اکوبورس: نامهنیوز در گزارشی به پناهندگی یک خبرنگار جریان اصولگرا پرداخت.
به گزارش اکوبورس،«شبث ابن ربعی» یکی از شخصیتهای عجیب تاریخ اسلام است. این شخصیت عجیب در عرصه سیاست صدر اسلام، ملاک و معیاری برای شناخت افراد مذبذب و حزب بادی در طول تاریخ است. شبث روزی با علی و روزی با معاویه بود. روزی با مسلم بن عقیل پیمان میبست و فردا بدون اینکه کسی تصور کند روزی عضو لشگر ابن سعد علیه امام حسین بوده، خود را در جبهه مختار جا میزد. از این دسته افراد در عرصه رسانه، سیاست و اجتماع همواره وجود داشته و خواهند داشت، لیکن شناخت ما از پدیدهها باید مایهی ایجاد تجربه تاریخی باشد تا از تکرار انواع نفوذ جلوگیری کنیم. این یک واقعیت تلخ است که معمولا دشمن دقیقا در صفوفی نفوذ میکند که شک به آنها کمتر میرود. دقیقا خبر پناهندگی «امیر توحید فاضل» خبرنگار خبرگزاری موج که در جریان سفر ظریف به سوئد از کاروان رسانهای برای کشیدن سیگار جدا شد و فردا خبر پناهنده شدنش به «نروژ» منعکس شد، مصداق و معیار خوبی برای درک این است که اتفاقا نفوذ در عناصر تندرو و متزلزل هر دو جناح سیاسی کشور ممکن است. خبرنگار نفوذیاب و «دوتابعیتی شناس» که بود؟ «امیر توحید فاضل» دبیرسیاسی خبرگزاری موج که اخیرا با تیم خبری همراه با ظریف به نروژ پناهنده شده، روزگاری خبرنگار نبوده است. وی در ایام انتخابات سال 1388 اتفاقا با کاندیدای تندروی اصلاحطلبان یعنی مهدی کروبی همراه شد. این همراهی بهصورتی بود که در جریان حوادث بعد از آن، فاضل جزء خبرنگارانی بود که نامه 180 نفری خبرنگاران اصلاحطلب تندرو را در اعتراض به اقدامات حقوقی قوه قضاییه امضاء کرده و شاید این گذشته برای بسیاری کشف نشده باشد. در روزهایی که حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد، وی آرام آرام تغییر موضع داده و از هیئت یک خبرنگار ساده اصلاحطلب به لباس یک خبرنگار تندروی اصولگرا در میآید. بسیاری از شخصیتهایی که امروز مورد انتقاد و هجوم این خبرنگار بودند، هرگز این تصور را نداشتند که خود وی به این سرنوشت دچار شده باشد. هرچند روزنامه کیهان در متنی به علت سوابق سیاسی فاضل، او را خبرنگاری اصلاحطلب معرفی کند، لیکن او که اکثر سوابق خود را در جریان خبرنگاری برای اصولگرایان گذرانده نباید در چهارچوب اصولگرایی یا اصلاحطلبی بررسی شود. هرچند بنابر گزارش خبرگزاریها، کریمی قدوسی روز اول مرداد لیست کذایی دوتابعیتیها را برای انتشار به خبرنگار مورد اعتمادش که اتفاقا همین فرد یعنی دبیر سیاسی خبرگزاری «موج» بود، داد و حالا همان خبرنگار با همان لیست ادعایی از کشور خارج شده است. در روزگاری که این خبرنگار در ارتباط با «کریمی قدوسی» ادعایی در ارتباط با تهیه لیست مسئولان «دو تابعیتی» مطرح کرد، کسی فکر نمیکرد که این اطلاعات میتواند دروغ باشد یا حتی شامل اطلاعاتی درباره روابط خارجی و اموال مسئولین در خارج کشور بوده که برای سرویسهای اطلاعاتی محور ناتو بسیار مفید بهنظر میرسد! او که در بین اخبار و گزارشهای خود و در مصاحبه با وزیر اطلاعات تندروی دولت احمدینژاد (مصلحی) مدام از بحث «نفوذ» میگفت، این بار خود نفوذی از آب درآمده و گویا داشتههایی ارزشمند برای سرویسهای خبری و اطلاعاتی بیگانه برده است. رابطه فاضل با اصحاب خبر جدا از مسائلی مانند رفتارهای عجیب رسانهای، فاضل بهگواه بسیاری خبرنگاران، مناسبات نامناسبی با سایر اصحاب رسانه داشته است. خانم پورصادقی خبرنگار سیاسی سایت الف در توییتی مدعی شده است که امیرتوحید فاضل معمولا خبرنگاران حوزه سیاست خارجی و سرویسهای بینالملل رسانههای اصلاحطلب و حتی معتدل را بهعنوان «نفوذی» زیر سوال میبرده است. همچنین فاضل پیش از این در توییتی با حمله به هنرمندان و برخی اصحاب ادب از آنها به عنوان «سلیبریتی» نام برده که باید در «گام دوم انقلاب» توسط جوانان «کنار بروند!» این را بگذارید کنار روایت «امیررضا ناظری» از خبرنگاران اعتدالگرا که بنابر ادعای توییتری وی، فاضل در آخرین روزهای فعالیت برای رسانه خودش(موج) نیز اخلاق حرفهای را رعایت نکرده و از پایگاهی خارجی معروف(ویکیپدیا) عینا کپی کرده است. از سوی دیگر، «فریبا پژوه» یکی از فعالان عرصه رسانه نیز با انتشار تصویری در توییتر خود که در آن ادعا کرده اتهام کذب حمل مواد مخدر از سوی «امیرتوحید فاضل» به او در دوره اصولگرایی این خبرنگار به وی نسبت داده شده، به شرح برخی مسائل درباره وی پرداخته است. کسی پاسخ نمیدهد! با اینکه اخیرا امیر مرتضوی سردبیر خبرگزاری موج در مصاحبهای اعلام کرده است که مجموعه موج از خبرنگار خود خبری ندارد، لیکن در ادامه اذعان کرده که وی از سفر خود با تیم همراه با ظریف بازنگشته است. با اینکه وی مدعی شده که بهدنبال کسب خبر از وزارت خارجه است، ولی نه این رسانه و نه «موسوی» سخنگوی وزارت خارجه نسبت به هویت وی و اقدام اخیر فاضل و نه «دکتر امینی» مدیرمسئول خبرگزاری موج در گفتوگو با خبرنگار «نامه نیوز» هیچ اطلاعاتی را ارائه نداده و از مصاحبه طفره رفتند. این که کسی نسبت به این رویداد سخنی نمیگوید، ما را بیشتر به یاد ماجرای فرار خبرنگار «برنا» و «پرس تی وی» میاندازد که تلاش کردند به سرنوشت «مزدک میرزایی» دچار شوند. هرچند «امینی» مدیرمسئول خبرگزاری موج در پاسخی عجیب به خبرنگار «نامه نیوز» مدعی شد: «شواهدی درباره اعتبار پایگاه خبری نامه نیوز پیدا نکردم و در نتیجه در این رابطه صحبتی نخواهم کرد!» به هرحال، سلسله بریدگان اصحاب رسانه که تمایل به پناهندگی مییابند سر دراز دارد، ولی در نهایت بعید است سرپوش گذاشتن بر این آسیب، چیزی را در آینده حل کند! چه بسا رسانههایی که در این ارتباط بیشتر سکوت میکنند، در این رابطه بیشتر قربانی میدهند. در این زمینه شاید فرقی میان «موج» و رسانه ملی در «جام جم» نباشد! فرار با سیگار و همراهی با عناصر رسانهای ناتو یکی از خبرنگاران حاضر در تیم خبری وزیر خارجه درباره آخرین دیداری که با فاضل داشتند گفته است: «برای آخرین نشست در استکهلم به سمت سرویس ایاب و ذهاب خبرنگاران میرفتیم که متوجه شدم فاضل به سمت دیگری حرکت میکند. مسیر را به او نشان دادم که گفت میرود سیگار بکشد و به زودی بر میگردد. این آخرین دیدار ما بود چرا که او در نشست حاضر نشد و ما بعد از نشست عازم نروژ شدیم.» «بهروز عزیزی» از دیگر فعالان عرصه قلم و خبر نیز در توییتی ادعا کرده که وی بعد از جدا شدن از بین خبرنگاران ایرانی به بهانه سیگار، فورا طبق برنامه از سوئد خارج شده و در نروژ اقامت گزیده و پناهنده شده است. اینکه او در ادامه چه میکند، از توییتر وی پیداست. او با ریتوییت کردن مطالب ضد نظام برخی خبرنگاران خارج نشین و همچنین نوشتن توبهنامه از گذشته «انقلابی» خود و حمایت از نظام، مسیر آینده را مشخص کرده است. اینکه «علی جوانمردی» خبرنگار سابق «صدای آمریکا» که امروز به جریاناتی مثل «منافقین» و «پژاک» نزدیک شده و از جریان قبلی جداشده، امروز فاضل را در توییترش ساپورت کرده و آنها یکدیگر را ریتوییت میکنند، نشاندهنده این است که او قصد دارد راه برخی خبرنگاران که در خدمت سرویسهای بیگانه قرار گرفتند را ادامه دهد. امید است چنین افراد و رویدادهایی درسهای آموزنده برای آیندگان باشند. درسی که نشان میدهد؛ آنان که بیش از همه تند میروند، احتمالاً «ریگی» به کفش دارند؛ زیرا بنا بر سنت الهی ابدی که امیرمومنان(ع) تشریح کرده است: «جاهل را نبینی جز در افراطوتفریط!» این