بورس بحران زده آیینه تمام نمای اقتصاد کشور
ریزش شاخص کل بورس تهران تا سطح ۲ میلیون و ۴۶۶ هزار واحد موجی از نگرانی و ناامیدی را میان سهامداران خرد و فعالان بازار سرمایه ایجاد کرده است.
ریزش بورس بازار سرمایه را در مرکز توجهات قرار داده است که البته به جای ارائه راهکار، اغلب شاهد ذکر مصیبت هستیم؛ کارشناسان اما تأکید دارند که بازار سرمایه، همچون هر بازار دیگری، باید بر اساس عرضه و تقاضا و رقابت عمل کند و دولت به جای دخالت مستقیم، مسیر اصلاحات ساختاری، بهبود فضای کسب وکار و ایجاد ثبات اقتصادی را در پیش گیرد.
بازار سرمایه ایران در هفتههای اخیر با ریزشهای متوالی، بار دیگر در کانون توجه افکار عمومی و رسانهها قرار گرفته است.
آنچه امروز در فضای رسانهای و حتی محافل کارشناسی مشاهده میشود، بیشتر نوعی “ذکر مصیبت” است تا تحلیل راهگشا. همه از زیانهای مردم سخن میگویند، از سرمایههای سوخته یاد میکنند و انگشت اتهام را به سوی دولت یا نهادهای ناظر میگیرند، اما کمتر کسی به دنبال ارائه راهکارهای عملی برای بازگشت ثبات و کارآمدی به این بازار است.
واقعیت این است که بورس، مانند هر بازار دیگری (از جمله بازار خودرو، طلا و مسکن) باید بر مبنای مکانیسم عرضه و تقاضا و در یک فضای رقابتی واقعی به مسیر خود ادامه دهد. اگر قرار باشد دولت در هر مقطع زمانی که شاخص سقوط میکند با تزریق منابع، مداخله مستقیم یا حمایتهای غیرکارآمد وارد عمل شود، ماهیت بازار سرمایه به عنوان یک بازار سرمایهگذاری مبتنی بر ریسک و بازده زیر سؤال میرود. در چنین شرایطی، بورس بیش از آنکه بازتابدهنده واقعیت اقتصاد و بنگاهها باشد، به یک ابزار نمایشی تبدیل خواهد شد.
مداخله دولت؛ مسکن موقت، بیماری مزمن
دولتها در ایران طی سالهای گذشته معمولاً بهجای اصلاح ریشهای مشکلات بازار سرمایه، به سراغ حمایتهای کوتاهمدت رفتهاند. این حمایتها ممکن است در کوتاهمدت به تثبیت شاخصها کمک کند، اما در بلندمدت هیچ تأثیری در حل بحرانها ندارد. به بیان دیگر، حمایت مستقیم دولت همانند تزریق مُسکن به بیماری است که نیاز به جراحی عمیق دارد.
بازار سرمایه زمانی میتواند اعتماد سرمایهگذاران را جلب کند که مکانیسم عرضه و تقاضا بدون دخالتهای غیرضروری عمل کند. همانطور که دولت قیمت خودرو یا طلا را مستقیماً تعیین نمیکند و این بازارها در نهایت بهوسیله رقابت و عرضه و تقاضا شکل میگیرند، بورس نیز باید از همین مسیر حرکت کند.
عوامل ریزش بورس؛ فراتر از یک دلیل واحد
سادهانگاری است اگر تصور کنیم ریزش اخیر بورس تنها ناشی از یک عامل مشخص بوده است. در حقیقت، عوامل متعددی در افت شاخص و بیاعتمادی سهامداران دخیلاند:
۱. ناترازیهای اقتصاد کلان: از کسری بودجه و تورم مزمن گرفته تا مشکلات ارزی و برخی سیاستهای پولی، همگی فشار مضاعفی بر شرکتهای بورسی وارد میکنند.
۲. ضعف ساختاری در بازار سرمایه: از نبود شفافیت در اطلاعات شرکتها گرفته تا نواقص در نظام بازارگردانی و ابزارهای مالی، همه موجب شکنندگی بورس شدهاند.
۳. فضای سیاسی و بیثباتیهای بیرونی: هرگونه تنش سیاسی یا اقتصادی در سطح کلان، بلافاصله به بازار سرمایه سرایت میکند.
۴. رفتار هیجانی سهامداران خرد: بخش بزرگی از سرمایهگذاران بدون تحلیل و صرفاً براساس شایعات یا موجسواری وارد بازار میشوند و خروج دستهجمعی آنها بحران را تشدید میکند.
بنابراین، برای عبور از وضعیت فعلی باید به ترکیبی از اصلاحات ساختاری و سیاستهای اعتمادساز اندیشید، راهکارهایی مانند تزریق نقدینگی تنها جنبه موقت دارند.
پیشنهاداتی برای اصلاح روند بازار سرمایه
با رصد نظر کارشناسان می توان پیشنهاداتی را برای بهبود وضعیت بازار سرمایه و ایجاد ثبات واقعی در آن ارایه کرد که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. اصلاح ناترازیها
تا زمانی که ناترازیهای گسترده در بودجه دولت، نظام بانکی و تراز ارزی کشور حل نشود، بازار سرمایه همواره در معرض شوکهای ناگهانی خواهد بود. شرکتهای بورسی برای ادامه فعالیت پایدار نیازمند محیط کلان باثبات هستند. کاهش کسری بودجه، کنترل تورم و سیاست ارزی روشن میتواند بنیانهای بورس را تقویت کند.
۲. بهبود فضای کسبوکار
دولت به جای دخالت مستقیم در معاملات، باید تمرکز خود را بر بهبود فضای کسبوکار قرار دهد. تسهیل مجوزها، کاهش موانع تولید، رفع انحصارات و بهبود زیرساختهای اقتصادی، همگی به سود شرکتهای بورسی خواهد بود و در نهایت ارزش سهام آنها را بالا میبرد.
۳. شفافیت اطلاعاتی
یکی از بزرگترین مشکلات بازار سرمایه در ایران، نبود شفافیت و دسترسی برابر به اطلاعات است. سهامداران باید اطمینان داشته باشند که اطلاعات مالی شرکتها دقیق، بهموقع و بدون تبعیض در اختیار همگان قرار میگیرد. این موضوع به کاهش رانت اطلاعاتی و افزایش اعتماد عمومی کمک میکند.
۴. تقویت ابزارهای مالی
بازار سرمایه ایران همچنان از نظر تنوع ابزارها فقیر است. توسعه ابزارهای مشتقه، صندوقهای پوشش ریسک و بازارگردانی حرفهای میتواند نوسانات شدید را کنترل کرده و از هیجانات بکاهد.
۵. ایجاد ثبات اجتماعی و اقتصادی
سرمایهگذاران زمانی به بازار اعتماد میکنند که ثبات کلی جامعه تضمین شده باشد. بیثباتی سیاسی، تنشهای بینالمللی یا تصمیمات غیرقابل پیشبینی اقتصادی، هر کدام میتواند سرمایهها را از بورس فراری دهد.
نباید فراموش کنیم که بورس یک موجود مستقل از اقتصاد نیست؛ بلکه آیینه تمامنمای وضعیت کلان کشور است. اگر اقتصاد ایران گرفتار تورم مزمن، رشد پایین و مشکلات ساختاری در بانکها و بودجه است، طبیعی است که بورس نیز از این مشکلات تأثیر بپذیرد. بنابراین، به جای تمرکز صرف بر بالا و پایین رفتن شاخص، باید اقتصاد واقعی را ترمیم کنیم.
بورس ایران امروز در وضعیتی قرار دارد که بیش از هر زمان دیگری نیازمند اصلاحات عمیق و تصمیمات شجاعانه است. ذکر مصیبت و تکرار مشکلات گذشته نه تنها کمکی به سهامداران نمیکند، بلکه فضای ناامیدی را تشدید خواهد کرد. دولت باید بداند که حمایت مستقیم و مداخله در بازار راهحل پایدار نیست. بورس باید همچون بازار خودرو یا طلا، بر اساس رقابت، عرضه و تقاضا و قواعد شفاف اقتصادی مسیر خود را بیابد.
اگر ناترازیها اصلاح شود، فضای کسبوکار بهبود یابد، شفافیت اطلاعاتی افزایش پیدا کند و ثبات اجتماعی و اقتصادی برقرار باشد، بازار سرمایه بار دیگر میتواند به ریل توسعه بازگردد. سهامداران بیش از هر چیز نیاز دارند خیالشان راحت باشد که سرمایهگذاری در بستری امن، شفاف و رقابتی انجام میشود. تنها در این صورت است که میتوان انتظار داشت بورس از گرداب کنونی خارج شود و به موتور محرک اقتصاد ملی تبدیل شود.