تقلای عجیب 2 چهره فوتبال برای فرار از قانون در شرایط خاص کشور!
ماجرا این است که در آغاز فصل جدید لیگ برتر دو چهره مهم فوتبال ایران با محرومیتهای طولانیمدت و ۴ ماهه مواجه خواهند بود.
حجم حواشی این مربی چنان بود که نهایتا پس از آخرین بازی او در ایران (فینال جام حذفی فصل بیستودوم)، کمیته انضباطی مرد پرتغالی را ۴ ماه محروم کرد. آن زمان احتمالا دوستان تصور نمیکردند دوباره گذر ساپینتو به ایران بیفتد، اما حالا این اتفاق رخ داده و تلاشها برای کاستن از محرومیت نامبرده آغاز شده است.
در این میان اما، شاید آزاردهندهترین نکته مربوط به ترفندی باشد که مسوولان دو باشگاه برای کاستن از محرومیت بیرانوند و ساپینتو اتخاذ کردهاند؛ پنهان شدن پشت شرایط خاص کشور. ابتدا علیرضا بیرانوند، هفته گذشته در ویدئویی که به بهانه عذرخواهی از هواداران پرسپولیس منتشر کرد، مدعی شد به خاطر شرایط خاص کشور و نیز قرار گرفتن در سال جامجهانی، بهتر است در مورد او اغماض شود. عین این حرفها، در مصاحبه روز جمعه محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور با برنامه ورزش و مردم هم تکرار شد.
زنوزی آنجا به شکل عجیبی از مسوولان پرسپولیس و نیز فدراسیون فوتبال خواست «اگر نگران کشور هستند، این مساله را جمع کنند.» در آن سو استقلالیها هم با تکرار مداوم این ادعا که ساپینتو فداکاری کرده و در شرایط جنگی پذیرفته به ایران بیاید، خواهان بخشودگی بخشی از مجازات او شدهاند و حتی گفته میشود این محرومیت از ۴ ماه به ۲ ماه کاسته خواهد شد.
ظاهرا چیزی که این وسط کمترین اهمیتی ندارد، التزام به قانون است. به میان کشیدن بحث شرایط خاص کشور، به وضوح به معنای فرافکنی است. پرونده بیرانوند، چه ربطی به این داستانها دارد؟ یک نفر تخلفی انجام داده و از قضا بعد از آن هم ۱۳ ماه لجوجانه از کارش دفاع کرده؛ خب اگر تخطی او از قوانین محرز شده، چرا نباید محروم شود؟ الان اگر بیرانوند محروم شود، روحیه مردم به هم میریزد؟ واقعا خندهدار نیست این حرفها؟ شرایط ساپینتو هم همین است.
با مجموعه تخلفاتی که این مربی طی دوره اول حضورش در ایران داشت، محرومیت ۴ ماهه برای او کم هم بود. چه این که بلافاصله پس از جدایی ساپینتو از استقلال و حضورش در قبرس، فورا عین این محرومیت برای او در همان کشور هم در نظر گرفته شد. بعد هم مگر امروز جنگ است که حضور ساپینتو اینجا «فداکاری» محسوب شود؟ طبیعتا تا وقتی جنگ متوقف نمیشد، نه ساپینتو و سایر خارجیها میتوانستند وارد کشور شوند و نه اصلا لیگی شروع میشد که نیازی به حضور آنها باشد.
اگر واقعا دل فوتبالیها برای وضعیت «خاص» کشور میسوزد، مثلا مربیان و بازیکنان میتوانند درصدی از قراردادشان را نگیرند و به طور شفاف صرف دستگیری از آسیبخوردگان اقتصادی این شرایط کنند. منتها این چون نمیصرفد، سراغش نمیروند!