دِمُکراسی یا دَمْکِراسی
اکوبورس: این مقالهای برای به چالش کشیدن توأمان طرفداران و منتقدان سدسازی، پروژههای انتقال آب و سازههای آبی عظیم است. دعوتی است به گفتوگویی عمیقتر و در چارچوبهای نظری تا حدی متفاوت از آنچه تاکنون در جامعه ایرانی تجربه کردهایم.
به گزارش اکوبورس، موافقان و مخالفان سدها طیفی از پیآمدهای مثبت و منفی را برای آنها برمیشمارند و هر کدام بر مواضع خود پافشاری میکنند. رخدادهای اقلیمی (خشکسالی، ترسالی یا افزایش شدید بارشها به صورت مقطعی)، افزایش یا کاهش منابع اقتصادی دولتها، و بروز پیآمدهای محیطزیستی (خشک شدن پیکرههای آبی، ریزگردها، از میان رفتن پوشش گیاهی و بیابانزایی) بر مناقشه درباره ساخت سدها میدمند. طرفداران سدها تأکید میکنند که توسعه کشاورزی و تولید انرژی برق آبی میلیونها انسان را از خطر گرسنگی نجات داده و رفاه را به ارمغان میآورد و در مقابل منتقدان سدها عواقب محیطزیستی سدها که سبب آسیب به پیکرههای آبی شده، مسیرهای حرکت ماهیان را تخریب میکند، به آبهای زیرزمینی پاییندست سدها آسیب میزند، و هزینههای سنگینی نیز بر اقتصادها تحمیل میکنند هدف قرار داده و در مقابل بر ضرورت بهکارگیری روشهای غیرسازهای مدیریت منابع آب تأکید میکنند. این مناقشه دهههاست که ادامه دارد. یک سوی مناقشه بزرگ درباره سدسازی متهم است به اینکه در اصرار بر ساخت سدها منافعی عظیم دارد. این همان مدعایی است که منتقدان سدسازی مطرح میکنند. طرفداران سدها نیز به همین ترتیب مستنداتی برای دفاع از آنها ارائه میکنند. کمیسیون جهانی سدها هم که گزارش سدها و توسعه آن با انتقادهای طرفداران سدسازی مواجه شده، ضمن اشاره به جریان شدید سدسازی بین سالهای 1930 تا 1970 که طی آن همه روزه پیمان ساخت بین دو تا سه سد بزرگ امضا میشد (کمیسیون جهانی سدها، ص. 69) معتقد است بیش از 2 هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری در ساخت سدها در آن دوران، فایدههایی نظیر امنیت غذایی، اشتغال و توسعه مهارتها، برقرسانی به روستاها و توسعه زیربنای فیزیکی و اجتماعی مانند جاده و مدرسه را به همراه داشته و فایدهها آشکار و روشن به نظر میرسیده است و با توجه به محدود شدن هزینههای ساختمانی و بهرهبرداری به ملاحظات صرفاً اقتصادی (و در نظر نگرفتن هزینههای اجتماعی، محیطزیستی و …) سدها گزینههای کاملاً رقابتپذیر و موجه بودند. مسأله اما فقط این نیست که سدها خودشان ماهیتاً مناقشهبرانگیز هستند و طرفین مناقشه ادعاهایی بیپایان برای طرح دعوی دارند. سدها سازههایی آبی هستند و از منظر فنی طیف گستردهای از متخصصان هیدرولوژی، هواشناسی، طراحی سازهها، زمینشناسی، محیطزیست، اقتصاد، کشاورزی و سایر تخصصهای فنی و مهندسی با آنها سروکار دارند. بدیهی است که سازههایی با متوسط قیمت 1.8 میلیارد دلار که اثرات گستردهای بر محیطزیست، اقتصاد، وضعیت مالی، سیاست و جامعه باقی میگذارند، از منظری میانرشتهای بررسی شوند. من با این پیشفرض آغاز میکنم که پرسش توسعه و بهطور خاص مسأله سدها و سازههای آبی پرهزینه، همواره مسأله مناقشهبرانگیز و جدلیالطرفین باقی میماند و هیچگاه پایانی برای آن متصور نیست، اما سؤال این است که در چنین مسأله جدلی و پیچیدهای، چه رویکردهایی میتوانند راهگشای تصمیمگیری باشند؟ آیا هر تصمیمگیری در فضای این مناقشه در نهایت بر اساس بازی قدرت سامان خواهد یافت یا راه دیگری نیز وجود دارد؟ من در اینجا چند رویکرد نظری به مسأله را پیش خواهم کشید تا اولاً پاسخی باشد برای آن دسته که به غلط تصور میکنند تصمیم درباره سدها را باید به متخصصان فنی و مهندسی واگذار کرد، و چشماندازی برای عادلانهتر کردن تصمیمگیری درباره سدها ارائه کرده باشم. مقاله نشان میدهد که مسأله سدها پیچیدهتر از آن است که اغلب منتقدان و طرفداران این سازههای عظیم میپندارند و با مقولات پیچیده دموکراسی، اقتصاد اخلاقی و جامعهشناسی سیاسی محیطزیست ارتباط دارد. مناقشهای بر سر: «دِمُکراسی یا دَمْکِراسی». این مقاله ممکن است طرفداران و منتقدان سدسازی را توأمان خرسند و ناخرسند سازد. محمد فاضلی اقتصادنیوز