متاسفانه تا به امروز سرمایهگذاری شایستهای برای توسعه برقرسانی به صنایع و معادن کشور نشده است، این در حالی است که مصرف برق سال به سال فزونی داشته است. امروزه کمبود زیرساختهایی از جمله برق در فصل تابستان برای صنایع بزرگ و کوچک فولادی به معضلی بزرگ تبدیل
شده است تا جایی که این کمبودها منجر به تعطیلی بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط فولادی خواهد شد. برای امسال پیشبینی میشود که صنایع کوچک فولادی با قطعی برق با مشکل جدیای روبهرو شوند. همچنین با توجه به اینکه امروز بسیاری از نیروگاهها به تعمیرات نیاز دارند، به دلیل مشکلات نقدینگی و وجود قطعات یدکی شاهد خواهیم بود که فعالان حوزه فولاد با مشکل جدیتری نسبت به سال گذشته روبهرو شوند.
در حالی که بر اساس اهداف مشخصشده سند چشمانداز ۱۴۰۴ قرار بود سال گذشته حدود ۳۸ میلیون تن تولید داشته باشیم، اما در واقعیت حدود ۵ میلیون تن کمتر تولید شد. امسال نیز بر اساس برنامه ۵۵ میلیون تن ۱۴۰۴ باید حداقل بیش از ۴۲ میلیون تن تولید داشته باشیم که این مهم مستلزم تامین برق بیشتر است. در این بین اگر بخواهیم از میزان ۳۲ میلیون تن اضافهتر تولید داشته باشیم، نسبت به سال قبل حداقل به ۵ هزار مگاوات برق نیاز داریم؛ موضوعی که به علت مشکلات فعلی به احتمال زیاد عملی نخواهد شد. حال در این بین باید گفت اگر بتوانیم تولید ۳۲ میلیون تن سال قبل را ثابت نگه داریم، در نوع خود شاهکار کردهایم.
اما مساله مهم این است که به نظر میرسد قطعی گاز و برق در صنعت فولاد، کاهش چشمگیر تولید فولاد را به همراه آورد. به طور مثال سال گذشته کمبود گاز باعث قطعی برق صنایع شد، چراکه گاز فعلی پاسخگوی نیاز نیروگاهها برای تولید برق نبود. امسال این چالش شدیدتر خواهد شد و اگر همین رویه ادامه داشته باشد در میزان تولید همه صنایع تاثیر ملموسی را شاهد خواهیم بود. به طور حتم اعمال محدودیت گاز برای صنایع فولاد به اشتغالزایی و ارزآوری این صنعت لطمه میزند. با توجه به اینکه صنعت فولاد به عنوان یک صنعت مادر است باید زیرساختهای مورد نیاز این صنعت تامین شود، زیرا صنعت فولاد را نمیشود به صورت جزیرهای پیش برد. در این بین اگر در تامین زیرساختهای مورد نیاز صنعت فولاد عقب بمانیم، صنعت فولاد کشور توسعه پیدا نخواهد کرد و ظرفیتهای آن نیز بلا استفاده خواهد ماند.
مشکلات اقتصادی فعلی در کشور موجب شده پیشبینیها به سمت کاهش مصرف پیش برود. مدتی است که بیشتر پروژههای دولتی به دلیل کاهش بودجه برای تامین زیرساختهایی از جمله پلسازی و جادهسازی عقب افتادهاند. از طرفی با افزایش هزینهها و تورمی که در کشور شکل گرفته، شاهد کاهش مصرف خواهیم بود. در این روند، مردم به شدت به دنبال تامین مایحتاج روزمره از جمله دارو، غذا و پوشاک خواهند رفت؛ درنتیجه مصرف صنایع مختلف از جمله لوازم خانگی و خودرو که از فولاد نشات میگیرند، کاهشی خواهد شد. این در حالی است که دولتمردان باید از فولادیها حمایت کنند.
در این خصوص متاسفانه دولت همواره آیه یأس خوانده و نتوانسته به خوبی نقش خود را ایفا کند. آنچه که تا امروز شاهدش هستیم این است که سیاست ورود همگان به بورس جوابگو نبوده است و برای این عرصه باید راهکار دیگری پیدا کرد. به طور مثال وقتی بالادستیها از جمله آهن اسفنجی به طور کامل وارد بورس نشدند، در نتیجه شاهد بودیم که قیمتها مهندسی شد. اکثریت فولادسازان بزرگ هم از ایمیدرو و دولت حمایت کردند که نشان داد روند آنطور که باید پیش نمیرود.
سیاست ورود به بورس از آن رو پاسخ نداده که سهامداران شرکتهای بالادستی خود ایمیدرو و وزارت صمت هستند و هنوز زیر بار آوردن کل تولید خود در بورس نرفتهاند. به این ترتیب باید راهکاری برای حل این مشکل پیدا کرد.
وزیر صمت نیز در این بین باید دلسوز بخش معدن باشد. به یاد دارم وقتی از وزیر سابق صمت سوال کردم برای شرکتهای القایی که تنها بخش ذوب زنجیره فولاد را در اختیار دارند و حالا با بالا بردن قیمت آهن اسفنجی و کاهش قیمت شمش با مشکل روبهرو شدهاند، چه پیشنهادی دارید، او در کمال ناباوری پاسخ داد که جمع کنند و بروند سوریه! بنابراین شاهد بودیم که فاطمیامین دغدغهمند حوزه فولاد نبود. این مساله از آنجایی مطرح میشود که ما در حوزه فولاد سال به سال رشد داشتیم اما مدتی بود که شاهد افت آن بودیم. به این ترتیب انتظار داریم وزیر آینده بیشتر نسبت به حوزه معدن و فولاد دغدغه داشته باشد.
منبع: جهان صنعت