نمایانگر رویکرد احتیاطی معاملهگران در هر دو جبهه عرضه و تقاضاست. از بین ۳۲۷ نماد معاملهشده بورسی در جلسه روز شنبه، ۱۸۱ نماد قیمت پایانی مثبت را تجربه کردند و آخرین قیمت ۱۶۱ نماد در محدوده سبزرنگ ثبت شد. همچنین ۵۱ نماد کار خود را با صف خرید به پایان بردند که ارزش تقاضای منتظر در این صفوف حدود ۹۰ میلیارد تومان بود. در مقابل ۱۶ نماد نیز در محدوده صف فروش جلسه شنبه را به انتها رساندند و ارزش صفوف فروش آنها در حدود ۱۴ میلیارد تومان بود. چرا خودروییها نتوانستند جریانساز باشند؟ پس از رفتو برگشتهای متوالی سهام در دهه نخست ابرکانال ۳۰۰ هزار واحدی، به نظر میرسد جریان نقدینگی برای روندسازی قیمتها توان کافی را ندارد و در چنین شرایطی عبور از مرزهای سخت دلایل قویتری را میطلبد. در این شرایط خبر تجدید ارزیابی نمادهای خودرویی و تاکید بر جدیت خودروسازان در رابطه با این مساله، نهایتا توانست توجهات را به سمت این گروه جلب کند و در تزریق جو خوشبینی به سایر گروههای بازار چندان موفق نبود. به علاوه آنکه مساله بهروزرسانی ارزش داراییها موضوعی نیست که از بهبود فضای کلی و یک روند عمومی خبر دهد. از آن مهمتر آنکه خبر افزایش سرمایه سایپا از این محل تا حدود زیادی مورد انتظار بود و برگ جدیدی در مسیر معاملات سهام را نشان نداد. در گزارش روز گذشته «دنیای اقتصاد» به این موضوع پرداخته شد که عوامل محرک قیمتی سهام را در دو دستهبندی کلی بهانهها و دلایل میتوان جا داد. بهانهها در تلاش برای جهتدادن به مسیر قیمتی سهام در کوتاهمدتاند و در این مسیر بیشک به پشتوانه نقدینگی وابستهاند. در شرایط ضعف نقدینگی لازم است تا بهانهها به سمت قطعیت و اهمیت بیشتر حرکت کنند.همانگونه که اشاره شد افزایش سرمایه شرکتهای خودروساز به منظور خروج از شمولیت ماده ۱۴۱ قانون تجارت مورد انتظار بود و تنها مساله موجود آن بود که آیا محدودیتهای فعلی، معافیتهای مالیاتی را برای تمامی بنگاههای مذکور قابللحاظ خواهد دانست یا خیر. انتظارات فعلی بازار مبنی بر آن است که دستکم شرکتهایی که مشمول ماده ۱۴۱ هستند با مانع خاصی در رابطه با افزایش سرمایه از تجدید ارزیابی داراییها مواجه نخواهند شد. بنابراین تا به این جای کار شفافسازی «خساپا» صرفا مهر تاییدی بر قسمتی از فرضیات قبلی بازار است. اکنون چالش اصلی خودنمایی میکند: افزایش سرمایه سایپا از محل بهروزرسانی ارزش داراییها چه میزان خواهد بود و سهام این شرکت تا چه اندازه رقیقشدن را تجربه خواهد کرد؟ طی هفتههای اخیر درباره میزان افزایش سرمایه ایرانخودرو از همین محل گمانههایی مطرح شده که در مسیر قیمتی سهم ایفای نقش کرده است. از زمان انتشار چنین گمانههایی سهام ایرانخودرو رشد ۲۸ درصدی را تجربه میکند. با این وجود یادآوری این نکته نیز ضروری است که قیمت پایانی سهام ایرانخودرو در معاملات روز گذشته دقیقا در سطح قیمت پایانی ۱۳ مهر قرار گرفت. این در حالی است که طی همینمدت نمادهای متعددی را میتوان یافت که بدون تجربه چنین اصلاح عمیقی توانستهاند سطوح قیمتی خود را حفظ کنند یا حتی صعود نسبی را تجربه کنند.طی روزهای اخیر خبر اعمال برخی محدودیتها درباره افزایش سرمایه بانکها، از محل به روزرسانی ارزش داراییهایی همچون سرمایهگذاریهای بلندمدت، فشار فروش را در گروه نمادهای مذکور در پی داشت. اما اولا این جو عرضه نتوانست به سایر گروههای بازار سرایت کند و در وهله بعدی نمادهای بانکی نیز مسیر قیمتی متفاوتی را در پیش گرفتند و بسته به میزان اثرپذیری از این دستورالعمل معاملات متفاوتی را تجربه کردند.تمام این شواهد حاکی از آن است که در فضای فعلی بورس تهران، مسیر یکسانی را برای تمام گروهها و نمادهای بازار نمیتوان تعریف کرد و این موضوع میتواند مقدمهای بر تحلیلی شدن بازار باشد. فروکش ارزش معاملات اگر چه سقفشکنی قیمتها را با دشواری بیشتری همراه کرده اما در سوی مقابل آرامش بیشتری را برای بازار سهام به همراه داشته و فرصت مناسبی را برای بازگشت به عرصه تحلیل فراهم کرده است. نکاتی درباره سبد سرمایهگذاری بهرغم رخوت کنونی و تکرار بهانهها در بازار سهام باید در نظر داشت که همچنان گروههای متعددی در بورس تهران مستعد تغییر شرایط هستند. تغییر در وضعیت بازارهای جهانی که در شرایط فعلی چندان دور از انتظار نیست، میتواند زمین بازی سهام کامودیتیمحور را جذابتر کند. صنایع متعددی در انتظار تعیین تکلیف نرخ ۴۲۰۰ تومانی دلار هستند و مشخص شدن جزئیات بودجه دولت برای سال آتی میتواند به شدت اینگروهها را تحتتاثیر قرار دهد. همچنین ساختار درآمدی دولت میتواند هزینه برخی بنگاهها را افزایش دهد. برخی صنایع همچنان تحتتاثیر تعیین دستوری قیمتها هستند و انتظار میرود در فاصلهای نهچندان دور با مصوبات جدید مواجه شده و تحولات قابلتوجهی را تجربه کنند.در این شرایط لازم به نظر میرسد تا سرمایهگذاران نیمنگاهی به تحولات آتی داشته باشند و سبد خود را با چشماندازهای مورد انتظار هماهنگ کنند. تاکید میشود این مساله به معنی پرداختن و بها دادن به شایعات نیست؛ بلکه این انتظار وجود دارد تا کسی که بازار سهام را بهعنوان محلی برای سرمایهگذاری انتخاب کرده نسبت به فضای خرد و کلان اقتصاد دیدگاهی تحلیلیتر کسب کند و با توجه به واقعیات بتواند سناریوهای ممکن را ترسیم کند. در عین حال باید توجه داشت که پرهیز از تعصب و پذیرش خطا از ملزومات این شیوه سرمایهگذاری، بهخصوص در بازه فعلی است.به عبارتی بسته به انتظارات موجود از اقتصاد کشور، سیاستهای دولت، بازار جهانی و… میتوان سناریوهای متعددی را پیش روی بنگاهها تصویر کرد. در این شرایط به فرض آنکه آنچه رخ میدهد با سناریوی پیشفرض متفاوت باشد، باید سریعا خود را برای تطبیق با واقعیات آماده کرد و از پیشروی در مفروضات نادرست دست کشید. بورس ،