اکوبورس: مسعود ابکا خواجویی مدیرعامل شرکت جی امای (GMI) گفت: شرکتهای چینی و شرکتهای اروپایی برای کار با جی امای اعلام آمادگی کردند. ما میخواهیم از فرصتی به نام نیروی انسانی باقابلیت به خصوص قشر جوان و تهدیدی به نام تحریم استفاده کرده و شرایطی را فراهم نماییم تا هم برای شرکت جی امای و هم برای کسانی که در مجموعه جیامای کار میکنند نتیجه مفیدی را رقم بزنیم.
به گزارش اکوبورس، مسعود ابکا – مدیرعامل شرکت جی امای (GMI) یکی از شرکتهای زیر مجموعه هلدینگ میدکو (شرکت مادر تخصصی توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه) اظهارکرد: هر وقت و هر کجا ما نیروی انسانی را سرمایه تلقی کردیم زمینههای رشد برای ما فراهم شده است. متن گفتوگو با مسعود ابکا، مدیرعامل شرکت GMI به شرح زیر است: آقای مهندس نمایشگاه گیفا، متک، ترم پراسس و نیوکست به عنوان المپیک نمایشگاههای متالورژی دنیا شناخته شده است. بعضاً شاهد حضور برندهای معروف دنیا در این نمایشگاه بودهایم. البته غیاب دانیلی علی رغم حضور هر دوره این شرکت در این نمایشگاه بسیار ملموس بود. شرکتGMI در سالنی حضور داشت که شرکتهای به نامی مانند اس ام اس گروپ، وزویوس و آراچآی داخل آن قرار داشتند. بفرمایید نظر شما در مورد این نمایشگاه چیست و دستاوردهای آن برای شما چه بود؟ ابتدا تشکر میکنم از شما، ببینید اگر قرار است مغازهای داشته باشید و جنسی را بفروشید باید یک ویترین مناسب را هم پیشبینی کنید. به نظر من نمایشگاه ویترین کارهایی است که ما در داخل شرکت انجام میدهیم. در نمایشگاه متک در سالن ۵ حضور داشتیم. میتوانم بگویم نمایشگاه متک به قول شما درحقیقت المپیک فلزات است. هر چهار سال یک بار برگزار میگردد. سالن ۵ نیز سالن ویژه این نمایشگاه بوده و شرکتهای معروفی در آن حضور دارند. طبیعتاً در کنار این دوستان بودن، باعث شد که از بازدیدکننده زیادی برخوردار شویم. شرکتهای خارجی استقبال بسیارخوبی کردند. درحقیقت ما این بار به عنوان یک شرکت کاملاً آلمانی در نمایشگاه حضور پیدا کردیم. برداشتمان هم این است که در این موقعیت ما باید غزل نویی بسراییم بیشتر شرکتهای ایرانی که در کشورهای خارجی مستقر شدند به اصطلاح بند نافشان به ایران وصل است و اگر این بند ناف از ایران قطع شود این شرکتها دچار مشکل میشوند. ما از حدود یکی دو سال قبل پیشبینی کردیم که آرام آرام این موضوع را مدیریت کنیم و مانند یک شرکت آلمانی به دنبال بازارهای بینالمللی بگردیم. علت حضور ما هم در این نمایشگاه با همین هدف است. برداشت من این است که موفق بودیم. درحقیقت ما با برخی شرکای اروپایی و حتی ساپلایرهای چینی به تفاهمهایی رسیدیم که بتوانیم در یک پروژهای خارج از ایران همکاری کنیم و بازاری را برای خودمان در آن بخش پیدا کنیم تا حداقل سهمی از این بازار را به جی امای اختصاص دهیم. برداشت آنی من این است که فکر میکنم موفق شویم. شرکتهای چینی و شرکتهای اروپایی برای کار با جی امای اعلام آمادگی کردند. ما میخواهیم از فرصتی به نام نیروی انسانی باقابلیت به خصوص قشر جوان و تهدیدی به نام تحریم استفاده کرده و شرایطی را فراهم نماییم تا هم برای شرکت جی امای و هم برای کسانی که در مجموعه جیامای کار میکنند نتیجه مفیدی را رقم بزنیم. آقای مهندس من بازدیدکنندههای ایرانی زیادی مانند آقای مهندس احرامیان که خود در زمینه فولاد فعالیت دارند و عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد هستند را در نمایشگاه ملاقات کردم. نظر دوستان بازدیدکننده این بود که به دلیل شرایط حتی از حضور و پرزنت کردن خود و شرکت هایشان بیمناک بودهاند و حتی آمادگی ارائه کارت ویزیتهای شرکتهای خود در دبی یا جاهای دیگر را داشتهاند. اما بعد از حضور در نمایشگاه با خلاف آن و استقبال اروپاییها و جستوجوی راهکاری برای همکاری با شرکتهای ایرانی حتی با شرایط حال حاضر مواجه شده بودند. از نظر شما این علاقه و انگیزه کار کردن با صنعت ایران و به هرحال شرکتهای فعال ایرانی چیست؟ ببینید به هر حال در بلند مدت ظرفیتی به نام ایران با منابع و نیروی انسانی و با اهداف و برنامههایی که امکان پیادهسازیاش در کشور هست نمیتواند نادیده گرفته شود. اگر بخواهم کمی واقعبینانهتر بگویم به دلیل حضورم در اروپا، اشتیاق شرکتهای آلمانی و اساساً شرکتهای اروپایی به کار با ایران را فوق العاده زیاد میدانم. نه فقط در نمایشگاه بلکه این علاقه را بیرون نمایشگاه هم میتوانید ببینید اما به دلیل مشکلات حال حاضر، در مورد اینکه چقدر امکان این همکاری وجود دارد کمی تردید دارم. سیستم بانکی در خدمت همکاریها قرار نگرفته و مسائل بینالمللی و سیاسی هم جایگاه خاص خودش را دارد. من معتقد به بسته بودن سیستم به طور کامل نیستم اما معتقدم کار به این سادگی هم نیست، ممکن است که در تعارفات معمول بگوییم که هیچ مشکلی وجود ندارد. ولی من ترجیح میدهم حقیقت را بگویم. مشکل وجود دارد، به شدت هم وجود دارد. شرکتهای اروپایی علاقمند به کار با ایران میباشند اما باید امکانات را سنجید. من در امکان عملیاتی شدن همکاری مقداری تردید دارم. آقای مهندس نظرتان در مورد نمایشگاه چیست؟ همانطور که قبلا اشاره شد در سالنی حضور داشتید که برندهای مطرحی در آن غرفه داشتند، حضورتان در این سالن و در جمع بزرگان را در برندسازی چطور میبینید؟ ما در روزهای ابتدایی نمایشگاه به دلیل تعداد زیاد بازدیدکننده، فرصت بازدید نداشتیم. اما به هرحال در ادامه تلاش کردیم که کمی از وقت خالی خود استفاده نموده و بازدیدی در کنار همکارانمان داشته باشیم. نمایشگاه بسیار غنی بود و شما میتوانید ایدههای بهروز مربوط به صنعت بزرگی مانند فولاد را در این نمایشگاه ببینید و بشنوید. بله، بزرگترین غرفه ایرانی حاضر در نمایشگاه بودیم. ما یک شرکت آلمانی هستیم اما به هرحال از ظرفیت نیروی انسانی ایرانی در این شرکت استفاده کردیم و احساسم این است که به دلیل تعاملات بسیار مناسبی که در دوره برجام داشتیم با شرکتهای اروپایی ارتباطات خیلی خوبی پیدا کردیم و تصور میکنم درحالحاضر میتوانیم در کنار این شرکتها و در کشورهای دیگر خارج از ایران کار کنیم و این امر نتیجه این حضور است. یک بحث دیگر اینکه اختراع زاییده احتیاج است. درحالحاضر نیاز به کار در دیگر کشورها داریم و تردید ندارم که پدیده اختراع هم اتفاق میافتد و زمینههایش نیز موجود است. آیا در این نمایشگاه شاهد فناوری جدیدی بودید که توجه شما را جلب کند؟ بله، اتفاقاً دو مورد از نظر من بیشتر مشهود بود که انجام آن را فوق العاده ضروری میدانم. میتوان گفت در ایران این موضوع مغفول مانده و کمتر به آن به طور جدی فکر میشود. اول بهینهسازی هزینهها در بهرهبرداری است. شناسایی نحوه بهینهسازی هزینهها به معنی کمترین هزینهای که کیفیت را ارتقا دهد. متاسفانه به دلیل اینکه فناوری را سینه به سینه منتقل میکنیم از فناوری روز به دور هستیم. اتفاقات بسیار خوبی در سطح اتوماسیون، کنترل، مکانیزه کردن، کاهش و بهینهسازی هزینهها در شرکتهای بزرگ افتاده و کارهای جدیدی در این زمینه ارائه شده که بسیار قابل سرمایهگذاری است. بحث دوم پیشنیاز این موضوعات اتوماسیونهای سطح بالاتر و به طور کلی پدیده آیتی در کنار صنعت فولاد است به نظر من بقیه پیش رفتهاند و ما جا ماندهایم. تصور میکنم شاید جیامای بتواند حلقه واسطهای برای نزدیک کردن پدیده سخت افزاری تولید فولاد با پدیده نرم افزاری آیتی بوده و بین این دو پدیده صلح برقرار کند. نتیجه آن مسلما کاهش هزینههای صنعت فولاد در حوزه بهرهبرداری خواهد بود. ممکن است در آینده به دنبال بهدست آوردن know-how هم باشید؟ تردید نکنید! نخستین اقدام ما در نمایشگاه توافق با شرکتی در قالب پارتنر برای سرمایهگذاری و کار در این زمینه بود. اسمش را نمیگویید؟ اگر اجازه دهید حالا این بماند برای بعد تا تفاهمنامه ما نهایی شود… اروپایی هستند؟ بله، اگرچه اروپایی است اما میتوانیم از جوانانی با انگیزه از ایران هم حمایت کنیم و آنها را وارد شرکت کرده و بتوانیم در این زمینه ایدههای جدیدتری را درمنطقه خاورمیانه ارائه دهیم. با توجه به حضور بازدیدکنندگان ایرانی بهخصوص از مجموعه هلدینگ بزرگ میدکو، عمده نیازهای داخل کشور و عمده مباحث موجود و راهکارهای رفع این نیازها چه بود؟ جنبه مثبت این موضوع حضور این عزیزان بود اما خلاء بزرگی را به عنوان مثال در مقایسه با چین حس کردم. غرفههایی از چین حضور داشتند و در عین رقابت، رفاقتی را نیز میتوانستیم در کنارش ببینیم اما من رفاقت کمتری را در بین شرکتهای ایرانی دیدم. باب رقابت بیشتر مشاهده میشد. به نظر من ما روزی که با هم همنوا شویم و این ارکستر بتواند همنوازی را تمرین کند همه بهره میبرند اما معلوم نیست از این افتراق و جدایی چیزی عاید کسی شود. بزرگترین خلاءای که دیدم این بود که شرکتها در اوج ناهماهنگی، با شرکتهای خارجی جداگانه مذاکره مینمودند و به این ترتیب شاید کمی بازار را برای تأمین کالا و تجهیزات متلاطم و بحرانی میکردند. تصور من این است که در سایه هماهنگی، همنوایی و همنوازی میتوان صداهای بهتری را به گوش مخاطب رساند. در انتها بفرمایید با توجه به اینکه بخشی از هلدینگ میدکو هستید چشمانداز این هلدینگ را چطور میبینید؟ ممکن است در ابتدای تاسیس میدکو کمتر کسی به موفقیت آن باور داشت اما امروز دیگر نمیشود بگوییم کسی حضور میدکو را در بازار ایران و بازار منطقه باور ندارد. شرکتی که ۴.۵ میلیون تن فولاد، هشت میلیون تن کنسانتره، ۷.۵ میلیون تن گندله، ۲۴ هزار تن فروسیلیس، ۱۲ هزار تن لوله مسی، یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن کک، ۵۰ هزار تن کاتد مس و یک میلیون تن آهن اسفنجی تولید میکند را نمیشود باور نکرد. نه تنها باید باور کنیم بلکه باید قبول کنیم که بخش خصوصی حرف برای گفتن دارد. مشکل اینجا است که فقط یک میدکو در قالب بخش خصوصی در کشور داریم. من معتقدم ظرفیت کشور حداقل داشتن ۵۰ هلدینگ از این دست در زمینههای مختلف صنعتی و معدنی است. میدکو را باید باور کرد و آینده خوبی نیز دارد البته مانند دیگرشرکتها این موضوع بستگی به مدیریت دارد. ما تلاطمهای مدیریتی در کشور زیاد داریم و بعضاً منابع خود را هدر میدهیم. من معتقدم میدکو اگر با همین روش پیش برود آیندهاش قطعاً بهتر از گذشتهاش خواهد بود. به خصوص سال ۹۹ (۲۰۲۰) را برای میدکو سال ایده آل میدانم زیرا تمام پروژههایش به بهرهبرداری میرسد و این میتواند هم برای سهامداران و هم برای طرحهای توسعه بعدی مفید باشد. اما در ارتباط با توصیه، من همیشه توصیهام این بوده که هر وقت و هر کجا ما نیروی انسانی را سرمایه تلقی کردیم زمینههای رشد برای ما فراهم شده است. هر جا که باور کردیم جوانانمان میتوانند نقش ایفا کنند موفقیتها در دسترس بوده و در هر موقعیتی که نیروی انسانی را تضعیف کرده، نیروی باتجربه را به نحوی از میدان راندیم در این صورت راهی غیر از شکست جلویمان نیست. من توصیهام این است که بیش از پیش نیروی جوان و تحصیلکرده کشور را به بازی بگیریم، به میدان بیاوریم، اجازه دهیم که فضای تجربه را حس کنند و آینده کشور را که قرار است بهدست آنها سپرده شود بسازند. از همین حالا همه چیز را مهیا کنیم کاری که متاسفانه در سالهای اخیر نکردهایم. شاید از معدود انتقاداتی که به دولت آقای روحانی دارم این است که تمام تکیهاش را در بخش مدیریت، روی نیروهایی که به نظر من فصل انگیزه، عشق و تلاششان تا حدی سپری شده گذاشته و در عوض عشاقی به نام جوانان و انگیزههایی به نام جوانان را – که دنیای امروز در دست این جوانان ۲۵ تا ۵۰ ساله است – به آرامی یا بهتر بگویم به سادگی از دست دادیم. توصیهام این است که از نیروی جوان استفاده کنند، ناز نیروی خلاق را بکشند، نوازشش کنند تا بماند و توصیهام این است که اجازه دهیم که این جوانان توانمندیهای خودشان را بروز دهند. منبع: میمتالز